معرفی كتاب زن در گذرگاه تاریخ!
نسیم سعادت
اولين شماره مجله ’پيك سعادت نسوان‘ مجله ای به كوشش زنان و برای زنان با همت و صاحب امتيازی روشنك نوع دوست از زنان روشنفكران گيلان اولين بار در مهرماه سال ۱۳۰۶ در شهر رشت انتشار يافت. با انتشار اين مجله در واقع تلاش ارزشمندی برای بيداری زنان و خدمت مهمی برای گسترش نقش زنان در جامعه و شركت آنها در مبارزات سياسی اجتماعی صورت گرفت. با انتشار اين مجله، تلاش شجاعانه ديگری از طرف زنان جامعه است که به ثبت تاريخ می رسد تا آيندگان را از تجارب خود بهره مند كند.
اخيرا كتابی با كوشش بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر به طبع رسيده است كه مجموعه ای از چندين شماره مجله ’ پيك سعادت نسوان‘ را كه از مهرماه ۱۳۰۶ تا اواسط تابستان ۱۳۰۷ شمسی منتشر شده است را در بر دارد. شماره های ۱ تا ۶ اين نشريه با كوشش بسيار مولفين كتاب و همكاری و همياری افراد ديگري، جمع آوری شده است و نهايت سعی و دقت بعمل آمده تا طرح چاپ اوليه آنها حفظ شده تا بدين طريق به ايجاد ارتباط خواننده با فضای آندوران كمك رساند.
روشنک نوع دوست صاحب امتياز مجله در سرمقاله شماره اول می نويسد:”مجله ما نيز خود را برای مبارزه اجتماعی تجهيز كرده در سلك مطبوعات عالم نسوان ايران منسلك يگانه شمع ضعيفی است كه در راه ترقی و سعادت نسوان گذاشته می شود‘‘. اما مسئله نه به سادگی آغاز شد و نه به سادگی به پيش رفت. لازم به يادآوری نيست كه با توجه به مردسالاری حاكم بر فرهنگ و سنت جامعه، با توجه به نفوذ قدرتمند روحانيت در دستگاه دولت و با توجه به اعمال نفوذ دين در استحكام سنت و فرهنگ عقب مانده و مردسالار و همچنين با توجه به ديكتاتوری حاكم كه حامی و حافظ مناسبات عقب مانده بود، هر گونه حركتی كه بخواهد در خدمت بيداری زنان و بيداری جامعه در مورد زنان صورت گيرد، با چه حملاتی روبرو خواهد شد.
در جایی و زمانی كه زنان قرار نبود از پستوی خانه قدم بيرون نهند، جمعی اززنان با سنت شكنی های خود و با به جان خريدن عواقب آن، با توجه به مسئوليتی كه در قبال جامعه و بخصوص زنان احساس می كردند، تلاش كردند تا با فعاليت های خود در راه آزادی زنان قدم بردارند و در بيداری زنان بكوشند.
مجله پيك سعادت نسوان تلاش زیادی را بكار ميگيرد تا دلایل عقب ماندگی زنان در جامعه را بشناسانند و فراتر از آن عواقب و نقشی را كه اين سيه روزی برای آنها دارد، را روشن كنند. مجله در برخی از شماره های خود تعدادی از شديدترين شيوه های ستم بر زنان مثل تن فروشی و صيغه را مورد بررسی قرار می دهد و علل و ريشه های آنرا در حد امكان باز می كند. اما مجله هم چنين تلاش می كند كه زنان را از مسايل علمی و تحولات آن و تاثيراتی كه می تواند بر نگرش آنان از جهان هستی داشته باشد، آگاه كند. شكی نيست كه با توجه به شرايط موجود و كمبود زنان روشنفكر، برخی مردان روشنفكر نیز به اجبار برای مجله می نوشتند. همين مسئله باعث می شود كه برخی مقالات در مورد زنان به چگونگی مادر خوب بودن تبديل شود. اما اين نوع نگرش از چشم زنان روشنفكر دور نمی ماند.
