کاشتن پستان : حرص سود، بعلاوه مردسالاری
مساویست با خطر برای زنان
برگردان: سحر منصور
از سرویس خبری جهانی برای فتح
خطری که از کاشت پستان و نشست ژله سیلیکون صنعتی که هم چون کره ای در بدن زنان آب می شود، بین 300000 تا 400000 زن در سراسر جهان را تهدید می کند.
ژان پیرماس، صاحب کمپانی ایمپلنت پروتز- پیپ- که در جنوب فرانسه قرار دارد و قبلا سومین تولید کننده بزرگ جهان در این عرصه بود، بدون ندامت قبول کرد که در 75 درصد از تولیدات خود، جهت کسب حداکثر سود از ماده زیر استاندارد، استفاده نموده است. - بهر حال این کاری است که کمپانیها مجبور به انجام آن هستند تا بتوانند در عرصه رقابت دوام بیاورند. ژان پیرماس قربانیان خود را زنانی احساساتی و بی ثبات خواند و آنان را به گرفتن پول از کمپانی پیپ متهم کرد.
مساله دیگری که در این مورد فاش شد، آن است که این کمپانی جهت پائین آوردن هزینه تولید از پوشش محافظ درونی که به اطراف کاشت کشیده می شود نیز خود داری کرده است. ژله صنعتی می تواند در بدن زن حتی بدون ترکیدن، نشست کند. ضمنا به همان درجه خطرناک، ابعاد کامل ریسکها به زنان به خاطر ژله مشکل ساز، ناشناخته است. زیرا که ادارات مربوط به بهداشت دولتی در کشورهائی که با این مساله روبرو هستند، مشکلات ایجاد شده برای زنان را ثبت ننموده اند.
با وجود یک دهه زنگ خطر، این محصول از بازار جمع آوری نشد. این کمپانی سالیانه حدود 100000 سیلیکون تولید داشت و در 65 کشور در سراسر جهان فروخته میشد، که بازار عمده آن در فرانسه، آلمان، ایتالیا، انگلستان، پرتغال، دانمارک، لهستان، هلند، بلغارستان، مالتا، آرژانتین، برزیل، کلمبیا و ونزوئلا بوده است.
با این که نشست این نوع کاشت پستان افشا شد، اما کمپانی پیپ، بهیک کمپانی دیگر هلندی بنام روفیل فروخته شد. آنها این بار محصولات خود را تحت نام "ام- ایمپلانت " به بازار عرضه نمودند تا از مشکلات رو به افزایش مارک پیپ بر حذر باشند. آنها تحت نام جدید در بازارهای اروپای شرقی و آمریکا – جائی که فروش محصولات پیپ ممنوع بود- فروخته شدند.
کمپانی پیپ تولید کاشت پستان سیلیکونی را در سال 1991 آغاز نمود. محصولات تولید شده این کمپانی توسط وزارت بهداشت آلمان تایید گشت. از سالهای 1993، این کمپانی جهت کسب سود بیشتر، بطور مخفیانه استفاده از سیلیکون تایید شده را با تولید سیلیکونی با فرمول خود که در آن از محصولات سوختی که در تولید تیوپ لاستیکی استفاده می شود، عوض کرد. از آن جائی که بازرسی های اداره بهداشت با قرار قبلی صورت می گرفت، این کمپانی تمامی اسناد و مواردی که نشان از استفاده مواد غیر استاندارد را داشت، پنهان می نمود. این کمپانی با وجود اینکه دولت فرانسه اعتبار تولیدش را به مدت ده سال ساقط کرد، کماکان تا اوائل سالهای 2000 با استفاده از مواد غیر استاندارد به کار خود ادامه داد و مورد تایید دولت فرانسه هم قرار گرفت.
