مراسم 8مارس 1999

مراسم  8مارس 1999

بمناسبت هشت مارس فراخوانی از جانب «جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران» و «كميته هشت مارس» منتشر شد. حول اين فراخوان كارزار گسترده ای در كشورهای مختلف اروپايی در اعتراض به سفر خاتمی به اروپا براه افتاد. اين فراخوان بزبانهای  فارسی، كردی، تركی، انگليسی، آلمانی ترجمه شد.

متن فراخوان و مجموعه ای از گزارشات مراسم هشت مارس در کشورها مختلف از اين قرار است:

اعتراض به سفر خاتمی، اعتراض به زن ستيزی جمهوری اسلامی است!؛

همگام با زنان سراسر جهان، هشت مارس روز جهانی زنان را جشن می گيريم؛ آتش مبارزه عليه نظامهای ارتجاعی و زن ستيز را افروخته ترمی كنيم!همدوش با زنان مبارز در ايران، مبارزه خود عليه موقعيت بردگی و نيمه بردگی كه حكام اسلامی برای زنان بوجود آورده اند را پر خروش تر می كنيم!

همراه با مبارزات توده های مردم، مرگ رژيم جمهوری اسلامی را نزديكتر می كنيم!

حكام اسلامی طی 20 سال حاكميت خود عليرغم سركوبهای وحشيانه، جنايتهای سبعانه و تقويت ارزشها و باورها و قوانين عقب مانده قادر نشدند روحيه مبارزه جويانه ما را به بند كشند. آنها نتوانستند مانع گسترش مبارزه و مقاومت ما شوند. آنها می خواستند ما را مطيع سازند؛ اما ما با مبارزه و آگاهی تلاشهای آنها را به شكست كشانديم. ديگر حربه ها و ترفندهائی كه مرتجعين اسلامی برای مهار و كنترل امواج نارضايتی زنان بكار می برند اثری ندارد. پرچم رنگ و رو رفته فمينيسم اسلامی و پرچم پاره پاره آشتی ملی نمی تواند مانع از آشكار شدن ضعفهای علاج ناپذير اين رژيم شود.

امروزه زنان در عرصه های مختلف، در صف مقدم مبارزه عليه جمهوری اسلامی قرار گرفته و به عنوان يك نيروی سياسی مهم در صحنه حضور دارند. شركت بی باكانه و چشمگير زنان در مبارزات توده ای اخير اين حقيقت را با قدرتمندی اعلام می دارد كه مبارزات زنان بخشی لاينفك از كل روند مبارزه انقلابی است و نقش مهمی در افشاء و سرنگونی جمهوری اسلامی دارد.

در شرايطی كه زنان مبارز در داخل كشور تلاش دارند زنجيرهای اسارت را پاره كنند و بر دامنه مبارزات خويش افزوده اند، جنبش زنان در خارج از كشور نيز فعاليتهای انقلابی و متحدانه خويش را عليه جمهوری اسلامی گسترش می بخشد.

هشت مارس را در شرايطی برگزار می كنيم كه جمهوری اسلامی بيش از هر زمانی ديگر بی پايه و منفرد شده و درماندگی و ضعفش آشكار گشته است. در چنين اوضاعی قدرتهای سرمايه داری غربی به ياری حكام اسلامی شتافته اند و می خواهند با دعوت از خاتمی به كشورهای اروپائی اينگونه وانمود كنند كه دروازه تغييرات در ايران گشوده شده است. وضعيت بهبود يافته است، زنان به آزادی دست يافته اند؟! آنها در همراهی با جلادانی كه چهره خود را بزك كرده اند، تلاش دارند اميدهای واهی بيافرينند و كل نظام را از زير ضرب مبارزات مردم خارج كنند.

سياستمداران اين كشورها خاتمی را بعنوان منجی مردم و زنان ايران معرفی می كنند. هيچ چيز مسخره تر و عوامفريبانه تر از اين نيست. آنان بدينوسيله می خواهند حمايتشان از اين جلادان را در انظار مردم كشورهای خود موجه جلوه دهند و مانع از بافته شدن رشته های پيوند ميان مردم مترقی اين كشورها با مبارزات مرم ايران شوند. وظيفه جنبش زنان است كه اين طرح و سياست را خنثی كند و زنان مترقی و پيشرو اين كشورها را به مبارزه عليه اين سياست برانگيزد.هشت مارس امسال برای جنبش زنان در خارج از كشور فرصتی است تا در صف اول مبارزه عليه سفر خاتمی به اروپا قرار گيرند. فرياد زنان ايران را بگوش جهانيان برسانند كه جمهوری اسلامی يعنی رژيم خفقان، ترور و كشتار، رژيم زن ستيز، رژيم سنگسار و حجاب اجباری و آپارتايد جنسي. اين فرصتی است تا اعلام شود كه جنايات و وحشيگری های جمهوری اسلامی نابخشودنی است.

باشد تا هشت مارس امسال صحنه مبارزه انقلابی و متحدانه زنان عليه حكام اسلامی و نظام ارتجاعی و مردسالار حاكم بر جهان شود!

