نشریه شماره15 تشکل زنان 8 مارس
بازهم درباره راهپیمائی علیه ستم بر زنان در ایران
ماری لو گرینبرگ
متنی که در پیش دارید گزیده ای است از گزارش دوم ماری لو گرینبرگ که در روزنامه انقلاب ارگان حزب کمونیست انقلابی آمریکا به چاپ رسید. متن کامل این مقاله به زبان انگلیسی در سایت های کارزار و هشت مارس قابل دسترس است. - هشت مارس
طی این چند هفته ای که از راهپیمائی اروپائی (از 4 تا 8 مارس) علیه قوانین ضد زن در جمهوری اسلامی ایران برگشتم، به اهمیتش بیشتر پی بردم. امروزه آلترناتیوهایی که در مقابل میلیونها نفر در سراسر جهان گذاشته می شود یا سلطه و توحش امپریالیستی است و یا تئوکراسی سرکوبگر بنیادگرائی اسلامی. زنان ایرانی، افغانستانی و کردی که در این راهپیمائی گرد هم آمدند علیه هردوی این نیروهای ارتجاعی جهانی مبارزه می کنند و پرچمی را بلند کرده اند که از دیگران نیز انتظار بلند کردنش را دارند.
وقتی از راهپیمائی بازگشتم، در اواخر ماه مارس در کتابفروشی انقلاب در نیویورک طی جلسه ای گزارشی از این راهپیمائی ارائه دادم که به سوالات و بحث های بسیار زنده ای منجر شد و نشان داد که اهمیت این نوع موضع گیری در شرایطی که آمریکا برای تهدید ایران چاقوی اتمی تیز می کند، بسیار ناروشن است. قبل از جلسه مذکور یکی از دوستان ای میلی را به من نشان داد که در پاسخ به دعوت به این جلسه دریافت کرده بود. در این ای میل آمده بود که: «من کاملا [با خط غالب بر برنامه و راهپیمائی] مخالفم. این کار در این شرایط خاص به معنی بازی کردن با کارت سلطنت طلبان است که می خواهند پسر شاه را بعنوان نوکر آمریکا به قدرت برسانند.... تغییر این مباحث مسئله ما نیست، خود زنانی که در ایران زندگی می کنند باید به این مسائل بپردازند و باور کن وقتی تصمیم بگیرند، خودشان از پس اینکار بر می آیند. ولی در حال حاضر، ما با این کارمان به دولت کمک خواهیم کرد که مردم آمریکا را بیشتر ضد ایران بکند.... الان وقت آن نیست که ما که خارج از ایرانیم شعار «نه به هردو» [امپریالیسم آمریکا و جمهوری اسلامی ایران] بدهیم – چرا که این در مقابل حملاتی که به ایران و مردمش می شود و سناریوی جنگ جهانی سوم رنگ می بازد.»
سازمان دادن یک جنبش قدرتمند به منظور جلوگیری از حمله آمریکا به ایران بسیار حیاتی است و مردم آمریکا حتما باید چنین جنبشی را سازماندهی کنند. این حمله اگر بوقوع بپیوندد یک جنایت دهشتناک بر علیه بشریت خواهد بود. ولی اتفاقا اگر ما علیه ستمگری های جمهوری اسلامی صحبت نکنیم و از آنهائی که، بخصوص از انقلابیونی که، هم علیه تئوکراسی ارتجاعی اسلامی مبارزه می کنند و هم علیه امپریالیسم آمریکا، حمایت نکنیم، آب به آسیاب رژیم بوش ریخته ایم. اگر ما در مقابل حملاتی که جمهوری اسلامی ایران و ملاهای ارتجاعی افغانستان و عراق و غیره به آزادی زنان می کنند ساکت بنشینیم، زمین را برای امپریالیست های آمریکائی خالی گذاشته ایم که بیایند و پرچم رهائی زنان را بلند کنند و مردم را به دنبال عملکردهای ارتجاعی خود بکشانند.
