«دفاع از زنانگی»
با نگاه مرد سالارانه!
رویا سرکش
مجید توکلی پس از سخنرانی اش در مراسم 16 آذر امسال در دانشگاه امیرکبیر بازداشت شد. جمهوری اسلامی اعلام کرد که مأموران وی را هنگامی که قصد داشت با حجاب و لباس زنانه از دانشگاه خارج شود، بازداشت کردند. آنان به خیال خود برای تحقیرش، تصویر وی را با حجاب منتشر ساختند.
تا اینجا، ماجرا روشن است. این عمل و رفتار قبل از هر چیز نشانه ماهیت زن ستیز حاکمان مردسالار در ایران بوده و هست. طبق فرهنگ و ارزشهای اسلامی آنان، مرد نبودن نشانه ضعف است. هر مردی که به هر دلیلی رفتاری زنانه از خود نشان دهد شایسته تحقیر و سرزنش است. این تفکر متعلق به عهد بوق است. جمهوری اسلامی بارها از این شیوه برای باصطلاح ضربه زدن به مخالفان خود سود جسته است. اگر زمانی چنین شیوه هایی می توانست افکار مردسالارانه اقشاری عقب مانده در جامعه را تحریک کند، امروزه آشکارا به ضد خود بدل شده است. درست در زمانی که کرور کرور زن و دختر جوان در سنگرهای خیابانی نبرد با مأموران انتظامی و بسیجی ها را هدایت می کنند، چنین تبلیغاتی از سوی جمهوری اسلامی مانند هوا کردن پرِ کاه در میانه توفان است.
تا آنجایی که به مجید توکلی برمی گردد او مانند هر جوان مبارزی حق داشته و دارد از هر ابتکار عمل انقلابی برای حفظ خود از گزند مأموران انتظامی سود جوید.
اما ماجرا به اینجا خاتمه نیافته است. مردان طرفدار موج سبز در خارج از کشور به ظاهر چهره ای فمینیستی به خود گرفته و هر یک با انتشار عکس خود پوشیده در حجاب یا روسری (البته عمدتاً به رنگ سبز) ظاهراً به دفاع از مجید توکلی و محکوم کردن رفتار جمهوری اسلامی اقدام کرده اند. اینکه مردانی در جامعه پیدا شوند که زن بودن راعیب ندانند امر مثبتی است، اما واقعیت این است که رفتار این مردان ربطی به دفاع از حقوق زنان ندارد. در جامعه ای که حجاب سمبل اسارات زن و یکی از موضوعات مهم مبارزه در ایران است، حجاب بر سر کردن نشانه عقب ماندگی و سرفرود آوردن در برابر اخلاقیات و ارزشهای اسلامی است.
این نمایش قبل از اینکه نشانه دفاع از «زن بودن» باشد، دفاع از چادر و روسری است. بی جهت نیست که شیرین عبادی در تجلیل از این مردان ابراز خوشحالی کرده و خطاب به آنان گفته که «چادر مادر و روسری خواهرتان را ننگ ندانسته و با افتخار آن را سر کردید.»(1) انگار نه انگار که چادر مادر و روسری خواهر در جامعه ما نشانه بی حقوقی مفرط زنان جامعه ماست. حجاب یکی از نشانه های اصلی حاکمیت دینی و سرکوب زنان تحت این حاکمیت است. به جرأت می توان گفت که جمهوری اسلامی بدون حجاب زنان دیگر جمهوری از نوع اسلامیش نیست.
جالب اینجاست که این دفاعیه قلابی از فمینیسم زمانی صورت می گیرد که تمامی رهبران و صاحب نظران موج سبز از اصلاح طلبان حکومتی تا ملی مذهبی ها پیشاپیش از همان فردای خیزش خرداد ماه امسال اعلان کرده اند که طرح هرگونه مطالبات زنان در شرایط کنونی اشتباه است و موجب تضعیف موج سبز و شکاف در بین آنان خواهد شد.(2) این چه جنبشی است که در تضاد با طرح خواسته ها و مطالبات نیمی از آحاد جامعه قرار دارد. به رهبران موج سبز حتی اصلاح طلب هم نمی توان گفت، آنان قصدشان ترمیم این نظام ضدزن است.
تبلیغ و استفاده از این نماد قبل از آنکه نشانه اعتراض به سرکوبگران اسلامی باشد نشانه فصل مشترک داشتن با نظام جمهوری اسلامی است. نشانه رقابت رهبران سبز در حفظ و احیای اخلاقیات و ارزشهای اسلامی به گونه ای دیگر است. مردم – بویژه زنان ایران – سی سال است که مبارزه می کنند تا حجاب اجباری را براندازند و باصطلاح آنرا از خانه بیرون کنند، حال کسانی پیدا شده اند که می خواهند دوباره آنرا از پنجره وارد کنند و زیر جلکی آنرا به عنوان ارزشی مبارزاتی جا بیندازند.
نه هدف رهبران موج سبز دفاع از حقوق و منافع زنان است نه روشهای آنان. این روشها و نمادهای باصطلاح مبارزاتی تنها به کار جاودانه نشان دادن ستم بر زنان می آید.■
منابع:
2 – رجوع شود به مصاحبه کاظمیان با علیرضا علوی تبار (درج شده در سایت ملی مذهبی ها) و همچنین مقاله نوشین احمدی خراسانی تحت عنوان «ده روزی که ایران را لرزاند»
êêêêê