آلمان: آكسيون و تظاهرات انترناسيوناليستی در برمن

به ابتكار گـروهی از زنان متشكل از«كميته هشت مارس» و 8 تشكل زنان آلمانی روز هشت مارس مركز شهر برمن به مدت دو ساعت شاهد آكسيونی رزمنده بود. اين آكسيون غير قانونی برگزار شد چرا كه اكثريت گروههای برگزاركننده معتقد بودند كه نبايد از دشمن امپرياليستی اجازه گرفت. آكسيون از ساعت چهار بعد از ظهر، با به صدا در آمدن طبل و موزيك و با شركت حدود 50 زن كه اكثريت آنان را زنان راديكال "ميانسال و جوان" آلمانی تشكيل می دادند، در مركز شهر آغاز شد. بر روی پرچم اصلی شعار اعتراض به سفر خاتمی اعتراض به زن ستيزی جمهوری اسلامی است بزبان آلمانی نقش بسته بود. بر روی پرچم ديگری شعار زنان كالا نيستند! نوشته شده بود. تظاهر كنندگان ضمن راهپيمائی دو ساعته خويش چند بار توقف كرده و برای ناظرين و علاقمندان زيادی كه دورشان حلقه زده بودند، چندين برنامه هنری و تئاتر موزيكال اجرا كردند. نمايش اول كه جلوی كليسای مركزی شهر"دم سايده" برگزار شد، خانواده و مناسبات خانوادگی را به هجو می كشيد. در نمايش دوم، زنان اقشار مختلف يك به يك ضمن معرفی شغل خود، از ستمهائی كه بعنوان زن بر آنان می رود سخن گفتند. در نمايش سوم كه زير سقف يك پاساژ برگزار شد، سناتورهای قانونگذار به شكل دزدان دريائی تصوير شدند و قوانين مصوبه آنها مورد تمسخر قرار گرفت. اين نمايشات از جانب بسياری از توده ها مورد استقبال واقع شد. سپس زنان بسمت اداره بهداشت راهپيمائی نمودند. در اين موقع تعداد تظاهر كنندگان به صد نفر رسيد. آنها درب ورودی اين اداره را با كارتن هائی كه بر آنها شعارهای گوناگونی در دفاع از حقوق زنان خارجی نوشته بود، مسدود نمودند. شعارهائی چون: پناهندگان را نبايد پس فرستاد، تبعيض نژادی موقوف، تابعيت دو گانه حق خارجی هاست، كار برای خارجی ها، اقامت زنان خارجی نبايد به اقامت شوهرانشان وابسته باشد، بايد امكاناتی فراهم شود كه زنان خارجی زبان ياد بگيرند و به آنها سريعا اجازه كار داده شود. امكانات درمانی بيشتری بايد در اختيار زنان خارجی قرار گيرد.

تظاهركنندگان خواهان لغو قانونی شدند كه از معالجه بيماريهای مزمن پناهجويان سر باز می زند. در ماركت پلاتز فراخوان مشترك جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران و كميته هشت مارس در اعتراض به سفر خاتمی بعنوان قطعنامه اين تظاهرات بزبان آلمانی خوانده شد. زنان اتونوم شعار ما سرزمين پدری نمی خواهيم را سر دادند. در پايان آكسيون، زنان فعال به ميان جمعيت رفته نظراتشان را در مورد اين برنامه ها، و خواسته های مختلف شان جويا شدند. اين آكسيون با موفقيت به پايان رسيد و نظر صدها نفر را بخود جلب كرد. چندين بار پليس سعی كرد مانع اجرای برنامه شود، اما در برابر گستاخی و جسارت زنان ـ بويژه زنان جوان ـ عقب نشست. فعالين زن به برخی مردان ضد خارجی كه دهان به اعتراض باز كرده بودند، جوابهای درخوری دادند. آنها دست و پای مردی كه شعار خارجی ها گم شويد را داده بود گرفتند و او را به بيرون پرت كردند. در حين تظاهرات اعلاميه كميته هشت مارس بنام با سركوب زنان در ايران به مقابله برخيزيد! عليه سفر خاتمی به اروپا اعتراض كنيد! كه بزبان آلمانی ترجمه شده بود در سطح گسترده ای بين توده ها پخش شد. كل اين برنامه توسط نهاد سينمائی مترقی كينو 46 فيلم برداری شد و راديوی برمن نيز خبر آنرا پخش نمود.

پس از پايان آكسيون حدود 30 الی 40 زن برای برگزاری جشن به يك سالن رفتند. نخست دسته جمعی به رقص كردی پرداخته و خستگی را از تن بدر كردند؛ و سپس به تماشای فيلم مراسم هشت مارس 1998 زنان افغانستانی مقيم كويته، و فيلم سال صفر مراسم هشت مارس 1357 زنان ايرانی نشستند. در ابتدا يكی از فعالين كميته هشت مارس به معرفی اين كميته و اهدافش پرداخت. او گفت ما امروز به خيابان رفتيم و سيستم مردسالار را به مصاف طلبيديم و از اين بابت سربلنديم و بخود می باليم. امروز در اينسوی دنيا اين اتفاق افتاد، ببينيم گوشه های ديگر دنيا چه خبر است.

او مقداری بر سر وضعيت زنان افغانستانی و ستمهائی كه بر آنان روا می شود، توضيح داد. فيلم تاثير زيادی بر زنان آلمانی بجای گذاشت. از شركت وسيع و توده ای زنان هيجان زده شدند؛ به حرفهای يك زن حزب اللهی خنديدند؛ و برای دختر جوانی كه با شور و حرارت جواب او را داد، دست زدند.

 در معرفی فيلم سال صفر گفته شد كه زنانی كه در آن تظاهرات شعار می دادند ما تا پای جان می جنگيم، صرفا حرف نمی زدند آنها طی بيست سال گذشته چنين عمل كردند و تا پای جان با جمهوری اسلامی جنگيدند و همچنان مبارزه كرده و می كنند. شعار مرگ بر آمريكا كه در فيلم داده می شد بحث جدی را بين حضار براه انداخت كه چرا مبارزه برای آزادی در كشورهای تحت سلطه به مبارزه عليه امپرياليسم گره خورده است و اين وجه مشترك مبارزات زنان در سراسر جهان است.

هشت مارس برمن يك هشت مارس انترناسيوناليستی بود و نشان داد كه كدامين زنان، متحدين واقعی زنان خارجی در اين كشورها هستند.

نورنبرگ

به ابتكار فعالين «كميته هشت مارس» در اين شهر مراسمی در روز شش مارس با شركت 40 نفر برگزار گرديد. كليه تداركات اين مراسم بعهده زنان پناهجوی ايرانی در اين شهر بود. مراسم در ساعت 4 بعدازظهر با خوش آمدگويی و تبريك به تمامی زنان مبارزی كه در گوشه و كنار جهان با نظام مردسالاری می جنگند، آغاز شد. سپس متن سخنرانی سراسری اين كارزار قرائت شد. و پس از آن برنامه گفت و شنود شركت كنندگان بود. برنامه با نمايش فيلمی از مراسم هشت مارس زنان افغانستانی در كويته پاكستان ادامه يافت. و پس از آن فيلم سال صفر هشت مارس زنان ايرانی در سال 57 نمايش داده شد.

