از زنان کارگر نیویورک تا زنان کوبانی، استانبول، آتن، تهران، کابل، نیجریه و...متحد علیه ستم جنسی و استثمار - تریبونی برای زنان چپ

از زنان کارگر نیویورک

 تا زنان کوبانی، استانبول، آتن، تهران، کابل، نیجریه و...متحد علیه ستم جنسی و استثمار


تریبونی برای زنان چپ

 

• مبارزات زنان در سراسر جهان الهام‌بخش ما و همه کسانی است که هدفشان نابود کردن فقر، ستم‌ و فرودستی است. بدیهی است که پیروزی در این مبارزات و رهایی واقعی ما زنان آسان نخواهد بود، اما شرایط زندگی میلیون‌ها زن در ایران ، منطقه و در جهان، و فقر، تبعیض و فرودستی‌ای که تحمل می‌کنند گام گذاشتن در این راه دشوار و پرپیچ و خم را به ضرورتی فوری تبدیل کرده است.

يکشنبه  ۱۰ اسفند ۱٣۹٣ -  ۱ مارس ۲۰۱۵

 

 بیش از صد سال پیش زنان کارگر نیویورک برای بهبود شرایط کار خود، قهرمانانه علیه استثمار وحشیانه سرمایه دست به تظاهرات زدند و خواستار بهبود شرایط کار و پایان استثمار شدند. پلیس نیویورک این تظاهرات را به خاک و خون کشید اما فریاد خونین آن زنان همچنان در گوش زنان آزادیخواه جهان طنین انداز و سرچشمه الهام آنان است.
زنان ایرانی نیز از صد سال پیش برای همبستگی جهانی و با الهام از خواهران خود در سراسر جهان ، پنهان و آشکار روز جهانی زن (٨مارس) را برگزار کرده‌اند، نقطه اوج این همبستگی ٨ مارس ١٣٥٧ است که ده روز تمام زنان از تمامی طبقات و اقشار علیه ارتجاع، متحد و یکپارچه به خیابان‌ها ریختند و مبارزه ای را علیه حجاب اجباری سازمان دادند که در نوع خود در جهان بی‌مانند و اولین بود، زیرا مبارزه‌ای علیه ارتجاع مذهبی قرون وسطایی بود، ارتجاعی که آمده بود تا مسیر مبارزات مردم تحت ستم و استثمار را به انحراف بکشد و حاصل آن را چپاول کرده و سیاست‌های ستمگرانه و ضد زن خود را ساختارمند کند. زنان در این تظاهرات با شعار «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم» با تاکید بر ماهیت ارتجاعی و واپسگرایانه‌ی رژیم تازه به قدرت رسیده که از اولین روزها زنان و دستاوردهای چندین دهه مبارزه آنان، و حتی آنچه را که به مناسب ورود وشکل‌گیری مناسبات سرمایه داری، به آنان «اعطا» شد، مورد حمله قرار داده بود، به مبارزه طلبیدند.

هشت مارس امروز یادآور مبارزات زنانی است که هرگز از مبارزه در مقابل این رژیم سرکوب‌گر دست نکشیدند و در خانه و خیابان، دانشگاه و مدرسه، و حتی در زندان.... علیه مردسالاری، فرودستی زنان و زن‌ستیزی مبارزه کردند. رژیم مذهبی که از فردای تصرف قدرت، یورش گسترده، همه جانبه و زن ستیزانه علیه زنان را برنامه‌ریزی و با خشونت اعمال کرد در تمامی این سال‌ها نشان داد که سرکوب زنان مساله محوری‌اش بوده ، و همواره در بحران‌ها اولین گروهی که مورد حمله قرار گرفت‌ زنان بوده‌اند. اخیرا نیز با تشدید بحران‌های خارجی بار دیگر فشار بر زنان تشدید شده و علاوه بر تمامی محدودیت‌ها و تبعیض‌های سالیان سال، با تصویب طرح‌هایی علیه زنان در جهت حذف آنان از عرصه‌ی اجتماعی، زنان را تحت فشار بیشتری قرار داده‌ است. طرح افزایش جمعیت تحت نام‌ طرح جامع جمعیت، تعالی خانواده، و محدودسازی روش‌های جلوگیری از بارداری یکی از این طرح‌هاست: سیاست پلیدی که محدودیت‌های وسیعی برای زنان ایجاد می‌کند و تبعیضی آشکار علیه آنان است. از یک سو حضور زنان را در جامعه محدود می‌کند و از سوی دیگر زنانی را که پس از چالش با صدها ممنوعیت، محدودیت‌ و تبعیض جنسی وارد اجتماع شده اند، به چهاردیواری خانه بازمی‌گرداند. طرح افزایش جمعیت اهداف مختلفی را دنبال می‌کند که در صدر همه آن‌ها کنترل بدن زنان و تضمین فرودستی آن‌هاست.

