پیام طاهره شمس به مراسم یادبود رفیق آذر درخشان به تاریخ 8 ژوئن 2012
ای دریغا چه گلی ریخت به خاک
چه دل انگیز بهاری پژمرد
چه دلی رفت ز دست
چه چراغی افسرد
رفقا، خانواده محترم و دوستان عزیز
سخن گفتن از منش و گویش انسانی والا چون رفیق آذر درخشان را نمی توان پایان یافته انگاشت. اندیشه و گفتار وی در رگ و ریشه ما ماندگار است. پس گرمی بداریم یاد آن آزاده انقلابی، سر آمد روزگار را.
رفقا و دوستان عزیز! به یاد دیداری می افتم، دیدار دوست و رفیق از دست رفته ای که خاطره پر مهرش همواره برایم زنده است و هرگز فراموشم نمی شود.
هنگامی که از افغانستان برای آذر سخن می گفتم، با دل و جان پذیرای شنیدن آن بود. زیرا علاقه ای خاص به مردم افغانستان و به ویژه به زنان افغانستان داشت. رفیق هر چند راه را پر خطر و نا هموار می دید ولی با عزم سترگ خویش گام می نهاد.
رفیق آذر از خستگی، تلخ کامی و شکست نمی هراسید و با وجود آن همه رنج و بیماری هم چنان پای بند به آرمان بزرگ انقلابی خود بود.
او می گفت " روزی سحر از پشت دیوارهای خفاش نمایان خواهد شد"
تلاش، استواری، اصالت، تازگی و پختگی افکار وی همیشه رهنمون رفقا و دوستانش بود.
صدای رفیقمان، فریاد زنان افغانستانی بود که از فقر فریا می زنند، بانک اطفال بی سرپرستی است که با بی سرنوشتی خود دست و پنجه نرم می کنند، ناله هزاران انسان های خانه به دوش و در هر سو پراکنده است، فریاد آوره گانی است در سراسر جهان، صدای برخاسته از اعماق دل زنانی است که هزاران مشکلات را تحمل می کنند.
آری این فریاد، فریاد زن قهرمانی است که با صدای خشم توده های زحمتکش در آمیخته است و گواهی تاریخ نشان می دهد که این عزیز از دست رفته، در رمز و راز زندگی، رنج ستمکشان نهفته و برای رهایی آنها قلبش سخت می تپید.
اوضاع وخیم افغانستان و مردم ستمدیده آن به ویژه زنانی که در طلسم بنیادگرایی و در چنگال دست امپریالیستهای جهانی قرار دارند، از جمله مسولیت های آذر به شمار می رفت. نمونه های درخشان در نوشته ها و مبارزاتش آفتابی می باشد.
از دیگر خصوصیات رفیق همرزم ما این بود که وی در برابر جمهوری اسلامی و امپریالیست های جنایتکار با تمام شرایط نامساعد و دشوار سر خم نکرد، وی خود را متعهد به راهش و تزلزل ناپذیر در راه انقلاب و آزادی می دانست.
آذر درخشان، در برابر ناملایمات و تبعیضات واکشنی سرسختانه اما دلچسب و دل پذیر، در مبارزه با غول زنجیز استثمار و اسارت ن از خود نشان می داد. بی گمان باورهای رفیق آذر در راستای انقلاب و آزادیست.
و این باور تا آنجا در جسم و روانش رسوخ کرده بود که حقیقت داشت. ولی لحظه ای وسوسه را در دل ااه نداد و شتابان در راه مبارزه پیشگام تر از دیگران حرکت می کرد و تمام افکارش را سرنگونی جمهوری اسلامی ایران و آزادی زحمتشکان و زنان جهان تشکیل می داد. آذر می گفت" هرانسان انقلابی وظیفه دارد در میدان مبارزه شرکت فعال داشته باشد"
رفیق آذر اگر شتاب در راه مبارزه داشت، اما شتاب به سوی مرگ نداشت، زیرا او زندگی را دوست می داشت. او پیکارگری بود که اهمیت دقیقه ها و ثانیه ها را می دانست و در جمعی مبارزاتی که می نشست، لحن و کلامش را به گوش و جان می سپرد. جملاتش چهره هایی آشنا داشتند، یعنی برای زحمتشکان، کارگران، زنان، کارمندان، معلمان و زنان خانه دار تا زنان کارگر و تحصیل یافته، پسران و دختران جوان، به خصوص ستم اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی و ستم بر زنان را در لابلای حرفهایش تفسیر و تحلیل سیاسی می کرد و دراه انقلابی پیشنهاد و رهنمود می داد.
رفیق درخشان، زن فریاد و اعتراض بود، نسل سکوت و نسل شکست و نسل جوان را به میدان مبارزه فرا می خواند، بدان معنی که آذر جهانی می اندیشید. وی در کنار رفقای حزبی و مبارزین انقلابی در مقابل جنایتکاران و خائنین یعنی ارتجاع و امپریالیسم به پا خواسته بود.
آذر مبارزه را هدف زندگی اش قرار داده بود و خشونت خودکامگان را در برابر مردم به چالش می کشید و هیچگاه بر سر باورهایش با احدی معامله نکرد و از اعتقاد به کمونیسم و جامعه بدون طبقه لحظه ای دست بر نداشت.
این زن انقلابی، زن شجاع و پیگیر در راه مبارزه و آزادی برای رهایی همچون آفتاب می درخشید.
گرچه امروز آن آفتاب جهان تاب درمیان ما نیست و آن گوهر شبچراغ از میان ما رخت بر بسته، و آن دریچه ذوق، امید، دانش، خرد و مبارزه در دل خاک آرامیده است، ولی باورهای سخت جدی اش به مردم و انقلاب و مسلک و آئین اش، یعنی طلوع آفتاب صبح آزادی را به رفقایش به ارمغان گذاشت.
افسوس سحری در باغ آزادی دامن تیرگی شب بی پایان را گرفت و رفیق عزیزمان با خانواده، رفقا و عزیزانش وداع ابدی نمود.
با مرگ رفیق آذر درخشان، جنبش کمونیستی ایران، جنبش کمونیستی افغانستان، جنبش زنان ایران و مبارزین انقلابی زنان افغانستان یکی از یاران و کادرهایش را از دست داد.
یاد و خاطره های این عقاب بلند پرواز و این کمونیست انقلابی را گرامی داشته و ما انقلابیون افغانستانی به خصوص زنان پرچم سرخ انقلاب را برداشته و راهش را ادامه می دهیم.
این عقاب بلند پرواز آزادی
ای ستاره درخشان انقلابی
در ردیف ستارگان سرخ
به آوای سرود انقلابی می خوانمت
* - اين پيام در مراسم بزرگداشت آذر در پاريس خوانده شد.