متن حکم خمينی، در کشتار شهريور ۶٧
١۶ سال پيش در شهريور ١٣۶٧ جمهوری اسلامی در زندانها به دستور شخص خميني، دست به کشتار و قتل عام هزاران تن از فرزندان مردم ما زد. جانباختگان کسانی بودند که از بيدادگری های اين جهان نفرت داشتند و خشم و نفرت خود را به عملی جدی برای تغيير اين جهان تبديل کرده بودند. آنها جمهوری اسلامی را مرکز و شالوده رنجهای جامعه ما می دانستند. پس مبارزه را عليه آن متمرکز کردند.
بخش بزرگی از جانباختگان را جوانان تشکيل می دادند. آنان نسل انقلاب ٥٧ بودند. نسلی که برای واژگون کردن بساط جزيره ثبات و آرامش آمريکا به ميدان آمد. جوانانی که مصمم بودند تا مسير جامعه را تغيير دهند تا طرحی نو در افکنند. در ميان اين جانباختگان کمونيست ها و انقلابيونی بودند که مبارزه عليه ستم واستثمار را از دير زمانی آغاز کرده بودند. آنها عليه خاندان پهلوی مبارزه کرده و از مبارزات خلقهای جهان عليه استعمار و امپرياليسم تاثير و آگاهی گرفته بودند. در ميان اين جانباختگان زنان جوانی بودند که رژيم با زندان و شکنجه قصد در هم شکستن روياها و آرمانهای آنها را داشت. زنان زندانی سياسی نمادهای برجسته ای از طغيان عليه آتوريته های سنتی بودند. جمهوری اسلامی در وجود اينان بزرگترين طغيان گران ضد فرهنگ و مناسبات مرد سالاری و پدرسالاری، فرهنگ بندگی و ارزشهای قرون وسطائی و خرافه را می ديد. قتل عام زنان زنداني سياسی و اذيت و آزار مخصوصی که بخاطر زن بودن به آنان روا می شد و می شود بخشی از سرکوب عمومی زنان و تحکيم موقعيت بردگی و نيمه بردگی آنان تحت حکومت جمهوری اسلامي است.
آنها راه مبارزه را انتخاب کردند نه بخاطر آنکه تب داغ انقلاب آنان را گرفته بود. بلکه به اين خاطر که روح جوان و ذهن پاکشان ظلم و حاکميت قانون جنگل را قبول نمی کرد. جمهوری اسلامی تنها برای از ميان برداشتن مخالفين سر سخت خود دست به قتل عام زندانيان سياسی نزد و نمی زند بلکه برای سرکوب اکثريت مردم و شکستن روحيه آنان دست به اين کشتار ها می زند. هر جنبش و نهاد مردمی و دمکراتيک و انقلابی با يد جنايت رژيم جمهوری اسلامی را که براي بقای بيشتر عمر خود دست به سرکوب و کشتار مردم ما می زند را افشاء کند و جنبش زنان بمثابه بخشی از جنبش سياسی و اعتراضی مردم ما، از اين امر مستثنی نبوده و نيست. بخصوص که جمهوری اسلامی زن ستيزی خود را در رابطه با زنان زندانی سياسی به جنايتکارانه ترين وجهي به نمايش گذارده است.
هر آلترناتيوی که به کمتراز نابودی رژيم جمهوری اسلامی بها دهد، بی ارزش و به گمراه کشاندن مبارزات انقلابی مردم است. متن زير حکم خمينی جلاد به دار و دسته جنايتکار ش است که حکم اعدام و کشتار جوانان ما را در زندانهای جمهوری اسلامی صادر می کند.
سازمان زنان هشت مارس(ايرانی- افغانستانی)- واحد هلند
١٩ سپتامبر ٢٠٠۴
بسم الله الرحمن الرحيم
از آنجا که منافقين خائن به هيچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه ميگويند از روی حيله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پيدا کرده اند، و با توجه به محارببودن آنها و جنگهاي کلاسيک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاريهای حزب بعث عراق و نيز جاسوسی آنان برای صدام عليه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکيل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند محارب و محکوم به اعدام می باشند و تشخيص موضوع نيز در تهران با رای اکثريت آقايان حجه الاسلام نيری دامت افاضات (قاضی شرع) و جناب آقاي شراقی (دادستان تهران) و نماينده ای از وزارت اطلاعات ميباشد، اگر چه احتياط در اجماع است، و همين طور در زندان های مراکز استان کشور رای اکثريت آقايان قاضی شرع، دادستان انقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم الاتباع ميباشد، رحم بر محاربين ساده انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است، اميدوارم با خشم و کينه انقلابي خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نمائيد، آقايانی که تشخيص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و ترديد نکنند و سعی کنند {اشداء علی الکفار} باشند. ترديد در مسائل قضائی اسلام انقلابی ناديده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می باشد.
والسلام. -روح الله الموسوی الخمينی