فریدا و صبا عزیز

 

فریدا و صبا عزیز

خوش آمدید

مرسی از گزارشات ارسالی جی 8

مسئول سایت 8 مارس

www.8mars.com

4ever

hashtemarch@hotmail.com

MAKE Patriarchat HISTORY

Rosa

 

روزهای 6 تا 8 ژوئیه کنفرانس سران هشت کشور بزرگ جهان معروف به G8 در اسکاتلند برگزار می شود.  مخالفان G8  از دوم ژوئیه به برگزاری تظاهرات و سمینارهایی در اعتراض به سیاست های این دول دست زده اند.

البته فعالین این گردهم آیی از طیف ها و گرایشات متفاوتند و بسیاری شان خیال دارند از روز ششم با مسدود کردن راه هایی که محل کنفرانس G8 ختم می شود از برگزاری آن جلوگیری کنند.

در یکی از جلسات کارزار تصمیم گرفتیم برای رساندن صدای زنان ایران به گوش شرکت کنندگان در این اعتراضات، جلب حمایتشان از مبارزات زنان ایران، و اعلام همبستگی خود با مبارزات مردم جهان علیه جهانی سازی، تیمی از طرف کارزار به اسکاتلند بفرستیم.
گزارشاتی که در زیر می خوانید توسط فریدا، یکی از فعالین سازمان زنان هشت مارس (ایرانی - افغانستانی) و صبا راهی (یکی از امضا کنندگان فراخوان کارزار لغو کلیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی علیه زنان) ارسال شده است.

 

پنجمين گزارش از فعالين کارزار لغو قوانين نابرابر از تجمع عظيم عليه ملاقات ساليانه سران 8 کشور

دیشب تمام شب باران می بارید و آب بعضی چادرها را گرفته بود. اما بارون نمی توانست مانع رفتن ما به تظاهرات شود. در کمپ ما جنب و جوش خاصی بود، هم پرچم های سرخ در دست داشتند.

امروز ما تصمیم گرفتیم که با گروهی که دیروز پرچم انقلاب را در دست داشتند همراه شویم. 90% گروه جوان هایی هستند (دختر و پسر) که هر کدام مسئولیت کاری را به عهده گرفته بودند در انجام دادنش هم بسیار دقیق و جدی بودند. از کمپ ما تا محل اجتماع که نزدیک شهر استرلینگ است یک ساعت و نیم راه بود. کنترل پلیس در جاده از روز قبل بیشتر بود. گویا حتی ماشین آدم های معروف را هم می گشتند. در تمام مسیر مردم برای تظاهر کنندگان دست تکان می دادند و یا به آنها می پیوستند. همه شعار می دادند. شعار گروه ما این بود: یک راه، انقلاب؛ جی هشت، روز پلیس. سرودهای زیبایی هم می خواندند که می گفت قدرت به دست کارگران، قدرت به دست مردم.

در ابتدای راه پلیس جاده ها را بسته بود و جمعیت به سختی حرکت می کرد، اما گروه ما (گروه انقلاب) راه را باز می کرد و خود و جمعیت را به جلو می برد. در نیمه های راه گروه حزب کارگران سوسیالیست هم راه را بر مردم بسته بود، از پلیس نقل می کردند که جلو تصادف شده و بعضی هاشان که قیافه های زیاد دوستانه ای هم نداشتند از مردم می خواستند که پیشروی نکنند. اینجا ما شعار دادیم دیگر پلیس بس است (no more police) و از راه خود را از بین جمعیت به جلو باز کردیم. اینجا دیدیم که برخی چه دوستانه با پلیس همکاری میکنند و یاد برخی گروه های ایرانی خودمان افتادم.

پلیس مسیر تظاهرات را کاملا بسته بود و از جلو رفتن جمعیت وحشت داشت. تظاهرکنندگان اطراف محل اقامت کنفرانس جی هشت پراکنده شده بودند و پلیس در حالت آماده باش برای سرکوب بود. گروه ما به جلو می رفت و در یک چشم به هم زدن از روی سیم های خاردار به داخل مزارع ذرت می پریدند و ما هم بدنبال آنها تا به نزدیک محل اقامت شرکت کنندگان در کنفرانس رسیدیم. هلیکوپترهای کبری در فاصله کمی بالای سر ما مفت خورهای دنیا را جابجا می کردند. سنگ بود که به سمت محل کنفرانس و پلیس پرتاب می شد. پلیس با باتوم به ما حمله می کرد و سر یکی از تظاهرکنندگان شکست. لباس ها و کفش هایمان کاملا خیس بود. (وقتی از مزرعه ذرت می گذشتیم در عرض کمتر از یک دقیقه لباس هایمان در تماس با ساقه های بلند ذرت خیس شده بود.)

