کرونا، قرنطینه، و باز هم تشدید خشونت خانگی
اخگر فرزانه
خشونت خانگی یکی از معمول ترین و عمومیت یافته ترین اشکال خشونت بر زنان در سطح جهان است. اشکال مختلف خشونت از خشونتهای فیزیکی مثل ضرب و شتم، تجاوز، اسیدپاشی و قتل گرفته تا تحقیر و توهین؛ از اعمال محدودیت در رفتار، پوشش، معاشرت تا حذف حق کنترل زن بر بدن خود؛ از سرکوب ایده و نظر تا تثبیت جایگاهاش به عنوان جنس دوم، بهعنوان ابزار تولیدمثل و بهعنوان وسیلهای برای ارضای نیازهای جنسی مرد، چنان با لحظات زندگی زنان عجین گشته، که به امری پذیرفته شده در جامعه و حتی در بین بسیاری از زنان بدل گشته است. اینکه از هر سه زن در دنیا، یک زن در طول زندگیاش خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه میکند و اینکه در سراسر جهان سالانه حدود ۵۰ هزار زن و دختر بهدست شریک زندگی یا اعضای خانواده خویش به قتل میرسند، یک فاجعه است و نشان میدهد که بسیاری از زنان در چاردیواری خانه خود هیچ تامین جانی ندارند.
شیوع بیکاری، فقر و اعتیاد در میان اقشار کم درآمد و زحمتکش جامعه، شکمهای گرسنه کودکان، سفرههای خالی و آینده ناروشن، چهره خشن و سرد زندگی را بر تودههای میلیونی جوامع مختلف تحمیل کرده است. این فشارهای جسمی، روانی و اجتماعی، خود را در گستردهترین و وحشیانهترین اشکال خشونت خانگی بروز میدهند. روزی نیست که اخبار وحشتناکی مثل خرد شدن دندانها و استخوانهای زنی زیر مشت و لگد مرد معتاد شریک زندگیاش، بریده شدن گوش و بینی زنی توسط شوهرش، اسید پاشی و سوزاندن با سیخ داغ، ضرب و شتم و... را در رسانهها نخوانیم و یا نشنویم. اعمال وحشیانهای را که حتی شنیدن یا خواندن آن لرزه بر اندام انسان میاندازد، هزاران زن فقیر و زحمتکش در کنار تحمل گرسنگی و فقر، در سراسر جهان روزانه تجربه میکنند.
هر بحران و مشکلی که در خانواده پیش میآید، زنان نه تنها به عنوان عضوی از خانواده از آن مشکل سهم میبرند، بلکه باید خود را برای عصبانیت، بدخلقی و بیقراری مرد خانه هم آماده سازند. نه تنها حق اعتراضی ندارند، بلکه باید در انتخاب هر کلمه و رفتاری محتاط باشند که بهانه بهدست مرد خانه ندهند که خشم خود را با ضرب و شتم و فحاشی نسبت به زنش فرو بکاهد.
بیدلیل نیست که بهمحض شیوع جدی ویروس کرونا، در بسیاری از کشورها زنگهای خطر بهصدا درآمد و جریانات حامی حقوق زنان، خطر تشدید خشونتهای خانگی را گوشزد کرده و بهدنبال راه کار بودند. نگاهی اجمالی به اخبار هفتههای اخیر، در کشورهای مختلف تاییدی است بر این مدعا:
در ایران، چند ماه پیش، بهمناسبت روز چهارم آذر (۲۵ نوامبر) ۱۳۹۸ که روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است، رضا جعفری سدهی، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران اعلام کرد که گزارش خشونت خانگی علیه زنان در ایران ۲۰ تا ۲۲ درصد نسبت به سال ۱۳۹۷ افزایش یافته است.... روز سهشنبه ۳۱ مارس هم بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی اعلام کرد که در دوران قرنطینه، آمار اختلاف زوجها سه برابر شدهاست.
