آذر شهرزاد پرولتاریا در قرن بیستم و بیست و یکم ....
آذر ما شهرزاد پرولتاریا است...
جسم آذر را مرگ از ما ربود. دوستان او دوستی وفادار و رفقایش کسی را از دست دادند که برای انقلاب تلاش های زیادی نمود. سازمان زنان هشت مارس( ایران-افغانستان) یکی از مهمترین بنیانگذاران و فعال خستگی ناپذیری آزادی زنان و بشریت، و حزب کمونیست ایران( مارکسیست-لنینیست-مائوئیست) یکی از قاطع ترین رزمندگانش را از دست داد.
ما آذر را به عنوان دوست خویش، رفیق مان، به عنوان یک نظریه پرداز( تئوریسین) و سازمان دهنده، کسی که زندگی خود را وقف مبارزه برای رهایی بشریت نمود، از دست دادیم.
هر چند ما آذر را بطور فیزیکی از دست دادیم اما، او همچنان در میان ما همچون شهرزاد موجود است، آذر ما شهرزاد پرولتاریا است.
او علیه قدرت هیئت حاکمه، مانند شهرزاد شورش کرد، و مانند شهرزاد آماده جانفشانی و فداکاری در راه منافع زنان تحت ستم بود. او از مرگ هراسی نداشت و با افتخار با آن روبرو شد. او از طبقات حاکمه در قدرت بیمی نداشت و قاطعانه با آنها روبرو شد. آزادی زنان اولین و مهمترین اولویت او بود. مانند شهرزاد، او با ستفاده از هوش و ذکاوت خویش، هوشی که نیمی از آسمان را نمایندگی می کرد، ستم جنسی مرتبط با ستم طبقاتی و ملی به چالش کشید.
آذر ما بیش از شهرزاد است.
آذر ما شهرزاد پرولتاریاست.
آذر از شورش به انقلاب قدم نهاد، آذر یک پرولتاریای انقلابی یک کمونیست مائوئیسم است که هدف نهائیش کمونیسم و آزادی بشریت از هرگونه ستم و استثمار است.
آذر ما، شهرزاد پرولتاریا به عنوان یک محقق، غرق در تجزیه و تحلیل تاریخ جنبش و مبارزه طبقاتیِ گذشته و حال شد. او خطِ تمایزِ مشخصی بین تحول و انقلاب از یک طرف، و ارتجاع از سوی دیگر کشید، و گسست از زنجیر بردگی گذشته را به آینده کمونیسم را ارتباط داد.
آذر ما، این شهرزاد پرولتاریا، متوجه اهمیت ارتباط بین فرد و گروه، بین کار حزبی و عمل و ارتباط عمومی با توده ها شد، و بخوبی متوجه نقش پیشتاز و نقش توده ها شد؛ او نیاز مبرم ارتباط تئوری انقلابی برای رهبری جنبش انقلابی را بخوبی درک کرد و به اعمال خط و مشی توده ای بر اساس این واقعیت که توده ها سازندگان تاریخند در حزب خویش، حزب کمونیست پرولتاریای انقلابی شد. و همراه و در کنار دیگر رفقای خویش، به پژوهش های عمیق و آموزش و مطالعات برای عمل انقلابی روشن و شفاف، از یک طرف و عمل و برداشتهای کمونیستی - فمینیسمی انقلابی- بی سابقه خود را (البته نه به تنهایی و با دیگران) که بر اساس جهت گیری انقلابی و واقعاً از موضعی مستحکم علیه نظام امپریالیسمی و سیستم ارتجاعی و علیه هر گونه رویزونیسم قرار داشت، از سوی دیگر پرداخت. خدمات او به سازماندهی جنبش های توده ای در سراسر اروپا و جهان هرگز از خاطره ی ما محو نمی شود.
آذر این شهرزاد پرولتاریا، محتوای انقلابی ماتریالیسم دیالکتیک را به عنوان علم کمونیسم و نیاز به تئوری شناخت (اپيستمولوژی- اينکه انسان ها چگونه دانش کسب می کنند، ماهيت حقيقت چيست و مردم چگونه به آن دست می يابند) و ضرورت گسست در پیچگاه تاریخی و زمانیکه ایجاب میکرد، را عمیقا در ک نمود و به مرحله اجرا در آورد. و با محتوای کمونیسم انقلابی، او در حزب کمونیست ایران( مارکسیست-لنینیست-مائوئیست) به تکامل چشم انداز و کمونیستی ماتریالیسم دیالکتیک برای آزادی زنان و بشریت و به عنوان یک کلیت، بر مبنای متدلوژی علمی مستحکم، کمک کرد.
ما نیاز داریم با جهد و پیگیری او، خدمات آذر این شهرزاد پرولتاریا را به مردم مبارز و طبقات تحتانی فرودست نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان آموزش دهیم ، تا جائیکه پژواک و بانگ صدا و آموزش های فرز و تند و تیز آذر گوش مرگ را به عصیان در آورده و در قعر دره ی گوش ستمدیدیگان واستثمارشوندگان صعود نموده و بنشیند.
با درودهای سرخ به همه آذرها این نیمه ی دیگری از آسمان، در هر گوشه جهان از کره زمین، آنانکه پرچم سرخ دفاع و ادای احترام به رهایی زنان و تمام بشریت بر افراشته اند، و درود ویژه به مناسبت در گذشت و بزرگداشت آذر شهرزاد پرولتاریا.
