گزارش ششمین مجمع عمومی تشکل هشت مارس
ششمین مجمع عمومی تشکل هشت مارس از 3، 4 و 5 نوامبر 2006 با حضور اکثریت اعضا و عده ای از دوستداران هشت مارس و برخی فعالین جنبش زنان در محیطی گرم و سرشار از انرژی صمیمانه برگزار شد.
سالن جلسه با تصاویری از راهپیمائی کارزار زنان، گلهایی زیبا و شعارهایی چون رهائی زنان بدست خود زنان، مرگ بر جمهوری اسلامی، نه به جنگ امپریالیستی... تزئین شده بود و پرچمی با خط خوش به مدعوین در جلسه خیر مقدم می گفت.
از ویژگی های این مجمع عمومی حضور زنان جوانی بود که با ایده هایی نوین و تجربه هائی متفاوت از نسل قبل به غنای بحث کمک کردند.
برای تشکل هشت مارس، مجمع عمومی ارگانی است که در آن به فعالیت های یکسال گذشته می نگریم، از آن جمعبندی می کنیم و با توجه به اوضاع و شرایط جاری، خطوط کلی فعالیت های آینده مان را طرح ریزی می کنیم. مجمع عمومی ششم بعد از دو سال فعالیت فشرده و موفقیت آمیز کارزار لغو کلیه قوانین نابرابر... برگزار می شد و بالطبع باید به موضوعات بسیاری می پرداخت. چرا که فعالیت دو ساله ما به همراه جمع کارزار زنان تجارب و درس های زیادی در بر داشت که باید مورد بحث و بررسی قرار می گرفتند تا دستمایه ای شوند برای کمک به تکامل و گسترش فعالیت های آتی مان.
اهمیت جسارت در طرح سیاست و برنامه عملی در موفقیت هر مبارزه یکی از نکاتی بود که مورد بحث قرار گرفت. پیش گذاشتن طرحی برای وحدت عمل گسترده حول یکی از خواسته های فوری زنان در شرایط پراکندگی مفرط جنبش زنان خود نشان جسارت سیاسی بود و تمام زنانی که به فراخوان کارزار پاسخ مثبت دادند نیز جسارتشان در مبارزه علیه مردسالاری را به نمایش گذاشتند چرا که بسیاری با شرکت در این کارزار و در این اتحاد مجبور شدیم با نظرگاه های مردسالار و یا نظرگاه هائی که در پوشش های اولترا انقلابی بی عملی و پراکندگی را موعظه می کنند در بیفتیم. جسارت در عمل نیز یکی دیگر از ویژگی های کار ما بود که در طرح راهپیمائی هشت مارس متبلور شد. در شرایطی که برخی از فعالین زنان و اپوزیسیون جمهوری اسلامی بطور کلی به فعالیت های اینترنت راضی شده اند و عده ای حتی برای مبارزه با جمهوری اسلامی به دامن دیگر دشمنان مردم ایران و جهان پناه برده اند، امکان بسیج وسیع و مبارزه در خیابان را بار دیگر نشان دادیم.
یکی دیگر از مسائلی که مورد بحث قرار گرفت اهمیت اتحاد در جنبش زنان بود. هشت مارس از ابتدای شکل گیری خود وحدت جنبش زنان را مد نظر داشته است و تلاش هایی نیز در این زمینه کرده بود. امروز بنظر می رسد که فعالین جنبش زنان می توانند از طریق فعالیت های مشترک و اتحاد عمل های مقطعی بخش های وسیعی از زنان را حول شعارهای فوری جنبش زنان متحد کنند، در پروسه این اتحاد عمل ها به هم نزدیک تر شده و با نظرات یکدیگر آشنا شوند و از هم بیاموزند و زنان به طور عموم نیز از طریق این فعالیت ها بیشتر به مبارزه جذب می شوند. به علاوه این گونه فعالیت های مشترک محمل خوبی نیز برای بالا بردن آگاهی زنان چه در زمینه حقوق خود و چه در زمینه سیاسی بطور کلی است. مجمع عمومی بر لزوم پرهیز از تنگ نظری و گروه گرائی، اهمیت کارزار در مبارزات زنان انقلابی و رویهم رفته بر لزوم اتحاد عمل های وسیع کوتاه و میان مدت حول شعارهای تاکتیکی تاکید کرد. پراکندگی یکی از معضلات مقابل پای جنبش زنان برای دستیابی به خواسته های زنان است و تنها با فعالیت های متحد و قدرتمند است که می توان ضربات جدی به دشمن وارد کرد و به پیش رفت.
