پیام هیأت مسئولین
به نهمین مجمع عمومی سازمان زنان هشت مارس (ایران- افغانستان)
نهمین مجمع عمومی سازمان زنان ۸ مارس، اولین مجمعی است که رفیق عزیزمان آذر را با خود نداریم، با یاد او و به احترام زندگی پربارش یک دقیقه دست میزنیم!
چرا؟ چرا نوزادان از گرسنگی میمیرند؟
وقتیکه برای سیر کردن دنیا نان کافی هست؟!
چرا با اینکه هستیم و بسیاریم، کسانی هنوز تنهایند؟!
چرا موشکهای جنگی را پاسدار صلح مینامند،
وقتیکه برای کشتن نشانه رفتهاند؟!
چرا زن حتی در خانهاش در امان نیست؟!
در این دنیا همهچیز وارونه است.
وقتی میگویند عشق یعنی نفرت،
وقتی میگویند صلح یعنی جنگ،
آری، یعنی نه!
با این حساب همه ما آزادیم.
اما به زودی زود کسانی به این پرسشها باید پاسخ دهند.
کسانی از دل این پرسشها و تضادها حقیقت را جستجو میکنند.
به زودی زود چنین میشود.
روزی که چشم بستگان، چشمبندهایشان را بردارند؛
و آنان که از گفتن محروم ماندهاند، حقیقت را به زبان آرند.
تریسی چاپمن
امروز گردآمدهایم تا به یاد میلیاردها زنی که هرروز زیر چرخهی هولناک و بیرحم سیستم سرمایهداری امپریالیستی پدر/مردسالار خرد و نابود میشوند،
به یاد میلیونها زنی که دهشت قرونوسطایی بنیادگرایان مذهبی و واپسگراییان ضدزن را لحظهبهلحظه با گوشت و پوستشان لمس میکنند و خشونت تجاوز، تجاوز گروهی، تجاوز در میدانهای جنگ، اسارت و حراج جنسی، تجاوز در زندان، همسر آزاری، دخترکشی، تهدید به قتل، اسیدپاشی، سنگسار، ازدواج اجباری، فرزند فروشی، فرزندکشی، خودکشی، خودسوزی، کتک، ناقصسازی جنسی، بکارت، قتل ناموسی، پارگی واژن، آزارهای خیابانی، ساعات ناامن، مکانهای ناامن، داد و ستد بدن زن، تنفروشی، خشونت دولتی، خشونت خانگی، خشونت اجتماعی، آزار جنسی در محل کار، بدنام کردن، تهدید و تخریب اینترنتی، برقع، پورنوگرافی، حجاب اجباری، ناموس، شرم و حیا، تبعیض ووو را نه نظاره بلکه زندگی میکنند،
به یاد هزاران زنی که صرفاً به خاطر «زن» بودن زندگیشان تباه شد،
به یاد سحرها، ریحانهها، آمنهها، مرواریدها، ستایشها، فرخندهها، فرینازها و نداها و ... که سهمشان از زندگی زشتترین و خشنترین وجوه نمایش قدرت مردان مردسالار بود،
به یاد میلیونّها زن که این همه دهشت و فرودستی را برنمیتابند و مردسالاری را در همهجا به چالش میکشند، از پستوهای زندانی که خانه مینامندش تا زندانهایی که قانونا و شرعاً آزادیشان را به بند میکشد،
به یاد هزاران جانباختهی دههی 60 و تابستان 67 که در دفاع از منافع مردم مرگ سرخ را پذیرا شدند،
به یاد میلیونها زنی که لحظهای حجاب اجباری را برنتافتند و شجاعانه هرروز بیشتر از دیروز این نماد فرودستی و حقارت و این پرچم اسلام سیاسی که بر بدن زنان به اهتزاز درآمده را به سخره گرفته و بیاعتبار کردند.
