نشریه شماره 12 تشکل زنان 8 مارس
افغانستان
فريبـكاری اشــغالگران
با خوشحالی به اطلاع خوانندگان هشت مارس می رسانیم که انتشار «نبرد زن»، ارگان دسته هشت مارچ افغانستان پس از مدتی طولانی از سر گرفته شد. امیدواریم که دوستان ما در دسته هشت مارچ بتوانند بر مشکلات عدیده فائق آیند و بتوانند به انتشار مرتب این نشریه با اهمیت ادامه دهند. فریبکاری اشغالگران یکی از مقالات این شماره از نبرد زن است. - هشت مارس
میك كین سناتور امریكایی، تقریبا دو هفته قبل، پس از ملاقات با حامد كرزی صریحا اعلام كرد كه به نظر وی لازم است امریكا در افغانستان پایگاه نظامی دایمی داشته باشد . جاوید لودین سخنگوی كرزی از این نظر سناتور امریكایی استقبال به عمل آورد و تحقق آنرا برای افغانستان مفید اعلام كرد. اما بیان داشت كه در این مورد باید حامد كرزی موافقه پارلمان آینده افغانستان را جلب نماید . قبل از این قوماندان نظامی نیروهای امریكایی در افغانستان و همچنان زلمی خلیل زاد سفیر امریكا و نماینده خاص بوش در افغانستان نیز در این مورد سخن گفته بودند . اما بیانات سناتور امریكایی و سخنگوی كرزی در مورد پایگاه نظامی دایمی امریكا در افغانستان صریح ترین بیاناتی است كه تا حال مقامات امریكایی و رژیم دست نشانده مطرح كرده اند .
قبل از انتخاب مجدد بوش به ریاست جمهوری امریكا، مقامات امریكایی از باقی ماندن دایمی قوت های شان در افغانستان صریحا سخن نمی گفتند . حامد كرزی قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریكا در یك مصاحبه مطبوعاتی ادعا كرد كه نیروهای خارجی از افغانستان رفتنی هستند . اما پس از انتخاب مجدد بوش هم مقامات امریكایی و هم مقامات رژیم دست نشانده كرزی، در اینمورد صراحت پیدا كرده اند .
سناتور میك كین در راس یك گروپ از سناتور های جمهوریخواه و دموكرات امریكایی به افغانستان سفر كرده بود . زن كلینتن رئیس جمهور قبلی امریكا یكی از اعضای این هیئت بود . او در زمان ریاست جمهوری شوهرش علیه سیاست های زن ستیزانه طالبان سخنان سختی بر زبان می آورد . اینك او به عنوان یك سناتور امریكایی در جستجوی راه های به اصطلاح قانونی برای باقی ماندن دایمی نیروهای اشغالگر امریكایی در افغانستان است . كار خانم كلینتن به عنوان مشت نمونه خروار نشاندهنده امیال واقعی امپریالیست های امریكایی درمورد ادعاهای شان در رابطه با زنان افغانستان و حقوق و آزادی آنان است .
یكی ازروكش های فریبنده برای تجاوز به افغانستان و اشغال این كشور، مسئله زنان بود . یكی از ادعاهای تجاوزگران امریكایی این بود كه آنها بخاطر رهایی زنان افغانستان از ستم طالبان دست به جنگ زده اند . شكی نمی توان داشت كه سیاست زن ستیزانه طالبان واقعا فوق العاده و به شدت خشن بود . اما سیاست مذكور در واقع مورد حمایت امپریالیست های امریكایی قرار داشت . نباید فراموش كرد كه طالبان توسط امریكایی ها و متحدین شان بوجود آمده بود و از طرف آنها پشتیبانی می شد . اگر تاریخ مصرف طالبان سپری نمی شد و اگر طالبان كماكان برای امریكا مفید واقع می شدند، مسئله زنان نمی توانست باعث مخالفت با رژیم طالبان گردد . یك نمونه زنده و موجود این وضعیت، عربستان سعودی است . در این كشور تقریبا همان سیاست هایی در مورد زنان پیش برده می شود كه رژیم طالبان پیش می برد . ولی دولت امریكا هیچگاهی از این بابت با سلطنت سعودی مشكلی نداشته است، زیرا كه این ساطنت دوست امریكا است و در خدمتش قرار دارد .
سیاست زن ستیزانه خشن طالبان را به مثابه بهانه ای برای تجاوز و لشكر كشی به افغانستان مطرح كردن در حقیقت عجیب و مسخره بود . امپریالیست های امریكایی در واقع گفتند كه بخاطر زدودن سیاست خشن گذشته شان در مورد زنان افغانستان بالای این كشور لشكر كشی نموده اند . بناء تقابل با سیاست های طالبان یك تقابل دروغین و فریبنده بود . اما آنچه كه در حقیقت چهره دیگری از سیاست امپریالیست های امریكایی بود و در تقابل دروغین با سیاست های طالبان قرار داده شد، چه بود ؟
اجرای یك سلسله اقدامات نمایشی روبنائی در مورد زنان كه بخش بسیار كوچكی از زنان شهری را در بر می گیرد. اما همینقدر اقدامات نمایشی روبنایی و محدود را نیز در خدمت دو هدف بزرگ و وسیع ارتجاعی وامپریالیستی قراردادند:
اول : ستم بر زنان در جمهوری اسلامی افغانستان نهادینه شد.
دوم : مسئله زنان در خدمت به تجاوز و اشغال كشور قرار داده شد.
نهادینه شدن ستم بر زنان در جمهوری اسلامی افغانستان به این معنی است كه این ستم شكل قانونی یافت و دولت جمهوری اسلامی افغانستان حیثیت یك نهاد رسمی مدافع و نگهبان این ستم را بخود گرفت . قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان در حقیقت این ستم را فرموله كرده و شكل قانونی به آن داده است. اشغالگران امپریالیست طوری وانمود می كنند كه اگر پای نیروهای آنها در میان نباشد، بار دیگر سركوب خشن طالبانی به سراغ زنان افغانستان خواهد آمد. این دروغی است بزرگ و فریبكاری ای است عیان و آفتابی. طالبان بدون حمایت آنان نمی توانستند رویكار بیایند و حالا هم بدون حمایت آنها رویكار امده نمی توانند.
مسئله اساسی این است كه تامین آزادی و حقوق زنان در گرو استقلال كشور و آزادی ملی مردمان آن و در گرو ایجاد نظام مبتنی بر عدالت اجتماعی است . پامال شدن استقلال كشور و آزادی ملی مردمان آن در ضدیت با امر تامین حقوق و آزادی زنان قرار دارد و نه در خدمت ان . حاكمیت نظام مبتنی بر ستم ملی امپریالیستی، ستم طبقاتی و ستم ملی شوونیستی به مفهوم حاكمیت نظام مبتنی بر ستم جنسی است. اشكال گوناگون ستم در پیوند متقابل با هم قرار دارند و متقابلا همدیگر را تقویت می نمایند. بدون سرنگونی ستم طبقاتی و ستم ملی، سر نگونی ستم جنسی ممكن نیست . خدمت به ستم ملی امپریالیستی و ستم طبقاتی دقیقا به مفهوم خدمت به ستم جنسی و شوونیزم مرد سالار است.