 اكثريت شركت كنندگان اين مراسم زنان بودند و استقبال آنان از اين مراسم بار ديگر تاكيدی بود بر اينكه مبارزات زنانی ايرانی برای احقاق حقوق خود مبارزه ای سياسی است و در شرايط كنونی با مبارزه عليه جمهوری اسلامی گره خورده است.

مونستر

بهمين مناسبت مراسمی توسط فعالين «كميته هشت مارس» و همكاری ديگر افراد مبارز در روز 15 مارس برگزار شد. در اين مراسم پس از خوش آمدگويی سخنرانی سراسری اين كارزار قرائت شد و سپس حول برخی نكات سخنرانی بحث شد. مهمترين سوال و اعتراض از جانب زنانی بود كه خود را مذهبی می دانستند و معتقد بودند در متن سخنرانی به اعتقادات آنان توهين شده است. و در بين شركت كنندگان متعاقب اين بحث مسائلی چون فمينيسم چيست و فمينيتستهای اسلامی چه كسانی هستند مورد بحث قرار گرفت. پس از اين بخش فيلم سال صفر (هشت مارس 57 در ايران) و فيلم مراسم هشت مارس زنان افغانستانی در كويته پاكستان بنمايش گذاشته شدند. شركت كنندگان با استقبال خود از اين فيلم در واقع پشتيبانی خود را از مبارزات زنان بيان می كردند. در اين مراسم زن شاعری اشعار خود را بهمين مناسبت قرائت نمود. شركت كنندگان عموما زنان و مردان ايرانی و افغانستانی بودند.

كلن

بمناسبت روز جهانی زن به دعوت «جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران» و« كميته هشت مارس» روز شنبه 6 مارس 99 در شهر كلن مراسمی برگزار شد.

مراسم با شركت حدود صد زن و مرد مبارز ايراني، افغاني، ترك و كرد برگزار شد.  برنامه با اعلام يك دقيقه سكوت برای جانباختگان مبارزات اخير كردستان آغاز شد. نخست پيام كوتاهی به اين مضمون در دفاع از اين مبارزات ارائه شد.

« با سلام به همه زنان و مردانی كه در اينجا گرد آمديده ايد تا با مبارزه نيمی از بشريت برای رهائی از زنجيرهای بردگي، اعلام همبستگی كنيد و در آن سهم بگيريد. روز هشت مارس، روز تجديد عهد برای ادامه اين مبارزه تاريخی است. روز بازبينی تحولات اين مبارزه است. روز استوار كردن عزم برای شتابانتر كردن اين مبارزه است.

هشت مارس را با ياد همه زنانی كه در سنگر مبارزه عليه ستم جان خود را از كف دادند شروع ميكنيم. و مشخصا امسال با ياد زنان جوانی كه در مبارزات ماه گذشته در كردستان بدست اوباشان پاسدار جمهوری اسلامی جان باختند. با ياد دختران جسوری كه در زمره آغازگران مبارزات توده ای اخير در كردستان بودند. در اين مبارزات تعدادی از آنان به خون در غلتيدند و عده ای ديگر به اسارت دشمن در آمدند كه خطر اعدام آنان را تهديد ميكند. ما عهد ميكنيم كه خون روان اين همزنجيران خود را از ياد نبريم. ما جان بازی آنان را مايه تنومند تر كردن درخت مبارزات زنان ايران خواهيم كرد. يك هفته مبارزات توده ای در كردستان خيلی چيزها را نسبت به نسل جديد نشان داد. يك نسل جوان با روحيه قيام عليه دولت ارتجاعی و قوانينش، عليه ارزشها و مظاهر آن به ميدان آمده است. و نيمی از اين نسل، يعنی زنان اين نسل جوان، از روحيه و اشتياقی مضاعف در زدودن فرهنگ بی  تفاوتی از دامن جوانان برخوردارند؛ از روحيه ی شورشگری عليه قضا و قدر، عليه آقا بالا سر و بطور كل شورش عليه ارتجاع برخوردارند. ما روحيه طغيان گری آنان را جشن ميگيريم. و پيام بدون ابهام آنان را به گوش همه ميرسانيم كه زندگی در اين دنيای بيرحم و ارتجاعی تنها در صورتی ارزش دارد كه با مبارزه برای سرنگون كردن آن و ساختن دنيائی نوين، همراه باشد. اين غنچه های جنبش زنان ايران با جسارت و جان فشانی حيرت انگيز سال پر مبارزه و پر ثمری را نويد دادند. يادشان گرامی رزمشان پايدار»

سپس سخنرانی مركزی ارائه شد. در اين سخنرانی اشاره شد  كه زن ستيزی يكی از پايه های اصلی رژيم مذهبی جمهوری اسلامی می باشد و خاتمی رهبر دو چهره اين رژيم  می خواهد بوسيله رفرم های جزئی كه در نتيجه مبارزات زنان بدست آمده، اعتراض و مبارزات زنان را منحرف و سركوب كند. بايد عليه سفر خاتمی به كشورهای اروپايی بپاخيزيم و به جهانيان نشان دهيم كه قوانين جمهوری اسلامی با رهائی زنان تضاد دارد. رهائی زنان در ايران در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی است. اين سخنرانی بزبان تركی نيز ترجمه شده بود كه در اختيار شركت كنندگان ترك زبان قرار گرفت.

