نویسنده: ساموئل آلبرت
ترجمه: پریا نصرتی، سارا کوشش
نقد گالری، دختر بالای تانک، قاهره را گل آلود می کند.
"نادین همام" دختران تانک را می شناسد. او نماد زنان جوانی بود که در ژانویه 2011 در یک خیزش 18 روزِه انقلابی که منجر به سقوط حسنی مبارک رئیس جمهور مصر شد، خود را به درون تانکی در میدان التحریر کشاند.
معترضان از سربازان استقبال کردند چرا که گمان می کردند ارتش در مقابل پلیس جنایتکارِ مبارک و اراذل و اوباش غیر نظامی که بلوک و سنگ از پشت بام ها و جاده های اطراف میدان به آنها پرتاب می کردند، دفاع خواهد کرد. با امیدی که زاییده ی توهم و درماندگی بود بسیاری از تظاهر کنندگان این شعار را سر دادند که: "ارتش و مردم با هم هستند" اما ارتش برای متوقف کردن حملاتی که از پشت بام انجام می شد به جای محاصره و جستجوی ساختمان جاده های اطراف و یا دستگیر کردن قاتلانی که در دیدرس بودند؛ تنها به ایستادن بسنده نموده و تماشاگر وقایع شدند.
از زمان استعفای مبارک، ارتش دست به کشتار، شکنجه و دستگیری جوانان مصری و افرادی که قدرت حاکمه را به مصاف می طلبیدند، زد. آنها که خطر را به جان خریدند و به امید آنچه که انقلاب می پنداشتند قربانی دادند، در عوض شاهد شبح شوم و اگرچه ناپایدار و غیر قابل پیش بینی اتحاد میان ایالات متحده، اخوان المسلمین و بقایای رژیم گذشته و دیکتاتورهای نظامی شدند. "همام" هنرمند مصری که در سال 1974 به دنیا آمد؛ می گوید مایل است به حال و هوای وضعیت یک سال پیش خود بازگردد."بسیار ساده لوحانه گمان می کردیم ارتش آنجاست تا از ما حفاظت کند". اما در بازنگری آن لحظات در نمایشگاه انفرادی اش که اکنون در گالری مصر در "زمالک" جایی که درآنسوی رود نیل و میدان التحریر واقع است او تنها به توهمی از دست رفته نمی نگرد. تصویر آن زن جوان در حال راندن یک تانک که محور اصلی نمایشگاه است بازتاب دهنده چیزی به مراتب بیش از تلخی آزار دهنده ای از یک خیزش است. خیزشی که هرچند منجر به سرنگونی سران منفور دولت شد اما ساختار دولتی که او بر آن حکم می راند و مناسبات سیاسی و اقتصادی که نماینده آن بود، دست نخورده برجای نهاد. آثار او هم چنین بازتاب عزم مصمم به ادامه شورش علیه هر آن چه در جامعه مصر و سراسر جهان غیر قابل قبول است، می باشد.
در زمانه ای که گروهی از مردم، جوانان میدان التحریر را به زیاده روی متهم می کنند و در نتیجه خودشان را مسبب واکنش های تندی که با آن مواجه اند می دانند، این اثربسیار جسورانه است.
“دختر تانک” نقاشی بزرگی است که برای خود اتاقی جداگانه در این نمایشگاه دارد. فیگور صورتی رنگ از زنی جوان با موهای دم اسبی که به شیوه طراحی محیطی با رنگ آکریلیک یک دست کشیده شده و خطوطی براق و درهم تنیده که بیانگرعضلات و رگهای خونی زیر پوست هستند و با پاهایی از هم گشوده بر برجک یک تانک نشسته. تنها جزئیاتی که در نیم رخ این پرتره به تصویر کشیده شده است سینه بند قرمز روشن آن است. تمامی مصری ها خواهند فهمید که این تصویر تغییر شکلی شادمانه است و اشاره دارد به دختری که به "دختری با سینه بند آبی" معروف شد. زن جوانی که در تظاهرات میدان التحریر علیه حکومت نظامی در دسامبر گذشته عبا و روسری اش را پلیس نظامی بر تنش پاره کرده بود و با باتون و لگد به سینه اش می کوفتند.
