بدن زن در رژیم جمهوری اسلامی!

بدن زن در رژیم جمهوری اسلامی!

 

زنان در ایران از زمان به روی کار آمدن حسن روحانی راننده‌ی "جدید" رژیم زن‌ستیز جمهوری اسلامی با یورش دوباره‌ای روبرو بوده‌اند:

▪ سخنرانی حسن روحانی و تأکید وی بر رعایت عفاف و حجاب زنان

▪ تقدیر 180 نماینده‌ی مجلس از مواضع حسن روحانی درمورد حجاب و عفاف

▪ طرح نصب منشور حجاب بر سردرِ ورودیِ مدارس

▪ مَحرم‌سازیِ مدارس دختران

▪ تصویب قانون ازدواج سرپرستِ ‌‌خانواده با فرزندخوانده

▪ تشکیل جلسات و همایش‌ها در جهت ازدیاد جمعیت

▪ تشدید اعدام‌ها و بازداشت‌ها

و ...

در تاریخ سی و پنج سال گذشته‌ی رژیم جمهوری اسلامی همواره هریک از رانندگان "جدید" این ماشین سرکوب و فرودستی زنان که به قدرت رسیده است، برای نشان دادنِ درجه‌ی اسلامی بودن خود و کل نظام با حمله به زنان و تشدید هرچه بیشتر پدرسالاری رقم خورده است.

در راستای همین وظیفه یکی از اولیه‌ترین طرح‌های داخلی حسن روحانی حمله‌ی سازمان یافته‌تر علیه زنان بوده است. وی در جمع هیأت وزیران‌اش در رابطه با حجاب می‌گوید "در جامعه‌ی اسلامی رعایت عفاف و حجاب" الزامی است و از "مردم اخلاق‌مدار به‌ویژه جوانان" می‌خواهد که این "دستور دینی" را محترم بشمارند. پس از این سخنرانی است که بلافاصله 180 نماینده‌ی واپس‌گرای مجلس اسلامی مراتب تشکر خود را از "مواضع روشن و مثبت ایشان در موضوع حجاب و عفاف" اعلام می‌کنند و یادآور می‌شوند که سخنان حسن روحانی "عزم راسخ دولت را در پاسداری از این فریضه و حکم اسلامی نشان" داده است.۱

حسن روحانی برای این که طرح "جدیدش" در مورد حجاب اجباری را مقبول جلوه دهد، وظیفه‌ی کنترل میلیون‌ها زن را از وزارت ارشاد به وزارت دادگستری تحویل می‌دهد. قرار است که زنان با تحویل این مسئولیت از یک ارگان سرکوب‌گر به ارگان سرکوب‌گر دیگر و عوض شدن رخت تن سرکوب‌گران احساس رضایت کنند؟!

در همین دوره است که در سایت همشهری در مورد حجاب و عفاف می‌خوانیم که "پوشش، زن را برای همسرش بیمه می‌کند و او را برای بیگانگان شجره‌ی ممنوعه می‌کند. پوشش، مرز خودی و منطقه‌ی ممنوعه، جهت بیگانه است. پوشش سپری در مقابل راهزنان عفاف است، پوشش اعلام حق انحصاری است و بیان‌گر ارزش گرانبهائی است که چون طلا در پوشش پیچیده است و ..." تنها همین چند سطر کافی است تا عمق خشونت عریان بر علیه‌ زنان، نگاه بغایت ارتجاعی و متحجر سردمداران نظام جمهوری اسلامی، نسبت به بدن زن را نشان دهد. تنها همین چند سطر کافی است که هر زنی حکم باطل بودن این رژیم زن ستیز را صادر کند و برای سرنگون کردن آن از هیچ کوششی خودداری ننماید.۲

در همین دوره است که محمد ابراهیم محمدی مدیر کل فرهنگی و هنری وزارت آموزش و پرورش رژیم اعلام می‌کند که قرار است بر سر در ورودی هر مدرسه‌ی دخترانه‌ای منشور حجاب نصب شود. می‌خواهند هر روز به دختران جوان قوانین اسارت‌بار این نظام را گوشزد کنند تا مبادا این نسل همانند نسل‌های گذشته در برابر حجاب شورش کنند و کل نظام جمهوری اسلامی را به لرزه در آورند.۳

