فحشا:

فحشا:

آیینه تمام نمای ستم بر زن در جمهوری اسلامی

سپیده همراز

رشد نجومی و همه جانبه تن فروشی زنان در ایران مدتی است که افکار جامعه را به خود مشغول داشته و وخامت اوضاع به حدی است که به خبرگزاری ها و نشریات خارجی هم راه یافته است. چرایی سیر صعودی فحشا و چگونگی برخورد به این معضل اجتماعی به درستی تبدیل به یکی از مشغله های فکری فعالین جنبش زنان وجنبش انقلابی ایران نیز شده است. مقاله زیر تلاشی است تا به اجمال به دلایل بروز این پدیده پرداخته شود. لازم به تذکر است که در ایران کلمات متفاوتی در رابطه با این زنان قربانی استفاده می شود. فاحشه، زنان خیابانی، روسپی... همه بار توهین آمیزی نسبت به زنان دارند. برای همین در این مقاله از کلمه تن فروش که صرفا توصیف شرایط این زنان است استفاده شده.

طرحی که زبان را به ناگفته ها گشود!

اوایل مرداد امسال طرحی برای ایجاد "خانه های عفاف" در برخی جراید وابسته به جمهوری اسلامی به چاپ رسید. طبق اینطرح، خانه های مذکور "با ثبت مدت ودریافت اجرت سنت اسلامی متعه( ازدواج موقت) را جاری خواهد کرد و متقاضیان را به هتل ها معرفی میکند." ١ افراد تحت شمول این طرح عبارتند از "بانوان بی سرپرست"، کسانی که "امکان ازدواج دایم برایشاننیست"، "مردانی که بدلایلی کسی با ایشان ازدواج نمی کند"، "دور از عیال خود بسر میبرند"، "زنانشان مشکلاتی از قبیل طولانی شدن بیماری دارند".... برای اجرای این طرح یک دستگاه عریض و طویل اداری شامل ائمه جمعه، وزارت کشور، نیروهای انتظامی و دادگستری و زندان پیش بینی شده است.

واحد بهداشت این خانه ها قرار است برای مراجعین "کارت بهداشت" صادر کند و "زنان مورد بحث " را به "عمل جراحی (عقیم سازی" (برای خلاصی از عُده  راضی کند. بودجه این خانه ها قرار است بخشا از "افراد مراجعه کننده" و سایر "فعالیت های اقتصادی سالم"  احتمالا پورسانت از هتلها یا تاسیس هتل های ویژه؟ تامین شود.

هرچند این طرح به خاطر اعتراضاتی که به آن شد و بخشا به خاطر اختلافات درونی حکومتیان فعلا کنار زده شد، و خبر دستگیری طراح آن نیز اعلام شد، ولی دقت  بیشتر به محتوا بیشتر به محتوای اظهارات دست اندرکاران حکایت از چیز دیگری دارد.

برخی مقامات مانند موسوی بجنوردی موافقت خود را با طرح خانه های عفاف تحت عنوان اینکه راه حلی فوری برای موقعیت اضطراری جامعه در رابطه با زنان خیابانی است اعلام کردند. ٢ معاون اجتماعی وزارت کشور در دفاع ضمنی از این طرح گفت "اساس طرح وزارت کشور حمایت از پاکسازی ناهنجاری های اجتماعی شهر تهران است." ٣ یکی از اعضای حوزه علمیه اعلام کرد که این طرح با قوانین شیعه خوانایی دارد ۴ و سخنگوی قوه قضاییه گفت "اگر این طرح برای زنان خیابانی و سازماندهی این وضعیت ذکر شود طبعا یک کار ضروری است". ۵ فقط معاون وزارت کشور معتقد است که این کار باید "بدون هیاهو باشد". ۶

تن فروشی همچون تمام معضلات اجتماعی دیگر نتیجه ناگزیر حکومت زن ستیز است و شواهد اشاره به این دارد که هیئت حاکمه مخالفت اساسی با این طرح نداشته و مقامات قوه قضاییه، شهرداری، وزارت کشور و سازمان زندانها فی الواقع در پی سازماندهی فحشا هستند.