به یاد میلیونها زنی که سایهی سیاه داعش و دیگر مرتجعینِ منطقه زندگیشان را تیرهوتار کرده، اما با امید به تغییر این شرایطِ سراسر دهشت، نماد امید و استواریاند،
به یاد هزاران زنی که برای دفاع از حقوق فردی و جمعی خود جسورانه به جنگ با ارتش تا بن دندان مسلح به ایدئولوژی اسلامی و ارتجاعی داعش برخاستهاند و سلاح در دست گرفتهاند،
به یاد هزاران زن شورشی، مبارز، انقلابی و کمونیست که آگاهانه و داوطلبانه بیذرهای تردید زندگی خود را وقف آگاهگری و سازماندهی مبارزهی انقلابی زنان کرده و تا پای جان ایستادگی کردند،
به یاد زنانی که امروز اگر جسمشان در میان ما نیست اما بدون عزم راسخ، ارادهی پولادین، دانش، تجربه و تلاش بیوقفهی آنان مبارزهی زنان، پیشرویِ کنونی را نداشت،
به یاد زنانی که به نیرویِ رهاییبخش زنان در زیرورو کردنِ جامعه باور داشتند و این باور را زندگی کردند و امروز ما بر شانههای آنان ایستادهایم،
به یاد آذر و مینای سرخمان که زندگیشان در تولد و حیات سازمان زنان هشت مارس تنیده شده و عزم راسخ و استواری و توان و اندیشهها و رویاهای بلندپروازانهی آنها برای رهایی زنان و بشریت در لحظهلحظهی حیات این سازمان و مبارزات انقلابی جنبش زنان در ایران و جهان امتدادیافته است،
نهمین مجمع عمومی سازمان زنان هشت مارس را آغاز میکنیم تا قدم عملی دیگری در راه متحقق کردن رویای جهانی بدون ستم و استثمار برداریم.
نهمین مجمع سازمان زنان را در شرایطی برگزار میکنیم که دو تن یاران وفادارمان که مجمع عمومیهای گذشته با همت و حضور آنان شکل میگرفت را در میان خود ندارم.
مینا زن کمونیست و انترناسیونالیست و همراه خستگیناپذیر زنان مبارز افغانستان که برای مبارزه با ستم و استثمار در این زمانه که گز کردنِ «خطرها و ضررها» معیار مبارزه را تعیین میکند، مبارزه را همچون اشعارش در زندگی جاری کرد و «مرگ را سرودی کرد سرزندهتر از زندگی».
آذر شعلهای درخشان، مبارزی خستگیناپذیر و زنی رؤیاپرداز که با توان علمی بالا و تجربه و دانش مبارزاتی که از دل مشارکت در مبارزهی طبقاتی بیامان به دست آورده بود، تبدیل به یک کمونیست پیگیر در عرصهی جنبش زنان شد که لحظهای از ترویج راه رهایی زنان در میان تودههای زن باز نمیایستاد. از به چالش کشیدن هیچ نیرویی چه در زمینهی فکری و چه عملی واهمه نداشت و ذهنش را چنان با بزرگترین سؤالات و درستترین، علمیترین و عمیقترین راهحل در راستای رهایی بشر آمیخته بود که حتی بیماری و محدودیت جسمی هم نتوانست ذرهای پرواز ذهن و ترسیم راه دستیابی به رویاهای سرخش را مسدود کند. چنان خاضعانه و استوار هدایت سیاسی سازمان زنان هشت مارس را در دست داشت که در همهی عرصههای مبارزاتی حضوری قدرتمند داشت. متقابلاً چنان استوار و محکم از منابع اکثریت زنان حتی در مقابل قویترین جریانات انحرافی و فعالین خود خواندهی جنبش زنان دفاع میکرد توگویی این اکثریت را همین امروز در کنار خود دارد و این دولتها و رسانهها و ارتشهای رنگارنگ و جریانات فکر پراکنی جهانی و ... را نمیبیند، چون آذر از جنس زنان نسل آرمانگرایی بود که رویای ساخت جهانی بدون ستم و استثمار را داشتند و هرگز حاضر نشدند در مقابل نظام حاکم که سنگ بنایش فرودستی زنان و سلب حقوق اولیه آحاد مردم بود، تسلیم شوند؛ بسیاری سربدار شدند و بسیاری این آرمانها را زندگی کردند.
نهمین مجمع سازمان زنان را در شرایطی برگزار میکنیم که بشریت یکی از دهشتناکترین دورههای معاصر را در مقابل دارد. جهانی که در آن جنگ، کشتار، جنایت، تبهکاری، فساد، خشونت، ستم، تبعیض، بهرهکشی، تخریب کرهی زمین و ... چنان روزمره و عادی شده که گویا بخشی «طبیعی» از زندگی روزانهی ماست و این سرنوشتِ محتوم ماست.
از یکسو تلاش حکمرانان این است که از تمام ابزارهای دولتی، نظامی و رسانهای و ... استفاده کنند تا ثابت کنند که اوضاع همیشه همین بوده و خواهد بود و راه برونرفتی از این شرایط جز مشارکت در این جنایات و دهشتها چه با همکاری مستقیم و چه با سکوت و انفعال وجود ندارد.
