گزارش مراسم يادمان آذر درخشان در پاريس
8 ژوئن 2013
مراسم بزرگداشت آذر درخشان با شركت نزديك به نود نفر و با خوش آمدگویی و معرفی برنامهها توسط سهیلا قادری آغاز شد. او با اشاره به حوادث جاری در ترکیه گفت: "ما بسیار شادمانیم كه در شرایطی مراسم یادمان آذر را برگزار می كنیم كه موج هوای تازهای خاورمیانه را فراگرفته است. این بار شاهد بپاخیزی مردم تركیه هستیم كه با تاریكاندیشی و جهلِ حكومت مذهبی مبارزه میكنند و به یكی از پایگاههای مهم نظم نوین جهانی ضربه وارد میكنند. آذر و آذرها همیشه در مبارزات تودهای حضور دارند. ما نیز همبستگی خود را با زنان، جوانان، زحمتكشان ترك و كرد اعلام میداریم". سپس سهیلا از همهی حضار خواست تا با یك دقیقه سكوت براي آذر درخشان ادای احترام کنند.
يك دقيقه سكوت با اجرای سرود انترناسیونال توسط ویرجینی پوشن خوانندهی فرانسوی شكسته شد. پس از آن، ویرجینی چندین ترانه از خوانندگان مترقیای چون جان لنون، تریسی چاپمن و رودريگرز... را اجرا کرد.
پیام كمیتهی بزرگداشت آذر درخشان توسط مهری زند خوانده شد. او در بخشی از این پیام چنین گفت:
"...آذر صدای زنان ایران بود كه خواهان دفن نظام مذهبی حاكم بر ایران بوده و هستند. او همواره به مردان فراخوان میداد كه امتیازات نظام سرمایهداری را بدور اندازند، با خودخواهیهای مردانه مبارزه كنند، جنبههای زنانهی خویش را دریابند و با نیمهی زنستیز خود مقابله كنند... آذر ارمغان تلاش بخشهای آگاه و پیشروی جامعه در دورهی سی سالهی گذشته بوده است. شاخهای پربار از جنگلی سرسبز. دستاوردی كه متعلق به همهی كسانی است كه قلبشان برای رهایی ستمدیدگان و استثمارشدگان جهان میتپد. با وجود چنین دستاوردهایی است كه ما بهتر میتوانیم دنیایی عاری از ستم و استثمار را مجسم کنیم..."
شهره به خواندن متنی که در برگیرندهی گزیدهای از سخنان آذر بود، پرداخت:
"...زماني كه شكست خورديم. برای من یک چیز مسجل بود، حاضر نبودم مبارزه را رها کنم به دلایل گوناگون، یکی اینکه فکر میکردم خیلی از کسانی که من بسیج کردم کشته شدند و آن آرمانها واقعی بوده و آنها هم زندگی را دوست داشتند و من باید راهشان را ادامه دهم. این برایم روشن بود. آدم نمیتواند در برابر جنایت بیتفاوت باشد. وانگهي شعله را نباید بگذاریم خاموش شود. آدم به جوامع بشری و تکاملاتشان نگاه میکند و میبیند که همیشه شعلههایی برکشیده شده و نیروهای متحجر که نمیخواستند جامعه عوض شود همواره میخواستند آنرا خاموش کنند. یک عده اقلیت هم میماندند، نگهش میداشتند تا وقتی که فراگیر و اکثریت شود. این مسأله یکی از انگیزههای 24 ساعت در 24 ساعت فعالیتهای من هم بود..."
برنامه با نمایش فیلم "آذر ما" کاری از سیروس ماهان با همياریِ مسعود رئوف ادامه یافت.
برنامهی بعدی توسط روشنك جابری، طراح رقص و رقصندهی ایرانی - كانادایی اجرا شد که قطعهای از رقص "در پشت دیوارهای خونین" را به روی صحنه آورد. این رقص بازتاب تجربهی زندگی و مقاومت زنان زندانی سیاسی در دههی 1360 در زندانهای جمهوری اسلامی است که بخشی از پروژهی دكتر شهرزاد مجاب و "بتنی جی اوزبورن" بهنام "خاطرات، یادماندهها و هنر: زنان زندانی سیاسی" میباشد. روشنك این رقص را با الهام از تجربه و خاطرات زنان زندانی سیاسی طراحی كرده است. او هدف از طراحی و اجرای این رقص را مستند کردن جنایتی هولناک میداند تا خاطرهی برجای ماندگان از آن تجربهی خونین را بازتاب دهد، یادكسانی را كه جان باختند را گرامی بدارد و صدای كسانی باشد كه هنوز با آن تجربه زندگی میكنند.
مهناز متین در بخشی از برنامه، به معرفی کوتاهی از کتاب خود پرداخت.
او به همراه ناصر مهاجر کتاب «خیزش زنان ایران در اسفند 57 » را در دو جلد 1000 صفحهای توسط «نشر نقطه» در شهر کلن آلمان به چاپ رسانیدهاند. عنوان جلد اول این مجموعه، تولدی دیگر و جلد دوم، همبستگی جهانی است. این کتاب به حرکت اعتراضی زنان به حجاب اجباری در اسفند 57 میپردازد.
فریبا امیرخیزی بیانیهای علیه خشونت را خواند که یکی از نوشتههای تبليغي برجستهی آذر درخشان است.
