درباره ما: سازمان زنان هشت مارس (ایرانی- افغانستانی)
ما جمعی از زنان ایرانی و افغانستانی هستيم با تجربه و سابقه فعالیت سیاسی اجتماعی گوناگون که در اواخر سال 1997 گرد هم جمع شدیم تا دست به فعالیت مشترک درزمینه مبارزه علیه ستم جنسیتی و مناسبات مردسالارانه بزنیم. برخی از ما سابقه و تجربه فعالیت در تشکلات زنان در زمان انقلاب 57 را دارند. برخی از فعالین جریانات چپ هستند و برخی نیز تجربه چندانی ندارند اما اساسا علاقمند به مبارزه علیه ستم بر زن هستند.
نقطه اشتراک ما تلاش برای اتحاد در صفوف مبارزاتی زنان و دست زدن به یک فعالیت متشکل و سراسری است. اتحادی اصولی و رزمنده که قادر باشد نیروهای رادیکال و انقلابی در جنبش زنان را بیشتر به هم نزدیک کند و بدین طریق یک قطب انقلابی در جنبش زنان ایجاد شود.
در فوریه 97 فراخوانی را منتشر کردیم که خیلی زود مورد حمایت و استقبال بسیاری از فعالین و نیروهای مترقی و هنرمندان و روشنفکران ایرانی و افغانستانی قرار گرفت. فراخوان معیارهای ما برای اتحاد در صفوف زنان بود. در این فراخوان مرز تمایز با دشمنان زنان یعنی مرتجعین حاکم در ایران و افغانستان، حامیان امپریالیست آنان و نیروهایی که می خواهند چهره زن ستیز نظام اسلامی را بزک کنند، به صراحت روشن شده بود. هم چنین مرزبندی با نظریه نسبیت فرهنگی بعنوان تفکری که برخی اشکال زن ستیزانه را تحت نام فرهنگ توجیه می کند.
در مراسم روز جهانی زن در سال 1998 کمیته زنان هشت مارس با برگزاری مراسم روز زن اعلام موجودیت کرد (در فوریه 2000 به اتفاق آرا مجمع عمومی نام سازمان زنان هشت مارس ایرانی، افغانستانی برگزبده شد). در این مراسم سخنرانی ارائه شد که دیدگاه ما را بطور مفصل در مورد موقعیت جنبش زنان در ایران ، نقاط قوت این جنبش و ضعفها و کمبودهای آن بیان می کرد. بنظر ما جنبش زنان ایرانی برخوردار از صدها زن با تجربه و فعال و متعهد است اما در عین حال این زنان و تشکلات درون این جنبش هر یک در گوشه ای بی خبر از فعالیت های یکدیگر مشغول هستند و این پراکندگی و جدایی ضعفی است که می تواند و باید برطرف شود.
به اعتقاد ما جنبش زنان، یک جنبش سیاسی است و اینکه زنان برای مقابله با مردسالاری باید هرچه بیشتر و وسیعتر در سیاست دخالت کنند و آنجاست که بالاخره تکلیف زنان با نظام مردسالاری و ستم جنسیتی ناشی از آن روشن خواهد شد. سیاست نه به معنای دنباله روی از سیاست طبقات حاکم بلکه سیاستی مستقل از مرتجعین اسلامی حاکم و جریانات مشاطه گر آنان. ما بر ضرورت جنبش مستقل زنان از نیروهای مردسالار بر جهان تاکید داریم و هم چنین مستقل از مردان.
دیدگاه ما تاکید می کند که باید با اشکال گوناگون ستم بر زن ( آشکار و پوشیده) مبارزه کرد. بنابراین آمال ما، تن دادن به شکل نرمترو پوشيده ی ستم مانند کشورهای غربی نیست. ما خود را در کنار مبارزات زنان کشورهای غربی در مقابل دولت های مردسالار و مناسبات مردسالار حاکم بر این کشورها می بینیم.
به اعتقاد ما زنان درصورتی قادرند در عرصه فعالیت های اجتماعی و بطور مشخص سیاست دخالت کنند که خود را از قید و بندهای سنتها رها کنند و درا بتدا بايد زنجیرهای اسارت از دست و بال زنان در خانه برداشته شود.
به دلیل تاکید بر این نکات برخی علیه ما تبلیغ می کنند که گویا ما ضد مرد هستیم و می خواهیم شیرازه خانواده ها را از هم بپاشیم، یا اینکه می خواهیم بین زن و مرد جدایی بیفکنیم. ما معتقدیم که در مناسبات مرد سالارانه و پدرسالارانه کنونی زنان و مردان از هم جدا هستند! اگر خانواده بر اساس سرکوب و ستم بر زن و مناسبات غیرانسانی «خانواده» است، طبعا وقتی زنان آگاه شوند دیگر به آن تن نمی دهند. بعلاوه در جامعه مردسالار کنونی وقتی برخی مردان امکان ستم کردن و سرکوب زن را از دست می دهند مثل این است که تحت ستم واقع شده اند. بهمین دلیل مرتبا تشکلات زنان را مورد حمله قرار می دهند که آنان می خواهند سلطه زنان بر مردان را بوجود آورند! از نظر آنان مبارزه با با ستمگری مردان بر زن یعنی سلطه زنان بر مردان!
