با کمال ناباوری اعضای اتحادیه پناهندگان ملی و دموکرات افغانهای مقیم اتریش (حریت) از درگذشت غم انگیز رفیق مینا (حق شناس) اطلاع یافتند و بصورت عاجل در جلسه ای اضطراری قطع نامه ای تهیه دیدند که اینک اتحادیه تسلیت نامۀ خود را به نسبت درگذشت رفیق همسنگر ما به تمام اعضای خانوادۀ رفیق مینا و تمام رفقا و نیروهای مترقی و انقلابی به عرض می رساند تا باشد که دست بدست هم داده غم و اندوه آن عزیز مان را با نقل قولی از خودش که همیشه ورد زبانش بود:(با وحدت توده های تحت ستم، میتوان به هر نوع سیستم ستم گرانه جهان خاتمه داد). وما با الهام از او فریاد می زنیم که فقط با نیروی مبارزه آگاهانه و انقلابی، علیه هر نوع ستم طبقاتی، ملی، جنسی و سیاسی بپاخیزیم. وما نیز در غم آن رفیق زنده یاد خود را بیش از پیش شریک و یادش را با مشت های گره کرده و انقلابی گرامی میداریم.
آری مینا، این زن فداکار که با اندیشه انقلابی مارکسیستی- لینینیستی- مائوئیستی آراسته بود، هیچگاه در راه گسترش و ارتقا اندیشه آزادی بخش، سکوت را بخود تجویز نکرد وآنگاه که سرشار از نیروی جوانی بود به سوی مکتب انقلابی و آموختن تئوری آن روی آورد.
درهنگام که تشکل های زیاد چپگرا در ایران فعالیت داشتند، سازمان کمونیستی (شفق سرخ) توجه مینا جوان را به خود معطوف داشت، او با فعالیت در این تشکل و پخش مداوم اطلاعیه های شفق سرخ، به عنوان کمونیست فعال پا به میدان مبارزه گذاشت. چندی نگذشت که شفق سرخ از فعالیت باز ماند اما مینا از فعالیت باز نه ایستاد. رفیق مینا پس از آنکه شفق سرخ فعالیتش غیر محسوس گردید، بدون تردید با حفظ نظرات انقلابی اش در اتحادیه کمونیست های ایران (سربداران) راه مبارزه را در پیش گرفت.
مینا، زن فداکار و خستگی نا پذیر بود که زندگی شرافتمندانه را فقط در راه بیرون رفت بشر از پنجه های فاجعه انگیز نظام سرمایه داری و بر قراری نظام کمونیستی میدانست و آرامش خود را تنها در یگانه بستر سرشار از آزادی توده ها می دید.
این زن مبارز و انقلابی با مطالعات عمیق مارکسیسم، لنینیسم و مائوئیسم به این باور بود که «آنیسا آرماند» یکی از سر سپردگان راه آزادی به نمایندگی از زنان پس از پیروزی انقلاب اکتبر در سال 1917 ودرحین جنگ داخلی، اعلان کرد:"اگر رهایی زنان پس از پیروزی انقلاب قابل تصور نباشد، کمونیسم نیز بدون رهایی زن قابل تصور نیست".
مینا خود نیز به همین نقل قول ایمان کامل داشت. چنانچه انقلاب اکتبر اوضاع منطقه و جهان را تغییر داد، ودر بطن این انقلاب کبیر شرایط زندگی ستمگرانه زنان نیز به شکل ملی و بین المللی تغییر فاهش کرد؛ یعنی عملا به زنان این آگاهی را به ارمغان آورد که تحرک انقلابی بدون شرکت فعال زنان امکان نا پذیر خواهد بود. بنا بر آن، در انقلاب اکتبر فعالیت خستگی ناپذیر میلیونها زن دوشادوش مردان حماسه آفرین بود که فعلا قابل تحسین و سرمشق و نیز سر آغاز مبارزه رهایی بخش واقعی جهان امروزیست.
گرچه از انقلاب اکتوبر بیش هشتاد سال میگذرد، ولی پراتیک و تجربه تاریخی به ما آموخته است که با کاربرد درست مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم درایت این را داریم که به مبارزه مان تا جهان عاری از ستم واستثمار یعنی جهان کمونیستی ادامه دهیم.
این عشق و علاقمندی مینا به آزادی انسانهای تحت ستم به مثابه یک زن مبارز و انقلابی، برعلاوه آنکه به خانواده و فرزندش علاقه فراوان داشت، مسئولیت حفظ کانون خانوادگی را به شوهرش سپرد و خود با طی کردن کوچه های پر ازسنگلاخها و موانع، برای آزادی و رهایی زن از پنجه های بیرحمانه مردسالاری وهمچنان ستم مضاعف مرد سالاری و سرمایه داری، اورا واداشت تا در فبروری 1998 تشکلی را بنام کمیته زنان هشت مارس بنا نهد و به همکاری همسنگرانش پس از دو سال در جلسه ای، این کمیته را به سازمان ارتقاء داد که بعدا به نام ( سازمان زنان هشت مارس ایرانی- افغانستانی ) مسمی گردید.
مینا به عقاید تئوریکی اش چنان پا برجا بود که در این رابطه نقل قولی داشت که"هیچ دینی را نمیتوان فمینیزه کرد، همچنانکه هیچ فمینیزم را نمیتوان اسلامیزه کرد".
این زن فعال و رزمنده که با چراغ دانش انقلابی اش، راه گشای نظرات آزادی بخش زنان بود که با فعالیتهای انترناسیونالیستی اش در بین زنان افغان، ایران ، آلمان و ترکیه محبوبیت چشمگیری داشت. اکنون اگر چه او جسما در بین ما نیست ولی فعالیت ها، ایده ها و رهنمونیش برای جنبش انقلابی زنده و جاوید خواهد بود.
خاطراتش را گرامی میداریم.
رهنمونش نیروبخش آزادی انسان، انسانی بنام زن باد!
اتحادیه پناهندگان ملی و دموکرات افغانهای مقیم اتریش ( حریت )
18/01/2011