در برزیل: تقاضا برای کمک در باره خشونت خانگی در این کشور۴۰ تا۵۰ درصد افزایش یافتهاست.
در آلمان، در خانه ماندن اجباری زن و شوهرها به خاطر کرونا، بر خشونت خانگی علیه زنان و کودکان افزوده است. پیشبینی میشود که هرچه دوران قرنطینه خانوادهها طولانیتر شود، خشونتها نیز گستردهتر میشوند؛ به این دلیل وزارت خانواده آلمان، تصمیم به ایجاد خانههای زنان جدید گرفته است. تاکنون سه شهر آلمان در این زمینه پیشقدم شدهاند. از سوی دیگر وقوع خشونتهای خانگی از زمان شیوع ویروس کرونا، چنان شدت یافته که بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق قربانیان خشونتهای خانگی را بر آن داشته تا از همسایگان بخواهند که چنانچه از وقوع چنین حوادثی مطلع شدند، مثلا اگر از آپارتمان همسایۀ خود فریادهای بلند یا صدای گریه شنیدند، با پلیس تماس بگیرند.
یونیسف بر افزایش میزان آسیب پذیری زنان و دختران و افزایش خشونتهای جنسی علیه آنها در وضعیت فعلی تاکید دارد و اینکه موارد بیشتری از سوءاستفاده از کودکان حتی ازدواج کودکان گزارش شدهاست.... در سیرالئون نیز موارد حاملگی نوجوانان به ۱۴۰۰۰ نفر رسید که بیش از دو برابر میزان این دست بارداریها در قبل از شیوع ابولا است.
انجمن های مسئول مبارزه با خشونت خانگی در برابر مشکلی دوگانه قرار گرفتهاند: از آنجا که بسیاری از مددکاران در خانه کار میکنند، دسترسی به قربانیان خشونت ندارند و از سوی دیگر وقتی که انسانها مجبور میشوند به جاهای امن و دور از دسترس شوهران خشونت طلب خود منتقل شوند، جای کافی برای آنها وجود ندارد.
ترکیه: کنعان گولو، عضو سازمان زنان ترکیه میگوید: «زنان زیادی به ما تلفن میزنند و میگویند که قربانی خشونت خانگی شدهاند و نمیدانند باید به کجا پناه ببرند»
براتیسلاوا: آدریانا هواسوا، روانشناس براتیسلاوا، وضعیت فعلی را بیمثال میداند و میگوید: «امیدوارم دوران قرنطینه به دو تا سه هفته محدود شود. اگر چند ماه طول بکشد، نمیتوان تصور کرد که خشونت خانگی در چه ابعادی گسترش خواهد یافت.»
فرانسه: وزیر کشور فرانسه اعلام کرد بر اساس گزارشات، خشونت خانگی از ابتدای قرنطینه در این کشور،30 درصد افزایش داشته است. آمار خشونت خانگی در پاریس بدتر است و به 36 درصد میرسد.
خبرگزاری فرانسه اعلام کرد: از برلین تا پاریس و از رم تا براتیسلاوا (پایتخت کشور اسلوواکی) سازمانهای دولتی و غیر دولتیِ کمک به قربانیانِ خشونت خانگی زنگ هشدار خود را در خصوص افزایش خشونتها به صدا درآوردند.
آمریکا: سیانان در گزارشی تفصیلی به بررسی وضعیت زنانی که توسط همسراناشان یا دیگر اعضای خانواده مورد ضرب و شتم و آزار قرار میگیرند، بررسی کردهاست. این رسانه آمریکایی تصریح میکند قرنطینه همه آنچه مشاوران و روان پزشکان برای درمان زنان قربانی انجام دادهاند، نابود کرده است و زنان قربانی را دوباره در یک جوّ شدید استرس و اضطراب قرار داده است ... پلیس یکی از مناطق شرق نیویورک اعلام کرده خشونت خانگی در ماه جاری در مقایسه با سال گذشته 30 درصد افزایش داشته است.... قربانیان خشونت خانگی امکان مراجعه به بیمارستان را نیز ندارند؛ چرا که عمده ظرفیت بیمارستانها و مراکز درمانی صرف مقابله با ویروس کرونا و درمان مبتلایان به این ویروس میشود. از سویی دیگر، با تعطیل شدن مراکز مشاوره، قربانیان امکان دریافت بستههای حمایتی و مشاورههای روانی ندارند.
