اطلاعیه به مناسبت اول ماه مه
اول ماه مه روز جهانی کارگر،
روز مبارزه با ستم و استثمار!
در جهانی که شکاف طبقاتی هر روز عمق بیشتری مییابد، در جهانی که بهشدت نابرابر است، قربانیان اصلی آن کارگران و زحمتکشان شهر و روستا هستند. در این میان زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه و زنان کارگر بهعنوان بخش بزرگی از طبقهی کارگر و زحمتکش از قربانیان صف مقدم توحش دولت طبقاتی هستند از فقر، آزار جنسی، تجاوز و خشونتهای گسترده گرفته تا بیکاری، بی آیندهگی، اعتیاد و تنفروشی.
رشد نرخ بیکاری در جهان به خاطر بحران سیستم امپریالیستی حاکم بر جهان رو به افزایش است و زنان در صف مقدم این بیکارسازی قرار دارند. این بیکارسازی در کشورهای موسوم به جهان سوم همزمان با بحرانهای سرمایهداری جهانی و طرحهای خصوصیسازی که از طریق سیاستهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به این کشورها دیکته میشود، رو به رشد بوده و به فقر، فلاکت و بیکاریِ طبقات فرودست جامعه که زنان بیشترین درصد آن را تشکیل میدهند، بیشازپیش دامن زده است. سیاستهای سودمحورِ دیکته شده از طرف صندوق بینالمللیِ پول و بانک جهانی از یکسو و فساد مالی، دزدی و اختلاس افسارگسیختهی حاکمان از سوی دیگر در کشورهای موسوم به جهان سوم، هر روز بیشتر مردم این کشورها را با بحرانهای اقتصادی و درنتیجه بیکاری و فقر شدیدتر روبهرو میسازد. از آنجا که زنان به دلیل جایگاه فرودستشان همواره شانس کمتری برای کسب مهارتها و تجربیات تخصصی، علمی و حرفهای دارند و همچنین به دلیل زنجیرهای متعددی که قانون، فرهنگ مردسالار و دین و سنت بر دست و پایشان بسته، از توان اعتراض و شورش کمتری برخوردارند، طبعاً بیش از مردان قربانی سیاستهای تعدیل نیرو و بیکارسازیهای گسترده، بوده و در صف اول بیکار شدهگان قرار میگیرند.
در کشوری مثل ایران، با تغییراتی که در دهههای گذشته در زیربنای اقتصادی آن به وجود آمده است، تعداد بیشتری از زنان وارد بازار کارشدهاند. درعینحال تعداد زنان تحصیلکرده نیز افزایشیافته است؛ اما این تغییرات درنتیجهی انقلابی که سرلوحهاش حرکت برای نابودی ستم جنسیتی بوده باشد، ایجاد نشده بلکه در اثر رشد هر چه بیشتر روابط سرمایهداری در راستای اهداف جهانی سرمایهداری و به تبعیت از برنامههای بانک جهانی ایجاد گردیده و نهایتاً در خدمت به این اهداف کانالیزه و به کار گرفته شده است.
حجاب که بهحکم قانون، بر تمامی زنان تحمیل گشته است، خود مُهری است برای تأیید کالا بودن زن که تنها مالکِ این کالا یعنی همسر، پدر، برادر و بهطور کل افراد مذکر خانواده اجازه باز کردن این مهروموم را دارد. بهحکم این قانون، زن در جایگاهی قرار ندارد که خود بتواند حتا در مورد نوع پوششِ خود تصمیم بگیرد. کارکرد حجاب اجباری و سایر قوانین زنستیز جمهوری اسلامی، این است که فرودستی زنان را تثبیت کرده و یکبار دیگر نابرابریِ نهادینهشده در همهی عرصههای جامعه را در عرصهی جنسیتی هم مورد تأکید قرار دهد.
اگرچه حجاب اجباری وسیلهایست برای تثبیت فرودستی جنس زن؛ و ستمی است که به همهی زنان روا میشود، ولی این ستم بیش از همهی زنان در جامعه، به اکثریت زنان که زنان کارگر و زحمتکش هستند، تحمیل میشود. زنان کارگر و زحمتکش که اکثریت زنان جامعه را تشکیل میدهند، هم به خاطر جایگاه طبقاتیشان و هم به خاطر زن بودنشان بیش از مردان همطبقهی خود مورد حملات سرکوبگرانه و زنستیزانهی رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی هستند. جمهوری اسلامی از طریق تقویت مناسبات مالکیت مرد بر زن که در مرکز آن مالکیت بر بدن زنان قرار دارد، شرایطی را به وجود آورده که بتواند هر چه وحشیانهتر زنان کارگر و زحمتکش را استثمار کند. زنانی که حق کنترل بر بدن خود را ندارند و حتا پوشش خود را نمیتوانند تعیین کنند را آسانتر میتوان وادار نمود که کار طاقتفرسا و شرایط فوق استثمار را تحمل کنند و بپذیرند که در کارخانهها، کارگاهها، مزارع، مشاغل خدماتی، حتا در خانههایشان مورد شدیدترین ستم جنسیتی واقع شوند.
