نشریه شماره 21 تشکل زنان هشت مارس
بترسید، بترسید،
ما همه با هم هستیم!
تحمل نمی کنیم،
تن نمی دهیم،
تقاضا نمی کنیم،
قانون اسارت آمیز را خود لغو می کنیم،
قانون آزادی را خود می نویسیم،
اگر زدید می زنیم،
اگر کشتید باز برمی خیزیم،
بجنگ تا بجنگیم!
خواسته هایمان روشن است! پاره کردن زنجیرهای اسارتی که جمهوری اسلامی بر دست و پایمان بسته است. زمان آن رسیده که بیندیشیم چگونه آزادی را بدست خود در میدان های نبرد با این دشمن خونخوار بدست آوریم. خیزش هشت ماهه اخیر نشان داد که ما زنان چه ظرفیت عظیمی برای رهائی خود و رها کردن کل جامعه داریم.
31 سال پیش در جواب فرمان حجاب اجباری خمینی گفتیم، «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم»! در آن زمان 5 روز شورش کردیم تا باقی اهالی را نیز از خواب بیدار کنیم که چه نشسته اید همه را به قرون تاریکی خواهند کشید. اما صدای زن ارزشی نداشت که کسی به آن گوش دهد! اکثر مردم فکر نمی کردند این نیم «ضعیف» جامعه می تواند در تقابل با ارزش های قرون وسطائی حکومت اسلامی خمینی، ارزش های برابری و آزادی را پیش گذارد که متعلق به یک نظام اجتماعی متفاوت است. اکثر مردم درنیافتند (هنوز هم متاسفانه اکثرا" به آن آگاه نشده اند) که فرودستی و نابرابری زن یکی از شاخص های سلطه ارتجاع و استبداد بر جامعه و آزادی و برابری زن محک و معیار آزادی جامعه است.
جامعه ما بهای گرانی را بابت این جهل و نا آگاهی پرداخت. جمهوری اسلامی شالوده هایش را بر استثمار و ستم همه ی مردم استوار کرد که ستم بر زن از برجسته ترین آنهاست. نظام اسلامی، طناب بر گردن زن انداخت و سر آن را بدست مرد سپرد تا در ازای هر آنچه از او تاراج می کند مالکیت بر یک موجود دیگر را به او عطا کند و به این ترتیب دهانش را ببندد. زن به بردگی کشیده شد و افق مرد به افکار ارتجاعی و ارزش ها و سنت های قرون وسطائی آلوده شد. و بدین ترتیب 31 سال علیه کل جامعه تاخت و تاز کرد. سالها با گشت های ارشاد و منکرات و نگهبانان اخلاق، ترس بر دلهایمان ریختند. 31 سال شلاق بد حجابی و سنگسار تحویلمان دادند. و امروز که در پیشاپیش خیزش مردم علیه این نظام بلند شده ایم سگ های هار بسیجی و لباس شخصی را به جانمان می اندازند تا بترسیم و عقب بنشینیم. اما ترس را دفن می کنیم و عقب نمی نشینیم. شک نیست بسیاری از دختران جوان و زنان به بیهودگی درخواست آزادی و برابری از نظام حاکم رسیده اند و می پرسند: چگونه می توانیم خواسته هایمان را به کف آوریم و آن ها را عملی کنیم؟
اولین راه چاره زنان تبدیل شورش پراکنده به یک شورش سازمان یافته است. بدون تشکل و نقشه ریختن نمی توان نظام را به چالش گرفت. بدون مبارزه متشکل و نقشه مند، فریادهای خشم تبدیل به مشت محکمی بر سر دشمن نمی شود؛ و تاثیر گذاری اش در سطح می ماند و دست آخر انرژی ما در مبارزات فردی، پراکنده و بی دورنما تهی می شود و درماندگی و یاس بر جای می ماند. ما زنان باید نشان دهیم که یک نیروی اجتماعی جدی هستیم، می توانیم دشمن را بشناسیم و تعریف کنیم، می توانیم برای مبارزات خود آماج و هدف تعیین کنیم، می توانیم برای رسیدن به هدف با هم متحد شویم، می توانیم نقشه بریزیم و برای انجام آن پیمان وحدت ببندیم، می توانیم توانایی های گوناگون مان را در خدمت به تحقق این نقشه و