خواننده در مقدمه ای كه مولفين بر اين مجموعه از مجله می نويسند، با برخی از مشكلات زنان آن دوران آشنا می شود و از پيچ و خم های چگونگی انتشار مجله عبور می كند، با موقعيت و فعاليت صاحب امتياز ’پيك سعادت نسوان‘ روشنك نوع دوست و شور و شوق وی و همكارانش برای بيداری زنان آشنا می شود، همچنين قضاوت و درك مفسرين در مورد فعاليت جسورانه اين جمع از زنان و فضايی را كه آنان اين فعاليت را آغاز كردند و با آن دست و پنجه نرم می كردند را از نظر می گذراند. روشنک نوع دوست كه پس از مشكلات فراوان موفق به كسب امتياز اين مجله می شود، به همراه جمع ديگری از زنان روشنفكر گيلان موفق می شوند هر دو ماه يكبار مجله را انتشار دهند. پس از 6 شماره (كه شماره های 4-5 يكباره در يك مجله بيرون آمد) از ادامه انتشار مجله پيك سعادت نسوان باز می مانند. هر چند كه در سال 1309 در فضای نسبتا بازتری كه بوجود می آيد تلاش می كنند كه انتشار مجله را ادامه دهند، که تنها موفق به انتشار يك شماره ديگر می شوند، اما همان فرصت را نيز از دست نمی دهند. همان طور که در مقدمه كتاب اشاره شده است، تلاش زیادی شد كه دليل اين توقف را بيابند و در اين جستجو با مانع تراشی های اداری كه زن ستيزی غالب بر حاكميت و حاميانش و هم چنین نفوذ قدرتمند روحانیت در دستگاه دولت را در خود نهفته داشت، روبرومی شوند. آنگونه كه از تحقيقات مولفين بر می آيد اداره نظارت شرعيات در جستجوی تطابق و يا تخالف اصول و فروع دين با نشريات متوجه انتشار پيك سعادت نسوان می شوند و روشن است كه چه سرنوشتی در انتظار مجله قرار ميگيرد. در زمانی كه روحانیت با قدرت و نفوذش در دستگاه دولتی توانسته تفكرات عقب مانده و متعلق به گذشته را به منظور حفظ مناسبات موجود در سنت و فرهنگ و افكار جامعه به زور اعمال کند، وجود يك مجله زنان آنهم توسط زنان، بخودی خود خلاف شرع و اصول و فروع دين است. به همین دلیل است که پيك سعادت نسوان توانست تنها يك شماره ديگر مجله را در سال 1309 انتشار دهد. بعبارت ديگر همين واقعه نشان می دهد كه دستگاه دولتی و روحانيت تحمل نور’ شمع ضعيفي‘ كه بخواهد آسمان تاريك زنان را روشنایی بخشد، نداشتند، و دست در دست هم برای خاموشی اش تلاش كردند.
مقدمه كتاب هم چنين خواننده را با ديگر فعاليت های پيك سعادت نسوان آشنا می كند. روشنك نوع دوست پس از آنكه از همسرش جدا می شود، مدرسه دخترانه ای را با همه مشكلاتی كه در بر داشت، به نام ’سعادت نسوان‘ داير می كند كه از اولين مدرسه های دخترانه شهر رشت است. اين تلاشها با ايجاد ’جمعيت پيك سعادت‘ كه در برگيرنده مدرسه، كلاسهای اكابر، تئاتر و برگزاری نمايش و حتی ايجاد گروه تئاترال جمعيت پيك سعادت نسوان می باشد ادامه می يابد كه با استقبال بسيار زنان گيلان روبرو می شود.مقدمه كتاب، تاثیر جنبش جنگل (در اواخر قرن 13 شمسی) در گيلان و هوای تازه ای را كه به فضای سياسی حاكم آورد، در شور و شوق فعالين جمعیت می بیند و هم چنين نقشی که بر تضعيف و يا عقب نشينی برخی نيروهای مرتجع داشت که در نتيجه آن ايجاد امكان فعاليت هر چند محدود جمعيت را امکان پذیر ساخت.نكته حائز اهميت ديگر این کتاب، اشاره به ارتباط بين گردانندگان مجله و احزاب سياسی می باشد.
