نگاهی به کنفرانس زنان چپ و کمونیست در شهر هامبورگ
مونا امیری
در تاریخ 29 اکتبر 2011 از جانب 6 زن از فعالین جنبش کمونیستی و جنبش زنان فراخوانی خطاب به زنان مبارز و انقلابی انتشار یافت. در بخشی از این فراخوان آمده است که :
"ما در آستانه دگرگونی های سیاسی و اجتماعی ناگزیری ایستاده ایم. بدون شک زنان نیروی اجتماعی بزرگ و تاثیر گذاری در تغییر و تحولات سیاسی آینده ایران خواهند بود. اما سوال اینجاست که به نفع چه طبقه و برنامه ای عمل خواهند کرد؟ آیا قادر خواهند بود برنامه، افقی وسمتی را در پیش بگیرند که منطبق بر رهائی کامل زنان باشد؟ آیا قادر خواهند بود تشخیص دهند که عمیق ترین منافعشان در دگرگونی انقلابی نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک در ایران است؟
این مسئله به طور تعیین کننده ای وابسته به دخالتگری زنان کمونیست انقلابی در جنبش زنان است. دخالتگری نظری و عملی آنان می تواند در جابجایی تناسب قوای موجود در جنبش زنان نقش بالائی را ایفا کند و از این طریق بر کل صحنه سیاسی و صف آرائی طبقاتی در ایران تاثیر گذارد. باید با جدیت افق و برنامه کمونیستی در مورد امررهائی زنان را شفاف کنیم و دست به تلاشی عظیم و جسورانه در فراگیر کردن آن بزنیم تا برنامه و افق کمونیستی تبدیل به قطب تاثیر گذاری در جامعه شود.
به جرات می توان گفت اگر کمونیسم واقعی تبدیل به قطب تاثیر گذاری در جنبش زنان نشود مبارزات زنان ایران برای رهائی کامل در نیمه راه مانده و حتا می توان گفت انرژی رها شده از این مبارزات دست مایه نوسازی نظام ستم و استثمار در اشکال جدید خواهد شد.
در شرایطی که توده های مردم بیزار از شکاف های طبقاتی و فقرو استثمار ، ستم دینی و جنسیتی، رواج جهل و سنت های عقب مانده، بی حقوقی و ستم گری ملی، دست به اعتراض و شورش و مبارزه می زنند، افق و برنامه انقلاب کمونیستی می تواند خشم زنان را به نیروی قدرتمندی در راه سرنگونی جمهوری اسلامی تبدیل کند. این حرکت نه فقط در ایران بلکه در کل خاورمیانه و جهان گام مهمی در جهت رهائی بشریت بوده و مسیر حرکت مبارزات رهائی بخش را روشنائی خواهد بخشید.
اما بر کسی پوشیده نیست که گرایشات گوناگونی در میان زنان کمونیست هست. در نتیجه فرآیند شفافیت بخشیدن به افق و برنامه کمونیستی در زمینه مبارزه رهائی بخش زنان، ضرورتا نیازمند دامن زدن به بحث و جدل و جوشش فکری است. برای فراگیر کردن دورنمای کمونیسم و دامن زدن به بحث در میان زنان رادیکال وانقلابی و کل جامعه، بر آنیم که کنفرانس هائی را به حول: جنبش رهایی زنان نیاز به کدام افق دارد؟ ساختار ستم بر زن در کارکرد نظام کنونی حاکم بر جهان چه جایگاهی دارد؟ مبارزه علیه آن در برنامه و افق کمونیستی چه جائی دارد؟ کدام پراتیک مشخص جهت بر هم زدن توازن قوای موجود در جنبش زنان مورد نیاز است. و ... سازماندهی کنیم.