این را باید در نظر داشته باشیم که رژیم جمهوری اسلامی در طی سی و پنج سال گذشته حجاب را با سر نیزه و خشونت گسترده بر سر زنان نگاه داشته است. این کار برای این نظام کارکرد سیاسی ـ ایدئولوژیک دارد. چرا که حجاب یک رکن قدرت سیاسی در ایران را تشکیل می‌دهد. کارکرد حجاب این است که نشان دهد زن یک سوژه‌ی جنسی است و باید کنترل شود و از این طریق سلطه‌ی مرد بر زن تثبیت شود. موضوع حجاب و بدن زن در رژیم جمهوری اسلامی به عنوان فشارسنج‌های اجتماعی ـ سیاسی از جانب دولت‌مردان بکار برده شده تا مناسبات قدرت در جامعه تثبیت شود.

در همین دوره است که علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش حسن روحانی از طرح مَحرم‌سازی مدارس دخترانه صحبت می‌کند. قرار است دیوارهای مدارس را تا آن‌جایی بلند کنند که حتی پرندگان نَر هم نتوانند به آن وارد شوند! در واقع می‌خواهند مدارس، جایی که قرار است بیشترین هم و غم صرف شرایط بهتر برای کسب علم و دانش باشد را مبدل به زندان دختران جوان کنند. می‌خواهند هر روز به آن‌ها نه تنها از طریق کتب اسلامی بلکه حتی از طریق دیوارهای سر به فلک کشیده بیاموزند که بدن شما متعلق به مردان است و شما تنها موظفید که از آن برای بهره‌برداری آنان حفاظت کنید.۴

تمام این تدابیر حکومتی برای آن است که در عمل رژیم جمهوری اسلامی با مبارزه و مقاومت زنان و دختران جوان، طی سی و پنج سال گذشته در مقابله با حجاب اجباری و به زیر سوال بردن کدهای اسلامی روبه‌رو بوده است و با تمام بگیر و ببندهایش هرگز نتوانسته زنان را به رعایت حجاب مجبور سازد.

حسن روحانی به خاطر متحدکردن همه‌ی جناح‌های رژیم و هم چنین برای این که در صحنه‌ی بین‌المللی خصوصا در بین نیروهای بنیادگرای منطقه‌ی خاورمیانه بتواند نقش حکومت اسلامی "موفق" در محصور کردن زنان در زندانی به اسم ایران را بر عهده داشته باشد، در دوره‌ی صد روزه‌ی صدارت‌اش حمله‌ی آگاهانه و نقشه‌مندی را بر علیه زنان سازمان داده است.

در همین دوره‌ی صدارت ایشان است که جلسات و همایش‌های متعددی برای ازدیاد جمعیت برگزار می‌شود.۵ همه‌ی سران رژیم در ماه‌های اخیر از مواهب ازدیاد جمعیت گفته‌اند. در کشوری که فقر و فلاکت اکثریت زنان را که زنان طبقات زحمتکش و کارگر هستند چنان تحت فشار قرار داده است که صدای خرد شدن استخوان‌های‌شان به گوش می‌رسد. در کشوری که هزاران هزار زن به خاطر فقر و بی‌کاری دست به تن‌فروشی برای بقای زندگی می‌زنند. در کشوری که زنان کارتن خواب در خیابان بیش از پیش گسترش یافته است. در کشوری که 10 میلیون کودک از حق آموزش محرومند و برای تأمین زندگی خانواده به بیگاری کشیده شده‌اند و... سخن گفتن در مورد ازدیاد جمعیت به معنای به بند کشیدن هر چه بیشتر زنان است.

طبقه حاکمه‌ی ایران با طرح ازدیاد جمعیت اهداف معینی را دنبال می‌کند:

یکی از اهداف ازدیاد جمعیت این است که می‌خواهند از شدت ضرباتی که در سال‌های اخیر از مقابله‌ی جوانان با تشکیل خانواده صورت گرفته است، بکاهند. داده‌های آماری همین دولت نشان از این دارد که تعداد وسیعی از دختران، دیگر حاضر نیستند تن به ازدواج دهند و این امر برای حاکمین اسلامی در قدرت به معنای زیر سوال رفتن بسیاری از معیارها و ارزش‌های اسلامی است. از طرف دیگر خیل عظیمی از زنان از همسران خود جدا شده و به تنهایی سرپرست خانواده هستند. این برخورد زنان برای رژیمی که سی و پنج سال تلاش کرده است فرهنگ عقب مانده‌ی دینی خود را در مورد کیان خانواده در جامعه اشاعه دهد، به باد هوا می‌دهد. (بنا بر گزارش دولت روزانه 411 حکم طلاق صادر می‌شود که بیشترین متقاضی آن زنان می‌باشند.)

