پيام عده ای از دختران دانشجو از ايران
"آذر درخشان"، بر قله جنبش کمونیستی و جنبش زنان برای همیشه همچون آذری می درخشد!
فقدان آذر خلایی بزرگ برای رفقا، همرزمان، خانواده اش و زنانی ست که آذر، رهایی زن را برای شان معنا کرد.
آذر را از صدایش می شناختیم. همیشه پر شور و محکم بود. بحث های آذر دنیای زنانگی مان را معنایی دیگر بخشید. حتی در روزهایی که حال مساعدی نداشت و این در صدایش مشهود بود، اما از چالش و بحث دست بر نمی داشت و این صلابت، مقاومت و خستگی ناپذیری اش درسی دیگر برایمان بود.
آذر در راه مبارزه علیه ستم بر زن از هیچ تلاش و کوششی فرو گذار نکرد. نوشتن مقالات، سخنرانی در هر جا که مبارزه ای در این مورد در جریان بود، شرکت درتظاهرات، برگزاری جلسات بحث و مناظره و کار توده ای با زنان. نتیجه تلاشها و مبارزات او تشکیل سازمان زنان 8 مارس، برپایی کارزار 5 روزه زنان علیه قوانین تبعیض آمیز و نابرابر جمهوری اسلامی در شهرهای اروپا و انتشار کتاب زنان سال صفر بود که او خود جزیی از همان زنان بود.
سازمان زنان 8 مارس از زمان تاسیسش توانست زنان بسیاری از هر طیف سیاسی و از هر ملیتی را حول خود جمع کند و نگرش و شناخت درستی از زاویه شناخت از خود و ستمی که بر آنها می رود را به آنها بدهد. آذر به عنوان یکی از مسئولین اصلی این سازمان نقش مهم و تاثیرگذاری در این زمینه داشت. رمز موفقیت او تئوریهایی بود که در این رابطه داشت که به شکل ماتریالیستی و واقعی جامعه آینده زنان را برای آنها ترسیم می کرد و از آن مهمتر نقش زنان در پدید آوردن این جامعه را به آنها نشان داد و به معنای واقعی نشان داد که جنبش زنان موتور جنبش کمونیستی است و بدون حضور زنان هیچ انقلابی رخ نخواهد داد.
آذر درخشان یک زن انقلابی، کمونیست و یک مارکسیست فمینیست یه معنای واقعی بود. فعالیت متشکل او در حزب کمونیست ایران(م-ل-م) و سازمان 8 مارس به خوبی گواه این مدعاست. او سیاسی بودن "مسئله زن" را همانطور که به خوبی تئوریش را درک کرده بود درعملش نیز به عنوان یک انقلابی نشان داد.
در کنار سالها مبارزه بدون توقفش، روحیه انقلابی اش را ازبرخورد او به بیماری اش به خوبی می توان درک کرد. او خود را متعلق به خودش نمی دانست و به همین دلیل تا روز های آخر زندگی اش و تا وقتی که می توانست دست از مبارزه بر نداشت و روحیه سرزنده اش را هیچگاه از دست نداد. روحیه و شیوه زندگی و مبارزه آذر نشان داد که برای کمونیست بودن، باید کمونیسم در تمام سلولهای زندگی و مبارزه مان جریان داشته باشد.
آذر عزیز، در کنار حسرت همیشگی دیدارت که برایمان باقی مانده و در کنار اندوه سخت نبودنت، همانگونه که تو بودی و خواستی که دیگران هم باشند، بر می خیزیم و کوله بار مبارزه را محکمتر از همیشه بر دوش میبندیم. چرا که توقف غیر ممکن است و" انسان دشواری وظیفه است".
امید که دخترانی که قلبت برایشان می تپید و فکرت و عملت لحظه ای آنها را رها نمی کرد، همه، آذرهایی شوند از جنس درخشان.
دختران دشت، دختران انتظار- دختران عصیان
* - پيام فوق در مراسم گراميداشت آذر درخشان در پاريس خوانده شد.