مدیر تکنیکی این کمپانی، تری برینتون توضیح داد که در سال 2009، ژل صنعتی تولید شده توسط این کمپانی هر لیتری 5/6 دلار تمام می شد، با وجود این که سیلیکون تاییده شده 45 دلار بود. این تعویض مواد مصرفی بدین معنا انجام گرفت که این کمپانی در برابر تولید هر 100000 پستان کاشتی، 1250000 دلار بیشتر سود ببرد. ( روزنامه تلگراف، 6 ژانویه 2012) کلنیک ها در کشورهای مختلف که از این نوع محصول استفاده می کردند، نیر به سود بیشتری دست یافتند. آنها با خرید محصول ارزان تر از این کمپانی، قیمت جراحی و کاشت را در همان سطح سابق برای متقاضیان خود نگاه داشتند.
زنگ خطرها در سالهای 2000 به صدا در آمد. جراحانی که عمل کاشت پستان را انجام می دادند، متوجه شدند که برخی از این سیلیکون ها ترکیده است. این امر باعث نگرانی آنان گشت. اما اکنون روشن شده است که ابعاد واقعی این مساله ناشناخته مانده بود- چرا که نشست سیلیکون قابل رویت و بررسی نبود. در عین حال شکایت های زنان در رابطه با سلامتی شان اغلب نادیده گرفته می شد.
درسال 2000، اداره داروی فدرال آمریکا، بعد از بازرسی این کمپانی، بیانیه ای صادر کرد و اعلام نمود که این نوع کاشت در سطح استاندارد سلامتی آمریکا قرار ندارد. در همین رابطه سوالی که بی پاسخ ماند این بود که تا چه حد انگیزه این بیانیه رقابت بین شرکتهای داروئی آمریکا و هم قطاران فرانسوی آنها بود. فاکتور دیگری که می توانست عمل کند، مساله دادخواهی غرامت ها در سالهای 1990 در آمریکا در ارتباط با سیلیکونهای ساخت کمپانی فرانسوی بود. تمامی این مسائل صنعت جراحی پلاستیک آمریکا را بسیار متشنج نمود. تقاضا ها از مقامات دولتی تنظیم کننده بهداشت و سلامت جهت کنترل سخت تر بالا گرفت.
اما آژانس ترتیب دهنده فرانسوی در طول این سالها هیچ اقدامی انجام نداد و امروزه مدعی است که از ممنوع کردن محصولات کمپانی پیپ توسط بخش داروئی فدرال آمریکا خبر نداشته است. حال آن که آژانس های سلامتی ملی، دائما اطلاعات را بین خود پخش می کنند. صنعت داروسازی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و از بخش های اصلی مرکز فرانسه است. این بخش برای مدت های طولانی بدون شرمساری از حفاظت دولتی بخصوص در ارتباط با رقبای خارجی خود، برخوردار بوده است. بهر صورت، در سالهای اخیر درخواست های غرامت از کمپانی پیپ، باعث پایین آمدن سود آن شد. در تلاش برای حل مساله توسط این کمپانی، ژل غیر استاندارد دیگری تولید شد. بعد از نامه های مکرر توسط رئیس بخش جراحی پلاستیک یک کلینک در مارسه به آژانس دیده بان سلامتی فرانسه، بازرسان به یک دیدار ناگهانی از کمپانی پیپ در فوریه 2010، اقدام نموده و تصدیق کردند که اسناد بایگانی این کمپانی جعلی است و مدتی کوتاه بعد از این گزارش، دولت فرانسه این کمپانی را بست. بعد از بسته شدن این کمپانی، رسوائی تشدید یافت. تا کنون آژانس های ایمنی سلامتی فرانسه، گزارشی از 1143 مورد ترکیدن و 495 مورد عکس العمل التهابی از 30000 کاشت پستانی که زنان فرانسه از محصولات این کمپانی استفاده نموده اند، دریافت کرده است. شعله بر خاسته از مذاکرات پشت پرده سالهای گذشته با مرگ زنی که از کاشت پستان تولید شده این کمپانی استفاده کرده بود، شعله ور ساخت. این زن در نوامبر 2010 بر اثر بیماری ناشی ازبیماری نایاب لینفوم سینه درگذشت. 20 زن دیگر بنا بر گزارشات رسیده مبتلا به بیماری سرطان هستند. اینها از محصولات این کمپانی کاشت استفاده نموده بودند.
