جامعه طبقاتي وموقعيت اجتماعي زن

نشریه شماره 21 تشکل زنان هشت مارس

 

جامعه طبقاتی و موقعيت اجتماعی زن


دسته هشت مارچ افغانستان


از زمانيكه مالكيت خصوصی عرض اندام نمود و جامعه بدو طبقه ستمگر و ستمكش منقسم گرديد درچنين جوامعی زنان از دو ستم رنج می برند يكی ستم طبقاتی و ديگری ستم مرد برزن، جامعه طبقاتی مردان را بكار توليدی و زنان را بكار خانگی كشاند.

تجزيه دوگانه خانواده و جامعه، درجوامع طبقاتی بشديد ترين وجهی بيداد ميكند مسئوليت ارزش مصرفی خصوصی را بعهده زنان و توليد ارزشهای مبادله ای را برعهده مردان گذشته است و دراين زمان كه زنان برای مصرف و مردان برای مبادله توليد می كنند اين تفاوت توليد مسئوليت سنگينی را متوجه زنان ساخته كه هم بايد ازاموال خصوصی مرد مراقبت كنند و هم نسل آينده كارگران را پرورش دهند. در اين زمان كارمزد بگير(كاراجتماعی) بار اضافی بردوش زنانست، كشاندن زنان بكاراجتماعی درجامعه سرمايه داری به هيچوجه ازمسئوليت كارهای خانگی آنها نمی كاهد. زمانی اين تفاوت توليد ازميان ميرود كه برابری بين زن ومرد درجامعه حكمفرما ميگردد كه كار زنان و كار مردان از يكنوع باشد و اينكارعبارت ارزش مصرف اجتماعی است نه برای فرد منفرد، و از اين طريق است كه خانواده و جامعه در دو قلمرو اقتصادی مجزا باقی نمی ماند" آنچه امروز كارخصوصی خانگی است بايد تبديل بكارعمومی شود تا زنان بتوانند بطور كامل به بلوغ اجتماعی برسند." آنجا است كه تمايزميان افكار وعقايد پنادارگرابان و پيروان فلسفه علمی بوضوح آشكارمی گردد.

ازديدگاه باند خائن اخوان وروحانيون خود فروخته ورژيم پوشالی زن ومرد نمیتوانند در مسائل اجتماعی ازحقوق مساوی برخوردار باشند و بنظرآنها ازابتدای پيدايش زن، وظيفه زن درآشپزخانه و تولد اطفال و پرورش آنها برای تربيت نسل آينده كارگران بوده و مرد بايد دركارهای بيرون يعنی كارتوليدی سهيم گردد وازبابت حقوق هيچگاه نمی توانند زن و مرد با هم مساوی باشند چنانچه روی همين افكار و عقايد منحط شانست كه روز بروز وظيفه زنها را محدود به چهار ديوار خانه ميكند و آنها را از كارهای اجتماعی منع و خانه نشين می نمايند.

ازديدگاه بنيادگرايان مذهبی اصلا زن حق ندارد كه ازخانه بدون اجازه شوهرش بيرون برود و اگر بدون اجازه كاری انجام دهد بايد كه تهديد و بسرحد كتك كاری سرزنش شود، زمانيكه از دستورات مرد كاملا پيروی كرد، درآن زمانست كه مورد الطاف مرد قرارمی گيرد، زن فقط بايد درچهار ديوارخانه محبوس باشد.

رژيم پوشالی گرچه به ظاهرازحقوق زنان دفاع می نمايد، طوريكه عملا نيز تثبيت نمود كه مهرتائيد بر بردگی زنان زده است." قانون احوالات شخيصيه اهل تشيع" تثبيت كننده اين مدعا است از زمانيكه مرد، زن را پديده تحقيرنگريست و بعنوان وسيله جنسی قلمدادش كرد، همين مسئله باعث گرديد كه او را ازچشم ديگران مخفی نگهدارد، و مستبدان هميشه درشهرهای كوچك و بزرگ بدنبال زنان بودند كه هم ازآنها كار بكشند و هم بعنوان وسيله جنسی ازآنها استفاده كنند تا قبل ازسال 1919م در افغانستان تمام پادشاهان ومستبدان،حرمسراهای شان از زنان پر بود و هر زمانيكه ميل و خواهش شان بود آنها را بعنوان وسيله جنسی مورد استفاده قرارميدادند، و شاهان بخاطرحفظ موقعيت خويش هر دفعه هزاران دختر جوان و خوش صورت را بعنوان هديه بدر بار خلفای بغداد روان می نمودند و اكثريت حرمسراها تاحدود ده الی دوازه هزار زن محبوس داشت، زمانيكه اعراب از طرف غرب افغانستان تاختند و زنان را در جمله اسيران جنگی به كنيزی گرفتند، بدربارخلفاو امرای بزرگ عرب و سبدند، به طورمثال درمصرعباسيان، از زنان ملل مختلفه در دربار و خانه های امر آنقدر زياد بود كه عبدالله بن طاهرفوشنجی چهارصد دوشيزه نوجوان را بدر بارخليفه بغداد از خراسان فرستاده درحاليكه اوچهارهزار زن ديگرهم داشت. و الرشيد خليفه دو هزار زن داشت و ازين زنها برخی چنان بودند كه قيمت شان! تايك مليون دينارميرسيد از روی اسناد رسمی احصائيه عايدات مالی در بار خلافت حدود 232 هه مطابق 846م كه تدوين گرديده، درقسمت درآمد مالی سرزمين های مشرقی خلافت عباسی ضبط گرديده كه از كابل دو هزار كنيز، غزی بقيمت ششصد هزار درهم  بدربار خلافت فرستاده شد.