یکی دیگر از مسائلی که از جانب شرکت کنندگان جوان تر مطرح شد، مسئله چگونگی انتقال دانش و تجربه فعالین قدیمی تر به زنان جوانانی که تشنه این آگاهی هستند و چگونگی فراگیر کردن این آگاهی بطور کلی بود. این مسئله از زوایای مختلف بررسی شد چرا که یکی از معضلات مهم جلوی پای فعالین جنبش زنان است. بسیاری از زنان ناعادلانه بودن شرایطی را که در آن بسر می برند درک می کنند و به اشکال مختلف و به طور فردی و جمعی با این بی عدالتی مبارزه می کنند. ولی آگاهی به ریشه های این ستم و نتیجتا شرکت در مبارزه برای از بین بردن آن همه گیر نیست و فعالین جنبش زنان باید شیوه های حل این معضل را بیابند.
معضل دیگری که در همین رابطه مورد بحث قرار گرفت مسئله قلیل بودن فعالان تمام وقت و حرفه ای جنبش زنان بود. فعالین زنان همواره با مشکلات روزمره و «شخصی» است روبرویند. مشکلاتی که برخاسته از تقسیم کار ناعادلانه بین مرد و زن در جامعه است و بر دوش زنان سنگینی می کند و بدلیل اینکه این اغلب در محدوده خانه و در رابطه با خانواده بروز می کند، بنظر «شخصی» می رسد. مبارزه زنان علیه مردسالاری در عرصه کلان و سیاسی بدون مبارزه با مردسالاری در عرصه «شخصی» و در محیط خانه امکان پذیر نیست. زنان برای رها کردن انرژی خود جهت مبارزه برای حقوقشان باید بتوانند تا حدی و به درجاتی تقسیم کارها و روابط قدرت در خانه را تغییر دهند. نمی شود بردگی در خانه را قبول کرد و مدعی مبارزه با بردگی در خیابان شد. بردگی در خانه وقتی برای مبارزه با بردگی در خیابان نمی گذارد. مهمتر اینکه مبارزه برای رهائی زنان مبارزه ای نیست که به تغییر حاکمیت محدود شود و لازمه اش تغییرات بنیادین در زمینه روابط بین انسانها و فرهنگ و جهان بینی است و از آنجا که خانواده سلول بنیادین ساختمان جامعه است، نمی توان برای تغییر در جزء منتظر تغییر در کل شد. اهمیت مبارزه در دو جبهه خانه و جامعه، یکی از مسائلی بود که به آن پرداخته شد و جنبش زنان باید بیشتر و عمیق تر به این مسئله بپردازد.
جنبش زنان جنبشی چند لایه است و آگاهی زنان از ستم و علل آن سطوح مختلف دارد. سوای لزوم همه گیر کردن آگاهی موجود، مجمع عمومی به اهمیت کار نظری، لزوم ارتقا سطح دانش فمینیستی فعالین زنان و شرکت فعال در مبارزات نظری جنبش تاکید کرد.
مجمع عمومی بطور مفصل در مورد اوضاع سیاسی به بحث پرداخت و در این زمینه بر لزوم مبارزه علیه دخالت امپریالیستی و نقشه های مختلف از حمله نظامی تا انقلاب مخملی و... در عین مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی تاکید کرد. مجمع عمومی با لزوم مبارزه ای که از چندی پیش در کارزار لغو قوانین مطرح شده و با توجه به شرایط کنونی بار دیگر تاکید کرد که زنان، بعنوان نیروئی اجتماعی می تواتند در شکل گیری قطب سوم بر علیه هر دو این گزینه ارتجاعی و امپریالیستی نقشی تعیین کننده بازی کنند. مجمع عمومی در رابطه با اوضاع و وظایف در ایران و در افغانستان دو قطعنامه تصویب کرد که ضمیمه این گزارش می باشد.