یک تصویر کلی

هرچند آمار دقیقی از تن فروشی در ایران در دست نیست، ٧ معتمدی یکی از مسئولان سازمان بهداشت می گوید "سیصد هزار روسپی حرفه ای شناسایی شده در کشور وجود دارد." ٨ در کشور 65 میلیونی که تقریبا نصف جمعیت را زنان تشکیل می دهند، با کم کردن جمعیت پیران و کودکان به رقمی حدود 22 میلیون می رسیم، یعنی از هر 70 زن ایرانی یک نفر روسپی حرفه ای شناخته شده است. ٩ یکی از مشخصه های فحشا در ایران کنونی پایین آمدن سن تن فروشی است.

"پای صحبت متقاضی های بی نام و نشان پولدار که می نشینی تا متقاضی های کم پولو قانع همه از کالاهای کم سن حرف می زنند: "نهایت 15 ساله"، " 20 ساله ها از دور خارجمی شوند، تاریخ مصرفشان گذشته!"، " هرچه بچه تر، بهتر"." ١٠

از مشخصات دیگر وضع حاضر ترکیب زنان تن فروش است. هرچند طبق آمارهای دولتی اکثریت با زنان "بی سرپرست" و دختران فراری می باشد، ولی تعداد قابل توجهی از زنان شوهردار و یا شاغل و دختران دانش آموز و دانشجو، چه به زور ٧ آماراصولا با مزاج جمهوری اسلامی خوش نمی - آید. خانم بروجردی در مصاحبه ای با همشهری13 (15 مرداد) می گوید "آمار ندادن را قبول دارم" و دلیل عدم پخش آماری که از تعداد تن فروشان و نوع  مشتریانشان در مرکز شهر تهران گرفته شده چنین توضیح می دهد: "طبق این آمار %... کسانی که طالب ارتباطات جنسی هستند را مردان متاهل تشکیل می دهند. اگر این را بگوییم آن وقت کدام زنی به همسرش اطمینان می کند؟"

٨ ماهنامه جامعه نو، مرداد 81

٩ اخیرا در مقاله ای در نیویورک تایمز28(اوت)

تعداد تن فروشان تهران 12 میلیونی 300 هزار نفر تخمین زده شده است که با حساب دو دو تا چهارتا به معنی 10 % زنان تهران است!

١٠ ماهنامه زنان شماره 89 ، تیر 81

شوهران و پدران معتادشان و چه بعلت جبر اقتصادی ناگزیر به تن فروشی اند. بنابراین تن فروشی دیگر محدود به دختران روستاییبه شهر گریخته و کوچه پس کوچه های فقیر نشین شهرهای بزرگ نمی شود. این آفت به جان زنان طبقات میانی جامعه بحران زده ما هم افتاده و شاید این یکی از دلایلی باشد که حکام اسلامی را به فکر "کنترل" مسئله انداخته است.

بعلاوه فحشا در اشکال مختلف جریان % دارد. طبق _آمارهای جمهوری اسلامی 25 فحشا در تهران متمرکز است و مشهد و قم بعنوان مراکز زیارت و مسافردار، از دیگر مراکز عمده تمرکز فحشایند. برخی تن فروشان به صورت انفرادی، از خانه های خود استفاده می کنند. دختران کارتن خواب ١١ گاهی فقط بخاطر جای خواب شب به واگذاری تن خود مجبور می شوند و اصولا قیمتشان پایین تر است. برخی به شکل سازمان یافته تر و در خانه های امن که عموما توسط "خانم رئیس" ها اداره می شوند ساکنند. صدور تن فروشان نیز یکی دیگر از اشکال عملکرد این اقتصاد زیرزمینی است. رو شدن باندهای گوناگون دزدی و صدور زنان حاکی از وجود یک تجارت رو به گستردش بین المللی است که بدن زنان ایرانی را در دیسکوها، هتلها، و فاحشه خانه های دوبی، سوریه، ترکیه و... به حراج می گذارد. ١٢

زمینه های اقتصادی گسترش فحشا در جمهوری اسلامی

فقر در جامعه جمهوری اسلامی زده ما بیداد می کند. درآمد سرانه ایران که در سال 1977 معادل 2450 دلار بود( و این رقم در سال 2000 معادل 10 هزار دلار می باشد).

