زیبا کرباسی  ـ 9 ژوئیه 2018

این شعر را در سال 2001 به زنان مبارز هشت مارس تقدیم کردم:

 

در آغوش کاج عریان

همه سکوت

سر تا پا سکوت شدند همه

جشنی بر پا نکردیم

کسی پیوندمان را تبریک نگفت

فقط نگاه‌مان کردند

مات و مبهوت

به انگشت

نشان‌مان دادند، و

نگاه‌مان کردند

از دم و بازدم‌ها گذشته بودم

دمان دمان دمیده بودم

در زمان

دمیده بودم رقصان

پایکوبان

دست افشان

دمیده بودم دمان دمان

زمان تپید

گشت و گشت و گشت

از من اما، نتوانست بگذرد

من بیشتر از او تپیده بودم

گذشته بودم از او بی آن که خم شده باشم

زخم بندهایم شکافته بود

عریان بودم در آغوش کاج عریان

و حالا دیگر حقیقت را می‌دانم

این کاج سر سبز شاهد است

من و او با فصل‌ها غریبه‌ایم

سبز می‌مانیم

(در کتاب جیز من چاپ شده است)