گرايشات چپ برخی از فعالين عمده جمعيت و مجله پيك سعادت نسوان باعث شده است كه برخی از مفسرين و مورخين آگاهانه و يا نا آگاهانه فعاليت و خصلت زنانه بودن اين فعاليت ها را انكار كنند و آنرا زائده احزاب مردانه معرفی کنند. اما مقدمه كتاب تلاش می كند در عين اينكه نقش انكار ناپذير ” فرقه كمونيست ايران، در پراكندن انديشه های پيشرو، برانگيختن زنان به كنش اجتماعی و سياسی و پيوستن آنها به جنبش ها و جرگه های عدالت جو و آزادی خواه ‘‘ را روشن كند، در عین حال خصلت فمینيستی اين مجله و فعاليت هايش را كه رهبری آن كم و بيش در دست زنان چپ و يا با گرايشات چپ بود را نیز مشخص تر كند. و همانگونه كه مقدمه آمده است، آنها ” دايره ی فعاليت شان را به زنان كارگر و زحمتكش محدود نكردند. آنها بردن آگاهی جنسيتی را به ميان زنان همه طبقات و اقشار گوناگون جامعه شهری ، مد نظر داشتند. ‘‘ از طرف ديگر آنها هدف شان اين نبود كه خواسته های مربوط به زنان را با وعده و وعيد برای دوران بعد از انقلاب به تعويق اندازند و بدين ترتيب زنان را در مورد خواسته های مشخص شان به سكوت وادارند بلكه بالعكس با آگاهی دادن به آنها و لزوم و ضرورت طرح مطالباتشان، آنها را تشويق به شركت وسيع تر در امور جامعه و مبارزات اجتماعی و سياسی می كردند.
از طرف ديگر با توجه به مقالات مجله می توان به كمبود ها و نارسايی ها، هم در فرم و هم در محتوا پی برد. بعبارت ديگر جوانی و نا پختگی فعاليت زنان در پيك سعادت مشهود است. اما جوابی كه در سرمقاله شماره دوم مجله آمده است قادر است به برخی از انتقادات پاسخ گويد و با زيركی آنرا به انتقادی تيز و برنده از عادات و سنتهای مردسالارانه در جامعه بدل كند: ”علت اين نواقص بيشمار يك چيز است. ما زن هستيم و بدتر ازهمه زن ايراني!... برای زن رفتن در چاپخانه و انجام دادن عمل سهل غلطگيری عيب است. اين عادت بيمنطق هم وجود ندارد مگر برای اينكه مرد های ما عادت كرده اند هر گاه زن مستوره را در جائيكه سابقا راه نداشته است( مثل چاپخانه ) به بينند با چشم های پر از حرص بطرف او نگاه كنند.... در نتيجه اين عادت بد طرفين، ما نتوانستيم آنطور كه بايد مجله را غلط گيری كنيم و بشكلی منتشر شد كه همه ديدند‘‘ كمی پایین تردر همين نوشته می آيد كه ” يك عده ديگر از نويسندگان كه راجع به نسوان می نويسند مرد هستند- اغلب اين برادران ما از اوضاع زندگی روحيات اخلاق احتياجات نسوان خيلی دور هستند. باينجهت غالب نوشتجات ايشان منحصر می شود به اينكه ’ زن با يك دست گهواره و با دست ديگر كره را حركت می دهد‘. يا اينكه’ مادران بايد اولادان وطن پرست تربيت كنند‘ و از اين قبيل نصايح مجانی كه عادت نويسندگان شده است.‘‘
بدون شك حركت اين جمع از زنان روشنفكر، با نقش عمده گرايشات فكری چپ و هم چنين دمكرات كه حركتی جسورانه را آغاز كردند و عليه سنت های عقب مانده و ارتجاعی قد علم كردند، قابل ارج است. بررسی اين تجربه گرانبها از فعاليت زنان، آموختن از آن، بررسی كمبود ها ی آن، برای جنبش زنان ایران ،عليرغم پيشروی هايش لازم است، چرا که با دشمنانی كما بيش از همان جنس و چه بسا شروتر روبرو است. از این رو انتشار اين كتاب را تلاشی ارزشمند می دانيم و مطالعه آنرا به زنان توصيه می كنيم.
مارس 2012