گروه نمایشی که خود را به شکل دلقک ها در آورده بودند در تمام مدت از گروه پشتیبانی می کردند. یک گروه فلسطینی و چند گروه دیگر تصمیم گرفته بودند که 5 ساعت در مقابل محل کنفرانس G8 بایستند.

در میان تظاهرکنندگان مرد نابینائی بود که صدای بسیار گرم و زیبائی داشت و در طول راه سرود های قدرت به دست کارگران و قدرت به دست مردم را می خواند.

در ضمن بگوئیم که پلیس مانع ورود گروه های بسیاری از مردم که از مسیرهای متفاوت به طرف محل کنفرانس میامدند شده بود. یکی از دوستان هلندی ما که در یکی از اتوبوس ها بود به ما گفت که مجبورشان کرده اند دست هایشان را بالا گرفته و از اتوبوس خارج شوند. بعد هم جیب هایشان را گشته اند و مدارک شناسائی شان را چک کرده اند. بعد هم با وجود اینکه همه مدارک درست بوده و هیچ «اسلحه ای» هم نداشته اند (آخر این روزها ممکن است یک چراغ قوه را هم اسلحه محسوب کنند!) اجازه ورود به محل تظاهرات نمی دهند. این اتوبوس با 50 نفر از هلند آمده بود، ده ها اتوبوس دیگر را هم به همین ترتیب برگرداندند که جمعیت زیادی در محوطه نباشد تا بهتر بتوانند کنترل کنند.

ساعت به 6 نزدیک می شد. ما به کمپ برمی گشتیم. در مسیر برگشت پلیس تظاهر کنندگان زیادی را از ملیت های مختلف دستگیر کرد. برخی صحبت از 200 نفر می کنند، برخی می گویند بیشتر است، ولی هنوز آمار دقیقی در دست نداریم.

  07 ژوئیه 2005

Clown Army

Hunderte von Menschen überwinden die Zنune, die Gleneagles absperren sollen

 

http://www.indymedia.org.uk/en/2005/07/316574.html

http://de.indymedia.org/2005/06/121480.shtml

 

g8 چهارمین گزارش فعالین کارزار لغو قوانین نابرابر از تجمع عظیم علیه ملاقات سالیانه سران 8 کشور

    دوشنبه 4 ژوئیه.

از ساعت سه صبح در کمپ ما خیلی ها آماده می شدند که به مرکز شهر بروند تا تظاهرات امروز را سازماندهی کنند. پلیس هم دور تا دور کمپ را محاصره کرده بود و بسیاری از آنها اطراف چادرهای اقامت ما در حال پرسه زدن بودند.

خیابان های شهر از شب قبل به کنترل پلیس در آمده بود و پاسبان ها با حضور خود ترس و وحشت در فضای شهر پخش می کردند. حضورشان خشم نسل جوان را از دنیای کثیفی که امپریالسم آمریکا و همدستانش به وجود آورده اند را بیشتر می کرد.

در ضمن اضافه کنیم که پلیس برای ایجاد ترس بیشتر از فروشگاه های اطراف تظاهرات خواست که به خاطر حفظ سرمایه خود از باز کردن درهای فروشگاه خودداری کنند!!

چند نفر از خبرنگارانی که از کمپ ما در تظاهرات شرکت کرده بودند و مسئول تهیه عکس و خبر بودند از جمله کیم، یکی از همسایه های ما که یک خبرنگار زن هلندی است، دستگیر شدند.

چهار پلیس به دنبال یکی از تظاهرکنندگان به داخل جمعیت کشیده شده و هر چهار نفر کتک مفصلی از حاضرین در محوطه خوردند. اما بالاخره جوان تظاهر کننده را به همراه ده نفر دستگیر کردند و به پاسگاه پلیس بردند. برخی از آنها، از جمله همسایه خودمان کیم، آخر شب آزاد شدند، ولی امروز صبح ساعت شش باید راهی دادگاه می شدند.

یک گروه 25 نفره موسیقی و رقص توسط حدود صد پلیس محاصره شده بودند و اجازه حرکت نداشتند. 2000 پلیس جمع شدند تا از رقصیدن 25 نفر جلوگیری کنند، بامزه نیست؟!!

تظاهر کنندگانی که از نقاط مختلف به ادینبورو آمده اند در چند محوطه جدا و دور از هم اسکان داده شده اند تا به این وسیله بتوانند آنها را بهتر کنترل کنند. در کمپ ما که بی شباهت به زندان نیست، با لباس های مختلف رژه می روند!!!