افغانستان
بخش قابل توجهی از مجمع عمومی امسال به واحد افغانستان اختصاص یافت. پیچیدگی های شرایط امروز افغانستان، وجود نیروهای اشغالگر، رشد طالبان و نیروهای بنیادگرا در مقابله با اشغالگران، افغانستان را یکی از مراکز مقابله دو قطب ارتجاع و امپریالیسم کرده و سیر صعودی خشونت علیه زنان در سال های اخیر در افغانستان خود نشان از این دارد که زنان یکی از مهمترین نیروها در پایه گذاری جبهه ای بر علیه هر دو قطب ارتجاع و امپریالیسم می باشند چرا که بیش از همه از هر دو این «گزینه» ضد مردمی رنج می برند و در خلع یدشان منفعت دارند. مجمع عمومی به لزوم مبارزه برای قرار گرفتن خواسته های زنان در راس جنبش ضد اشغال تاکید کرد و در این راستا تماس و همکاری در سطوح
گوناگون با سایر زنان افغان که به طرق مختلف در گیر مبارزه بر علیه امپریالیسم و ارتجاع می باشند را در دستور کار قرار داد.
در حاشیه مجمع عمومی
در یکی از شب های مجمع عمومی به تماشای فیلمی کوتاه از جمیله ندائی در مورد کنفرانس پکن 1995نشستیم. با اینکه مدت ها از این کنفرانس می گذرد اما فیلم حاوی نکات بسیار مهم و قابل تاملی است نکاتی که هنوز موضوع کار جنبش رهایی زنان در ایران است. یکی دیگر از ویژگی های این فیلم تمرکز بر مباحث هیئت زنان به اصطلاح غیر دولتی جمهوری اسلامی بود. اغلب فیلم هایی که برخی فعالین زن از اینگونه کنفرانس ها و فعالیتها می گیرند بیشتر تصویر خود این افراد است و بنوعی جنبه تبلیغ فردی دارد. اما دوربین جمیله ندایی با مکث بر چهره زنان این هیئت، ذهن ما را نیز به مکث در مورد حرفها و دیدگاهها آنان وا می دارد. ما فشرده دیدگاههای اسلامی ضد زن را در حیطه ایدئولوژی، حقوق و فرهنگ از زبان این زنان می شنویم. بخصوص وقتی دوربین روی چهره معصومه ابتکار و اعظم طالقانی زوم می کند که سعی در توجیه فرودستی زنان ایران در مقابل شرکت کنندگان داشته و ادعا می کنند که اسلام نه فقط برای زنان ایران بلکه برای زنان جهان نیز برنامه رهایی دارد!!! در لحظه پایانی فیلم خانم محبوبه عباسقلی زاده دیده می شود که در جبهه مدافعان جمهوری اسلامی به دفاع از فرهنگ اسلامی می پردازد. اما جمیله آنسوی جدل را هم نشان می دهد. تلاش زنان ایرانی شرکت کننده در این کنفرانس برای توضیح فرودستی و سرکوب زنان در ایران و افشای جمهوری اسلامی در انظار جهانیان. دیدن این فیلم را به همه فعالین جنبش زنان توصیه می کنیم.
یکی از دستاوردهای همیشگی مجمع عمومی تجدید دیدار با دوستان قدیم و عهد آشنائی های جدید است. هرچند در این مجمع به علت فشردگی بحث ها فرصت زیادی برای تازه کردن دیدارها نبود ولی حضور زنانی از نسل جوان ویژگی خاصی به این لحظات هر چند کوتاه می داد. اکثریت زنان جوانی که در مجمع عمومی ششم شرکت داشتند تقاضای عضویت در هشت مارس را دادند و این موفقیت مهمی برای مجمع بود. جمهوری اسلامی با تمام قوا و با وحشیگری بی سابقه ای کوشید نسل انقلابی 57 را نابود کند و نگذارد پلی بین آرمان های این انقلابیون و آینده برقرار شود. ولی امروز می بینیم که جنبش زنان از صحنه هایی است که در آن تجربه و آگاهی نسل انقلاب با نشاط و تجارب متفاوت نسل جوان به هم می آمیزد تا جهان را دگرگونه بنیاد کند.