در ادامه فيلم مراسم روز جهانی زن كه سال گذشته زنان مبارز افغانی در پاكستان "كويته" برگزار كرده بودند بنمايش گذاشته شد و از طرف حضار،  جسارت و پايداری اين زنان رزمنده تحسين شد كه عليرغم وجود اختناق و سركوب دولت فاشيستی همچنان روز جهانی زن را در اعتراض به مردسالاری جهانی و طالبان و دار و دسته اش همراه با صدها زن ديگر جشن گرفتند. بعد از آن شعری از طرف يكی از رفقای زنان قرائت شد. برنامه با هنرنمائی آفاق ادامه يافت. او با صدای دلنشين خود و با خواندن ترانه های فارسی و كردی به اين مراسم گرمی بخشيد و تا پاسی از شب همه به رقص و پايكوبی پرداختند.

از جانب حزب كمونيست ايران، حزب كمونيست تركيه  م ـ ل «مركزيت مائوئيستي»، كميته دفاع از جنبش، اتحاديه زنان جوان كرد "تركيه" به اين مراسم پيام داده شد.

فرانكفورت

روز دوشنبه 8 مارس 99 آكسيونی از طرف سازمان ماركسيست ـ لنينيستهای آلمان، سازمان زنان "كوراج"، سازمان كارگران سوسياليست تركيه، جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران در مركز شهر فرانكفورت برگزار شد. اين آكسيون از ساعت 4 بعدازظهر با سخنرانی سازمان زنان چپ و سوسياليست شروع شد. سپس پيام «جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران» و« كميته هشت مارس» بمناسبت هشت مارس و اعتراض به سفر خاتمی به زبان آلمانی قرائت شد. در اين فراخوان ضمن اشاره به زن ستيزی جمهوری اسلامی تاكيد شد كه در چنين شرايطی دعوت كشورهای اروپايی از خاتمی فقط حمايت اين كشورها از اين جلادان و زن ستيزی آنان را نشان ميدهد و هم چنين هشت مارس امسال برای جنبش زنان فرصتی است تا در صف اول مبارزه عليه سفر خاتمی به اروپا قرار گيرند.در ادامه برنامه چندين سرود انقلابی از طرف سازمان زنان چپ و سوسياليست خوانده شد. مراسم از طرف تعدادی از مردم كه در مركز شهر قرار داشتند مورد استقبال قرار گرفت. در اين مراسم فعالين جمعيت مبارزه برای آزادی زنان با برپايی چادر و ميز كتاب و پخش اعلاميه های مختلف و فراخوان مشترك بزبان آلمانی در ميان مردم شهر، برنامه را به پايان رساندند.

هانوفر

در روز هشت مارس، از طرف«جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران» و «كميته هشت مارس» نمايندگانی در كنفرانس خشونت عليه زنان كه در شهر هانوفر برگزار شد، شركت كردند. اين كنفرانس به دعوت وزير زنان، كار و امور اجتماعی در استان نيدرزاكسن و كميسيون زنان در سنديكاهای اين استان برگزار شد. در اين كنفرانس سخنرانی هايی تحت عناوين زير: وضعيت حقوق زنان خارجی و پناهجو، خشونت در محل كار و مدرسه، جنگ و مصائب آن در دهه 90 و تجارت زنان و ساختار برخورد به اين پديده ارائه شد.

نماينده «كميته هشت مارس» به وضعيت زنان در ايران، افغانستان و كردستان پرداخت و به شرايط بسيار حساس جنبش سياسی زنان ايران و همچنين افغانستان و پيوندش با مبارزه زنان در عرصه بين المللی و حوادث اخير در اين كشورها اشاره كرد. گزارش اين كنفرانس از راديوی فارسی زبان اين شهر پخش شد.

انگلستان ـ لندن

روز پنجم مارس حدود 120 نفر گرد آمدند تا روز جهانی زن را جشن بگيرند. برای تدارك اين جلسه فعالين «كميته هشت مارس» و «جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران» طی چند هفته در جلسات عمومی انجمن ها و گروههای مختلف و تظاهراتها و .. حضور يافتند و به تبليغ فراخوان امسال هشت مارس «مبارزه عليه سفر خاتمي، مبارزه با زن ستيزی جمهوری اسلامی است» و دعوت به مراسم هشت مارس پرداختند. علاوه بر پخش تعدادی بيش از هزار فراخوان، پوستر اين مراسم در اكثر نقاط لندن بچشم می خورد.

در اين مراسم ضمن خوش آمد گويی به حضار و با ياد جانباختگان مبارزات اخير كردستان بخصوص زنان سخنرانی مركزی كارزار ايراد گرديد. در قسمت ديگری از برنامه ناهيد نعيمی سرودی را بمناسبت هشت مارس با صدايی دلنشنين اجرا نمود. سپس سيروس ملكوتی ضمن تائيد نكات سخنرانی با نواختن موسيقی شور و گرمی زيادی به مراسم بخشيد. در ادامه تئاتری بنام صبر توسط زيبا كرباسی و ناهيد نعيمی اجرا شد. در اين برنامه زيبا كرباسی به شعرخوانی نيز پرداخت. در انتهای برنامه فريال به خواندن ترانه های دلنشين كردی و فارسی پرداخت.

لندن

 روز هشت مارس در اعتراض به سفر خاتمی به ايتاليا و عليه زن ستيزی جمهوری اسلامی از طرف جمعيت مبارزه با آزادی زنان ايران و كميته هشت مارس تظاهرات ايستاده ای در يكی از پرازدحام ترين نقاط شهر لندن برگزار شد.

لندن

 روز سيزده مارس نيز از طرف «جمعيت مبارزه برای آزادی زنان ايران» و «كميته هشت مارس» و «كميته زنان كانون ايرانيان لندن» تظاهرات ايستاده ای در همبستگی روز جهانی زن، مبارزه عليه زن ستيزی جمهوری اسلامی و اعتراض به سفر خاتمی مقابل بانك ملی با حضور 70 نفر برگزار شد.