"دختر تانک" یک قربانی تحقیر شده نیست. عریانی او بیانگر این است که غرور خود را از دست نداده است. اندازه دختر با تانک برابر است. او نه تنها آن را می راند بلکه تانک را نیز فتح کرده است. از لوله تانک بین پاهای زن جماعتی از موش ها بیرون می ریزند. این موش ها در کنار نقاشی و گوشه دیوار به پایین می دوند و از عرض گالری فرار می کنند. "همام"، توضیحات متفاوتی درباره اهمیت موش ها می دهد. یکبار می گوید که موش ها نظامیان هستند و بار دیگر می گوید که موش ها نمایانگر میلیاردرهای وحشت زده کشورند که زمانی مبارک و اکنون نظامیان در خدمتشان قرار دارند و از آنها محافظت می کنند.
این هنرمند در توضیح نقاشی چنین می نویسد: " شما می توانید ما را کتک بزنید، ما را برهنه کنید، ما را با گاز خفه کنید، بکارت ما را تست کنید اما در نهایت ما بر شما چیره خواهیم شد".
این نمایشگاه همچنین شامل مجموعه نقاشی هایی است که سنگدل نامیده می شوند. پنج نیم رخ زن که از فویل نقره ای ساخته شده و نشان دهنده این است که تنزل زن به اعضای بدنش مانع روابط انسانی می شود که آرزومند آن است. نقاشی ها فرم جذابی دارند، و سبک متداول "زنانه" در آن بکار گرفته شده است، (ازانتخاب رنگ ها و آراستن زن با طرح های جواهر مانند که بر مطلوبیت و ارزش زن تاکید دارد) اما محتوای این تابلو ها خشن است. با وجود اینکه هنر مصری پیشینه کهنی در به تصور کشیدن زنان برهنه توسط نقاشان مرد دارد، اما این شرایط اخیرا تغییر کرده است. قانون مذهبی ازدواج "موقت" و اختیار همسر "دوم" به صورت مخفیانه امکاناتی است که مردان ثروتمند علاوه بر داشتن معشوقه به سبک غربی در مصر از آن سود می جویند. زنانی که از فرق سر تا نوک پایشان پوشیده است برای فروش در خیابان های قاهره موجودند. در حالی که همچنان از زنان انتظار می رود چه در فضاهای خصوصی و چه عمومی و این روزها گاه در هنر، بازیچه ای سکسی (و وسیله تولید مثل) باشند، باید مویشان را نیز که پدید آورنده افکار گناه آلود در مردان است بپوشانند. بدنی که به خاطر داشتن آن در خلوت به آن ارج می نهند، هم زمان خطری برای نظم عمومی در نظر گرفته می شود.
خطر فزاینده ای که همگان احساس می کنند این است که استانداردهای اسلامی، به هر نوعی که برخی تصور می کنند قرار است از طریق قانون، ارعاب یا به سادگی با پذیرش تدریجی عرف و سنت به همه تحمیل شود. یک عکاس که مستندِ تاریخچه محله های سنتی را جمع آوری کرده بود نتوانست پرتره زنان را به نمایش عمومی گذارد. در نتیجه نمایشگاه او فقط شامل تصاویر زنان محلی در دهه های گذشته بود نه زنان امروزی.عادل امام یکی از مشهورترین بازیگران سینما ی عرب به طور غیابی مورد محاکمه قرار گرفت و به جرم توهین به اسلام در فیلم ها و نقش هایی که برعهده گرفته به 3 ماه کار سخت محکوم شد.
داستان نویس فقید برنده جایزه نوبل – نجیب محفوظ – به سادگی به عنوان تهیه کننده آثار پورنوگرافی مورد انزجار قرار گرفته است. این مسئله بخشا به این دلیل است که اخلاقیات مرتبط با غرب و حکومت مبارک برملا گشته و بسیار منفور شدند اما آنچه در ظاهر برای مخالفت با آن پیشنهاد می شود نیز ارتجاعی است. این مساله کم اهمیتی نیست که پرسپولیس (انیمیشن فیلمی که شرح زندگینامه دختری سرکش از خانواده ای سکولار و برخورد خشونت آمیز جمهوری اسلامی با این دختر است) در مصر و تونس حق پخش ندارد. این ممنوعیت نه توسط قانون و حکم دادگاه و نه حتی به دلیل محتوای سیاسی آن (همانگونه که در ایران با آن برخورد شد) بلکه به دلیل فشار اجتماعی از حق پخش محروم شد، چرا که آن را "توهین به مقدسات و کفرآمیز" می دانستند. تحت پوشش تحریک نکردن حساسیت های مذهبی بسیاری از افراد که به دنبال تغییرات اجتماعی هستند، حقِ مردم برای انجامِ اعمالِ مذهبی شان را با خواستِ مذهب برای داشتن حقِ تعریف نوع جامعه اشتباه می گیرند.