"...زنجیرهی جهانی خشونت، میلیونها زن را در کنار یکدیگر قرار داده است. خشونتی که روزانه بیش از 3 میلیارد زن در چهار گوشهی جهان تجربه میکنند. در شهر و روستا، خانه و محل کار، خیابان و کوچه. در اسارت زنجیرهای خشونتیم. زنجیری که دو سرش با حلقههای خشونت دولتی و خانگی به هم جوش خورده است. زنجیرهی خشونتی به قدمت هزاران سال و به درازای همهی مرزهای جهان! اما هر قدر زنجیر خشونت جهانیتر شده است، مبارزه و مقاومت زنان نیز ابعاد جهانی بیشتری به خود گرفته است. از دوردستها صدای مبارزه و مقاومت یکدیگر را میشنویم و قلبمان میتپد. از مبارزات یکدیگر الهام میگیریم و از پیروزیهایمان احساس غرور و جسارت میکنیم. هر پیشروی زنان در هر نقطهای از جهان را از آن خود میدانیم. اینک مائیم در صفوف میلیونی، با رشته پیوندهای محکم برای در هم شکستن زنجیرهای ستم و بردگی تاریخیمان و بنا نهادن جامعهای بدون ستم و استثمار. بر سرعت گامهای خود بیفزاییم، دیر کردهایم. آینده کوبه بر در زمان میزند."
زنان هشت مارس، تئاتر "مونولگهای واژن" را به كارگرداني مهراندخت روی صحنه آوردند. این تئاتر که یکی از برجستهترین نمایشهای فمینیستی است توسط "ایو انسلر" فمینیست آمریكایی در سال 1996 نوشته شد. در این نمایشنامه، خشونتی كه بر زنان اعمال میشود از زبان واژنهای مختلف بیان میشود. انسلر این نام را برای نمایش خود را برگزید تا برخوردی باشد به شرم و حیای بیموردی كه زنان نسبت به تن و بدن خود دارند. در این نمایش كه اولینبار در زیر زمین یك تئاتر كوچك در محلهی "سوهو" نیویورك اجرا شد، 15 زن، از زبان 15 واژن، لب به سخن گشودند و از ستمی كه بر آنها رفته صحبت كردند. این نمایش تا كنون به 49 زبان ترجمه شده و در 130 كشور اجرا شده است. ویژگی روشنگرانه و آگاهگرانهی این نمایش، باعث شد كه این نمایش به یكی از كارهای برجستهی هنر فمنیستی معاصر بدل شود.
زنان هشت مارس 4 مونولوگ از اين تئاتر را انتخاب و اجرا كردند.
"واژن من، دهكدهی من" نام مونولوگ اول بود كه برگرفته از مصاحبه با زنان بوسنيايي است كه مورد تجاوز گروهي سربازان قرار گرفته بودند.
مونولوگ دوم نامش "چون دوست داشت نگاهش كند" بود. برگرفته از تجربهی همخوابگي زني با مردي به نام باب، تجربهی خوبي كه حس و فكرش را نسبت به واژن تغيير داد.
"موچولي كه تونست" نام مونولوگ سوم بود. كه برپايهی خاطرهی دردناك دختري كه در بچهگي به او تجاوز شده، نوشته شد. در عين حال از تجربهی خوشايند جنسي كه در 16 سالگي با زن ديگري داشته ياد ميكند.
مونولوگ آخر، به نام "سيل" بر اساس مصاحبه با زن مسن 72 سالهاي تنظيم شده كه از تجربهی تلخ اولين رابطهی جنسی خود سخن ميگويد.
پری خواهر آذر، به نمایندگی از دیگر اعضای خانواده، از کمیتهی مراسم بزرگداشت آذر، از حزب کمونیست ایران (ماركسيست - لنينيست - مائوئيست)، سازمان زنان هشت مارس (ايران - افغانستان) و تمام دوستان و رفقایی که در برپایی مراسم نقش داشتند و یا در مراسم حضور يافتند تشکر کرد و از خاطرات مشترک خود و آذر سخن گفت.
برنامه ی بزرگداشت مراسم آذر درخشان با خواندن سرود انترناسيونال توسط حضار به پایان رسید.
در حاشیهی مراسم، "آن" هنرمند فرانسوي زبان، پداگوژ و متخصص در كار با رنگ و خاك رس و تئاتر، کارگاه کوچک هنری را برگزار کرد. دوستان و رفقای آذر با تكیه به احساسات و خاطراتشان از آذر و با راهنماییهای "آن" آثار هنری زیبایی را ایجاد کردند که در سالن مراسم، در معرض نمایش قرار داده شدند.
در طی مراسم، پوستر تبلیغی و فهرست موضوعی جلد دوم کتاب آذر با عنوان "تنها صداست که می ماند!" در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. لازم به ذکر است که این کتاب به زودی و به صورت ایبوک در اینترنت قرار خواهد گرفت.
ساعت 12 ظهر روز يكشنبه 9 ژوئن جمعي از دوستان، ياران و رفقاي آذر درآرامگاه پرلاشز گرد آمده و لوح سنگي يادبود را برسر مزار وي قرار دادند و به سرود خواني پرداختند. برخي از افراد احساسات خود را نسبت به آذر بيان كردند. برخي ديگر از نقشي كه آذر در زندگي مبارزاتي شان داشت و همچنين نقشي كه آذر در جنبش زنان و جنبش كمونيستي ايفا كرد ياد كردند. در خاتمه جمعيت با خواندن سرود انترناسيونال با وي تجديد عهد كردند.
سازمان زنان هشت مارس (ايران – افغانستان)
11 ژوئن 201۳