در حاشیه کارزار لغو قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی علیه زنان در ایران
چرا برای لغو قوانین ضد زن و ملهم از شریعت در تمام کشورهای خاورمیانه مبارزه نمی کنیم؟
رها جزایری
بگذارید اول از همه یک مسئله را روشن کنیم: محدود کردن آماج این کارزار به ایران بهیچوجه به معنای آن نیست که ما مبارزه زنان ایران برای رهائی را جدا از مبارزه زنان خاورمیانه و یا کل جهان می دانیم. به اعتقاد ما هرگاه زنان هر کشوری برای حقوق خود مبارزه کنند و به دولتهای ضد زن ضربه زنند، رهائی تمام زنان جهان را یک گام بجلو می برند. هر کس تاریخ را بخواند متوجه می شود که مبارزات زنان در کشورهای سوسیالیستی شوروی و چین چه ضربات بزرگی بر زنجیرهای اسارت زنان تمام جهان زد و در همه جا دولتهای بورژوائی و حتا دولتهای کشورهای عقب مانده در آسیا سعی کردند خود را طرفدار برابری زنان نشان دهند. نمونه اش رضاشاه وابسته به استعمار انگلیس و رژیم محمدرضا شاه نوکر امپریالیسم آمریکا در ایران است که سعی کردند خود را مدافع حقوق زنان نشان دهند. یا اگر کمی تاریخ را بررسی کنیم می بینیم که مبارزات زنان در آمریکا و اروپا در دهه 1960علیه ستم جنسیتی چه خدمت بزرگی به بالا بردن آگاهی زنان تمام جهان نسبت به مسئله ستم جنسیتی کرد و چه گام بزرگی برای رهائی زنان در کل بود. بنابراین، اگر ما بتوانیم مبارزه مان را آنچنان پیش بریم که ضربه ای کاری به رژیم زن ستیز حاکم در ایران بزنیم و پرچم رهائی زنان را در ایران اسلامی بلند برافرازیم حتما تاثیرات بزرگی بر مبارزه و رهائی زنان تمام خاورمیانه خواهد داشت؛ تاثیراتی که دامنه آن را شاید از هم اکنون نتوانیم پیش بینی کنیم.
دوم، رژیم جمهوری اسلامی ایران مسئول گسترش نفوذ شریعت در کل خاورمیانه است. پس از شکست انقلاب در ایران و قدرت گیری رژیم مذهبی آیت الله ها در ایران، در سراسر خاورمیانه نیروهای اسلامی بنیاد گرا پایه گرفتند و دولتهای حاکم برای تطبیق دادن خود با این نیروها، قوانین شریعت را در اداره کشور خود بیش از پیش بکار گرفتند و در مدارس به گسترش نفوذ فرهنگ مذهبی که دشمن آزادی و برابری زنان است، دامن زدند. پس از قدرت گیری رژیم مذهبی در ایران، در سراسر خاورمیانه وضعیت زنان بدتر شد. هر دولتی سعی کرد برای اسلامی تر نشان دادن خود، زنان را محروم تر از همیشه کند. مرد سالاری و پدر سالاری را از دیگری غلیظ تر کند. مدرسه های خرافه و جهل راه اندازد که در آن پسران را از کودکی پر از نفرت و تحقیر نسبت به جنس زن کنند. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران در 27 سال گذشته در زن ستیزی سردمدار و سرآمد و مبتکر در میان همه این مرتجعین بود و برای درهم شکستن این روند گسترش جهل و خرافه و زن ستیزی باید زنان ایران ضربات کاری بر این رژیم وارد کنند. و مطمئنا نیاز به کمک و یاری تمام زنان خاورمیانه و جهان دارند.
سوم، زنان هر کشور باید مبارزه روشن و واضح و مشخصی علیه دولتهای خود براه اندازند. زیرا به اعتقاد ما مبارزه برای رهائی زنان یک مبارزه سیاسی علیه دولتهاست. هر چند فقط محدود به دولتها نمی شود بلکه علیه مردسالاری و سنت و افکار کهن در جامعه و خانواده نیز هست، اما در عصر کنونی دولتها حافظ و تقویت کننده تمام نهادهای ضد زن در هر کشورند زیرا منابع اقتصادی، قدرت سیاسی، تبلیغات و فرهنگ و آموزش و پرورش همه در درست اینهاست. و اینها از تمام این ابزار برای مستحکم کردن انواع و اقسام تبعیض و سلسله مراتب و فرهنگ مرتبط با این تبعیض و سلسله مراتب، در جامعه استفاده می کنند. اگر ما کارزارمان را علیه قوانین شریعت و قوانین ضد زن در تمام خاورمیانه جهت می دادیم، روشن نبود که با کدام دولت، با کدام مرکز قدرت، طرفیم و قدرت چه کسی را داریم به چالش می طلبیم. در حالی که کارزار ما علیه قوانین، در واقع کارزاری است علیه یک دولت.
چهارم، امروزه ایران در صحنه سیاست بین المللی یکی از مهمترین کشورهاست و خیلی زود می تواند مرکز تلاطمات جهان شود. سیاستهای بین المللی باعث شده است که چشمها بسوی ایران بچرخد. امپریالیسم آمریکا همراه با کشورهای امپریالیستی در اروپا می خواهند دست به تغییرات سیاسی مهمی در ایران بزنند. زیرا رژیم جمهوری اسلامی ایران با وجود خدمات گرانبهائی که در 27 سال گذاشته برای منافع آمریکا و کشورهای اروپائی کرده است، امروز خوشایند امپریالیستها بخصوص آمریکا نیست. در عین حال مردم ایران از این رژیم متنفرند و خواهان سرنگون کردن آنند. در این میان، قدرتهای امپریالیستی می خواهند سوار بر موج نفرت مردم شوند تا آینده ایران را خودشان تعیین کنند و نگذارند که زنان و بقیه مردم ایران آینده را بدست خودشان بگیرند. یکی از شگردهای امپریالیسم آمریکا آن است که خود را منجی زنان ایران از دست رژیم جمهوری اسلامی ایران معرفی کند. و سالها عده ای از زنان متخصص ایرانی را در واشنگتن جمع کرده و تعلیم داده است تا به اصطلاح "زنان ایران" را نمایندگی کنند. ما باید با تمام قوا حرکت کنیم و اجازه فروش چنین عوامفریبی هائی را در بازار سیاست جهانی ندهیم. ما منجی نداریم و نمی خواهیم. بخصوص منجی ای که خودش یکی از زن ستیزترین قدرتهای جهان است. در شرایط کنونی زنان ایران با تمام قوا بکوشند تا صدای خود را به گوش همه جهانیان برسانند. ما در عین حال که پرچم سرنگونی جمهوری اسلامی را بلند کرده ایم اما ضدیتمان با امپریالیسم آمریکا و دیگر قدرتهای امپریالیستی هم روشن است.
مبارزه ما مبارزه همه زنان جهان علیه بردگی است. ما رزمنده رهائی همه زنان جهان هستیم. در این شکی نیست. راهپیمائی بزرگ زنان علیه قوانین زن ستیز در ایران، جائی است برای بلند کردن صدای اعتراض و خشم تمام زنان جهان علیه بردگی زن.
بهمن 1384 – ژانویه 2006