این شرایط هنرمندان زن و زنان دیگر در مصر و خاورمیانه را برانگیخت تا تصویر عریان خود را به مثابه فریاد اعتراض به نمایش گذارند. هنگامی که علیاء المهدی وبلاگ نویس و فعال سیاسی تصویر عریان خود را در اکتبر گذشته در اینترنت پخش کرد، متهم شد که گویی بدترین جنایتی را که می شد تصور کرد مرتکب گشته است. آنقدر شرورانه که تمام کشور باید در مقابل آن متحد شوند. تو گویی زنی که خود لباس هایش را از تن به در می آورد از آنچه که سربازان در ملا عام و در خفا بر سر زنها می آوردند، برای اعتقادات اجتماع بسیار خطرناک تر است. زنان در مصر و دیگر نقاط خاورمیانه از جمله ایران و اسرائیل تصاویر عریان خود را به صورت گروهی با در دست گرفتن پلاکاردهایی در حمایت و همبستگی با او به نمایش گذاشتند.
اینکه نمایشگاه "همام" به خاطر پرداختن به موضوع سکس و برهنگی مورد حمله و انتقاد قرار می گیرد، آن هم نه تنها از جانب مقامات مذهبی (که قابل پیش بینی است)، بلکه از جانب برخی منتقدین بداندیش که در ارتباط با فرهنگِ هنرِ جهانی و نشریات غربی هویت یافته اند، خود گویای نکاتی درباره بزدلی رایج میان روشنفکران مصری است. آنها "همام" را متهم می کنند که اوعنوان موضوعات را به این دلیل برمی گزیند، چرا که "سکس می فروشد" و آثار او هم اکنون خوب به فروش می روند، بماند که سر و صدایی هم در رسانه ها به راه میاندازد.
اما همانطور که اثری دیگر در این نمایشگاه به تاکید نشان میدهد، این چیزی است بیش از هنر رایج و یا در نقطه مقابل پورن؛ برانگیزاننده و یا چیزی دیگر. سادگی و گمنامی فیگورهای زنانه او که اتفاقا حاصل چندین لایه رنگ است، اشاره دارد به تحقیر شده گی زن بواسطه نقش غالب مردان در زندگی شان از لحظه تولد تا مرگ و همچنین به یغما رفتن هویتشان بواسطه تبدیل شدن به کالاهای مبادله ای. حتی در گالری های قبلی او در قاهره "اکل عیش" (در آمد یک زندگی) در سال 2008 و "من برای فروشم" در سال 2010 که بیشتر سکسی بودند پرتره های او از زنانی که مردان به آنها خیره شده اند، بیشتر از آنکه جنبه شهوانی داشته باشد سبب آشفتگی و نگرانی می شود. آنها مناسبات غالب بین مرد و زن را با آشکار کردن روابط قدرت و تبادل کالایی که این مناسبات را شکل می دهد به چالش می کشند.
آثار "همام" ارتباط نزدیکی با محتوای آن دارد. نمایشگاه او در جایی برگزار شد که تانک ها و خودروهای زرهی به چشم انداز عادی در شهر تبدیل شدند. این نمایشگاه در 8 مارس، روز جهانی زن افتتاح شد. درست زمانی که صدها زن به سمت پارلمان در تظاهرات بودند. تقاضای رسمی آنها منحصر بود به افزایش تعداد زنان در کمیته نگارش قانون اساسی جدید (که در آن بحث اصلی حفظ وضع غیر قابل پذیرش موجود برای زنان یا نهادینه کردن قانون شریعت است) و یک مجلس که جز پوششی برای ارتش و افزایش سرسپردگی آن به ایالت متحده آمریکا چیزی نبود. اما فیلم تظاهرکنندگان و مصاحبه ها، چه با حجاب چه بی حجاب، از نارضایتی هایی عمیق تر و قابل انفجار، پرده بر می داشت.