سوئيس ـ زوريخ

روز 6 مارس در شهر زوريخ برنامه مشتركی از طرف «كميته هشت مارس» و «شورای دمكراتيك ايرانيان در سوئيس» برگزار شد.اين جلسه با شركت بيش از هفتاد نفر از زنان و مردان ايرانی مقيم شهرهای مختلف ساعت هفت و نيم بعدازظهر برگزار شد. بعد از اعلام برنامه پيام مشتركی خوانده شد. سپس فيلم سال صفر "تظاهرات سال 57 زنان در ايران" نمايش داده شد. علاوه بر استقبال بسيار از اين فيلم زمينه مباحث بسياری بوجود آمد. در ادامه شاعر مبارز بتول عزيزپور سخنرانی كرد. پس از اتمام سخنرانی نوبت به سوال و جواب رسيد. سئوالات عمدتا حول و حوش تحولات اخير كه در ايران صورت گرفته، برخورد مردم، اسلام و ستم به زنان و سياستهای فريبكارانه بعنوان سوپاپ اطمينان برای رژيم بود.

در پايان فيلم مراسم هشت مارس زنان افغانستانی در پاكستان "كويته" نمايش داده شد. در طی برنامه توسط هنرمندی سنتور نواخته شد.

ايتاليا ـ رم

در روز نه مارس، مصادف با سفر خاتمی به ايتاليا، فعالين «كميته هشت مارس» اعلاميه «با سركوب زنان در ايران به مقابله برخيزيد! به سفر خاتمی اعتراض كنيد!» بزبان فارسی و ايتاليائی را بطور گسترده ای پخش نمودند. خبر فعاليتهای «كميته هشت مارس» در تظاهرات ايرانيان در رم در شبكه تلويزيونی ARTE منعكس شد.

فرانسه ـ پاريس

بمناسبت سفر خاتمی به اروپا و مشخصا ايتاليا فراخوان مشترك  و اعلاميه «با سركوب زنان در ايران به مقابله برخيزيد! به سفر خاتمی اعتراض كنيد!» بزبان فرانسه و فارسی بطور گسترده ای در ميان ايرانيان و كارگران فرانسوی پخش شد. از طرف «كميته هشت مارس» پيامی به مراسم روز زن كه در چهاردهم مارس در پاريس توسط جمعی از زنان ايرانی برگزار شد، فرستاده شد. در اين پيام تاكيد شد با توجه به اينكه در آينده نزديك پاريس شاهد سفر خاتمی خواهد بود، زنان مبارز بايد نقش فعالی در اعتراض به اين سفر بر عهده بگيرند.

با سركوب زنان در ايران به مقابله برخيزيد! به سفر خاتمی اعتراض كنيد!

این نوشته به زبان فرانسه در طی سفر خاتمی به پاریس 5000 نخسه توزیع شد.

خاتمی رئيس جمهور، رژيم اسلامی ايران از سوی سران دولتهای ايتاليا، فرانسه و آلمان دعوت شده كه بطور رسمی از اين كشورها بازديد كند. هدف حكومتهای اروپائی اين است كه رژيم جمهوری اسلامی ايران را در حال اصلاح و قابل قبول جا بزنند. ما تمامی مردم اين كشورها را بطور عاجل فرامی خوانيم كه در كنار مردم ايران بايستند و اين سياست فريبكارانه را رد كنند. جمهوری اسلامی ايران يك رژيم فاشيستی، ضد مردمی، زن ستيز و بيرحم است كه مردم سراسر جهان بايد با آن مخالفت جويند.

حكومتهای اروپائی خاتمی را بدين خاطر دعوت كردند كه در حمايت از جمهوری اسلامی منافعی سرشار دارند. جمهوری اسلامی از زمان تاسيس اش سخاوتمندانه به سرمايه داران امپرياليست غرب اجازه داده كه هرسال ميلياردها دلار از طريق عمليات مستقيم و غير مستقيم خود در ايران سود به جيب بزنند. حال خاتمی بعنوان رئيس يك كشور نفتی ثروتمند كه مردمش تا خرخره در فقر فرورفته اند به اروپا می آيد تا به آخرين قطره های نفت نيز چوب حراج بزند و آنرا به شركتهای نفتی اروپائی عرضه كند تا در مقابل پشتيبانی سياسی دولتهای اروپا از رژيم فاشيستی حاكم بر ايران را جلب كند. او بدين خاطر به اروپا می آيد كه قول استثمار شنيع نيروی كار ارزان زحمتكشان ايران را به سرمايه داران اروپائی بدهد. بعلاوه او قصد خريد هم دارد: خريد اسلحه، خريد پيشرفته ترين ابزار تفتيش و كنترل اهالی تا اينكه بتوانند مردم ايران را هر چه موثر تر سركوب كنند. اين دايناسورهای اسلامی در آميزش شيوه های قرون وسطائی سركوب سياسی توده ها با پيشرفته ترين شيوه هائی كه برای اينكار در كشورهای سرمايه داری مورد استفاده قرار می گيرد بسيار مهارت دارند.