درعصر حاضر هم باند خائن و بنيادگرايان مذهبی دست كمی از مستبدان آن دوره ندارند حتی درطول مدت جهاد خويش بخاطر اينكه اعراب درجبهه بمانند هزاران دختر و زن خوشرو را به باداران عربی خويش هديه به دادند و يكعده زيادی را هم بالای شان فروختند كه بعد از مدت معاشقه بازی اعراب خائن زنان را دو باره به پاكستان برگردانند و بدون سرنوشت رها ساختند. اين نمونه از دستاورد های باند های خائن بنيادگرايان مذهبی و اعراب جنايت پيشه است كه تحت شعار اسلام در جبهات ميامدند و زنان اين مرز و بوم را بعنوان كنيز و اسير با خود مبردند. باند خائن " خلق" و پرچم هم دست كمی از باند اخوان نداشتند گرچه آنها دختران و زنان هديه ندادند و نفروختند، اما شبها زنان را در دفاتر روسها بخاطرمعاشقه بازی روان می نمودند، و دست مليشه های جنايتكار را بازگذاشته بودند. اين جنايتكاران هر زن و دختری را كه به نظرشان می آيد يا با زور از پدرش می گرفتند و يا اينكه با زور با موترها سوارنموده با خود می بردند. رژيم دست نشانده روسها علاوه براينكه عليه اين جنايت مبارزه نكرد، بلكه بخاطرتطميع مليشه های جنايتكاران حامی اين عمل شنيع شان بود.

"ظهور وهابيگری در افغانستان يك پديده نو نيست، ولی ازسال 1984 به بعد سيل روزافزون اعراب داوطلب به داخل افغانستان سرازير شد، در حاليكه عربستان و ديگر كشورهای عربی در خليج فارس مبالغ انگفتی را برای ساختن صدها مدرسه مذهبی جهت تعليم طلبه های افغانی در پاكستان اختصاص داده بودند. هزينه تحصيلی

 

طلبه ها را نيزعربستان می پرداخت، اين طرحها وقتی جامه عمل بخود پوشيد كه فقدان امكانات و تسهيلات آموزشی درافغانستان بيداد می كرد."

(مجموعه مقالات دومين سيمنارافغانستان مقاله اليورواصفحه 333)

"حتی مبارزان متعصب (هدف باند اخوان است) نه فقط به يك پيروزی مهم دست می يافتند، بلكه سعی داشتند محبوبيت مجاهدين را در نزد عامه مردم بالا ببرند و با كافر پنداشتن نيروهای دولتی، زنان آنها را بعنوان برده وغيره می فروختند" (همان كتاب ص 334)

درقسمت تاريخچه اخوان و نقش امپرياليسم درتشكيل سازمان اخوان درشماره بعدی نبرد زن مفصلا صحبت خواهيم نمود. دراينجا نقش خائنانه امپرياليسم و كشورهای خائن عربی وابسته بآن كاملا مشخص ميشود كه از ابتدای كودتای 7 ثور به اين طرف علاوه بر تشكيل احزاب جهادی بفكر تشكيل نيروهای كاملا متعهد وعقبگرا در افغانستان بوده اند تا از اين طريق بتوانند كه منافع خويش را در افغانستان حفظ نمايند پولهای زيادی را در مدارس دينی خرج نمودند و طلبه های امروزی همان دست پرورده های ديروزی كشورهای ارتجاعی اعراب با حمايت امپرياليستها است.