زنان در اکثر عرصههای کاری از شالیزارها گرفته تا صیادی، از کوره پزخانهها گرفته تا کارگاههای کوچک، از دستفروشی گرفته تا کار در خانههای سرمایهداران و... در معرض آزار و اذیت جنسی از سوی کارفرمایان، مدیران، سرکارگرها و... هستند. علاوه بر آن زنان کارگر مورد ستم جنسیتی مردان کارگر قرار میگیرند. بر اساس فرهنگ و تقسیمکار مردسالارانهی نهادینهشده در جامعه، زنان شاغل چه متأهل و چه سرپرست خانواده، همزمان موظف به انجام کارهای خانه، نگهداری از کودکان و مراقبت از سالمندان هم هستند. بسیاری از زنان علاوه بر تحمل ستم جنسیتی در محیط کار، در محیط خانه نیز توسط مرد کارگر مورد اذیت و آزار، ضرب و شتم، تجاوز، تحقیر و انواع محرومیتها، قرار میگیرند. بسیاری از مردان کارگر در خانه مجری همان افکار و قوانین ضد زن حاکم بر جامعه که از طریق دولت طبقاتی و ارتجاعی بر جامعه مستولی شده است، هستند.
امپریالیستهای حاکم بر جهان برای به دست آوردن هر چه بیشتر سود و انباشت انبوه سرمایه ـ که برایشان حیاتی است ـ نیاز دارند همواره بر شدت استثمار کارگران و زحمتکشان بیفزایند. برای آنها تشدید شکافهای جنسیتی، ملی، نژادی و... در بین کارگران و زحمتکشان، برای شکستن مقاومت آنها در مقابل تشدید استثمار، بهترین حربه است؛ حربهای برای پراکنده کردن و تضعیف نیروی عظیم انقلاب در مقابل ضدانقلاب. بورژوازی برای تعمیق این شکافها و پراکنده کردن زحمتکشان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. امپریالیستها برای اینکه نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی، جنسیتی، ملی، نژادی و ... را امری بدیهی و غیرقابل تغییر معرفی کنند، سرمایهگذاریهای عظیم فرهنگی و مالی میکنند. آنان در سراسر جهان برای کشیدن شیرهی جان زنان و مردان کارگر تلاش دارند با تعمیق رابطهی سلطهگرانهی مرد بر زن در جامعه، شکاف بین زن و مرد کارگر را حفظ کرده و تداوم بخشند. در مقابل طبقهی کارگر و خصوصاً پیشروان انقلابی این طبقه هم وظیفه دارند، برای نابودی شکافهای موجود در صفوف متحدین خود، آگاهانه، پیگیرانه و هدفمند تلاش کرده و لشگر زحمتکشان و ستمدیدهگان را در مقابل دشمن و در جهت زیرورو کردن مناسبات کهنه و خلق مناسبات نوین در خدمت به کارگران، زحمتکشان و سایر اقشار و طبقات محروم جامعه، مقتدر و شکستناپذیر سازند. مبارزهی آگاهانه و انقلابی علیه افکار زنستیز حاکم، علیه ستم جنسیتی در جامعه از جانب مرد و زن کارگر و زحمتکش، قدمی است برای پر کردن یکی از عمیقترین شکافهای موجود در صف انقلاب.
زنان کارگر و زحمتکش که به خاطر زن بودنشان بیش از مردان همطبقهی خود مورد ستم و استثمار قرار میگیرند، برای رها شدن از زنجیرهی ستم و استثمار انگیزهای قوی دارند. این زنان اگر به آگاهی انقلابی مسلح شوند میتوانند در هدایت مبارزه برای سرنگونی دولت طبقاتیِ رژیم جمهوری اسلامی به پیشقراولانی پیگیر و جسور بدل شوند. این دسته از زنان آگاه طبقهی کارگر اگر به علم مبارزهی طبقاتی مسلح باشند، قادر خواهند بود در بین نیروهای همطبقهی خود یعنی کارگران زن و مرد، به مبارزه دامن زنند و آنان را در پروسهی مبارزاتی علیه رژیم حاکم، در مرزبندی با ستم جنسیتی در خدمت به انقلاب متحول نمایند. اینگونه زنان طبقهی کارگر و زحمتکش همراه با مردان این طبقه میتوانند با اتحاد با سایر اقشار و طبقات ذینفع در انقلاب، در مقابل دشمنان خود یعنی امپریالیستهای حاکم برجهان، رژیم بنیادگرای جمهوری اسلامی و کلیهی نیروهای رنگارنگ مرتجع بهطور آگاهانه و نقشهمند ایستادهگی کرده و در پیشبرد مبارزه، شرایط را برای ایجاد جامعهی نوینی در جهت از بین بردن ستم و استثمار، آماده سازد.
سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)
اول ماه می 2019