سفر خاتمی بايد مورد مخالفت قرار گيرد زيرا او در راس رژيمی است كه پليد ترين جنايات را عليه مردمش مرتكب شده است. بيست سال پيش مردم ايران برای كسب حقوق خود و آزادی و استقالال بپا خواستند و رژيم فاشسيت و سركوبگر شاه را سرنگون كردند. بدنبال اين كار همه اقشا رو طبقات مردمی برای مبارزه بر سر حقوق پايه ای و اقتصادی و سياسی و اجتماعی خويش و خلاص شدن از شر تبعيض و بيعدالتی و فقر به سازماندهی خويش پرداختند. شمار زيادی از شوراهای كارگری در كارخانه ها، انجنهای و شوراهای دهقانی در روستاها، تشكلات زنان، انجمنهای نويسندگان و اتحدايه های دانشجوئي، شوراهای بيمارستانها و مدارسو غيره از هر گوشه سر برآورد. ملل ستمديده نظير كردها و تركمنها بپاخاستند و در راه كسب حقوق برابر و آزادی خويش آگاهی و مبارزات خويش را توسعه دادند. اما ثمرات مبارزات مردم عليه رژيم شاه توسط خمينی و دار و دسته اش ربوده شد. اين باند تفتيش عقايد قرون وسطائی خود را حامی مردم و رزمنده آزادی جازدند. و با رضايت قدرتهای غربی بر گرده مردم سوار شدند تا بقدرت برسند. حكام جديد اسلامی در ايران فورا پليس مخفی منفور شاه و ارتش را بازسازی كرده و بجان مردمی انداختند كه برای بدست گرفتن سرنوشت خويش بپاخاسته بودند. بدين ترتيب بيست سال سركوب سيستماتيك و بيرحمانه و زير پا نهادن پايه ای ترين حقوق مردم ما، فقر و شكنجه و اتعدام زندانيان سياسی، و مردسالاری  تداوم يافت. سابقه جمهوری اسلامی ايران در مورد مسئله زنان هنوز حتی يكماه از بقدرت رسيدن خمينی نرسيده بود كه او استبداد تئوكراتيك خود را با حمله به موقعيت زنان اعلام داشت. خمينی فرمان داد كه زنان بايد بزور حجاب سر كنند. سپس اعمال تفتيش عقايد و اخلاقيات قرون وسطائی بر سراسر جامعه فرارسيد. بكاربست احكام و ارزشهای مذهبی در زندگی خصوصی در قاونون اساسی نوشته شد. جمهوری اسلامی ايران زنجيرهای نقش سنتی زن و اخلاقيات سنتی در مورد زن را بر گردن زنان محكم كرد و سلطه مرد بر زن را عمق و گسترش بخشيد. اينكار از طرق بشدت خشن و قهری در مورد زنان صورت گرفت. موسسات مذهبی و دولت، نقش تبعی زن را ديكته می كنند. نهادهای سياسي، قوانين و بارسنگين ايدئولوژی ارتجاعی دست بدست هم داده و همچون نيروی جابرانه ای عليه زنان عمل می كنند. اما زنان هرگز از مقاومت در مقابل اين اجبارات دست نكشيده اند.

پشت اين كنترل و تضمين زندگی و عملكرد زنان، منافع سياسی گسترده ای نهفته است. جنگ ايدئولوژيك و سياسی عليه زنان ثابت كرده كه برای به بند كشيدن كل جامعه از طرف جمهوری اسلامی ايران مفيد است. زنان از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در شرايط نيمه بردگی نگه داشته شدند. بر طبق قوانين مدون زن حتی حق ندارد بدون همراهی مرد از شهری به شهر ديگر برود. حق ندارد بدون اجازه رسمی شوهر به كشور ديگری سفر كند؛ شوهر می تواند با تصميم يكجانبه زن را در عرض چند دقيقه طلاق دهد؛ شوهر می تواند با چهار زن رسمی و تعداد بيشماری صيغه اسلامی بگيرد؛ زن اگر طلاق بگيرد از حق نگهداری فرزند محروم می شود؛ زن را می توان در سن 9 سالگی با رضايت پدر به خانه شوهر فرستاد. قوانين مدون جمهوری اسلامی ايران می گويد كه اگر دختری قبل از سن 9 سالگی شوهر داده شد، شوهرش اجازه تجاوز به وی را ندارد اما مجاز است كه او را با انگشتنانش معيوب كند. اگر زنی وارد يك رابطه جنسی دواطلبانه با مرد مورد انتخاب خود شد، بر طبق احكام قانونی می تواند محكوم به سنگسار شود، يا بستگان مرد وی می توانند برای حفظ شرف او را بقتل برسانند. اين قانونی است كه آقای خاتمی نگهبان آن است. و لاف به اجرا گذاشتنش را می زند.مقامات جمهوری اسلامی برای دربند نگه داشتن زنان، نيروهای رنگارنگ حافظ قانون ويژه ای را برای نظارت بر رفتار اجتماعی زنان تشكيل دادند: پليس جنسی، پليس مربوط به پوشش و غيره. از آنجا كه چنين اقداماتی كافی نبود، آنها كارزارهای سيستماتيك تربيت ايدئولوژيك را برای آگاه كردن مردان جامعه در مورد چگونگی نظارت و حفاظت از اخلاق زنان به پيش بردند. راديو تلويزيون، مساجد و نماز جمعه در هر شهر وروستا ديدگاههای ارتجاعي، فئودالی و قرون وسطائی در مورد مسئله زن را اشاعه می دهند و احساسات زن ستزانه را در بين مردان تشويق می كنند. زن ستيزی و ايدئولوژی مردسالارانه مورد تقدير و تحسين قرار می گيرد. اعمال خشونت توسط مرد بر زن تشويق می شود. زنان توسط بستگان مرد خود اعم از پدر، شوهر و يا برادر كتك می خوردن و كشته می شوند. همان مردانی كه ايدئولوژی رسمی آنها را به پاسداری از اخلاق زن و حفظ شرافت خانواده در برابر زنان بی بند و بار فراخوانده است. اين نوع تفكر مردسالارانه برای حاكميست جمهوری اسلامی نقشی كليدی بازی كرده است. در عين حال كه رژيم زن و مرد را مورد ستم و سركوب قرار می دهد، اما با ارائه سلطه مردانه بر زنان، به مردان امتيازی می دهد. بدين ترتيب زنان بطور همه جانبه و سيستماتيك منكوب و تحقير شده، به پائين رانده می شوند و خرد می شوند. اين سيستم همه جانبه ستم بتددريج صدها هزار زن را هر روز زير شكنجه می كشد.