اين باند های خائن همه مرتد، پست و بی وجدان اند و بايد كه تمامی نيروهای ملی و انقلابی آنها را در صفوف دشمنان توده زحمتكش افغانستان جای بدهند، تا محو كامل نيروهای ستمگر به مبارزه خويش ادامه داده تا كه روابط اقتصادی سالم درجامعه حمكروا گردد، زيرا كه روابط اقتصادی ناسالم حاكم در جامعه است كه زن را فرمانبردار مرد و به ملك خصوصی او تبديل نموده است و قانون طبقه حاكمه درجوامع طبقاتی به ضررآنان است و بدين ترتيب همه چيز و بالاخاصه حجاب بزنان تحميل ميشود، كه اين خود ناشی از بردگی زن برای مرد است كه برگرده زن تحميل ميگردد، رژيم پوشالی هم متكی بردوره پدرسالاری می باشد و برستم مرد بر زن مهر تائيد می گذارد و زنان را هر چه بيشتر به پشت ديوارهای بلند حجاب روان می نمايد از ديدگاه ايشان جای زن در خانه است و زن از نظر اقتصادی بايد متكی به مرد باشد اين خود يك نوع تحقير و توهين و حتی تجاوز بمقام انسانی نيمی از افراد يك كشورميباشد، يك نكته اينجا قابل يادآوری است كه ازنقطه نظر طبقه حاكمه و باند اخوان حجاب فقط اين است كه زنان بايد كاملا خود را از بيگانگان بپوشانند و ازخانه بيرون نيايند،معنی تحت الفظی حجاب عبارت از پرده و يا حايل می باشد چنانچه باند اخوان فروخته طالبان دراطلاعیه كه روزسه شنبه 30 سرطان 1375 خويش در روزنامه اتفاق اسلام نوشتند كه " بتمام اهالی محترم ولايت هرات ابلاغ ميگردد تاسنت گذاشتن ريش را مراعات نموده، موهای سر را اصلاح نمايند وظيفه اناث هنگام رفت وآمد درشهر صد فيصد حجاب اسلامی را رعايت نمايند" درغيرآن با متخلفين مطابق با مريه محترم امرالمومنين رعبرتحريك اسلامی طلبای كرام برخورد شرعی صورت می گيرد." در اينجا سوال

 

پيش می يايد كه آيا كسی زن لخت و يا نيمه عريان در بازارها ديده است كه چنين اعلاميه ها صادرمی گردد؟ خير

دراين اعلاميه فقط تحقير و توهين به مقام زن و نديده گرفتن افكار و عقايد زنان است درحاليكه زنان ازشرافت و كرامت انسانی بالائی برخوردارهستند، عفت و زندگی كاملا شرافتمندانه را در نظر دارند و مطابق به اصول و موازين انسانی حركت می كنند هدف از صدور چنين اعلاميه ها جدا كردن زنان از مردان و كشاندن زنان بطور كامل در كار آشپزی و تولد اطفال می باشد.

هدف اصلی اين باند ازحجاب صد درصد اسلامی پوشاندن كامل زنان از مردان است اين بنظرايشان نبايد كه اصلا مردان زنان را ببينند. اهداف عمده شان اين بود كه به مرور زمان زنان را كاملا خانه نشين و از كارهای اجتماعی كنار بكشند و روز بروز محدوديت زن را تحت عنوان حجاب زيادتر كنند از نظرايشان زن املفساد و يك عامل گناه در جامعه است بدين خاطراست كه تاكيد صد درصد حجاب اسلامی(نديدن مرد زن) را دارند، زيراكه هرگاه مرد زن را ببيند درفساد غوطه ور ميشود،آنها بخاطرحفظ موقعيت خود و باداران خويش می خواهند كه زنان را از كار اجتماعی كناربكشند، رژيم پوشالی ظاهرا از حقوق زنان دفاع می نمايد، اما درعملا باتائيد " قانون احوالات شخيصه اهل تشيع" ادامه دهنده راه طالبانيزم می باشد. رژيم پوشالی درك نيزمی كوشد كه زنان را از كارسياسی و اجتماعی كنار بكشد.هرگاه زنان در كار اجتماعی شركت كنند، علت همه ای بد بختی های خويش را درك نموده و به مبارزه روی می آورند دراين زمان است كه منافع طبقه حاكمه زيرضربه قرار بگيرد و هر آن و لحظه به سمت نابودی كشيده میشود، زيراكه زنان برای رشد جامعه نقش موثری داشته و دارند. برای اينكه زنان بتوانند در انقلاب شركت نمايند بايد كه معرفت سياسی آنها بالارود و به مبارزه طبقاتی روی آورند، بدون شركت بخشی اعظيمی از زنان، انقلابی كه حامی منافع توده زحمتكش باشد نمی تواند وجود داشته باشد.

درشرايط كنونی رژيم پوشالی و روحانيون كه حامی منافع امپرياليزم وفئوداليزم می باشند، نسل جوان بخصوص زنان را از سياست منع می نمايند و اعلان نموده اند كه زنان هيچ گونه حقی ندارند كه درسياست دخالت كنند و روز به روزهم محدود، فعاليت زنان را تنگ تر نموده تا اينكه كاملا آنها را خانه نشين نمايند.

رسالت تاريخی انقلابيون است كه عليه امپرياليستها اشغالگر و تمامی نيروهای عقبگرا و ستمگر جامعه مبارزه جدی نموده و در بالا رفتن آگاهی سياسی تمامی نيروهای ملی و دموكرات و بالخاصه زنان كه ستمكش ترين ستمكش شان اند جديت تمام به خرج دهند و پيوند عميقی و انقلابی خويش را با توده ها مستحكم نمايند و فقط از طريق بيرون راندن نيروهای اشغالگر و انقلاب ملی دموكراتيك (دموكراسی نوين) وانقلاب اجتماعی است كه ميتوان به تمام ستم طبقاتی و خاصتا ستم مرد برزن پايان داد.