بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
سهراب سپهری
خبر ناگوار درگذشت يکی از صديقترين ياران جنبش کمونيستی و جنبش زنان، آذر درخشان را شنيديم.
صدای رسای زنان و بيانگر آرزوی ديرين زنان در مبارزه برای برابری جنسيتی، خاموش شدنی نيست و می دانم ياران و درس آموختگان وی راهش و اهدافش را ادامه خواهند داد.
از دست دادن آموزگارم، کسی که افق های ديگری را برايم می گشود و هر بار که جايی کم می آوردم بردبارانه تحملم می کرد و آرام آرام راه رفتن را نشانم می داد، را به خودم تسليت می گويم و به جنبش کمونيستی، حزب کمونيست ايران(م- ل- م)، سازمان زنان هشت مارس ( ايران-افغانستان)، ياران و همرزمانش و به خانواده علی ملایری تسليت می گويم.
هنگامی که سال زنان صفر بود
از ميان صفرها قامتی رشد کرد
نهالی ريشه زد
تا روزی درختی باشد لبالب از مهربانی
يکسانی ارزش های انسانی
پر پر از آرامش و آزادی و آبادی
چرخ گشت و گشت تا
در ميان کوره ره تاريک ظلمانی
آذری درخشان شعله زد
صدای زنان گشت و با گامی بلند
ستاره ها را يک يک خورشيد ارمغان کرد
بسوی جهانی ديگر ساختن را
توشه راهش و راه مان کرد
امسال ديگر سال صفر نيست
هر چند تا بانگ کامل رهايی
سال ها باقی است
ميدانم و ايمان می آورم
که روزی ياران نوباوه امروز ما
هنگام ديدن شبنم
در باغ نياز انسانی
از آن نهال سخن خواهند داشت
آن سال تقويم انسانی يکسان خواهد بود
و آذرها با درخشش لبخند
افق های ديگری را رقم خواهند زد.
صمد شمس