این پیمان جمعی به کار گیریم و برای آزادی و برابری بجنگیم. تشکیلات همین است. مبارزه متشکل افق های آگاهی ما را جهش وار گسترش می دهد. مبارزه متشکل نیروی ما را چند برابر می کند. مبارزه متشکل قابلیت های گوناگون را یکجا جمع کرده و به جمع ما خاصیت و کیفیتی اعجاب انگیز می بخشد. ایجاد گروه های متشکل زنان مبارز در ایران بخشی حیاتی از مبارزه زنان علیه جمهوری اسلامی و برای تحقق آزادی و برابری است. این گونه است که ما بطور واقعی می توانیم شعار «بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم» را تحقق بخشیم. سازمان زنان هشت مارس با تمام وجود و حداکثر توان در خدمت هر گروه از زنان که خواهان اتحاد و ایجاد گردان های متشکل خود در هر نقطه ایران هستند قرار دارد. اصلی ترین معیار ما برای وحدت مشخص کردن دشمن و جدا کردن صف خود از آن است. دشمن ما این فرد و آن فرد نیست. بلکه یک نظام است. نظامی به نام جمهوری اسلامی که ستم بر زن و ناقص العقل و نیمه انسان دانستن زن یک شالوده ی اساسی اش است. امروزه در درون این نظام اختلافی خانوادگی پدید آمده است. این اختلاف خانوادگی ماهیت این جناح ها را عوض نکرده است. هم جناح حاکم و هم جناح اصلاح طلب (یا رهبران «سبز») طرفداران محکم نظام جمهوری اسلامی اند. خامنه ای حافظ و نگهبان اصلی نظام جمهوری اسلامی است. اما موسوی و کروبی که مدعی مخالفت با وی هستند خود از بنیان گذاران این نظام بوده اند و در هیچ یک از سخنان و اطلاعیه های اخیر خود علیه زن ستیزی این نظام موضع گیری نکرده اند. بلکه برعکس، بارها سوگند خورده اند که شالوده های این نظام را حفظ خواهند کرد. بخشی از جنبش زنان مانند آنان که در زیر چتر «کمپین یک میلیون امضاء» و «همگرایی زنان» جمع شده اند، با وجود آنکه مدعی حمایت از حقوق زن هستند اما به تبعیت از فرامین ارتجاعی این رهبران «سبز» از طرح خواست های زنان در خیزش اخیر پرهیز کرده اند. اینان هم مانند رهبران «سبز» خود می خواهند نظام جمهوری اسلامی را حفظ کنند و برای موجه جلوه دادن روش خود ادعاهای حیرت انگیز می کنند و می گویند، در چارچوب جمهوری اسلامی نیز می توان به آزادی زن دست یافت! اما ما در فراز و نشیب های مبارزه مان هرچه بهتر به ماهیت جمهوری اسلامی پی برده ایم. هرچه بهتر درک کرده ایم که برای نبردمان باید یک افق روشن و سازش ناپذیر داشته باشیم. زیرا در غیر اینصورت، انرژی مبارزاتی ما در بیراهه هائی مانند تجدید سازماندهی ستم بر زن در اشکالی دیگر و دست نخورده گذاشتن نظام، به هرز خواهد رفت. ما نباید فریب وعده های دروغین و بیراهه ها را بخوریم. انقلاب تنها راه نجات ماست. زنان بیش از هر کس از یک انقلاب واقعی نفع می برند. پس از 31 سال تجربه، هر زن آزاده و آگاه می تواند درک کند روش واقعی مبارزه برای آزادی و برابری (و نه روش یا راه دروغین مبارزه) آن است که برای سرنگونی این نظام مبارزه کنیم و نه در چارچوب آن.
خیزش هشت ماهه اخیر همه مرتجعین را به وحشت انداخته است زیرا این خیزش پتانسیل و انرژی و استعداد عظیم نهفته در مردم بخصوص زنان را برای به گور سپردن نظام جمهوری اسلامی نشان داده است. این خیزش نشان داد که حرکت در چارچوب جمهوری اسلامی و تقاضای «حق» از آن تا چه حد ارتجاعی، قهقرائی و ضد مردمی است و هرگز نباید به آن تن داد.