تحت جمهوری اسلامی، زنان از بدترين خدمات عمومی برخوردارند. از طريق جداسازی مراكز درمانی، زنان از درمان مناسب محروم شده اند. زنان فقط حق دارند كه توسط پزشكان و پرستاران زن مورد معاينه و معالجه قرار گيرند. تحت رژيم جمهوری اسلامی ايران، بيسوادی در ميان زنان افزايش يافته است. زندان و زندانيان سياسی زن يكی از دهشتناك ترين جنايات جمهوری اسلامی ايران، دهسال پيش زماني كه هزاران زندانی سياسی طی چند هفته اعدام شدند، اتفاق افتاد. بسياری از آنان زندانيانی بودند كه سالها پيش محاكمه و به حبس محكوم شده بودند. اما همه آنها به دستور خمينی مجداد محاكمه شدند. محاكمات چند ثانيه بيشتر بطول نمی انجاميد. و شامل دو سئوال بود. قضات مسلمان دستگاه تفتيش عقايد اين دو سئوال را در برابر زندانيان سياسی گذاشتند: آيا به اسلام اعتقاد داری؟ آيا اعتقادات خود را محكوم می كنی؟ پاسخ منفی به ايندو سئوال به معنای اعدام فوری هزاران زندانی سياسی بود. بسياری از اين زندانيان زنانی بودند كه همچنان در برابر رژيم اسلامی استوار ايستاده بودند. ميراث ايستادگی آنان عليه اين رژيم جنايتكار برای جنبش در حال ظهور زنان در ايران بسيار ارزشمند است. اين زنان و بسياری ديگر كه از سياهچالهای جمهوری اسلامی نجات يافتند، كسانی بودند كه عليه نقش سنتی زن، عليه بی عدالتی، عليه ايده های كهنه و پوسيده قيام كرده بودند. آنها جرئت پيوستن به مبارزه سياسی عليه رژيم زن ستيز جمهوری اسلامی را بخود داده بودند. آنها عليه ستم و استبداد رژيم در كارخانه ها، دانشگاها و مدارس، عرصه های فرهنگی، در كردستان و سرانجام در اسارت جنگيده بودند. در زندان نيز بر آنان ستم مضاعف روا شده بود. بازجويان و شكنجه گران برای تحقير و خرد كردن روحيه زنان شكنجه های ويژه ای را بر آنان اعمال می كردند: تجاوز جنسی، محروم كردن آنها از وسايل بهداشتی در دوران عادت ماهانه، تيغ كشيدن بر سينه ای آنها، نمونه هائی از اين شكنجه ها بود. بر مبنای شريعت اسلامي، دختران باكره نبايد اعدام شوند به همين خاطر دختران جوان دبيرستانی قبل از ادعام توسط شكنجه گران مورد تجاوز قرار گرفتند. تمامی اين جنايات بروشنی توسط برخی زنان كه از سياهچالهای جمهور ياسلامی ايران نجلات يافته و خود را به خارج از كشور رساندند مستند شده است. يكی از اين اسناد دفترهای خاطرات زندان است. آقای خاتمی در زمانيكه اين جنايات دهشتناك انجام می شد يكی از وزرا اين رژيم بود: وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی!

خاتمی كيست؟ برخلاف آنچه رسانه های اروپائی تصوير می كنند، خاتمی يك از آنهاست. نه فقط بدان خاطر كه او يك ملاست و عمامه دارد بلكه بخاطر سابقه طولانی خدمت وفادارنه اش به جمهوری اسلامی در سراسر دورانی كه عليه خلق جنايت كرده است. او طي20سال گذشته به مدت 10 سال وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و اين مقامی بسيار حساس در جمهوری اسلامی است. شغل و تخصص وزير فرهنگ و ارشاد كنترل افكار است. او مسئول اشاعه افكار و فرهنگ ارتجاعی، فئودالی، مذهبی، خرافی، ضد علمی، مردسالارانه شوونيستی و زن ستيز بود. او مسئول شستشوی مغزی جوانان در روزهای اوج جنگ ايران و عراق بود تا آنان را قانع كند به خواست خود بكشندو برای منافع حكام اسلامی كشته شوند. در سراسر دورانی كه هزاران زندانی سياسی شكنجه و اعدام می شدند خاتمی در روزنامه ها مقالات ارتجاعی هيستريك می نوشت تا جنايات قضات تفتيش عقايد و شكنجه گران را منطقی جلوه دهد. خاتمی چنين شخصی است. و به همين خاطر بود كه اجازه يافت نامزد رياست جمهوری شود. سياست انتخاباتی وی آميخته ای از فريبكاری و وعده های دروغين بود كه با هدف فرونشاندن خشم توده ها طراحی شده بود. كل جامعه ايران از دورن می جوشد. توده ها در حال و هوای طغيان بسر می برند. حكام اسلامی نياز دارند كه برای خود وقت بخرند نقش خاتمی اين است كه بعنوان يك سپر محافظ و سوپاپ اطمينان عمل كند.