بزرگترین نگرانی در حال حاضر این است که آیا نشست سیلیکون می تواند آغاز گر عکس العمل اتوماتیک ایمنی بدن گردد؟ عکس العملی هم چون براه افتادن جنگ داخلی در بدن که می تواند منجر به ضعف، فرسودگی و درد به همراه صدمه دیدن مفصل ها، پوست، بافت های اتصالی و ارگانهای داخلی در ابعادی وسیع بیانجامد. در ماه دسامبر 2011، اسوشیتدپرس از موقعیت زنی بنام امانوئل ماریا گزارش داد. امانوئل در همان شهری زندگی می کند که کمپانی پیپ نیز در آنجا مستقر است. این زن در نوجوانی دچار بیماری استخوانی شد. این بیماری باعث ناهماهنگی ظاهری او گشت. وی در سال 2007، اقدام به کاشت پستان نمود. از اوائل سال 2010، او احساس کرد که سینه هایش در حال سوختن هستند. اما کماکان تشخیص دکتر او این بود که هیچ مشکلی ندارد. او به دو دکتر دیگر مراجعه کرد و سر انجام معلوم شد که هر دو پستان کاشتی ترکیده اند.
زمانی که پستانهای کاشتی ترک بر می دارند، می توانند بدون بروز بمانند. زیرا که سیلیکون می تواند بهم چسبیده و به بافت های پستان نشست ننماید. احتمال ترک برداشتن کاشتهای کمپانی پیپ از دیگران شاید بیشتر نباشد، اما مساله این است که در آوردن سیلیکون نوع صنعتی به مراتب مشکل تر است. بخاطر اینکه از بهم پیوستگی برخوردار نیست. یک دکتر جراح از بیمارستان سانت لوئیز در پاریس اظهار داشت زمانی که این پیوند ها نشست کنند، بخش های دیگر بدن نیاز به عمل جراحی خواهند داشت و "بعد از اینکه این کاشت ها برداشته می شوند، مشکل هنوز تمام نشده است......ما هنوز از عواقب این مساله آگاهی نداریم" ( بوستون گلوب – 22 دسامبر 2011) ابعاد و جدیت این مشکلات هنوز معلوم نیست. زیرا که مسئولین پزشکی به این مساله توجه ننموده اند. دراکثر کشورها جراحی پلاستیک به همان مقداری که دیگر عمل های جراحی و دارو سازی تحت نظر و حفظ اسناد هستند، قرار ندارند. گزارشات و مشکلات ناشی از جراحی پلاستیک اساسا بر مبنای گزارشات داوطلبانه صورت می پذیرد.
عدم وجود اطلاعات قابل اتکا، خود نشانگر بی تفاوتی مسئولین به مساله سلامتی زنان است. مسئولین بهداری دولت فرانسه در حال حاضر تخمین می زنند که حدود 5/5 درصد از کاشتهای پستان تولید شده توسط کمپانی پیپ ترکیده اند. کمپانی انگلیسی ترانزفورم، بزرگترین شرکت زنجیره ای جراحی پلاستیک در این کشور، گزارش داده است که نشست این پستانها، 7 درصد است. یکی از اعضای کمیسیون بررسی دولت انگلستان در ارتباط با رسوائی کمپانی پیپ، که خود مدیر انجمن جراحان پلاستیک و زیبائی انگلستان است اعلام نمود که " بسیار ممکن است که درصد واقعی ترکیدنها عدد دو رقمی باشد".