اکنون 1500 دلار بیش نیست ١٣ . درآمدی که  مرتب در حال سقوط است. طبق گزارش مرکز آمار ١۴ 15 % مردم ایران در فقر مطلق بسر می برند و این در حالی است که % 80  درآمد کشور در دست اقلیت ناچیزی متمرکز است. تهیه نان شب، امروز از دوران جنگ هم مشکل تر است. نرخ مسکن، سوخت و برق دائما افزایش می یابد. طبق گفته علی اصغر بادبان از شورای عالی بیمه های اجتماعی، 2 برابر حقوقهای فعلی / کارگران باید حداقل 2 را دریافت کنند تا بتوانند از پس تهیه حداقل معاش برآیند ١۵ و این در حالی است که همین حقوق ناکافی هم عقب افتاده است! ١۶ سیاستهای اقتصادی رژیم در سالهای بعد از جنگ، از جمله خصوصی سازی ها و جهت دادن هرچه بیشتر اقتصاد بسوی صادرات، کشاورزی را بیش از پیش به ورشکستگی کشانده و سیل روستاییان به شهرها و تخلیه دهات را تسریع کرده است. شهرها در حال ترکیدن اند.

بیکاری بیداد می کند و حتی گریبان طبقات میانی و تحصیل کرده ها را هم گرفته است. هر ساله حدود 700 هزار نفر وارد بازار کار می شوند ولی اقتصاد بحران زده توانایی جذب بیش از 200 هزار نفرشان را ندارد. هر سال حدود نیم میلیون نفر به خیل عظیم بیکاران می پیوندند. ١٧ از آنجا که دیگر یک دستمزد کفاف خرجی یک خانوار را نمی دهد، و بعلاوه در بسیاری از موارد بدلایلی چون اعتیاد، افزایش جمعیت زندانها و مرگ ومیر ناشی از جنگ، زنان عملا تنها نان آور خانواده اند، بسیاری از جویندگان کار را زنان تشکیل می دهند. ولی

زنانی که وارد بازار کار می شوند اغلب از سواد کم و مهارت کاری کمتری نسبت به مردان برخوردارند. مضافا اینکه حقوق زنان برای کار برابر، نصف تا یک سوم کمتر از حقوق مردان است. سیاستهای جداسازی رژیم نیز به بیکار شدن زنان در رشته هایی که بطور سنتی زنانه محسوب می شد پا داده است. در برخی کارخانجات زنان را بطور سیستماتیک از خط تولید برداشتند و در کارگاههای فرش بافی و خیاطی بکار گماشتند. ١٨ ولی نه تنها این کارگاهها، بلکه کارگاههای خانگی/ روستایی تولید فرش نیز بعلت سقوط قیمت فرش در بازار بین المللی ورشکست شده و زنان از کار بیکار شده اند.

