فراموش نمی کنیم و نمی بخشیم!
مردگان آن سال عاشق ترین زنده ها بودند
رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی به محض به قدرت رسیدن برای تثبیت پایه های ایدئولوژیک سیاسی نظام خود حمله به زنان را آغاز کرد. سرکوب زنان آغازی برای سرکوب کل جامعه بود. جمهوری اسلامی برای سر براه کردن زنان سرکش و نافرمان و مردم بپا خاسته سبعانه شمشیر خود را بر گرده آنها فرود آورد. در طول دهه 60 و تابستان خونین 67 هزاران هزار زندانی سیاسی روانه جوخه های مرگ شدند. جمهوری اسلامی دستگاه کشتار و سرکوب را در صحن زندانها بر پا کردند و پیکر شکنجه شده هزاران زندانی سیاسی را به دار آویختند. ولی این کشتار ها نتوانست نیروی مقاومت زندانیان را در هم شکند. این زندانیان، پژواک صدای مبارزه و مقاومت مردمی شدند که حاضر نبودند به ارتجاع اسلامی تن دهند. بسیاری از زندانیان سیاسی جان خود را فدای آرمان رهایی انسانها و جهانی عاری از ستم و استثمار کردند.
کشتار زندانیان سیاسی دهه 60 و تابستان 67 با سکوت رضایتمندانه قدرتهای امپریالیستی این "قهرمانان پاسداری از حقوق بشر" همراه بود. این سکوت مهر تایید و هم سوئی شان با جنایات جمهوری اسلامی بود.
امروزه بسیاری از سردمداران مرتجع جمهوری اسلامی که در دهه 60 در سرکوب و کشتار زندانیان سیاسی نقش داشتند، لباس اصلاح طلبی سبز به تن کرده اند و تلاش دارند دستگاه سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی و کشتار دهه شصت را به جناح دیگر و یا افرادی از این رژیم خلاصه کنند تا بلکه بتوانند مسیر مبارزات مردم علیه جمهوری اسلامی را در جهتی سوق دهند که با برخی تغییرات جزئی کل نظام تئوکراتیک حاکم حفظ شود.
در کشتار دهه 60 و تابستان 67 بسیاری از اعدام شدگان را زنان تشکیل دادند. زنانی که از بیدادگری ها و ستم جنسیتی نفرت داشتند و نفرت و خشم خود را به عملی جدی برای تغییر این جهان نابرابر تبدیل کرده بودند. آنها رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی را مرکز و شالوده رنجهای خود و جامعه می دانستند و به همین دلیل مبارزه خود را علیه جمهوری اسلامی متمرکز کردند.
زنان زندانی سیاسی نمادی برجسته از شورش علیه هر شکلی از ستم و استثمار بودند. جمهوری اسلامی در وجود آنان بزرگترین طغیان گران ضد مردسالاری و پدرسالاری را می دید. کشتار زنان زندانی سیاسی و اذیت و آزار مخصوصی که به خاطر زن بودن بر آنان روا می شد و می شود بخشی از سرکوب عمومی زنان و تحکیم موقعیت بردگی آنان تحت رژیم جمهوری اسلامی است.
امسال در شرایطی یاد جانباختگان دهه 60 و تابستان 67 را گرمی می داریم که با موج نوینی از وحشیگری این رژیم جنایتکار روبروئیم. موج نوینی ازکشتار، زندان، شکنجه، تجاوز و سربه نیست کردن صد ها زندانی سیاسی. ایجاد ترور و وحشت توسط قداره بندان جمهوری اسلامی، نشانه استیصال رژیم محتضری است که می کوشد تا بلکه زمان را به عقب برگرداند. نشانه درماندگی رژیمی است که آوای سهمناک بپاخیزی توده ها در دلشان هراس افکنده و تلاشهای مذبوحانه ای را براه انداخته تا شاید این بار بتوانند در مقابل غرش تندرآسای مردم ، خود و نظام و ایدئولوژی ورشکسته شان را حفظ کنند.
اما هیهات! که مردم با عزم و اراده شان در مبارزات اخیر نشان داده اند که در مقابل رعب و وحشت مرتجعین مرعوب نشده و نخواهند شد و به مبارزات خود تا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و ایجاد جامعه ای نوین و انقلابی ادامه خواهند داد.
بیست و دومین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی فرصتی است تا مبارزه متحد تر و قدرتمندتری را سازمان دهیم. جنایات رژیم جمهوری اسلامی را هر چه بیشترافشا کنیم ، یاد جانباختگان را گرامی بداریم، پیام سازش ناپذیرشان را فراگیر کنیم، برای آزادی کلیه زندانیان سیاسی فعالیت و مبارزه نمائیم.
باشد تا بانگ مبارزاتی ما هر چه رساتر به گوش رسد و گامی باشد برای درهم شکستن درهای زندانهای جمهوری اسلامی.
سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)
2 سپتامبر 2010
www.8mars.com
zan_dem_iran@hotmail.com