نشریه شماره 16

نشریه شماره 16

تجديد عهد / مينا اسدی

 

 خفه شويد آقا!

شما هم ساکت باشيد خانم!

- فقط چند ثانيه-

و فرياد کودکان گرسنه‌ي جهان را بشنويد.

 

وقتي که نازپروردگان شما

ويتامين هاي اضافه را استفراغ مي‌کنند

و بانگ «ادعا» هايتان

          گوش فلک را کر مي‌کند

خفه شويد آقا!

و شما هم چند ثانيه

- فقط چند ثانيه –

زبان به دهان بگيريد خانم!

و بگذاريد صدا به صدا برسد

و صداي «عاطفه» ها

فرياد «زهرا»‌ ها

و وحشت «کبرا» ها

در هياهوي «حقوق بشر» تان

                                   گم نشود

و دم به ساعت

       با من «شرط بلاغ» نگوييد

و نامه‌هاي فدايت شوم

اندر فوايد «تجديد نظر» ننويسيد

 

 

***************

 

«نظر» چه مي‌‌داند چيست؟

نفس‌اش در نمي‌آيد

نبض‌اش به سختي مي‌زند

دريچه‌هاي قلب‌اش بسته است

نان ندارد

کار ندارد

خانه ندارد

خون مي‌فروشد

 

بچه‌ «تودلي» مي‌فروشد

زن مي‌فروشد

خودش را مي‌فروشد

 

گرسنگي «نظر»‌ نيست

تشنگي «نظر» نيست

بيکاري «نظر» نيست

بيماري «نظر» نيست

دربدري «نظر» نيست

مرگ کودکان «نظر» نيست

قطع دست و زبان «نظر» نيست

سنگسار زنان «نظر» نيست

عرياني آن حقيقتي‌ست

که شما

- دبنگان بي بو و خاصيت

و حقيران ارزان فروش-

  با عينک سود و زيان

                         مي‌بينيد

           و برآن ديده فرو مي‌بنديد

نه

من هنوز

آردهايم را نبيخته‌ام

و الک‌‌‌ام را نياويخته‌ام

 

اگر «بوش» آقاي جهان شود

اگر «پاپ» دست همه‌ي ملاها را ببوسد

اگر «شما» تخم همه‌ي «بالايي» ‌ها را دستمال کنيد

اگر «چاوز» انشاءالله گويان

کون «احمدي‌نژاد» را بليسد

و - حتا-

 اگر «مارکس» از گور خويش برخيزد

و فرمان آتش بس دهد

   

  من تجديد نظر نمي‌کنم

 

من

  از همين‌جا

از راهروهاي تنهايي‌ام

و از تاريک ‌ترين نقطه‌ي تبعيدم

با همه‌ي پا برهنگان

با همه‌ي گرسنگان

با همه‌ي آوارگان

با همه‌ي تن‌فروشان

با همه‌ي مادران

           و با زنان

                     با زنان

                     و با زنان

تجديد عهد مي‌کنم

که تا در بر اين پاشنه مي‌چرخد

در نگاهم به جهان

                     «تجديد نظر» نکنم