بحران صنایع نساجی که یکی دیگر از بخشهای اشتغال زنان است، نمونه دیگری از تنگ تر شدن عرصه بر زنان جویای کار می باشد. در دو سال گذشته بیکاری زنان از %30 به 60 % جهش کرده است. ١٩ از خانه بیرون آمدن زنان نه نتیجه شکوفایی صنعت است و نه حاصل یک اقتصاد برنامه ریزی شده که هدفش رهایی زنان و آبادانی کشور باشد. سرازیر شدن زنان به بازار کار بدلیل فقر است. فقری که خود نتیجه از هم پاشیدگی متداوم ساختارهای اقتصادی ماقبل سرمایه داری و عدم جایگزینی آن با ساختارهای پیشرفته تر است. فقری که ماحصل وابستگی اقتصاد ایران به صادرات، بخصوص نفت، و نتیجتا وابستگی به تلاطمات بازار جهانی است. چنین اقتصادی توانایی جذب سازندهٴ نیروهای نوینی را که به بازار کار می آیند نداشته و در نتیجه آنان را بیشتر و بیشتر در جهت اقتصادی انگلی که چیزی جز ویرانی و فرودستی بیشتر ببار نمی آورد می راند. زنانی که در جمهوری اسلامی بهر دلیلی در موقعیت نان آور خانواده قرار گرفته اند، انتخاب چندانی ندارند. زن 26 ساله ای زندگی خود را چنین توضیح می دهد: "سال 74 ازدواج کردم. بعد از سه ماه فهمیدم شوهرم اعتیاد به مواد مخدردارد. هرچه تلاش کردم ترک بکند... اصلاح نشد...حدود یکسال پیش ازشوهرم جدا شدم. من موندم با یک پسر که الان پنج سالش است. هر جا رفتم کار بهم ندادن... خیلی سخت بود. اولین باربقدری گریه می کردم که خود طرف ناراحت شد." ٢٠

 

١ روزنامه همشهری، 4 مرداد 13/  ٢ رادیو آزادی – 7 اوت 2002 /  ٣ روزنامه همشهری، 12 مرداد. یاد پاکسازی شهر / ۴  لندن از بی خانمان ها با بیرون راندنشان از شهر می افتیم و یا بولدوزر انداختن شاه در خانه های خارج از محدوده برای پاکسازی تهران / ۴ رادیو آزادی، همانجا / ۵ همشهری، 12 مرداد /۶ همانجا /٧ آماراصولا با مزاج جمهوری اسلامی خوش نمی - آید. خانم بروجردی در مصاحبه ای با همشهری13 ( 15 مرداد) می گوید "آمار ندادن را قبول دارم" و دلیل عدم پخش آماری که از تعداد تن فروشان و نوع مشتریانشان در مرکز شهر تهران گرفته شده چنین توضیح می دهد: "طبق این آمار %... کسانی که طالب ارتباطات جنسی هستند را مردان متاهل تشکیل می دهند. اگر این را بگوییم آن وقت کدام زنی به همسرش اطمینان می کند؟"/  ٨ ماهنامه جامعه نو، مرداد 81/  ٩ اخیرا در مقاله ای در نیویورک تایمز28 ( اوت) تعداد تن فروشان تهران 12 میلیونی 300 هزار نفر تخمین زده شده است که با حساب دو دو تا چهارتا به معنی 10 % زنان تهران است! ١٠ ماهنامه زنان شماره 89 ، تیر ١١ دختران فراری که اغلب بعلت بی جایی زیر کارتن ها در پارکها و اماکن عمومی، شب را بسر می کنند.

١٢ مثلا رجوع کنید به ماهنامه جامعه نو، مرداد 81 یا روزنامه جمهوری اسلامی، 14 مهر 81 / ١٣ هوشنگ نهاوندی، فیگارو، روزنامه صبح فرانسه، 21 فوریه  2002 /  ١۴ نوامبر 20 /  ١۵ مصاحبه با علی اصغر بادبان، 13 مه 2002 – بنقل The Washington Institute for Near East " از 26 جولای 2002 ،"Policy /

١۶ و این در حالیست که دولت خاتمی بخش اعظم 12میمیارد دلار حاصل از بالا رفتن قیمت نفت در سال 2000 را صرف خرید لسلحه کرد. مثلا رجوع کنید به  Middle East Review of International Affairs ، ژوئن The Washington Institute for Near "  2002  / ١٧ از 26 جولای 2002 ،"East Policy, The Journal /

١٨ هاله افشار، مجله نگاه، مه 2002/ ١٩ زهرا شجاعی، مشاور خاتمی در امور زنان همان منبع زیر نویس 17/  ٢٠ مصاحبه با یک تن فروش، رادیو پژواک، 9 مه2002

 

25 آگوست 2002