هدف دیگر ازدیاد جمعیت برای این رژیم آن است که بتواند زنان را مبدل به ماشین جوجه‌کشی کند و از این طریق نقش و جایگاه "طبیعی" زنان را در خانه‌نشینی و نگه‌داری از فرزندان و خانواده بدان‌ها بازگرداند. جمهوری اسلامی با تبلیغ بازگشت زنان به کانون خانواده، در پی آن است که هر چه بیشتر زنان از زاویه‌ی اقتصادی وابسته به مردان خانواده گردند، تا امکان کنترل و سلطه‌گری بر آنان بیشتر فراهم شود.

در عین حال ازدیاد جمعیت برای شونیست‌های شیعه‌ی اسلامیِ در قدرت به این معناست که بتوانند جمعیت شیعه را نسبت به سایر مذاهب خصوصا سنی افزایش دهند و از این طریق حاکمیت خود را حفظ کنند. کافی است در این مورد به پیام یکی از سران مرتجع رژیم جمهوری اسلامی آیت الله سحابی مراجعه کنیم. وی در بخشی از پیامش به همایش ازدیاد جمعیت در قم، می‌گوید: "در رضوان‌شهرِ مشهد در ثبت نام دانش آموزان مقطع ابتدائی 60 درصد اهل تسنن و 40 درصد شیعه هستند که این خود هشداری برای نظام است."۶

هدف دیگر از ازدیاد جمعیت موضوع مهمی برای سرمایه‌داران حاکم، جهت کسب هر چه بیشتر سود و گسترش سرمایه‌های‌شان این است که همواره خیل عظیمی از ارتش ذخیره‌ی کار در جامعه موجود باشد. رژیم می‌خواهد این امر حیاتی برای بقای سرمایه‌داری را از طریق سازمان دادن زنان برای زائیدن بیشتر تأمین کند!

در همین دوره است که قانون ازدواج سرپرست خانواده با فرزندخوانده که عملا به معنای قانونی کردن تجاوز به دخترخوانده می‌باشد از جانب مجلسی که توسط مرتجع‌ترین و زن‌ستیز‌ترین نمایندگان این رژیم اشغال شده است،  به تصویب می‌رسد. سهم زنان و کودکان از بر روی کار آمدن دولت حسن روحانی خشونت گسترده‌تر بوده است.

 پیش از شروع دوره‌ی انتخابات بخشی از زنان حکومتی همراه با زنان لیبرال و اصلاح‌طلب برای به قدرت رساندن دارودسته‌ی حسن روحانی "هم‌اندیشی" کردند و جلسات متعددی را برگزار نمودند. هم و غم بسیاری از شرکت‌کنندگان جلسات "هم‌اندیشی" پا فشاری برای وارد کردن "سه تا چهار وزیر زن" به کابینه‌ی حسن روحانی و یا "ساختن تشکیلاتی برای گفتگو کردن با آقایان علما" و مدرن کردن اسلام و انتقال "خوانشی برابری‌طلبانه" به آنان بود.۷ اینان در این دوره تلاش کردند تا با تبلیغات مخرب خود و دامن زدن به توهم در بین مردم و به طور مشخص زنان یک بار دیگر تفکر شکسته خورده‌ی خود را مبنی بر اصلاحاتی حقیر توسط دولت "جدید" را پیش گذارند. همین چند ماه اخیر دولت حسن روحانی با هر چند زن درون کابینه‌اش بار دیگر نشان داد که همه‌ی داوردسته‌های حاکمین ضدزن جمهوری اسلامی چه با نام اصلاح‌طلب و چه با نام دولت "امید و تدبیر" برنامه‌ای جز ادامه‌ی سرکوب زنان و کل جامعه ندارند.