مصوبه‌ها و لوایحی همچون بازنشستگی پیش از موعد، کاهش ساعت کار، افزایش مرخصی زایمان، طرح دورکاری، بومی گزینی، موانع متعدد استخدامی، بیکاری گسترده، سهیمه‌بندی دانشگاه‌ها، تفکیک‌های جنسیتی در محل کا ر و آموزش و... از جمله تلاش‌های دیگر رژیم برای حذف هرچه بیشتر زنان از عرصه‌ی اجتماعی بوده است. آخرین تهاجم سبعانه جمهوری اسلامی برای خانه نشین کردن و سرکوب زنان، اسیدپاشی بر زنان در چند شهر ایران بود تا بار دیگرهویت سیاسی ـ ایدئولوژیک خود را با وحشیانه‌ترین نوع ستم، یعنی ستم بر زنان در برابر چشم جهانیان به نمایش بگذارد، و در زن ستیزی به رقابت با داعش برخیزد....

درک ساختار مرد سالاری در سیستم سرمایه‌داری جهانی برای ما و همه‌ی زنانی که برای رهایی مبارزه می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار است. هرچند که پدرسالاری نقش تعیین‌کننده‌ای در ادامه‌ی بهره‌کشی این سیستم و حفظ و تداوم کارکرد آن دارد و مبنای تسهیل و تشدید انباشت سرمایه است، اما در جمهوری اسلامی، مردسالاری و سرکوب زنان، هویت سیاسی ـ ایدئولوژیک این نظام است و بنابراین از جایگاه خاص امنیتی برخوردار است، به همین دلیل تشدید دائمی خشونت دولتی و غیردولتی علیه زنان از اولویت‌ها و از محورهای اساسی سیاست‌های رژیم جمهوری اسلامی است. این سیاست‌ها در تمام دوران حیات رژیم همواره با مقاومت زنان از اقشار و طبقات مختلف مواجه بوده و هست.
زنان سایر نقاط جهان نیز اسیر چنگال سرمایه داری و مردسالاری، با آتش افروزی‌ها واشغال‌گری‌های قدرت‌های بزرگ در فقر، بحران و آوارگی به سر می‌برند. سرمایه جهانی با پدید آوردن و حمایتِ گروه‌های افراطی اسلامی، یهود و مسیحی ... که بر پایه تبعیض و سرخوردگی و بیکاری جوانان، نیروی انسانی خود را تامین می کنند، در کانون‌های جنگ، بحران و براساس تقسیم و تجدید تقسیم مناطق نفوذ و جنگ‌های نیابتی، جنگ‌های ناسیونالیستی و نژادی و مذهبی، به تجارت جنگ افزار و کشتار مردم مشغول است. اما و به‌رغم وحشیگری سرمایه‌ی جهانی و نیروهای دست‌پروده‌اش، در مقابل این تهاجمات در سراسر جهان جنبش‌هایی در حال شکل‌گیری است که مایه امید نیروهای آگاه و مبارز است. از آن جمله جنبش زنان کوبانی است که خط مقدم جنبش‌های امروز جهان است. ( البته در جنبش زاپاتیست‌های مکزیک و جنبش دهقانان هند نیز زنان نقش مهمی دارند).   زنان کوبانی علیه تجاوز و بردگی جنسی مقاومت دلیرانه‌ای از خود نشان دادند و در مقابل بنیادگرایی اسلامی ‌داعش که اصلی‌ترین مشخصه‌اش زن‌ستیزی است، در جنگی نابرابر مقاومت کرده و امیدی در دل نیروهای مبارز و انقلابی بوجود آوردند. با اینکه رسانه‌های جریان غالب اخبار مبارزات، بخصوص مبارزات زنان را منعکس نمی کنند، اما در همان حدی که منعکس می‌شوند نشانگر این است که زنان نقش مهمی در این مبارزات داشته‌اند. از جمله مبارزات زنان ترکیه و هند، شمال افریقا و کشورهای فقیرتر اروپایی علیه تجاوز و مردسالاری، علیه ریاضت اقتصادی)علیه نئولیبرالیسم) و برای آزادی و رهایی در سال‌های اخیر قابل اعتناست.

حضور نظامی قدرت‌های بزرگ در منطقه و جنگ، کشتار و ویران کردن اغلب کشورهای منطقه و شرق اروپا از سویی و ایجاد گروه‌های بنیادگرا و تجهیز آنان از سوی دیگر، مردم، به ویژه زنان این مناطق (اروپا، خاورمیانه و افریقا) را در موقعیتی به مراتب سخت‌ و دشوار و به زندگی در زیر چادرهای اردوگاه‌ها مجبور کرده است. زنان فریاد اعتراض برآورده‌اند که تحمل این شرایط دیگر ممکن نیست و در مقابل این تجاوزات نباید بی تفاوت بود، امروز مبارزه‌ای متشکل برای نابودی بنیادگرایان مذهبی و قدرت‌های بزرگ سرمایه‌ داری یک ضرورت فوری است.

