نشریه شماره 12 تشکل زنان 8 مارس
گزارشـــاتی از تجمع و تظاهرات 22 خرداد
آنچه در زیر می خوانید خلاصه ای از گزارشات ارسالی به سایت هشت مارس است.
نه روسری نه تو سری!
نترسین، نترسین، ما همه با هم هستیم!
حکومت زور نمیخوایم پلیس مزدور نمیخوایم!
نه بد می خوایم نه بد تر نه چوبه دار بهتر!
روزیکشنبه 22 خرداد ماه تجمع اعتراضی زنان علیه قانون اساسی در جلوی درب اصلی دانشگاه تهران تشکیل شد. جمعیتی در حدود 3000 نفر شرکت کرده بودند. البته این رقم تنها مربوط به زنانی است که در آن تجمع حضورداشتند زیرا ماموران نیروی انتظامی که دور تا دور جمع ایستاده بودند و هر لحظه هم به تعداد آنها اضافه می شد، مانع از پیوستن تعدادی از زنان و هم چنین مردان می شدند.
حضور خبر نگاران زن و مرد خارجی نیز چشمگیر بود که بعد باخبر شدیم یکی از آنان توسط پلیس دستگیر شد.
تجمع با سخنرانی چند تن از فعالین جنبش زنان پیش می رفت و در این بین شعارهایی در دفاع از حقوق زنان سر داده شد. شعارهایی مانند«قانون نا برابر، حقوق ضد بشر، ملغی باید گردد»، «ما زنیم، انسانیم، شهروند این دیاریم اما حقی نداریم»، «قانون ظالمانه، سنت های مردانه ملغی باید گردد»، «قوانین ضد زن منشا استبداد است، عدالت حقوقی کفّ مطالبات است»، «خشونت قانونی ملغی باید گردد قربانی خشونت اگاه باید گردد»، « زن ایرانی اگر آگه شود، این قوانین را به کل منکر شود» و بسیاری شعارهای دیگر. چندین بار نیز سرود جنبش همبستگی زنان ایران به صورت دسته جمعی خوانده شد.
در این میان حضور دختران جوان بسیاردر خور توجه بود، همگی بسیار پرشور و با انگیزه و فعال درباره حقوق زن و مشکلات آنان در جامعه سخن می گفتند و شعار می دادند. تعدادی از فعالین زن منطقه مریوان نیز به نمایندگی زنان کرد در این تجمع شرکت کرده بودند و پلاکاردهایی را نیز حمل می کردند که بر روی آن شعارهایی در دفاع از حقوق زنان به زبان کردی نوشته شده بود. نکته جالب توجه حضور پیرزن مریوانی بود که چین و چروک صورت آفتاب سوخته اش حکایت از زندگی سخت و پر از زحمت او داشت. او که به سختی به زبان فارسی صحبت می کرد معتقد بود که مشکل ما بلد نبودن زبان یکدیگر و اختلاف زبان نیست، مشکل ما حقی است که از ما گرفته شده و ما برای ان حق تلاش می کنیم.
در میان این مراسم عده ای از دختران جوان که از دانشجویان دانشگاه تهران بودند، شعارهای سیاسی می دادند که با اعتراض چند تن از برگزار کنندگان روبرو شد. آنها معتقد بودند که ما میخواهیم دوباره اجازه تشکیل این مراسم را داشته باشیم و نمی خواهیم این تجمع سیاسی شود. اما دانشجویان اظهارداشتند که آزادی زندانیان سیاسی نیز قسمتی از حق پایمال شده جامعه ایران و به دلیل نبود آزادی بیان است. هم چنین این گروه از دانشجویان کاغذ هایی را در تحریم انتخابات و اینکه شرکت در انتخابات مساوی است با شکنجه و زندان وفقرو فساد و اختناق پخش می کردند.