دولت روحانی برای این که در مذاکرات با امپریالیست‌های آمریکایی و اروپایی ادای یک دولت مقتدر را در آورد و به آن‌ها اطمینان دهد که می‌توانند روی کشور ایران برای خارج شدن از بحران سرمایه داری و خاورمیانه حساب کنند، دست به اعدام‌های وسیع و بازداشت مخالفین می‌زند. با هجوم دوباره به زنان و ایجاد دم و دستگاه بیشتر برای کنترل حجاب و تصویب قوانین بغایت ارتجاعی بر علیه کودکان و زنان می‌خواهند به قدرت‌های غربی بگویند که ما هنوز توان ایجاد جزیره‌ی ثبات مورد نیاز شما برای انباشت سرمایه‌های‌تان را داریم. می‌خواهند با هر چه فرودست‌تر کردن زنان، سرکوب کارگران و زحمت‌کشان که برای دریافت حقوق عقب‌مانده‌شان دست به مبارزه می‌زنند، سرکوب ملیت‌های تحت ستم و ... به امپریالیست ها پیام دهند که به دنبال دولت دیگری برای سرکوب مردم نباشید. ما همانند دولت‌های دست نشانده‌تان در عراق و افغانستان، مصر و تونس و لیبی و ... می‌توانیم با اعدام و دستگیری مخالفین، با به قهقرا بردن هر چه بیشتر زندگی میلیون‌ها زن، با کشیدن آخرین رمق کارگران و زحمت‌کشان و دیگر اقشار و طبقات برای شما و سرمایه‌های‌تان نوکران خوبی باشیم. در مقابل هم امپریالیست‌های آمریکایی و اروپایی برای برون رفت از باتلاق بحران خاورمیانه که در آن گیر کرده‌اند، برای جان دوباره دادن به سرمایه‌های بحران‌زده‌شان، در برابر کشتاری که از مخالفین جمهوری اسلامی توسط دولت روحانی انجام می‌شود، در برابر تشدید هر چه بیشتر پدرسالاری، در برابر به بند کشیدن بسیاری از مخالفین و... با سکوت‌شان به سران جمهوری اسلامی دست مریزاد می‌گویند. همان سکوت رضایت‌مندانه‌ای که در سی و پنج سال گذشته در برابر سرکوب مخالفین خصوصا کشتار زندانیان سیاسی در دهه‌ی 60 و تابستان 67 در ایران کردند.

بنیادگرایان اسلامی حاکم بر ایران و امپریالیست‌های غربی دو قطب پوسیده‌ای هستند که بدون به انقیاد کشیدن زنان به اشکال گوناگون، بدون گسترش خشونت وحشیانه در همه‌ی عرصه‌های سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی علیه زنان، بدون برنامه‌ریزی و طراحی انواع بدیل‌های بی‌خطر برای مقابله با بدیل‌های انقلابی زنان، قادر به ادامه حیات نمی‌باشند. 

سوالی که در مقابل همه‌ی زنان خصوصا دختران جوانی که شجاعانه هر روز در مقابله با حجاب اجباری دست به مبارزه و مقاومت می‌زنند این است که آیا با مبارزه‌ی فردی و خودبه‌خودی می‌توان به لغو حجاب اجباری و به‌طور کلی فرودستی زنان که یکی از ارکان اصلی رژیم زن‌ستیز جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهد، نقطه‌ی پایانی گذاشت؟

امروزه در ایران برداشتن گام‌های اولیه برای رهایی زنان از حجاب اجباری، کلیه‌ی قوانین نابرابر و مجازات‌های اسلامی، فرهنگ و سنت‌های عقب‌مانده، دین و خرافات به‌طور لاینفکی به عبور از جنازه‌ی متعفن رژیم جمهوری اسلامی گره خورده است. مبارزه برای سرنگونی انقلابی یکی از زن‌ستیزترین رژیم‌های جهان جدا از مبارزه علیه امپریالیست‌های پدرسالار که به انقیاد کشاندن زنان در ایران، افغانستان، عراق، مصر و لیبی و درکل جهان جزئی از نظام ستم و استثمارشان است، جدا نیست.

زیرنویس:

1- گزارشی از ایلنا در تاریخ 27 شهریور 92

2- هم‌شهری آنلاین "حجاب و پوشش عامل طهارت قلب و روح"

3- گزارشی از روزنامه‌ی مهر در مورد "منشور حجاب در ورودی مدارس نصب می‌شود"

4- فارس "اهداف مَحرم‌سازیِ مدارس" 15 آبان 92

5- گزارشی از برگزاری جلسه‌ای به تاریخ 9 آبان 92 در شهر قم تحت عنوان "تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه"

6- پیام آیت الله سبحانی به جلسه‌ی "تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات متخلف جامعه"

7- دومین نشست هم‌اندیشی زنان

برگرفته از نشریه سازمان زنان هشت مارس شماره 31