از دیگر سو بسیاری از نیروها چه در درون و چه بیرون از حکومتها در تلاشاند تا ثابت کنند هر نوع مقاومت و مبارزه در مقابل این شرایط بینتیجه است و راهگشایی وجود ندارد، جزء سکوت و انفعال و تحمل این شرایط تا مشمول زمان شود. تنها امکان موجود دست به دامن قدرتها شدن، خواهش و درخواست کردن از ستمگران است تا یا از شدت ستم بکاهند و یا آن را در اشکال پنهان اعمال کنند.
در چنین شرایطی تشدید ستم برزنان و خشونت روزافزون و افسارگسیخته بر زنان در گوشه گوشهی این جهان چه معنایی دارد؟ هرچه انحطاط و فشار و بحران سیستم سرمایهداری جهانی پدر/مردسالار افزایش مییابد ستم بر زنان در نقاط مختلف به اشکال مختلف تشدید مییابد: از تشدید خشونت، پس گرفتنِ حقوقِ نیمبند و نداشتن ثبات شغلی و خدمات اجتماعی و افزایش سکسیسم در کشورهای غربی تا تشدید اشکال بدوی خشونت بر زنان مثل قتل ناموسی، اسیدپاشی و فروش و بردهگی جنسی زنان.
تصویر چنین صحنهی تیره و تاری که در واقعیت بهغایت دهشتناکتر است اما به معنای این نیست که تاریکی مطلق حاکم است. درست در همین شرایط است که میتوان از دل تاریکی محض روزنههای روشنی یافت. تاریخ مبارزه نشان داده است که همیشه در شرایطی که اوضاع کاملاً پیچیده و لاینحل به نظر میرسد، کسانی پیدا خواهند شد که روزنههای تغییر را مییابند. کسانی که به دنبال سؤالات بزرگ هستند و از یافتن پاسخهای حقیقی واهمهای ندارند، کسانی که میتوانند با دستیابی به علل ریشهای با درکی انقلابی اوضاع پیچیده را درک کرده و مکانیسمهای تغییر را به کار ببندند.
بله! از دل همین شرایط معوج و دهشتبار زنان، امکان تغییرات بزرگ و زیر و رو کردن روابط ستمگرانه و استثمارگرانه در جهت رهایی زنان، بیرون خواهد آمد؛ اما برای دستیابی به چنین راهحلی باید به تمام توان مادی و علمی، به دستاوردهای درون جنبش زنان و جنبش انقلابی تکیه کنیم. باید بتوانیم بهترین و صحیحترین و علمیترین جمعبندیها از تجربهی مبارزات زنان و مردم در سراسر جهان را به کار بندیم تا بتوانیم گامی محکم در جهت خلق جهانی دیگر برداریم. شاید سختی و پیچیدگی اوضاع، قدرت و بیرحمی حکمرانان مردسالار در تخریب جهان و ضعف و انفعال نیروهای انقلابی در تمام عرصههای مبارزهی طبقاتی و در درون جنبش انقلابی زنان احساس ضعف و ناامیدی و انفعال را تقویت کند، اما نباید فراموش کنیم که قدرت واقعی ما در حقیقتی است که در دست داریم و در حقانیت راهیست که برمیگزینیم و اکثریت را به منافعشان آگاه و مبارزهی انقلابی برای آن را سازماندهی میکنیم. در این راه یک نیروی کوچک اما مصمم هیچ راهی جز خلاف جریان رفتن ندارد تا جایی که بتوانیم جریان آب را برگردانیم.
مجمع عمومی سازمان زنان هشت مارس تلاشی است تا با اتکا به توان جمعیمان گامی مؤثر برداریم هم در جهت جمعبندی حداکثری از آنچه از سر گذراندهایم و هم حدادی راه دشوار و امیدبخشی که در پیش داریم. هیأت مسئولین سازمان زنان هشت مارس تلاش کرد تا با استفاده از تمام امکانات و توان سازمان شرایطی را فراهم آورد تا امروز ما جمعی از زنان مبارز و انقلابی در کنار هم بنشنیم و برای ترسیم افقهای بلندمان در خدمت به راهاندازی جنبش انقلابی در جهت سرنگونی رژیم زنستیز جمهوری اسلامی و راه رسیدن به آن همفکری و همراهی کنیم. امید که این مجمع بتواند توان انفجاری ما زنان را در خدمت به این هدف بزرگ آزاد نماید و هرکدام از ما بتوانیم به بار این مجمع بیفزاییم.
سوم ژوئن ۲۰۱۶ / ۱۴ خرداد ۱۳۹۵