تحصیل دختران در افغانستان؛ تهديدها و چالش ها
تهران، خبرگزاری سینا -علی علیمردانی16 بهمن 1383
افغانستان مدت هاي مديدي است كه يكي از ضعيفترين كشورهاي جهان از نظر وضعيت آموزش به شمار مي رود و نرخ حضور در كلاس های اين كشور بسيار پايين و درصد بي سوادي در اين كشور بسيار بالاست.
بين سالهاي 1996 تا 2001 ميلادي كه طالبان بر اين كشور حكومت مي كرد، اوضاع بد آموزشي در اين كشور بدتر هم شد ؛ برنامه هاي درسي محدود گردید، مدارس ويران شد و زنان افغان از تحصيل منع شدند.
پس از سرنگوني طالبان در اواخر سال 2001 ميلادي تلاش هاي بين المللي براي بازسازي نظام آموزشي اين كشور آغاز شد و به طور بي سابقه اي افراد براي ثبت نام در مدارس اقدام كردند و شمار دختران و زنان تحت آموزش به حد نصاب بي سابقه اي در دهه هاي گذشته رسيد.
با وجود اين پيشرفت ها، مواردي از حمله مظنونان طرفدار طالبان به دختران مدرسه اي مشاهده شد و بسياري بر اين باورند كه باید نگرش مردان نسبت به زنان در اين كشور تغيير كند.
تلاش هاي فراواني پيش از برگزاري انتخابات 2004 افغانستان براي آموزش مردم اين كشور انجام شد كه هدف از اين آموزش ها ترغيب زنان به شركت در انتخابات و دادن آگاهي به آنها درباره اين حق بود.
طي سالهاي 1996 تا 2000 ميلادي و حكومت طالبان بر افغانستان دختران اجازه تحصيل نداشتند. حكومت طالبان همه مدارس دخترانه را در سراسر اين كشور تعطيل كرد و از تدريس معلمان زن نيز جلوگيري كرد.
بسياري از والدين نگران بودند دخترانشان در آينده بي سواد شوند و برخي دختران نيز مخفيانه در منازل از معلمان و والدينشان درس مي آموختند و برخي ديگر نيز در كلاس هاي زير زميني درس مي خواندند.
روزگاري، تحصيلات در افغانستان به شدت مورد توجه بود و دانشجويان كشورهاي آسيايي و خاورميانه تا اواسط دهه 1990 به دانشگاه كابل جذب مي شدند و اين دانشگاه با مراكز آموزشي در سراسر جهان ارتباط داشت. اما پس از حمله نيروهاي شوروي سابق به خاك افغانستان در زمستان 1979 اين دانشگاه به تدريج جايگاه خود را از دست داد.
حكومت طالبان محدوديت هايي را براي آموزش تحميل كرد و خواسته اين رژيم، تاكيد بر مذهب به قيمت از بين رفتن همه موضوعات علمي ديگر بود. به دستور طالبان نيمي از مدارس افغانستان ويران شد.
صندوق كودكان سازمان ملل يونيسف در سال 1998 در گزارشی اعلام كرد 90 درصد دختران افغان و حدود دو سوم پسران اين كشور از رفتن به مدرسه محرومند.
يونيسف در سال 2000 نيز گزارش داد فقط 4 تا 5 درصد كودكان در افغانستان سواد خواندن و نوشتن دارند و شمار دانش آموزان دوره هاي بالاتر آموزشي و دانشگاهي نيز حتي از اين ميزان كمتر بود.
نظاميان امريكايي در سال 2001 به افغانستان يورش بردند و پس از سه ماه عمليات نظامي فشرده حكومت طالبان را سرنگون كردند. آن زمان، سراسر اين كشور دچار بي نظمي و فعاليت همه مدارس متوقف شده بود. اما به زودي افغانستان خود را در كانون توجهات جهان ديد. كشورهاي كمك كننده كمكي به ارزش 5/4 ميليارد دلار براي بازسازي اين كشور در نظر گرفتند كه ترميم نظام آموزشي اين كشور در صدر اولويت ها قرار داشت.
دو سازمان يونيسف و يونسكو سازمان ملل متحد، تلاش هاي فراواني براي بازسازي افغانستان انجام دادند. به سرعت كتاب و لوازم التحرير در مدارس فراهم شد بطوريكه بيش از 93 درصد مدارس تا مارس 2002 بازگشايي شد.
بسياري از دولت هاي جهان نيز در تلاش هاي بازسازي نظام آموزشي اين كشور همكاري كردند آمريكا 10 میلیون جلد كتاب آموزشي به افغانستان ارسال كرد و متخصصاني را براي آموزش معلمان افغان به اين كشور فرستاد و به بازسازي و نوسازي مدارس اين كشور كمك كرد.
بيش از يك ميليون دختر اكنون در حال تحصيل در افغانستان هستند كه در دهه هاي گذشته و حتي پيش از آنكه طالبان تحصيل دختران را ممنوع كند، بي سابقه است.
صدها تن از داوطلبان تحصيل در دانشگاه كابل نيز دختر هستند، هرچند كمبود مدرسان آموزش ديده هنوز در همه سطوح آموزشي در افغانستان وجود دارد.
بازسازي نظام آموزشي افغانستان راه درازي تا تكميل شدن در پيش دارد، هنوز حدود دو ميليون دانش آموز در اردوگاه هاي آوارگان از حق تحصيل محرومند. خصومت با تحصيل دختران در افغانستان هنوز ادامه دارد.
حق آموزش رايگان و اجباري يكي از اصول بنيادي در حقوق بشر به شمار مي رود. در كنوانسيون سازمان ملل درباره حقوق كودكان كه در سال 1998 ميلادي برگزار شد بر حق تحصيل كودكان به طور ويژه تاكيد شد.
با اين وجود بر اساس آمار سازمان هاي بين المللي طرفدار گسترش آموزش دستکم حدود 125 ميليون كودك در سراسر جهان از حق تحصيل محروم شده اند و يك سوم بزرگسالان نيز سواد خواندن و نوشتن ندارند.