چند روز بعد از این تظاهرات در 11 مارس دادگاهی نظامی، یک دکتر ارتش، که متهم به انجام "تست بکارت" بر 7 زن بود را تبرئه کرد. زنانی که یک سال قبل در هنگام اعتصاب در میدان التحریر توسط ارتش دستگیرشده بودند. کسی انتظار نتیجه ای غیر از این نداشت. از یک دادگاه نظامی توسط خود نظامیان نداشتند (وکلای شاکیان غیر نظامی اجازه شرکت در دادگاه نظامی را نداشتند) ارتش نتیجه گرفت که نمی تواند حکم دادگاه مدنی مبنی بر اینکه که ارتش باید اعمال اهانت آمیزی را که به صورت آگاهانه انجام داد متوقف کند را بپذیرد، چرا که در حال حاضر "اثبات شده" این اعمال هرگز صورت نگرفته اند!
یک سخنگوی ارتش مجددا تایید کرد که به زنانی که در فعالیت
های سیاسی شرکت می کنند به عنوان فاحشه و "کسی چه میداند، حتی به چشم جاسوس" به آنها نگاه می شود. برای پوشاندن چاپلوسی هایی که ارتش برای آمریکا می کند، اغلب از برچسب عوامل اسرائیل به منتقدان استفاده می کنند. این موضوع به ویژه برای کسانی که ماهیت مساله فلسطین را تقابل اسرائیل با اسلام می دانند قانع کننده است، از این رو هر کسی که به عنوان ضد اسلام شناخته می شود باید طرفدار اسرائیل باشد.
با این حال آثار "همام" به هیچ وجه به یک موضوع خاص محدود نشد و فراتر از وقایع امروز، می تواند حاوی مفاهیم جهانی باشد. این روکرده همام به دلیل مخالفت با دوگانگی گمراه کننده و مهلکی که مورد پذیرش عموم است، که یا شما یک "مصری واقعی" هستید (و از این رو ستایش نهادهای عقب مانده و سنتی که بر مردم تحمیل شده و در حقیقت توسط اشغالگران و ستم گران که امروز امریکا یکی از آنان است تقویت شده است.) و یا تابع مد و ارزش های حاکم در غرب که برای توده های مصری ارزشی قائل نیستید.
یکی از ویژگی های قابل توجه آثار "همام"، هم از نظر بافت مفهومی و هم فنی، این است که پیوندی بین شرایط ویژه زنان در مصر و موقعیت جهانی زنان به عنوان موجودی فرودست برقرار می کند. آثار او اتفاقا بطور عمد بر علیه نیروهای عقب مانده در کشور خودش، و هم چنین نقدی بر فرهنگ غربی است که در آن ارزش زن به عنوان کالا حتی اغلب در نظر خود زنان تعیین می شود.
هنرمندان و جامعه هنری ممکن است بخش کوچکی از جامعه مصری باشند (همچنانکه برخی از منتقدین خرسندانه به آن اشاره می کنند) اما مباحثی که "همام" مطرح می کند متاثر از همه زنان است و مبنای این سوال است که جامعه مصر چه خواهد شد؟ چیزی که به عنوان خیزش هنرمندان مصری، یک سال بعد از سقوط مبارک رخ داده، به آن علت بوده که آنها به قدری در خیابان ها مشغول بودند که فرصتی برای کار در استودیو نداشتند. آنها این فرصت را در آرامش نسبی کنونی بدست آورده اند. هم چنین بسیار محتمل است که انفجار بیان در عرصه احساسات هنری که عمیقا سرکوب شده بود، در حال حاضر جهت یافتن بیان سیاسی به مشکل برخورده است.
هنرمندان قاهره کمپین "نقاشی بر روی دیوار" را برای برداشتن هفت سنگر بتونی که ارتش دور وزارت کشور و دیگر اماکن فاسد قدرت ساخته بود، به راه انداخته اند. آنها به ساکنین مجاور این دیوارها برای شرکت در سالگرد 9 مارس (روزی که ارتش برای اولین بار به میدان التحریر حمله کرد و "تست بکارت" برای دختران را تحمیل نمود) فراخوان دادند. آثار "همام" و برخی نقاشی های روی دیوار در وب سایت های انگلیسی زبان به بحث گذاشته شده است. از سرویس خبری جهانی برای فتح
برگرفته از نشریه هشت مارس شماره 27