اما سرنوشت جمهوری اسلامی نيز مانند تمامی رژيمهای ارتجاعی است: ديگر خيلی دير شده است! او با ساير جناحهای رژيم اختلافاتی دارد اما از نظر بنيادين او با آنها متحد است. وحدت آنها بر سر حفاظت جمهوری اسلامی ايران در برابر خشم توده هائی است منتظر فرصتی هستند تا اين رژيم سركوبگر فاسد را از هم بدرند. اين حال و هوای آشكارا حاكم بر ايران امروز است. تمامی آن توده هائی كه كمك كردند تا اين دايناسورها بقدرت برسند، اينكه بشدت احساس ميكنند كه به آنها خيانت شده است و سرشان كلاه رفته است. بگذاريد نگاهی به همراهان آقای خاتمی بيندازيم: همه آنها برای يك دهه در نيروهای امنتی و نظامی خدمت كردند يعنی همگی آنها از بازجويان و شكنجه گران سابق و كمسانی هستند كه فعالانه در سركوب كارگران و زنان و دانشجويان و جنبش كردستان و هنرمندان و غيره شركت جستند. باصطلاح فمينيستهای اسلامی در غرب پيرامون فمينيستهای اسلامی كه به جناح آقای خاتمی تعلق دارند تبليغات زيادی شده است. رژيم اين زنان را پيش انداخته تا خشم توده های زن را فرونشاند و انرژی آنان را به كانال حمايت اين جناح در مقابل جناح ديگر رژيم در جريان انتخاباتها منحرف كند. اين زنان چه كسانی هستند؟ سرشناس تريسن آنان زنان طبقه حاكمه اند كه اينك در محافل حاكم اجازه صحبت يافته اند. اينطور گفته يم شود كه آنها طرفدار امروزی كردن و تفسير جديد قرآن هستند. نظر ما چيست؟ بنظر ما اسلام همانند تمامی مذاهب ديگر در زمينه كليه امور اجتماعی بويژه درباره مسئله زن ارتجاعی عمل می كند و اصلاح ناپذير است. يكی از مبارزات مهم مردم ما بويژه زنان بر سر جدائی دين از حكومت است. جمهوری اسلامی ايران، با وسواس بسيار قرآن و ساير منابع مذهب شيعه را به زندگی سياسی و اجتماعی ترجمه كرده است. اين زنان فمينيست اسلامی و خاتمی می خواهند ترجمه ديگری از اسلام به زندگی سياسی و اجتماعی ارائه دهند. اما هر ترجمه ای از مذهب به زندگی زنان معنائی جز در زنجير نگاهداشتن آنان ندارد. بنابر اين نبرد زنان برای كسب رهائی خويش، روانه كردن كليه اين قرادادهای اجتماعی قرون وسطائی و ارتجاعی به زباله دان تاريخ را نيز هدف قرار می دهد. زنان طبقه حاكمه كه اينك بظاهر بنفع آزادی زنان صحبت می كنند، در واقع خواهان ارتقاء موقعيت خود درون جمهوری اسلامی ايران هستند. اينان همسران و دختران مقامات عالی رتبه و كارگزاران جمهوری اسلامی اند. اينان در ابتدا برای تحت نظر گرفتن و انجام حملات ايدئولوژيك عليه زنان بی عفت وارد زندگی سياسی شدند. از اينان برای تحميل نقش سنتی زنان و اشاعه اخلاقيات سنتی استفاده شد. از اينان بعنوان بازجو و شكنجه گر عليه زندانسان سياسی استفاده شد. اينان را بخوبی می توان با رسته های زنان نازيست مقايسه كرد كه برای راندن زنان به جايگاه خويش يعنی بچه داري، آشپزی و كليسا رفتن بسيج شده بودند. نازيها زمانی كه اين رسته ها وظيفه فاشستی خويش را عليه توده های زن به پيش بردند كوشيدند اين نيرو را به خانه بازگردانند. تقريبا همين سناريو در مورد زنان طبقات حاكم در ايران نيز تكرار شده است. اين زنان نيز در مقابل شغل كثيفی كه به پيش برند چيزی طلب می كنند. آنان می خواهند به مقامات بالا دست يابند و بتوانند فتوای مذهبی صادر كنند. اما برای توده زنان در ايران هيچ فرقی نمی كند كه قوانين مدنی و مذهبی زن ستيز و ضد مردمی و ارتحجاعی را يك مرد صادر كند يا يك زن. رهائی زنان در ایران به سرنگونگی اين قوانين و اعمال كنندگانش گره خورده است. زنان طبقه حاكمه می خواهند كه مقام خود را در اين نظام زن ستز ارتقاء دهند. اما ما می خواهيم كه كل اين نظام ريشه كن شود. حضور زن در مجلس اسلامی كه می توانند با مردان حرف بزنند را بهيچوجه نمی توان اقدامی برای پيشرفت زنان ايرانی بحساب آورد! اينكه رسانه ای غرب می كوشند چنين مسائلی را بعنوان پيشرفت زنان ايرانی تصوير كنند يك توهين تكان دهنده به زنان ايران و سراسر جهان است. اين يك فريبكاری خشم برانگيز است و ما به آن اعتراض داريم.

كارنامه خاتمی بعنوان رئيس جمهور، كمی بعد از انتخاب خاتمی بعنوان رئيس جمهور بسياری از مردم بخوبی فهميدند كه او سرشان را شيره ماليده است. بسياری از مردم به وی رای دادند تا خشم خويش از رژيم را نشان دهند. بسيرای نيز به وی توهم داشتند و او را مبشر تغيير می دانستند. اينك كه هاله تقدسی كه به گرد وی كشيده شده بود بر طرف شده، ستاد تبليغات وی اين داستان كهنه و مسخره را راه انداخته كه خاتمی خواهان تغيير است اما آنها به وی اجازه اينكار را نمی دهند.تحت رياست جمهوری خاتمي، همچنان هزاران زندانی سياسی در زندانهای جمهوری اسلامی بسر می برند، مورد شكنجه قرار می گيرند و خانواده هائی كه به اين شرايط اعتراض دارند نيز مورد تعقيب و آزار واقع می شوند. بسياری از زندانيان سياسی سابق كه دوران حبس شان را گذرانده و آزاد شده بودند، مفقود الاثر شدند. جوخه های مرگ رونشفكران مخالف جمهوری اسلامی را ربوده و به قتل رساندند. كارگرانی كه دست به اعتصاب زده اند مورد سركوب قرار گرفته و نمايندگانشان دستگير و اعدام شدند. مردم در شهرهای كردستان تحت ترور دولتی دائمی بسر می برند. زنان بخاطر زنا سنگسار می شوند. قوانين همچنان زنان را از حقوق پايه ای شان بعنوان يك انسان محروم می كنند. تحت رياست جمهوری خاتمی، مجلس قوانينی ارتجاعی بيشتری را عليه  زنان تصويب كرده است. بر مبنای اين قوانين زنان از دسترسی به امكانات و مراتكز درمانی برابر با مردان محروم شده اند و فقط حق مراجعه به پزشكان و پرستاران زن را دارند. در مورد مطبوعات نيز سانسور بيشتری كه به مسئله زنان مربوط می شود اعمال گشته است. مطبوعاتی كه به طريقه ای غير اسلامی مسئله رهائی زن را به ميان آورند يا تصاوير غير اسلامی از زنان چاپ كنند، تعطيل خواهند شد. خلاصه آنكه، آقای خاتمی ربطی به تغيير در سيستم ندارد. او آمده است تا برخورد مصاف جويانه مردم در برابر جمهوری اسلامی ايران را تغيير دهد.

کمیته زنان 8 مارس-  آوریل 1999