حمله به تظاهرات زنان در 8 مارس در قاهره، بادنمای هوائی بود

گزيده ای از مقاله سرويس خبری جهانی برای فتح 28 مارس 2011

مصر: روندهای آزار دهنده  در  بالا  و تضاد در پائين

سنت، مذهب و زنان

ترجمه ليلا پرنيان

حمله به تظاهرات زنان در 8 مارس در قاهره، نشان از وزيدن هوای بدی داشت. اين باد سردی بود که نشان از هم گرايی دولت، اخوان المسلمين و ساير نيروهای اسلامی دارد که در برابر تغييرات پايه ای اجتماعی قرار گرفته اند. و اين چيزی است که در آن می توان قدرت سنت و عقب ماندگی در برابر اشتياق مردم برای رهايی را مشاهده كرد.

فراخوان " تظاهرات يك ميليون زن" در روز جهانی زنان، نقطه رجوع به آخرين تظاهراتی است که قبل از بيرون کردن مبارک که نتوانست به اهدافش برسد، فرا خوانده شد بود. بنابرگزارشات جمعيت چند صد و در نهايت هزار نفری در ميدان تحريرجمع شدند. ولی اين جمع شدن از دو زاويه اهميت بسيار زيادی  دارد:

اول اينکه، آنان خواست برابری زنان را طرح کردند که با شرارت و سبعيت مورد حمله قرار گرفتند. دوم اينکه، زنان زيادی از اقشار مختلف، نه فقط جوانان بلکه زنانی با حجاب وبی حجاب گرد آمده بودند، برخی از مردان نيز با آنان همراه شدند. اينان نيروهای شجاعی هستند با پايه ای وسيع که مصمم اند امر مبارزه را به پيش برند.

اما اين تظاهرات بوسيله شمار زيادی از مردان محاصره شد که شعار می دادند:  جای زن در خانه است. مشاجره و سر و صدا مدت زيادی به طول انجاميد.

برخی از مردان به اين اشاره می کردند که اين تظاهرات که به احترام شهدای جنبش ضد مبارک و با خواست برابری برای زنان برگزار شده است، توهين به مردان است. آنان از اينکه زنان امکان رئيس جمهور شدن داشته باشند، عصبانی بودند. در مقابل بحث آنان اين بود که زنان نبايد به سياست کاری داشته باشند. زنان در برابر فحاشی های لفظی و فيزيکی و خطری که آنان را تهديد می کرد، ايستادگی کردند. بسياريشان با قدرت با اتهام زنندگان به بحث و جدل پرداختند. گروهی از مردان و زنان تلاش کردند که زنانی که بوسيله اين مردان دستگير شده بودند را آزاد کنند. نيروهای امنينی ارتش حاضر در ميدان هيچ دخالتی نکردند، به غير از اينکه در زمانی که به زور اوباشان تظاهرات به پايان رسيد، آنان اقدام  به تيراندازی هوائی کردند.

زنان شرکت کننده در اين تظاهرات عملکرد مردان مخالف خود را به جمعيت اوباش هوادار مبارک که به طور وحشيانه به تظاهرات های ضد مبارک حمله ور شدند، تشبيه کردند.

اما اين مسئله پيچيده تر از اين چيزهاست، چرا که حداقل برخی از مردانی كه در كليپ های ويدئويی نشان داده شده اند اسلامگرايانی هستند كه بالاخره به جنبش ضد مبارك پيوستند. حمله کنندگان به زنان، اسلام گرايانی بودند که در اين اواخردر جنبش ضد مبارک شركت می كردند. با توجه به مصاحبه ها و نظر شركت كننده ها دليل كمی وجود دارد كه تصور كنيم جمع و جور كردن گروهی از همان مردانی كه معمولا در خيابانهای قاهره زنان را مورد اذيت و آزار و حتی مورد سوء استفاده قرارمی دهند سخت باشد. ( بر اساس يک نظر سنجی گسترده و دقيق که در سال 2008 توسط مرکز حقوق زنان در مصر انجام گرفته ، 4 زن از 5 زن مورد آزار و اذيت قرار می گيرند و 2 نفر از 3  مرد اين مسئله را بر عهده گرفته اند که زنان را مورد اذيت و آزار قرار می دهند."(

روز بعد از تظاهرات زنان، ارتش در ميدان تحرير دخالت کرد، آخرين بقايای تظاهرات را بر چيد و چادر تبليغاتی اين تظاهرات را متلاشی کرد. اين کمپ مبارزاتی به مراتب کوچکتر از کمپ مبارزاتی بود که به بيرون کردن مبارک انجاميد، اما اين کمپ سمبل و محوری است برای کسانی که احساس می کنند که بيرون کردن مبارک کافی نيست و تغييرات زيادی هنوز نياز است.