مبارزات زنان در سراسر جهان الهام‌بخش ما و همه کسانی است که هدفشان نابود کردن فقر، ستم‌ و فرودستی است. بدون شک مبارزه‌ای سخت و دشوار و راه پر پیچ و خمی در پیش داریم. بدیهی است که پیروزی در این مبارزات و رهایی واقعی ما زنان آسان نخواهد بود، اما شرایط زندگی میلیون‌ها زن در ایران ، منطقه و در جهان، و فقر، تبعیض و فرودستی‌ای که تحمل می‌کنند گام گذاشتن در این راه دشوار و پرپیچ و خم را به ضرورتی فوری تبدیل کرده است. بیاید با الهام از مبارزات زنان در منطقه قدم در راه ایجاد «جهانی دیگر» بگذاریم: جهانی بدون طبقه، بدون مالکیت و ستم!

تریبونی برای زنان چپ -  اسفند ١٣٩٣

تریبونی برای زنان چپ

ما جمعی از زنان چپ ایران به منظور تقویت و تعمیق بخش چپ جنبش زنان، به‌رغم اختلاف‌نظرهایی که ممکن است در میان جمع وجود داشته باشد، تصمیم گرفته‌ایم حول محورهای زیر به شکل جریانی مستقل در راستای محو کامل هرگونه ستم، سلطه و تبعیض مبارزه کنیم.

1.  محور فعالیت و مبارزه‌ی ما مسئله‌ی زنان است.

2.  ستم برزنان را مقدم بر هرگونه ستم تاریخی و ریشه‌اش را در تقسیم کار براساس نقش‌های متفاوت در تولید مثل می‌دانیم. به همین دلیل معتقد به مبارزه‌ی مستقل زنان هستیم که بدیهی است برحسب منافع مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... جریانات مختلفی را در جنبش زنان تشکیل داده و محدوده‌ی مبارزاتشان متفاوت است.  ما اعتقاد داریم مبارزه زنان باید تا محو انواع ستم از جمله ستم طبقاتی، مذهبی، ملی و ... ادامه یابد تا بتواند ستم جنسیتی را نیز ریشه کن کند، همچنین براین باوریم که پی‌گیرترین بخش جنبش زنان در مبارزه برای رهایی کامل، زنانی هستند که متحمل بیشترین ستم‌ها و تبعیض‌ها از انواع مختلف هستند.

3. ما نظام طبقاتی و نظام‌های مبتنی برسلطه و سالاری، از جمله مردسالاری، برتری‌طلبی ملی، مذهب‌سالاری وسالاری‌های دیگر را از موانع عمده برای رهایی کامل زنان می‌دانیم. بنابراین جمع محتوایی ضدسرمایه‌داری و ضد سالاری دارد و خود را لائیک دانسته و با جمهوری‌اسلامی و هرگونه حاکمیت مذهبی دیگر مرزبندی اساسی دارد.

4.  ما اعتقاد داریم که حل ریشه‌ای و رهایی کامل زنان با رفرم امکان‌پذیر نیست و با هرگونه سیاست‌ رفرمیستی مرزبندی داریم، در عین اینکه مخالف رفرم‌هایی که می‌تواند وضعیت زنان را بهبود بخشد، نیستیم.

5.  ما جنبش زنان را یک جنبش فراگیر و جهانی می‌دانیم، بنابراین تلاش خواهیم کرد با سایر گروه‌های هم‌نظر بومی و جهانی، به صورت ائتلاف‌های موقت و یا به صورت‌های دیگر همکاری و همراهی داشته باشیم.

6.  ما به‌رغم همسو دانستن سیاست‌های کلی جمهوری اسلامی با سرمایه‌داری جهانی، با هرگونه دخالت‌قدرت‌های جهانی در مسائل و مشکلات داخل ایران مخالف هستیم، زیرا اعتقاد داریم آن‌ها نیز منافع سرمایه‌داری و نظام‌های طبقاتی و مبتنی برسلطه‌ را تعقیب می‌کنند.

7.   با توجه به اینکه جمع صرفا حول محورهای ذکر شده در بالا به توافق رسیده است، درچارچوب همین محورها فعالیت خواهد کرد، اما اگر در این چارچوب اختلاف‌نظری به وجود بیاید نظر متفاوت به نام فرد و جدا از نظر جمع منعکس خواهد شد. محل درج کلیه نوشته‌های جمع وبلاگ «تریبونی برای زنان چپ» به آدرس زیر است.


tribunezananechap.blogspot.de