این مراسم با خواندن سرود و در میان دست زدن های ممتد حاضرین پایان یافت. سیل جمعیت به سمت میدان شروع به حرکت کرد در این موقع تعداد آنان درحدود4000 نفر شده بود و هر لحظه نیز بر تعداد آنها افزوده می شد، زیرا مردان تجمع کننده و زنان دیگر نیز به این جمع اضافه می شدند. یکی از برگزار کنندگان این تجمع از شرکت کنندگان خواست که شعار ندهند، چرا که مراسم پایان یافته و آنها دیگر مسئولیتی ندارند و بعد آنها از نیروی انتظامی تشکر کرده و جمعیت را ترک کردند
جالب بود که آنان برای زنان تلاش می کنند اما مسئولیت آنها فقط در يک ساعت برگزاری این مراسم بود و بعد از آن هیچ تعهدی در قبال اتفاقی که ممکن بود برای زنان بیفتد نداشتند.
به هر حال جمعیت حاضر به حرفهای آنها توجهی نکرده و با دادن شعار به راه خود ادامه دادند، هر چه بر جمعیت افزوده می شد و بیشتر به جلو می رفت، شعار ها بیشتر رنگ و بوی سیاسی به خود می گرفت.
تعدادی از دختران جوان دستهای یکدیگر را گرفته و به بالا برده و شعارهای رهایی زنان را سر می دادند. نرسیده به میدان انقلاب یکی از زنان جوان روسری خود را درآورد و با دادن شعارهایی مانند، «نه روسری، نه توسری» اعتراض خود را به حجاب اجباری در جامعه اعلام کرد. چند تن دیگر نیز با او همراهی کردند. بعد از آن شعارهایی برای آزادی زندانیان سیاسی و تحریم انتخابات مانند« آزادی، اتحاد، تحریم انتخابات» سر دادند و همگی شروع به پاره کردن عکسهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری کردند. فریاد می زدند که عکسهای این جانی ها را بکنید، آنها را زیر پاهایتان له کنید.
وقتی که خیل جمعیت به میدان رسید همگی ایستاده و در حالیکه دستها را به بالا برده و یکدست و هماهنگ دست می زدند سرود«یار دبستانی من» را یکصدا خواندند که هماهنگی و همخوانی آنان، مردان جوان را نیز تحت تاثیر قرار داد و آنها را با جمعیت همراه نمود. در این میان نیروی انتظامی که از این همسوی و همنوایی به وحشت افتاده بود با ماشین به میان جمعیت آمده و خواستار توقف شعار دادن ها و متفرق شدن جمعیت شد، اما جمعیت هر دفعه با صدای بلند آنها را هو میکردند و اجازه حرف زدن به آنها را نمی داد. در همین موقع چند تن از زنان یکی از عکاسان وابسته به وزارت اطلاعات را که از تک تک شرکت کننده ها عکس و فیلم می گرفت، به باد کتک گرفتند و با فحش و لگد خواستار خروج او از میان جمعیت شدند و با دادن شعار «ایران بسیجی نمی خواد» اعتراض خود را از حضور او نشان دادند و نیروی انتظامی نیز سریعا با یک موتور او را فراری داد.
جمعیت به سمت خیابان کارگر به راه افتاد. تعداد آنها اکنون به بیش از 5000 نفر رسیده بود. کاملا خیابان را بسته بودند. جمعیت شعارهای سیاسی مبنی بر تحریم انتخابات را سر دادند و با گفتن شعارهایی چون «مرگ بر استبداد»، «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر حکومت استبدادی» به راه خود ادامه دادند و از تمام مردمی که در داخل اتوبوسها بودند می خواستند که با آنها همراه شوند. با گفتن شعارهایی مانند «مردم چرا نشستین، ایران شده فلسطین» و «نترسین، نترسین، ما همه با هم هستیم» آنها را دعوت به همکاری می کردند.
هر لحظه بر فشار نیروی انتظامی افزوده می شد و گروه فشار و لباس شخصی ها نیز به آنها اضافه شده ....