در اين تظاهرات بيش از 190 نفربازداشت شدند. ارتش زنان را مورد شريرترين آزار قرار داد. بنابر گزارش عفو بين الملل که بر پايه مصاحبه با زنان شرکت کننده در تظاهرات انجام شده است، حداقل 18 نفر از اين زنان در بازداشتگاههای نظامی قاهره نگه داری شدند. آنها را دستبند زدند، مورد ضرب و شتم با چوب و شلنگ قرار دادند و هم چنين آنها را در معرض شوک الکتريکی در ناحيه قفسه سينه و يا پا ها قرار دادند. آنها را مجبور کردند  که کاملا برهنه شوند بعد عکس هايشان را گرفتند و آنها را تهديد کردند که ممكن است از اين عکس ها در آينده عليه شان استفاده شود.

افسران ارتش در پی آن بودند که بدانند که آيا اين زنان باکره هستند يا نه و برای همين زنان را مجبور به آزمايش باکره گی کردند. به زنان بازداشت شده گفته شد آن دسته از آنها که باکره نيستند به اتهام تن فروشی محاکمه خواهند شد.

همه زنان دردادگاه نظامی محاکمه شدند و بسياريشان به يک سال زندان تعليقی محکوم شدند. همه آنها در 13 مارس آزاد شدند.

زنان در صف مقدم جنبش ضد مبارک قرار داشتند و فضای عمومی در بين مردم دفاع از حضورشان در ميدان تحرير قاهره بود. برای هفته ها تا زمانی که مبارک سقوط کرد، زنان به غير از يک مورد که گزارشگر زن آمريکائی مورد آزارجنسی قرار گرفت، مورد اذيت و آزار چندانی قرار نگرفتند.

مجموعه گزارشات منتشر شده اذعان دارند که وضعيت زنان در کمپ های مبارزاتی در مقايسه با تحقيری که به آنها در خيابانها ميشود، به مراتب بهتربود. برای ميليونها نفر از مردم مصر، ميدان تحرير نشانگر امکان ايجاد يک جامعه ديگر را در بر داشت.

رفتار ارتش در 9 مارس مهر تاييدی بود به حملات اوباشان به تظاهرات زنان برابری خواه در روز قبل(8مارس)، بدتر از اين نشان از تصوير بزرگتری داشت از آينده ای که اينان برای مردم در نظر گرفته اند.

خواست برابری برای زنان در همه سطوح قانونی و عملی يکی از ويژگيهای عميقا ريشه دار و گسترده در اين جامعه است، که خواستی بجا و محقانه است. همانند ديگر کشورها، نيز در مصر سيستم مردسالاری و پدرسالاری بخش مهم و اساسی و بهم پيوسته از روابط ستم  و استثمار است. به بند کشيدن زنان برای طبقات حاکمه که نماينده روابط ستم و استثمارهستند و بعنوان جوجه شرکای امپرياليستها وسلطه سياسی خارجی آنها عمل می کنند ، يك ضرورت محسوب می شود.

علاوه بر اين،در کشورهای امپرياليستي(سرمايه داری انحصاري) که زنان با مبارزه اشان برابری  قانونی را کسب کرده اند، اما منطق سيستم سرمايه داری اجازه نمی دهد كه خواسته های ريشه ای  زنان برای رهائی از سلطه قدرتمند مردسالاری که همانند زنجيری از مناسبات ستمگرانه و نابرابر اعمال می شود را برآورده کند. به عبارت ديگر انگيزه – رهايی زنان-  که بسياری از زنان در 8 مارس در ميدان تحرير آنرا فرياد می زدند در اين كشورها نيز مطرح است.

2آوريل2011

Leila-parnian@hotmail.com