نامه ارسالی خورشید تابنده از افغانستان
ویروس کرونا در هفتههای اخیر به یک اپیدمی جهانی و معضل کلانی برای تمام بشریت تبدیل شده است که روز بروز در حال گسترش و فراگیر شدن است. می بینیم که بیشتر کشورهای جهان توان مقابله با آن را ندارند و آنچه که معلوم است اینست که در سرمایهداری هدف اصلی سود بیشتر است. در برخورد با گسترش کرونا در بین مردم مخصوصا آنهایی که امکانات لازم برای پیشگیری از آن را ندارند، اهمیت لازم را انجام نداده که در نتیجه آن تعداد وسیعی از مردم جانشان را از دست داده و تعداد زیادی نیز به آن مبتلا گردیدهاند.
با افزایش مدت قرنطین و گسترش این ویروس در جامعه مخصوصا کشورهایی مثل افغانستان خشونت بر زنان وحشیانهتر شده است. همچنین درین دوره شاهد افزایش چشمگیر فقر در خانوادهها و مخصوصا در بین زنان هستیم و دیده میشود که زنان فقیر در این دوره فقیرتر و با وضعیت بد اقتصادی روبرو هستند. مخصوصا آن عده زنانی که نانآور خانوارشان را از دست دادهاند و مجبورند مصارف خانوارشان را برآورده سازند. عده دیگر هم که مردانشان در کنارشان هستند، امنیت جانی ندارند و مورد آزار و اذیت و شکنجههای جسمانی و روانی قرار میگیرند. در بسیاری از خانوارها مردان یا بیکار هستند و یا معتاد به موارد مخدر میباشند.
خشونت بر زنان شاید در کشورهای اروپایی، آمریکا و یا چین آمارگیری شود و به رسانهها منعکس شود، اما خشونت و ستمهایی که در کشورهای فقیر دنیا انجام میشود و زنانی که قربانی این اعمال ضد انسانی و وحشیانه میشوند، نه گزارش میشود و نه رسانهیی میشود.
افغانستان یک کشور مستعمراتی نیمه فئودالی است که بیشتر از70 فیصد آن در روستاها و مناطق دور افتاده زندگی میکنند و زنان همواره در شرایط بدی اجتماعی و اقتصادی زندگیشان را پیش میبرند. این زنان دسترسی به امکانات اولیه زندگی برایشان وجود ندارد.
در هفتههای اخیر که ویروس کرونا و قرنطین افزایش یافته است این وضعیت نیز بدتر از گذشته شده و به محرومیت و مشکلات زنان افزوده است. علاوه بر فقر و نداشتن غذا و بدون پشتوانه بودن خیلی از زنان خشونتهای خانگی که به اشکال وحشیانهیی بالای زنان اعمال میگردد؛ با گسترش کرونا و خانهنشین شدن هم بیشتر شده و میشود. با خانهنشین شدن در خانه محافظت از اطفالی که قبلا در مکاتب و یا کودکستانها میرفتند، کارهای خانه، پاککاری همه و همه بهدوش زنان انداخته شده است، زنان را به خدمتکار تمام عیار تبدیل کرده است و چنانچه کاری خلاف میل مردان که آرامش آنها را بر هم بزند انجام شود از سوی همین مردان خانواده زنان مورد لت و کوب، تهدید به مرگ و بیرون انداخته شدن از خانه میگردند و زنان هم مجبور میشوند تا این تحقیرها و خشونتها را با دهن بسته تحمل نموده و چیزی نگویند، زیرا هیچ راهی ندارند و خانواده و دولت هیچکدام از آنها حمایت نمیکنند.
در شرایطی که ویروس کرونا در افغانستان در حال گسترش است اما جناحهای مختلف در رقابت برای کسب قدرت هستند که کدام یک بهتر و عمیقتر میتوانند مردم و زنان را بدبختتر و محرومتر از امروز کنند. در نتیجه این جناحهای مختلف قدرت نه بهفکر مردم و مرگ و میر بزرگی که بهزودی رخ خواهد داد هستند و نه برنامهای برای مردم در ایام قرنطین و مقابله با کرونا را دارند. از اینرو شاهد یک فاجعه انسانی خواهیم بود.
در افغانستان همانطور که در بالا آمد، بسیاری از زنان، مردان خانواده را که بهنوعی نانآور خانه بودند را در طول چند دهه جنگ از دست دادهاند و در اوضاع و احوال خیلی بدی زندگی میکنند. این دسته از زنان چه از طریق کار و تنفروشی یا گدایی و غیر تلاش میکنند ضروریات خانوادهشان را تامین کنند. از اینرو مجبور میشوند برای اندک دستمزد به مکانهای دورتر و کارهای شاقهتری انجام دهند. این زنان که بهکار میروند و فقیرند، در سرک و کوچهها هم مورد آزار و اذیت مردان قرار میگیرند. در حال حاضر و کرونا حتی این فرصت هم از این زنها گرفته شده و نمیتوانند حتی غذای شبشان را تهیه نمایند. اگر از خانه خارج شوند توسط پولیس به جرم تخلف در قانون و عدم رعایت قرنطین گرفتار و در زندان انداخته میشوند و در آن جا هم مورد ضرب و شتم بیشتری توسط زندانبانان قرار میگیرند.
زنان در افغانستان هیچ پناهگاهی ندارند. از جاییکه ستم بر زن و فرودستی در جامعه سنتی مثل افغانستان از ساختار پدرسالاری است که با کمک قوانین ضد زن اسلامی به این خشونتها پا داده و بر آن پرده میاندازند. در هر شرایطی که در افغانستان رخ داده و میدهد، مثل جنگهای خانمانسور، اشغال، بحران اقتصادی، کرونا بیشترین بدبختی نصیب زنان میشود و زنان خشونت بیشتری را میبینند.
نشریه هشت مارس شماره50
می 2020/ اردیبهشت 1399