یکی از« فاطمه کماندوها» زنی را به داخل جوی خیابان پرت کرد و به او فحش داد. ان شیرزن نیز برخاست و با صلابت و محکم ازخود دفاع نمود و آن زن و نیروی انتظامی را مجبور به عذرخواهی از خود نمود. لباس شخصی ها و باتوم به دستان چند نفر را دستگیر کردند و تعدادی از زنان را کتک زدند، و مردم شعار می دادند که «حکومت زور نمیخوایم، پلیس مزدور نمیخوایم»، «حکومت زور نمی خوایم، پلیس وحشی نمی خوایم» و هم چنین «نه بد می خوایم نه بد تر، نه چوبه دار بهتر».
صحنه های دلخراشی از کتک خوردن و به زمین افتادن زنان مسن را دیدیم ، اما آنان دوباره بر خاستند و با صلابت تر صدایشان را بلند تر کردند.
جمعیت در جلوی یکی از ستاد های انتخاباتی معین در خیابان کارگر ایستادند و تمام پلاکاردهای تبلیغاتی و عکسهای او را پاره کردند و به زمین کشیدند.
....سراسر این مبارزه چند ساعته درس و هشدار بود. این که جامعه در وضعیت کنونی برای مبارزه علیه استبداد و زور بسیار با پتانسیل و مستعد است ، اما آلترناتیو و حامی مشخصی ندارند آنها می دانند که باید چیزی را تغییر دهند اما ابزار و راه آن را نمیدانند. این جمعیت نیاز به یک رهبری و سازماندهی داشت. همه آنها نیروهایی بودند که کمابیش اگاه بودند ، اما نه فقط باید اگاهی شان ارتقا یابد، بلکه مهمتر از آن متشکل و سازمان یافته شود. این هشداریست برای نیروهای های انقلابی و اگاه که از فرصت های مناسب کنونی جامعه استفاده کنند و مردم بویژه جوانان را اگاه کنند و مبارزاتشان را سازماندهی کنند و به پیروزی برسانند.
به امید پیروزی هر چه زودتر
24 خرداد 84 – شکوفه
ديروز يکشنبه 22 خرداد همايش اعتراضی زنان به نقض حقوق زنان در قانون اساسی مقابل سر در دانشگاه تهران در خيابان انقلاب برگزار شد. راس ساعت 5 برنامه آغاز شد اما طبق گفته برخی که نزديکتر به قسمت سخنرانان بودند، سخنران اول برنامه را دستگير کردند اما برنامه ادامه پيدا کرد. سيمين بهبهانی در اين برنامه شرکت داشت و شعر خواند. در ابتدا نيروی انتظامی اجازه استفاده از بلند گو را نداد ولی بعدا تجمع کنندگان از بلندگو شعار می دادند برخی از شعارها «ما زنيم، انسانيم، شهروند اين دياريم، اما حقی نداريم!»؛«خشونت قانونی ملغی بايد گردد، حق زن ايرانی احيا بايد گردد!»؛«قوانين ضد زن، منشا استبداد است!»؛«اين قانون اساسی اصلاح بايد گردد، عدالت زنانه احيا بايد گردد!»؛«زندانی سياسی آزاد بايد گردد!»، «آزادی انديشه، بدون زن نميشه!».
نيروهای انتظامی بسرعت چند اتوبوس را در مقابل تجمع کنندگان قرار دادند تا آنها ديده نشوند. در خيابان مقابل دانشگاه انواع و اقسام مينی بوس های پرده دار مربوط به ارگانهای رنگارنگ سرکوب مانند اطلاعات - اماکن - و نيروی جديد زنان ويژه برای دستگيری و ضرب و شتم تظاهر کنندگان جمع شده بودند. زنان نيروی انتظامی در اين روز چندين فعال زنان را با ضرب و شتم دستگير کرده و بردند تا در اين روز که مصادف بود با تولد زينب و روز پرستار برابری اسلامی را در سرکوب نمايش دهند.
يکی از فعالين هشت مارس در خيابان انقلاب روبروی دانشگاه بيانيه حمايت سازمان هشت مارس از اين برنامه را ميان برخی از مردم که برای تماشا گرد آمده بودند و يا می خواستند به تظاهرات بپيوندند پخش کرد و تعداد بيشتری را نيزاز طبقه چهارم يک ساختمان بلند روبروی سردر دانشگاه به هوا پرتاب کرد.