رفیق و همدرد شما
مضوم
مائوئیست انقلابی عرب
سوم ژوئن 2012
آزار أو شهرزاد البروليتاريا فى القرن العشرين و الواحد و العشرين.
آزارنا شهرزاد البروليتاريا ...
غيّب الموت جسديّا آزار . فقد أصدقاؤها و صديقاتها صديقة وفية و فقد رفاقها و رفيقاتها رفيقة درب بذلت قصارى جهدها من أجل الثورة و فقدت منظّمة نساء 8 مارس إيران- أفغانستان واحدة من أهمّ مؤسسيها و ناشطة لا تكلّ فى سبيل تحرير النساء و الإنسانية جمعاء وفقد الحزب الشيوعي الإيراني ( الماركسي-اللينيني-الماوي ) واحدة من مناضلاته الجريئات.
فقدنا آزارنا الصديقة و الرفيقة و المنظّرة و المنظّمة التى كرّست حياتها لتكون من محرّري و محرّرات الإنسانية.
غادرتنا آزارنا جسديّا بيد أنّها ستظلّ حاضرة بيننا شأنها فى ذلك شأن شهرزاد. آزارنا شهرزادنا ، شهرزاد البروليتاريا.
تمرّدت على سلطة الطبقات الحاكمة مثل شهرزاد ، ومثل شهرزاد كانت مستعدّة لفداء النساء المضطهَدات بحياتها. لم تخش الموت بل واجهته بكلّ بسالة . لم تخش الطبقات الحاكمة بل واجهتها بكلّ جرأة و قاتلتها بتصميم. تحرير النساء كان شغلها الشاغل . و مثل شهرزاد ، إستعملت ذكاءنا ، ذكاء نصف السماء، لتحدّى الإضطهاد الجندري المتداخل مع الإضطهاد الطبقي و الإضطهاد القومي.
آزارنا شهرزاد و أكثر .
آزارنا شهرزاد البروليتاريا .
آزارنا مضت من التمرّد إلى الثورة ، آزارنا ثورية بروليتارية ، شيوعية ماوية ، غايتها الأسمى الشيوعية و تحرير الإنسانية من كافة أنواع الإضطهاد و الإستغلال.
نظرة آزارنا نظرة بروليتارية للعالم ، تدرك الجذور المادية للإستغلال و الإضطهاد و تعمل وسعها لإقتلاعها ، تفسّر العالم من أجل تغييره ثوريّا.
آزارنا ، شهرزاد البروليتاريا ، غاصت كباحثة و منظّرة فى حركة التاريخ و الصراع الطبقي ماضيا و حاضرا راسمة خطوط تمايز بين التقدّمي و الثوري من جهة و الرجعي من جهة أخرى و ناسجة خيوط السلسلة الثورية إلى الأمام مادة إيّاها إلى المستقبل الشيوعي.
آزارنا ، شهرزاد البروليتاريا ، أدركت جيدا العلاقة بين الفرد و الجماعة ، بين العمل الحزبي و العمل الجماهيري ، كما أدركت جيدا دور الطليعة و دور الجماهير ؛ فربطت بين ضرورة النظرية الثورية لقيادة الحركة الثورية و ضرورة تطبيق الخطّ الجماهيري إنطلاقا من حقيقة أنّ الشعب و الشعب وحده هومحرّك التاريخ ، وراحت ضمن حزبها البروليتاري الشيوعي الثوري ، و جنبا إلى جنب مع رفيقاتها و رفاقها ، تعمّق البحوث و الدراسات و تنير الممارسة الثورية من ناحية ، و تكرّس من ناحية ثانية عمليّا قناعاتها الشيوعية مؤسسة ( مع غيرها طبعا ) منظمة نسوية ثورية لم يسبق لها مثيل على أساس أرضية و توجهات و مواقف ثورية فعلا صلبة ضد الإمبريالية و الرجعية و التحريفية بكافة أرهاطها ، منظّمة تحركات جماهيرية عبر أوروبا و العالم لن يمحي مرور الأيّام بصماتها.
آزارنا ، شهرزادنا البروليتارية ، وقد إستوعبت الروح الثورية المادية الجدلية للشيوعية كعلم ، ما إنفكّت تنجز القطيعة الإبستمولوجية الضرورية و تذهب ضد التيّار كلّما دعت الحاجة إلى ذلك. و بهذه الروح الشيوعية الثورية ، ساهمت ضمن الحزب الشيوعي الإيراني ( الماركسي – اللينيني- الماوي) فى تطوير النظرة الشيوعية المادية الجدلية لقضية تحرير النساء و الإنسانية جمعاء و إرسائها على أسس علمية راسخة.
مساهمات آزارنا ، شهرزادنا البروليتارية ، ينبغى ان تبلغ المناضلات و المناضلين والطبقات الشعبية المعنية بها ليس فى إيران فحسب بل فى كافة أنحاء العالم كي تكون آزارنا كحبوب سنبلة تموت لتملئ الوادي سنابل.
فتحية حمراء عامة لجميع آزاراتنا ، نصف السماء ، فى كلّ أصقاع الكوكب الرافعات لراية تحرير النساء و تحرير الإنسانية جمعاء ، و تحية حمراء خاصة بهذه المناسبة لآزارنا ، شهرزاد البروليتاريا.
وأنت الرفيق متعاطف
الماوية الثورية العربية
الثالث في يونيو 2012