در هشت ماه گذشته اعمال وحشیانه اوباش و اراذل پاسدار و بسیجی و نیروهای قوه قضائیه جمهوری اسلامی علیه مردم و بخصوص علیه زنان، به مردم نشان داد که نه تنها نمی توان بطور پراکنده با این جانیان مبارزه کرد بلکه با دست خالی نیز نمی توان با آنان مقابله کرد. رهبران «سبز» موعظه می کنند که خشونت پاسدار و بسیجی را باید با «عطوفت» پاسخ داد. در حالیکه برای زنانی که مورد تعرض پاسدار و بسیجی قرار می گیرند، این به معنای «عطوفت» نشان دادن به متجاوز خود است و هیچ زن آزاده ای نمی تواند با متجاوز خود با عطوفت و مهر رفتار کند. جامعه سنتی ما عادت به آن ندارد که زنان صحبت از مشت در مقابل مشت کنند. زیرا زنان همواره سنگسار و سرکوب شده اند و همیشه «جنس ضعیف» بوده اند. جنبش رهائی زن در ایران نیاز به گردان هائی از دختران جسور و زنان با تجربه دارد که این دیوار «غیر ممکن» را نیز بشکنند و به کل جامعه درس آزادگی و شجاعت دهند.
زنان ایران در نبردشان علیه ستم بر زن تنها نیستند. ستم بر زن جهانی است و مبارزه برای ریشه کن کردن آن می تواند وباید خصلتی جهانی داشته باشد. به همین دلیل «سازمان زنان هشت مارس» از اتحاد زنان ایرانی و افغانستانی برای پیشبرد رزمی مشترک بوجود آمده است. چنین اتحادی برای هر چه قوی تر و پر صداتر کردن مبارزات زنان علیه جمهوری اسلامی ایران بشدت ضروری است. مبارزه زنان ایران علیه بنیادگرائی مذهبی و پیروزی ما فصل نوینی را در رهائی همه زنان خاورمیانه بخصوص افغانستان خواهد گشود. جمهوری اسلامی ایران، ارتجاعی ترین دولت ستمگری است که زنان ایران تجربه کرده اند. اما طبقات حاکمه ی امپریالیستی آمریکا که ریاکارانه مدعی اند جنگ هایشان در عراق و افغانستان برای "رهائی زنان خاورمیانه" است، دست کمی از جمهوری اسلامی ندارند. امپریالیسم آمریکا به نام "جنگ علیه ترور" و "آزاد کردن زنان" به افغانستان و عراق حمله کرد. اما کارش هیچ نبوده است مگر بارش وحشت بر سر مردم افغانستان و عراق و تقویت آتوریته های پدر سالار، عشیره ای و مذهبی. آنان نیز از ستم بر زنان در آمریکا و سراسر جهان سود می برند. در واقع ستم بر زن بخشی از ساختار نظام جهانی سرمایه داری است. تمام اینها نشانه های عمیقی از یک مسئله است: نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان نظام های سیاسی- اجتماعی حاکم ستم گرند و برای رهائی باید آن ها را سرنگون کرد و نظام هائی بنا کرد که هیچ زن و مردی در آن تحت ستم نباشد. ستمی
مشترکی که به زنان می شود، آنان را تبدیل به یک ارتش عظیم و قدرتمند کرده است. بی جهت نیست که زنان انقلابی و مترقی در آمریکا و دیگر نقاط جهان از مبارزات زنان ایران به هیجان آمده و به حمایت از آنان برخاسته اند. اگر مبارزات ما علیه جمهوری اسلامی با افقی روشن و رهائی بخش و بدون توهم به دارودسته های مرتجع درون جمهوری اسلامی یا قدرت های امپریالیستی پیش رود، زنان جهان نیز با عزمی راسخ تر به حمایت از ما بر خواهند خاست و با الهام از مبارزات ما با استواری و قدرت بیشتری جنبش رهائی زنان را در اقصی نقاط جهان گسترش داده و آن را تبدیل به صدای روشن رهائی بشریت خواهند کرد. باشد که آوای ما جهانی شود و به دشمنانمان در سراسر جهان هشدار دهیم که: بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم!
سرنگون باد نظام زن ستیزجمهوری اسلامی
نه به جمهوری اسلامی، نه به امپریالیسم
پیروز باد مبارزات رهائی بخش زنان در سراسر جهان
سازمان زنان هشت مارس (ایران – افغانستان) مارس 2010