فریده رضائی،آذر درخشان، زمان مسعودی، صدیقه محمدی، ثریا فتاحی و لیلا پرنیان ! "
این کنفرانس که در تاریخ 6 ،7 ، 8 اپریل در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد در طی دو روز اول نشست، 9 سخنران حضور داشتند و روز سوم به ارزیابی و جمع بندی از کنفرانس اختصاص داشت.سخنرانها دررابطه با تمهای ستم جنسيتي، تاثيرات مخرب گرايشات اصلاح طلب جنبش زنان که در پی ترميمم نظام زن ستيز اسلامی هستند، نقش متشکل کردن زنان در محيط های مختلف کار و زندگي، بندهايی بر پای دختران دانشجو،نقد اهداف وجايگاه کمپين يک ميليون امضا، اهداف و تاثيرآن بر دختران جوان، جنبش رهايی زنان افغانستان و تجاوزات نيروهای خارجی در سه دهۀ اخير، نقش مذهب در به بند کشيدن هر چه بيشتر زنان، بررسی گرايشات انحرافی جنبش چپ نسبت به موضوع زنان، برسی دیدگاه مردسالار در تشکلات و فعالين کارگري، نقش و جايگاه کوموله در سازماندهی زنان و ......سخن گفتند.
این کنفرانس گام مهم و جسورانه ای بود در راه اینکه یکبار دیگر جنبش کمونیستی را تبدیل کند به پیشروترین جریان اجتماعی در زمینه رهائی زنان از ستم جنسیتی .
اهمیت این کنفرانس با توجه به شرایط کنونی چند برابر می شود . زنان ستم دیده ترین قشر اجتماعی جامعه اند. در سی سال گذشته و خصوصا در سال 88 نیرو و پتانسیل زیادی در مقاومت و مبارزه علیه جمهوری اسلامی از خود نشان دادند . از اینرو این قشر اجتماعی را هم بورژوازی اصلاح طلب می خواهد برای رسیدن به قدرت استفاده کند و هم امپریالیستها تحت نام دخالت "بشردوستانه ". همانطور که در افغانستان ، عراق و سوریه کردند. وظیفه جنبش کمونیستی است که با بلند کردن پرچم رهایی زنان مانع از آن شود که نیروی زنان به راه هایی خدمت کند که ستم بر زن را در شکلهای جدید بازسازی خواهد کرد . روابط جنسیتی (فرودستی زن نسبت به مرد در ساختار جامعه ) یکی از آن عرصه هائی است که جنبش کمونیستی باید درک و تئوری های خود را تکامل دهد و در پرتو آن مشی و پراتیک خود را در ارتباط با جنبش رهایی زنان تصحیح کند . بنظر من کنفرانس در خدمت به این هدف شکل گرفت . اگر شناخت ما از پایه های عینی ستم بر زن همه جانبه تر شود و از زوایای گوناگون رابطه آن را با ستم طبقاتی دریابیم بهتر می توانیم محرکه های انقلاب اجتماعی را درک کنیم و راه دگرگون کردن آن را دریابیم . این ابتکار عمل جسورانه ای بود و به ما انرژی داد و مطمئن هستم که تداوم آن، هم جنبش کمونیستی را شکوفا خواهد کرد و هم پشتوانه محکمی برای رشد و گسترش جنبش رادیکال زنان در ایران خواهد بود. از دیگر موفقیت های این کنفرانس حضور فعال جوانان در آن بود که در پنلی در ارائه نظرات خود سهم بسزائی داشتند.
اهمیت تشکیل این کنفرانس به نظرم من در این بود که تلاش کرد از نقطه نظر جنبش کمونیستی و چپ نظرات خود را در مورد افق جنبش کمونیستی در مورد رهایی زنان پیش گذارد.در نتیجه در این کنفرانس ، گفتگو، تبادل اندیشه و جدل نظری پیرامون در محیطی صمیمی و رفیقانه پیش رفت. مسئله در این کنفرانس بر سر وحدت بین احزاب یا سازمانها نبود. کنفرانس در پی کسب یا کشف راه کارهایی می گشت تا بتواند حول اشتراکات نظری و عملی اقدامات هر چه بیشتری صورت دهد . لذا بحث های نظری خوبی صورت گرفت اما ناکافی بود هر چند برای این گردهمایی بعنوان گام ا ول امیدوار کننده بود ولی باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا بتوانیم به دیدگاههای نزدیکتری دست یابیم تا زمینه برای حضور آشکارتری در مبارزات اجتماعی فراهم شود.