حتی نمی توان بطور یقین از درصد ترکیدن تمامی پستانهای کاشتی که در بازار وجود دارد، سخن گفت. با وجود اینکه مسئولین بهداری دولت انگلستان از کمتر از 1 درصد پاره شدن این پیوند ها بطورعام گزارش می دهند، اما بر اساس مطالعات انجام شده در سال 2005، درصد پاره شدنها بعد از 13 سال، رقم 11 درصد می باشد. ( روزنامه ایندیپندنت 1 ژانویه 2012) عکس العمل آژانسهای تنظیم کننده امور سلامتی و وزارت بهداشت کشورهای مختلفی که درگیر این مشکل بوده اند با یکدیگر فرق دارند. اما با وجود اختلافات، آنها در یک نکته با هم مشترک اند. آنها اصرار دارند که هیچ خطری از کاشت که منجر به سرطان گردد، موجود نیست و هیچ دلیلی ندارد که زنان بترسند.(مطالعات کنونی بطور عام در ارتباط با کاشت پستان نیز این را تصدیق می کند.) اما سرطان تنها ریسک این مشکل نیست. چنین برخوردی به زنان توهین آمیز است، چرا که آنان حق دارند نگران سلامتی خود باشند. وزارت بهداری فرانسه پذیرفته است که "ریسک واقعی" پاره شده موجود است. دولت فرانسه، آلمان و ونزوئلا، بیرون آوردن پستانهای کاشتی را توصیه کرده اند، اما دیگر کشورها آن را لازم ندانسته جز در شرایطی که کاشت ترک واقعی برداشته باشد.
در انگلستان، صنعت کاشت پستان، تجارتی به ارزش 150 میلیون دلار در سال است. سالانه بین 20 تا 25 هزار زن بین 6 تا 9 هزار دلار بابت این جراحی پرداخت می کنند. اما حکومت های مختلف، ترکیدن و دیگر زنگ خطرهائی که در ارتباط با محصولات کمپانی پیپ که از سالهای 2005، گزارش شده است را نادیده گرفته اند.
عکس العمل اولیه حکومت انگلستان کم بها دادن به این مساله، (هم زمان کم کردن درصد زیادی از بودجه خدمات بهداشت رایگان عمومی بود،) بجای تمرکز برای رفع کردن نگرانیهای بیش از 40 هزار زن که از کاشت خطرناک کمپانی پیپ در رنج بودند. کل مساله برای این دولت درمذاکرات رسمی حول این موضوع، این بود که چه کسی مسئول پرداخت این مخارج خواهد بود. وزارت بهداشت انگلستان، از ابتدا تا کنون از توصیه در آوردن کلیه کاشت پستان کمپانی پیپ و جانشین ساختن آن امتناع ورزیده است. تنها این موضع را اتخاذ کردند که در صورت پاره شدن کاشت، آن را در آورند. آقای نایجل مرسر، مسئول سابق انجمن جراحی پلاستیک و زیبائی در انگلستان، بطور قطع با این نحوه نگرش مخالفت کرد. او توصیه نمود که کلیه کاشتهای پستان متعلق به کمپانی پیپ باید بیرون آورده شوند. " این نوع سیلیکون می تواند باعث ضخیم شدن بافت شود. باید از خود پرسید که توصیه شما به عضوی از خانواده اتان چیست؟ من نمی خواهم که آنها این کاشت را در بدن خود نگهدارند. شما روی یک بمب ساعتی نشسته اید."
( روزنامه ایندیپندنت 2 ژانویه 2012)
در چند روز گذشته، بر اثر فشارهای رو به رشد جراحان مختلف از بی مسئولیتی تمام ارگانهای مربوطه، سرانجام وزارت بهداشت موافقت نمود که خدمات درمان رایگان ملی، 3000 کاشت پستانی را که این تشکیلات انجام داده بود را اگر زنان و دکتر ها اصرار دارند، جانشین سازی کنند. اما از صدور فرمان برای تمام زنانی که از این محصولات استفاده نموده اند، امتناع کرد. اندرو لنزلی وزیر بهداشت خود را به گفتن این که کلینیک های خصوصی "مسئولیت اخلاقی" برای خارج کردن این کاشتها دارند، از مسئولیت این وزارت خانه برای خارج کردن و جانشین سازی آنها، آزاد نمود. کمپانی های خصوصی از قبول مسئولیت مخارج آزمایشات مشتریان سابق خود امتناع می کنند و در بسیاری از موارد حتی حاضر به صحبت کردن با آنها نیستند، چه رسد به قبول مخارج جراحی های جدید. دلیل آنها این است که آنها هیچ مسئولیتی را نمی پذیرند، زمانی که مسئولین امور هیچ اشاره ای در ارتباط با مشکلات احتمالی این محصولات در بازار ننموده اند. حکومت انگلستان که قاطعانه در حال خصوصی سازی بخش بزرگی از خدمات اجتماعی است، به هیچ وجه نمی خواهد کلینیک های خصوصی، فعالیت هایشان بدون سود باشد و یا مجبور به بسته شدن، گردند. بعد از رو شدن این رسوائی، سیاست رسمی غالب در ارتباط با کاشت پستان، نسبت به زنانی که این جراحی را نموده اند، بسیار تحقیر آمیزبود. اغلب گفته میشود که جراحی پلاستیک، مساله ای مربوط به "غرور" زن است.