کمی بعد از 11 سپتامبر، یعنی دوره ای که رژیم بوش تدارک حمله به افغانستان را می دید، دقیقا همین اتفاق افتاد. من در سخنرانی که برای این راهپیمائی تهیه کرده بودم گفتم که «یکی از توجیهات آمریکا برای حمله به افغانستان این بود که می خواهد زنان را از زیر یوغ طالبان رها کند. این یکی از راه هائی بود که آمریکا برخی نیروها را بطرف خود کشید یا خنثی کرد: بخصوص برخی از نیروهای زنان را. در حالیکه اگر این وعده ها نبود اینان نیز به صف مخالفین حمله به افغانستان می پیوستند. مقیاس و ابعاد عوامفریبی نهفته در این ادعاها حیرت انگیز است! رژیمی که در کشور خودش با تمام توان سعی می کند زنان را از حق کنترل جسمشان محروم کند و سقط جنین را غیر قانونی کند، جرات می کند ادعا کند که می خواهد زنان نقاط دیگر جهان را رها کندفقط کافی است که به رژیم های ارتجاعی تحت الحمایه آمریکا نگاه کنید! ببینید در کشورهائی که ادعای رها کردن زنانشان را کردند چه خبر است!»
متاسفانه بسیار کم بودند کسانی که این ادعاهای عوامفریبانه را افشا کردند، حتی در جنبش زنان آمریکا هم این افشاگری صورت نگرفت. و در واقع سکوت در مقابل این سیاست و حتی در مواقعی حمایت علنی از آن، برای این ادعای مسخره و خطرناک که بوش و شرکا دلشان به حال زنان سوخته اعتبار خرید.
اگر ما صدایمان را در مقابل تئوکراسی ضد زن اسلامی بلند نکنیم و اگر از مبارزاتی که علیه این تئوکراسی صورت می گیرد دفاع نکنیم، پیاممان به زنان ایران، چه آنهائی که در تبعیدند و چه آنهائی که در کشور زندگی و مبارزه می کنند، چه خواهد بود؟ که از مبارزات برحق خود علیه رژیمی که هزاران انقلابی ایرانی را اعدام کرد و زنان را شلاق می زند و سنگسار می کند دست بردارند؟ پیاممان به مردم جهان چه خواهد بود؟ که بنیادگرائی اسلامی تنها راه نبرد با تجاوز امپریالیستی است؟
زنان راهپیمائی که بسیاری شان سالهای طولانی به خاطر فعالیت های سیاسی انقلابی در سیاهچال های جمهوری اسلامی بودند به خوبی می دانند که امپریالیسم آمریکا و تئوکراسی اسلامی در سرکوب مبارزات و آرزوهای برحق مردم همدستند. کافی است به رژیم های ارتجاعی که امروزه تحت حمایت آمریکا هستند نگاهی بیاندازیم. نگاه کنید به عربستان سعودی، متحد بزرگ آمریکا که حتی رانندگی را برای زنان قدغن کرده و زنان باید زیر چندین متر پارچه نامرئی بشوند تا بتوانند از خانه بیرون بیایند. به وضعیت عراق نگاه کنید: امروز وضعیت توده های عظیم مردم عراق نسبت به حکومت ضد مردمی و جنایتکار صدام بدتر شده، وضع زنان هم از قبل بدتر شده، امروز زنان از ترس اینکه مورد تجاوز قرار بگیرند و یا توسط بمبی منفجر شوند، جرات ندارند از خانه بیرون بیایند. در افغانستان هم ستم بر زن امروز توسط جنگ سالارانی و ملایانی اعمال می شود که به جای طالبان توسط آمریکا پشتیبانی می شوند.
امروزه که بسیاری فکر میکنند تنها آلترناتیوهای موجود در جهان جنگ های «مک – صلیبی» و «جهاد» است، صدای مقاومتی که هر دو گزینه ارتجاعی را به چالش گرفته، می تواند به تغییر صف بندی نیروها در سطح جهانی کمک کند و برای تمامی آنهائی که برای آینده ای دیگر می جنگند هوای تازه به ارمغان بیاورد....
www.8mars.com