یکی از مسائل مهمی که نه تنها این کنفرانس بلکه همه نشستهای تا کنونی با آن مواجه بوده اند ، کم بهائی به نظریه پردازی است.اگر ما بعنوان فعالین جنبش زنان می خواهیم در دگرگونی موقعیت زنان در جامعه نقش بگیریم باید به موضوع نظریه پردازی اهمیت ویژه ای بدهیم. زیرا نظریه پردازی بی ارتباط با پراتیک نیست و در واقع نورافکنی است روی پراتیک و کمک می کند که تیر را درست به هدف بزنیم . برای همین ما نیاز به تلاش تئوریک ، به روز کردن تحلیل از تغییرات مادی جهان و جذب نقادانه آن بخش از دانش بشری است که در خارج از چارچوبه جنبش کمونیستی بوجود آمده و برای تکامل شناخت ما از محرک های انقلاب اجتماعی و راه تحقق آن ضروریند. ولی متأسفانه خیلی ها به این موضوع مهم کم بها می دهند ،برای ما که تجربه ائی پشت سر داریم خیلی مهم است که بدانیم داشتن نظریه روشن قوه محرکه مهمی است که به ما نشان می دهد که در راه سخت و دشوار چگونه برخورد کنیم و بخاطر این هدف روشن است که نظرات مهم به جدل می پردازند.
یکی دیگر از اشکالاتی که کنفرانس با آن مواجه بود داشتن سخنران زیاد و اختصاص زمان کوتاه به آنها بود. 9 نفر در این کنفرانس سخنرانی کردند و تلاش شده بود که به همه آنها وقت مساوی داده شود ، که اگرچه ظاهر خوبی داشت، اما از آنجائی که در بین سخنرانها کسانی بودند که در مورد تم سخنرانی اشان پژوهش زیادی کرده بودند نتوانستند محصول کار پژوهشی شان را بخوبی ارائه دهند . پس برگزار کنندگان می توانستند بجای برخورد تساوی گرایانه ، به این سخنرانها زمان بیشتری اختصاص می دادند که کمک بکند به هدفی که کنفرانس برای خود گذاشته بود و هم شرکت کنندگانی که از راه های دور و نزدیک آمده بودند بتوانند از این پژوهش ها بهره کافی ببرند . همین عدم برنامه ریزی صحیح و دقیق در مورد زمان داده شده به سخنرانها ، به هنگام پرسش و پاسخ به حاضران نیز عمل کرد . از آنجایکه بحثهای مهمی از طرف سخنرانها ارائه شده بود ، جا داشت در زمان پرسش و پاسخ تمرکز بیشتری روی این مسئله می شد که هم سخنرانها می توانستند بحث خود را باز کنند و هم حاضرین می توانستند به بحث و جدل بیشتری در این مورد دامن زنند.
در انتها ضمن تشکر از برگزار کنندگان این کنفرانس و با امید به تداوم آن بطور سالانه ، ما نیز باید تلاش کنیم که در طی این مدت نظرات مطرح شده در این نشست را بطور فراگیر در سطح کل جنبش کمونیستی انتشار دهیم ، با این هدف که مبارزه عمیقی در بین فعالین جنبش چپ و کمونیستی صورت گیرد تا به ارتقأ هر چه بیشتر سطح این مباحث و مبارزات پیرامون مسائل زنان کمک نموده و در نتیجه راه برای یک اتحاد اصولی هموار گردد .
2 می 2012