یک انجمن زنان فرانسوی در مورد کاشتهای کمپانی پیپ و خطری که زنان را تهدید می کند، پیام داد که زنان دو بار قربانی گشته اند، یک بار با کاشت پستان قلابی و سر انجام به خاطر کاشت، آنان را زنانی بدون مغز، با پستانهای بزرگ نمایشی و "هرزه" معرفی می کنند.
معنی واقعی چنین برخوردهائی این است که اگر کاشتها دارای خطرهستند، زنان حقشان همین است. چینن دیدگاههائی احتمالا از عوامل بی اهمیتی و پیگیری جراحی های "پلاستیک" که اساسا روی زنان انجام می شود، نشئت می گیرد. این حقیقتی است که در ارتباط با موادی که از آنها در کاشت استفاده می شوند، آزمایشات کافی جهت بررسی از عواقب و تاثیرات مضر و دراز مدت آن، صورت نمی پذیرد.عللی که زنان خواهان کاشت پستان هستند، بسیار زیاد است. اغلب به خاطر از شکل افتادگی است، بخصوص بعد از جراحی سینه به علت غدد سرطانی، اما این علت اصلی نیست. صنعت جراحی پلاستیک، بزرگ کردن پستان ها را جوابی به احساس عدم اعتماد به نفس زنان ارزیابی می کند. تارنما های خدمات بزرگ سازی پستان تبلیغ می کنند که مهمترین علت انجام این کار، قادر کردن بسیاری از زنان است که نسبت به خود احساس خوبی داشته باشند. اما مساله این است که چرا زنان باید با بزرگ کردن پستان هایشان نسبت به خود احساس خوبی داشته باشند، مگر اینکه این مساله برای ارزش گذاری زنان، عامل حیاتی باشد. این امر خود گویای واقعی موقعیت زنان در جامعه است. این عدم اعتماد به نفس را نمی توان از ستم بر زنان به مثابه کالای جنسی و موجودی فرودست در کلیه عرصه های اجتماعی جدا کرد.
بسیاری از زنانی که از کاشت پستان پیپ استفاده نموده اند، جوان هستند. در ونزوئلا، برخی از مردم بدین باورند که عالی ترین هدیه برای تولد یک دختر 15 ساله، جراحی کاشت سینه است. 15 سالگی برای دختران جوان در این کشور سن بلوغ است. خود این امر اشاره ای به این مساله است که چه آینده ای برای زنان در نظر گرفته شده است.
بسیاری، از جمله دست اندرکاران صنعت زیبائی، عمل بزرگ سازی پستان را "انتخاب" زنان قلمداد می کنند. این مساله، حقیقتی را که زنان در یک جامعه مردسالار زندانی اند را نادیده می گیرد. جامعه ای که عمدتا تعیین کننده انتخاب های آنها است. به جای سرزنش زنان بخاطر نداشتن اعتماد به نفس، این امر باید به مثابه درونی کردن روابط اجتماعی دنیای واقعی شناخته شود و نمی تواند بدون تغییر در شیوه ای که جامعه کنترل و سازماندهی می شود، خود تغییر یابد.
9 ژانویه 2012