برای تحقق این اهداف چه می کنیم:
يکي از فعالیت های عملی ما برای بسیج و ارتقا آگاهی در بین زنان دامن زدن به کارزارهای مبارزاتی است. کارزارهای دائمی چون برگزاری روز زن و سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی است. علاوه بر آن شرکت در مبارزات جاری مانند آکسیون هایی در دفاع از حقوق زنان و مردم جهان، اعتراض به جنگ، دفاع از حقوق پناهجویان و بطور خاص پناهجویان زن و ... است. این کارزارها توسط فعالین سازمان در مناطقی که حضور دارند مانند ترکیه، کانادا، آلمان، انگلیس ، سوئیس و هلند به پیش می رود.
در بخش انتشارات ابتدا با جمعیت مبارزه برای آزادی زنان ایران همکاری کردیم و نشریه شماره 5 پیکار زن محصول این همکاری است. پس از آن متاسفانه بدلیل مشکلات گوناگون که بر سر راه جمعیت مبارزه برای آزادی زنان قرار گرفت، نتوانستند همکاری را ادامه دهند، لذا انتشار فصلنامه هشت مارس از سال 2000 با اتکا به فعالین سازمان ما - هر چند بطور نامنظم - آغاز شد. این نشریه شامل مقالات متنوع در مورد اشکال گوناگون ستم بر زن، افشای جنایات و نیرنگ های امپریالیسم و ارتجاع، معرفی زنان هنرمند مترقی و نقد هنری است. این نشریه معمولا دو بخش دارد، بخشی از مقالات در مورد موقعیت و مبارزات زنان افغانستان و بخشی دیگر در مورد زنان ایران است. ما تلاش داریم تا نشریه هر چه بیشتر انعکاس صدای زنان داخل کشور باشد چرا که اين بخش از امکانات کمتری برخوردارند. به اعتقاد ما زنان در داخل و خارج کشور بخشی از پیکر واحد جنبش زنان هستند.
هم چنین تلاش ميکنم که نشریه هشت مارس تریبونی برای زنان مبارز و رادیکالي باشد که نظرات و تفکرات مردسالارانه را بی هیچ ملاحظه و اما واگری نقد و افشا می کنند. تا کنون 8 شماره این نشریه منتشر شده است.
در همین راستا سایت زنان هشت مارس نیز در خدمت اشاعه ی وسیع ایده های مترقی زنان، خبر رسانی از طریق درج گزارش و فعالیت های زنان در سراسر جهان، انتقال و تبادل دانش و آگاهی و هم چنین ارتقاء همبستگي هر چه بيشتر زنان است. بعلاوه از طریق ترجمه برخی از دیدگاههای خود به زبان انگلیسی و آلمانی تماس و همکاری خود را با زنان این کشورها در زمینه های مبارزاتی گسترش می دهیم. یکی ديگر از عرصه های فعالیت ما علاوه بر شرکت در مبارزات اجتماعي کشورهایی که زندگی می کنیم، شرکت در سمینارها و کنفرانس های بین المللی با هدف تبادل افکار و در کنارآن منعکس کردن صدای ميليونها زن بي حقوق در حکومت های زن ستيز اسلامی است.
در مورد بخش افغانستانی علاوه بر فعالیت های زنان افغانستاني متشکل در هشت مارس عمدتا با دسته هشت مارچ زنان در افغانستان همکاری می کنیم.
تا کنون تلاش هایی برای همکاری مشترک و کار متحد با تشکلات و فعالین زنان انجام داده ایم که برخی موفق بوده و برخی نیاز به تلاش بیشتر دارد. ما اعتقاد داریم که زنان اقشار و طبقات گوناگون همگي از ستم جنسي در رنجند و به دليل موقعیت ها و خاستگاههای اجتماعی متفاوت راه حل های گوناگوني نيزبرای دستيابي به برابری و رهايي زنان ارائه می شود. این نظرات گوناگون موجب شکوفایی کل این جنبش است، و خصلت دمکراتیک جنبش زنان نیز ناشی از همین مسئله است.
روابط درونی تشکل ما بر اساس همبستگی زنانه و مقابله با هر شکل از روابط و فرهنگ مردسالارانه ای است که در بین زنان منعکس شده و موجب تفرقه و تضغیف مبارزات آنان است.
اساسنامه تشکل ما ناظر بر چگونگی روابط دوستانه و مقابله با افکار عقب مانده در بین زنان است. البته روش ما متکی بر کار آگاهگرانه است. برای ما روشن است که بسیاری از تشکلات زنان بدلیل نفوذ افکار عقب مانده مردسالارانه تضعیف و یا منحل شده اند. سمینارها و نشست های داخلی روشی برای ارتقا آگاهی فعالین تشکل هشت مارس است. تصمیمات اصلی، جمعبندی از فعالیت های سالیانه، تعیین مسئولیت ها هر ساله در مجمع عمومی با شرکت اکثر فعالین و به اتفاق آرا اتخاذ می شود.
ما خود را متعلق به گرایش انقلابی و رادیکال درون جنبش زنان می دانیم و تلاش داریم تا هر چه بیشتر با تشکلات و فعالینی که متعلق به این گرایش هستند متحد شویم.
سازمان زنان هشت مارس (ایرانی – افغانستانی) – مارس 2004