گزارشی از مراسم خا کسپاری

رفیق منیژه فروهش تهرانی در هامبورگ!

زمان مسعودی

Tekstvak:  "هرگز از مرگ نهراسیده ام اگر چه دستانش از ابتذال شکننده تر باشد.

هراس من- باری – همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن،

از آزادی آدمی افزون تر باشد.

 

اکنون لحظه ای که لاجرم با منیژه باید وداع کرد. او که بر آن بود که نابهنگامان تاریخ را بر افکند، اکنون در نیمه راه مانده بود و ما که همراه خود را از دست داده ایم." بخشی از اطلاعیه ای است که از جانب کاوه مویدزاده فرزند منیژه، سیامک مویدزاده همسرسابق و جمعی از یاران او برای دعوت به مراسم خاکسپاری منیژه عزیز پخش شده بود.

رفیق منیژه در یازدهم فوریه در میان جمعی از یاران، رفقا، دوستان و خانواده اش در قبرستان الزدورف شهر هامبورگ به خاک سپرده شد.

در این مراسم یاران منیژه از شهرهای مونیخ، برلین، کلن، هانوور، فرانکفورت و رستوک و جمع کثیری از هامبورگ  شرکت داشتند.

تابوت منیژه با شیپوری های سفید، که گلهای مورد علاقۀ او بود تزیین شده و اطراف آنرا حلقه گلهایی رنگارنگ با آخرین سلام ها، ابراز محبت ها و دوستی ها پوشانیده بود.

طنین غم انگیز صدای موسیقی مورد علاقۀ رفیق منیژه در سالن حاضرین را اندوهگین کرد.

ارکستر رفقای آلمانی منیژه، قطعاتی همراه با سرود انترناسیونال را نواختند.

همسر سابق منیژه، سیامک مویدزاده: در بخشی از سخنانش در این مراسم گفت: ترا چه سان بسرایم، که وجودت همه درد بود؛ همتت اما بلند، صبور، صبور و اشک هایت برای گنجشکهای زمستانی و بابک و کاوه همیشه جاری.."

کاوه فرزند منیژه شعر"قلب مادر" ایرج میرزا را به آلمانی خواند و همه را بسیار تحت تاثیر قرار داد.

دوست آلمانی منیژه ترزه آلبرشت از جمله مشکلاتی را برشمرد که منیژه درجامعۀ آلمان با آن روبرو بود و او از این بابت انتقاد کرده و گفت: "من از این شرایط  بعنوان آلمانی خجالت میکشم."

زهرا طبائی دوست و رفیق قدیمی منیژه در بخشی از سخنانش گفت: رابطۀ ما از دو همکار، خیلی زود تبدیل به دوستی عمیق وسپس فعالیت مشترک در یک گروه مخفی سیاسی گردید که در سال ۱٣٥٥ به دستگیری توسط ساواک و محکومیت منجر شد. منیژه به مانند همۀ ایرانیان آزادیخواه در انقلاب فعالانه شرکت و سپس با عضویت در حزب رنجبران به فعالیت خود ادامه داد. منیژه به این باور خود تا آخر اعتقاد داشت و همیشه برای به ثمر رساندن این اندیشه ها از هر طریق که میتوانست فعالیت میکرد.

حاضرین در این مراسم برای بدرود در مزار منیژه گرد آمدند، گلها، اشکها و مشتی خاک را با  منیژه به خاک سپردند، آنگونه که به گفتۀ فروغ "دستهایم را میکارم میدانم، میدانم سبز خواهند شد."

در بازگشت از قبرستان شرکت کنندگان برای همدردی و تسلی خاطر در محل" شورای همآهنگی ایرانیان هامبورگ" گرد آمدند و با نوشیدن شراب و صرف غذا مراسم به پایان رسید.

 16 فوریه 2013