چین: با شروع بحران همهگیری ویروس کرونا، هنگامی که چین از شهروندان خود خواست تا برای جلوگیری از گسترش ویروس ۱۴ روز خود را قرنطینه کنند، آمار خشونت علیه زنان و خشونت خانگی افزایش یافت، فعالان زنان در روزنامه سیکیتتون این موضوع را گوشزد کردند. تعداد موارد خشونت خانگی گزارش شده به پلیس محلی در استان هوبی چین، در ماه فوریه به سه برابر افزایش یافت. در ماه فوریه ۱۶۲ مورد گزارش خشونت خانگی به مقامات گزارش شد حال آن که این رقم در ماه فوریه سال قبل، ۴۷ مورد بود.
سوئیس: روز 25 ام ماه مارس، خانه امن زنان «ویولتا» در زوریخ به دلیل مثبت بودن تست کرونای یکی از ساکنین، بسته شد و تا 2 هفته که ساکنین آن در قرنطینه به سر می برند، میزبان هیچ زن تازه واردی نمیتواند باشد. مسئولین این خانه زنان معتقدند که بسته شدن این مکان در بدترین زمان ممکن اتفاق افتاده است. مقامات انتظار دارند در آینده نزدیک موارد خشونت خانگی به میزان قابل توجهی افزایش یابد زیرا خانوادهها مجبورند زمان بیشتری را در خانه بگذرانند و تنش ها افزایش خواهد یافت.
تونس: در هفته آخر ماه مارس، اسماء السحیری، وزیر امور زنان و خانواده تونس، زنگ خطر را به صدا درآورد و گفت که رقم خشونتھا و بدرفتاری علیه زنان در این کشور از زمان اعمال محدودیتھا برای جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا پنج برابر شدهاست.
خاورمیانه و شمال افریقا: خشونت فزیکی بخشی از زندگی روزمره برای بسیاری از زنان در خاورمیانه و شمال آفریقا می باشد. روزنامه عربی «العربی الجدید» به نقل از تحقیقات دانشگاه پرینستون در ماه مارچ نوشته است که احتمالا یک چھارم کل زنان در یمن، مراکش، مصر، سودان و الجزایر مورد ضرب و شتم شوھرانشان قرار گرفتهاند.
سازمان ملل: دبیرکل سازمان ملل از جامعه بینالملل خواست تا تدابیری را برای حل خشونت علیه زنان در منزل به ویژه در شرایط کنونی که دولتها برای مبارزه با کرونا قرنطینه را اعمال میکنند، اتخاذ کند.... گوترش افزود: «فشارهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از ویروس کرونا و نیز محدودیتهای اعمال شده در این راستا باعث افزایش خشونت علیه زنان و دختران در بیشتر کشورها شدهاست.
سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) با انتشار گزارشی در روز جمعه ۱۵ فروردین (۳ آوریل) نسبت به تاثیرات خطرناک بحران کرونا بر وضعیت زنان در سراسر جهان هشدار داد.... براساس گزارش این سازمان که مرکز آن در پاریس قرار دارد، تقریبا۷۰ درصد نیروی شاغل در عرصههای پزشکی و بهداشت را زنان تشکیل میدهند که با خطر آلوده شدن به ویروس کرونا روبرو هستند.... براساس این گزارش بار اصلی وضعیت قرنطینه، تعطیلی مدارس و ماندن در خانه بر دوش زنان است و این درحالی است که اعمال خشونت خانگی علیه زنان در سراسر جهان نیز افزایش یافته است.... گزارش همچنین بهبحران اقتصادی و بیکاریهای ناشی از کرونا اشاره میکند که در وهله نخست بر وضعیت زنان تاثیر گذاشته است. اکثر شاغلان در رشتههایی چون گردشگری، فروشندگی و هتلداری و رستورانها را زنان تشکیل میدهند که بشدت تحت تاثیر بحران کرونا قرار گرفتهاند.