متعاقب اين کار نيروی انتظامی بشدت عصبانی شده بود. در مجموع صد عدد پخش شد. سايت هشت مارس به بسياری از زنان که در پاساژها منتظر بودند که به صف تظاهرات بپيوندند داده شد. خانم پيری اعتراض داشت که چرا بيانيه در قطع کوچک چاپ شده و خيلی ريز است.
برنامه و اهداف هشت مارس به چند نفر داده شد و به طور شفاهی ميان اطرافيان تبليغ شد. بسياری از آقايان طبق معمول گفتند چرا زنان فقط! و بنوعی بی ميلی نشان دادند. زنان هم برخی خوششان آمد. بسياری ديگر اما ضمن لعنت فرستادن به حکومت که آزادی تظاهرات را نقض می کند از برگزاری تظاهرات بسيار خوشحال بودند. در واقع تعداد دستگير شدگان کم بود و بسياری نيز زود آزاد شدند و بهر حال برای پيشبرد امر مبارزه بايستی هزينه کرد و به گفته شاعر من اگر برخيزم تو اگر بر خيزی همه بر می خيزند!
پايداری و شجاعت زنان که بسياری دانشجو بودند باعث شد که تظاهرات با موفقيت انجام شود يک فيلمبردار که به شکل ناراحت کننده ای با فيلمبرداری کردن از دست زدن زنان تظاهر کننده می خواست مزاحمت ايجاد کند از دست تظاهر کنندگان کتک خورد و به پشت نرده ها پرتاب شد.
در يک واقعه ديگر زمانی که نيروهای انتظامی زنی را دستگير کردند و می خواستند او را بزور سوار مينی بوس کنند از چندين زن کتک خورده و موفق نشدند که زن را دستگير کند.
در روبروی دانشگاه شن پن هنرپيشه معروف سينمای آمريکا به همراه مترجم و يک فيلمبردار حضور داشت او مخالف حمله آمريکا به عراق است و مدتی را در عراق سپری کرده و به تازگی به ايران سفر کرده. چند نسخه از بيانيه حمايت هشت مارس به مترجم او داده شد.
ساعت 6 تظاهرات طبق برنامه پايان يافت و زنان به شکل جمعی به طرف ميدان انقلاب حرکت کردند. تظاهر کنندگان بالغ بر هزار نفر می شدند. صدها نفر ديگر نيز در روبروی دانشگاه و خيابانهای اطراف پراکنده بودند. جمعيت زنان بعد از رسيدن به ميدان انقلاب به طرف انتهای کارگر يعنی کوی دانشگاه حرکت کردند در اين لحظه به تعداد نيروی انتظامی به شدت افزوده شد و باتومهايشان را کشيده و مرتب از مردم می خواستند که پراکنده شوند. کارگران ساختمانی در ميدان انقلاب و مردم، تظاهر کنندگان را به شدت تشويق می کردند.
جمعی از زنان موقع عبور از يک دکان کوچک که با چسباندن تعدادی پوسترهای رفسنجانی در توی اين دکان کوچک خالی و بيرون آن باصطلاح آنجا را به ستاد انتخاباتی تبديل کرده بود، تمام پوسترها را پاره کردند شخصی که آنجا بود مجبور شد دکان را تعطيل کند. جمعی از کارگران ساختمانی کرد که در مقابل اين دکان برای جستجوی کار می ايستند می گفتند که صاحب اين د کان شخص معتاد و قاچاق فروشی است.
جمعی از تظاهر کنندگان که ميخواستند در مقابل پارک لاله راهپيمايی کنند با نيروی انتظامی درگير شدند. عمده شعارهای تظاهر کنندگان ضد انتخابات و برای آزادی زندانيان سياسی بود.
پيروز باد جنبش رهايی زنان
یکی از فعالین هشت مارس
23 خرداد 1384