بحرانهایی که در جهان اتفاق میافتند، هریک زندگی بخشی از انسانها را متاثر میسازد ولی بحران اخیر که با شیوع جهانی ویروس کووید-19بوجود آمد، بهدلیل همهگیری جهانی و قابلیت انتقال بسیار گسترده این ویروس، میتوان گفت که زندگی تمامی ساکنین کرهزمین را بهنوعی تحت تاثیر قرار دادهاست. در بسیاری از کشورها مهد کودکها، مدارس و سایر مراکز آموزشی تعطیل شدند. سینماها و مراکز تفریحی و خرید تعطیل شدند. بسیاری از کارمندان از توی خانه وظایف شغلی خود را به انجام میرسانند و خیلی از مردم از کار بیکار شدهاند و تحت فشار شدید اقتصادی هستند. ارتباطات انسانی بهحداقل ممکن رسیده است. ملاحظات بهداشتی باید به شکل وسواس آمیزی رعایت شوند. تهیه مواد اولیه نظافت و ضدعفونی، ماسک دهان و بینی و بسیاری دیگر از مایحتاج، مشکلتر از گذشته شده است. در صورت وجود بیمار مبتلا به ویروس، در خانواده، پرستاری از او با حفظ فاصله لازم تقریبا غیرممکن است....
این تغییرات نظم زندگی اغلب انسانها را بههم ریخته است نظمخانه و خانواده و برنامههای معمول روزانه را بههم ریختهاست. فشار ناشی از این شرایط بهدلیل فرهنگ و روابط مردسالارانه حاکم در جهان که حتی در پیشرفتهترین کشورها هم؛ همچنان بار اصلی امورات مربوط به کودکان و خانهداری را به عهده زنان گذاشته، بیش از همه برگرده زنان خانواده است. بسیاری از زنان کارمند، ناچارند از توی خانه وظایف شغلی خود را بهانجام برسانند. همزمان باید مراقب شرایط روحی، جسمی و تغذیه کودکان هم باشند. کودکانی که در فقدان مهدکودک و مدرسه و همبازی، از بیبرنامهگی و توی خانه نشستن حوصلهشان سر میرود و از سوی دیگر در معرض ابتلا به بیماری و یا انتقال ویروس هستند بیش از گذشته نیاز بهمراقبت و همراهی والدین را دارند. حضور طولانی مدت افراد خانواده کنار یکدیگر، تنش ها و استحکاکها را هم تشدید میکند. در چنین شرایطی همین زنان که بیش از بقیه اعضای خانواده تحت فشار هستند بیشازپیش هم در معرض خشونت خانگی قرار خواهند گرفت.
در جهان سرمایه داری کنونی، این رابطه قدرت است که در تمامی منافذ خرد و کلان حیات جامعه عمل می کند. تمامی پایههای اقتصادی و سیاسی جامعه بر نابرابری، استثمار و رابطه مالکیت، استوار است. اکثریت جامعه را که اقشار کارگر و زحمتکش تشکیل میدهند، اقلیتی از صاحبان سرمایه، به انقیاد در آورده و سرکوب و استثمار میکنند. این رابطه قدرت، در سطوح مختلف تکرار میشود. مردان جامعه هم که امتیاز برتری جنسیتی نسبت به زنان، به آنان تفویض شده است، کاریکاتور مسخرهای از این رابطه را با زنان، برقرار میسازند. تمامی خشم فروخورده و حس حقارتی که از سرکوب شدن توسط صاحبان قدرت در آنان انباشته شده است را بر سر این «جنس دوم»، بر سر زنان خانه، خالی میکنند. کجا میتوانند دیواری کوتاه تر از دیوار همسر، دوست دختر و یا شریک زندگی، خواهر و یا دختر خود پیدا کنند تا با اعمال خشونت بر او حس اقتدار و هویت مالکانه را در خود زنده سازند؟
رابطه قدرت بین مرد و زن که همان رابطه مالک کالا با خود کالاست، به موازات رابطه قدرت بین صاحبان سرمایه با تولیدکنندگان ثروت، شکل گرفته و اعمال میشود. این رابطه مردسالارانه، توسط سیستم سرمایهداری حاکم، با شیوههایی متفاوت و متناسب با روابط تولیدی، سطح آگاهی و فرهنگ هر جامعه، حمایت، تحکیم، تولید و بازتولید میشود. با استفاده مستقیم از قانون و یا بهره گرفتن از امکانات وسیع تبلیغاتی مستقیم و غیرمستقیم، استفاده از شبکههای وسیع ارتباطی، ادبیات، فیلم و سریال، مجلات و... روابط مردسالارانه را نهادینه ساخته و بهعنوان امری ازلی و ابدی جا میاندازند. تشدید خشونت و سرکوب زنان توسط مردان، امری است حیاتی برای تداوم حاکمیت سیستم سرمایهداری در جهان؛ چرا که به این وسیله اولا میتوانند نیروهای بالقوه انقلاب یعنی تمامی اقشار زحمتکش و ستمدیده جامعه را درگیر تنشهایی میان خود ساخته و پتانسیل مبارزاتی آنان را تحلیل ببرند و ثانیا مالکیت را امری بدیهی و قابل احترام قلمداد کرده، نابرابری، زورگویی، سرکوب و ستم را بخش غیر قابل تفکیک و حقیقت زندگی انسان ها قلمداد کنند.
محصول سیستم حاکم کنونی که مبتنی بر مالکیت خصوصی است، به بردگی کشیدن و استثمار تودههای بیچیز و زحمتکش جامعه اعم از مرد و زن است. این حاکمیت اما با دادن امتیاز برتری جنسیتی به مردان در مقابل زنان، آنان را در تداوم رابطه مالکیت انسان بر انسان، صاحب منافع حقیری ساخته است. منافعی که میتواند اراده آنان را برای نابودی این سیستم و رهایی از بندگی، دچار تردید و تزلزل بسازد.
اکثریت زنان جامعه اما در تداوم سیستم مالکیت حاکم هیچ منافعی ندارند. همزمان، هم ثمره کار و زحمت اغلب آنان، توسط سرمایهداران غارت میشود، و هم به دلیل روابط و فرهنگ غالب در جامعه که متناسب با این روابط تولیدی است، به عنوان جنس زن مورد خشونت و سرکوب مردان قرار میگیرند. به همین دلیل است که زنان پتانسیل بالاتری برای نابود ساختن این سیستم و این رابطه مالکانه داشته و درست به همین دلیل وظیفه سنگینی بردوش خود دارند. زنان نیاز دارند که با بالا بردن آگاهی انقلابی خود و با متشکل شدناشان، خود را توانمند ساخته و با ستم و استثمار بجنگند. زنان تنها با ایستادگی و مقاومتاشان میتوانند به مردان بیاموزند که اگر بهجای اینکه استثمارگراناشان را با آتش خشم خود بسوزانند، خشونت خود را بر سر زنان خالی کنند، نیمی از متحدین بالقوه خود را برای نابود ساختن استثمارگران و سرکوبگراناشان از دست خواهند داد و از قید بندگی سرمایه رها نخواهند شد.
نشریه هشت مارس شماره 50
می 2020/ اردیبهشت 1399