اما سر ساعت 8 شب، چهار سخنران با تم «زنان و سرمایه داری جهانی» به سخنرانی پرداختند. موضوعاتی که به بحث گذاشته شد عبارت بود از: ممنوعیت سقط جنین در پرتغال و مشکلات زنان، مردسالاری در غنا و تاثیر آن در تحصیل، کار و مشارکت اجتماعی زنان.... آخرین سخنران هم لیندسه ژرمن بود که به مسائل عمومی زنان از جمله در ایران اشاره کرد. وی هر چند امپریالیسم آمریکا را محکوم کرد ولی معتقد بود که باید از دول حاکم در این کشورها پشتیبانی کرد تا از تهاجمات آمریکا جلوگیری شود. پس از پایان سخنرانی ها نوبت به پرسش و پاسخ رسید. در این بخش، صبا پس از معرفی کارزار لغو کلیه قوانین نابرابر... و سازمان زنان هشت مارس، مطالبی در مورد زنان در افغانستان مطرح کرد. صبا گفت طالبان و مجاهدین و القاعده همه توسط امپریالیسم آمریکا و پاکستان و عربستان سعودی (که هردو روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند) تعلیم دیده بودند تا علیه شوروی بجنگند. طالبان یک رژیم ارتجاعی بود که با دخالت مستقیم امپریالیسم آمریکا به قدرت رسید و فورا شروع کرد به حمله به زنان و تحصیل و کار و هرگونه فعالیت اجتماعی را برای زنان ممنوع کرد. از زمانی که کرزی در قدرت است، هر چند ممکن است در برخی محلات کابل برقع تخفیف پیدا کرده باشد، ولی این صرفا یک حربه تبلیغاتی برای رسانه های غرب تامین کرده است. واقعیت این است که دست جنگ سالاران بنیادگرا کاملا باز گذاشته شده، بسیاری شان در قدرت هستند (از جمله خود کرزی) و در اکثر مناطق افغانستان ستم بر زن به روال سابق ادامه دارد. صبا اضافه کرد که محکوم کردن امپریالیسم آمریکا بسیار اهمیت دارد ولی مهم است که رژیم های دست نشانده که بوسیله آمریکا به قدرت رسیدند هم محکوم شوند. او گفت همه نیروهای ضد امپریالیست و ضد جی هشت باید علیه رژیم هایی همچون رژیم حاکم بر افغانستان و ایران موضعگیری کنند. حاضرین با کف زدن های ممتد پشتیبانی خود را از این نقطه نظرات اعلام کردند. بعد هم  یکی از زنان حاضر در سالن بدون اینکه اجازه صحبت بگیرد بلند شد و به گرمی از صبا به خاطر اینکه به معضل زنان افغانستان پرداخته است تشکر کرد و گفت بنظر می رسد مسئله زنان افغانستان دارد به فراموشی سپرده می شود. او خود به مواردی از ستم بر زن در افغانستان از جمله سنگسار اشاره کرد که حاضرین را بسیار تحت تاثیر قرار داد.

پس از آن لیلا قرائی، یکی از فعالین چپ در سوئد، مسئول رادیو صدای زنان و یکی از امضا کنندگان کارزار لغو قوانین نابرابر در پاسخ به لسلی ریدوک که از رژیم اسلامی در ایران دفاع کرده بود گفت «من خود دو بار به افغانستان سفر کرده ام و دو فیلم مستند از وضعیت زنان تهیه کرده ام. شما به این فیلمها نگاه کنید و دیگر از رژیم های اسلامی دفاع نکنید.» لیلا با اشاره به وضعیت زنان در ایران رو به حاضرین گفت: «شما از من که از مقابل شما ایستاده ام دفاع نمی کنید؟» حاضرین سخنان لیلا را که به زبان سوئدی سخن می گفت و توسط یه زن مبارز از ترکیه ترجمه می شد تائید کردند. لیندسه ژرمن به شدت مورد انتقاد اکثر زنان حاضر در سالن قرار گرفت و در واقع مجبور شد از سالن فرار کند. در این هنگام زنان زیادی به سوی ما آمدند و از اینکه مسائل زنان افغانستان را مطرح کرده ایم بسیار تشکر کردند، همبستگی خود را با مبارزات زنان ایران و حمایتشان از کارزار را نیز اعلام کردند.

روز دیگری را با پیش بردن مطالبات بر حق زنان و در دست گرفتن جو سالن و جلب توجه افکار شرکت کنندگان به پایان رساندیم و بر می گردیم تا برای تظاهرات فردا آماده شویم. باران می بارد، و باد شدید بسیاری از چادرهایمان در کمپ را از جا کنده است. اما عزممان محکم است و بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم!

 

3 ژوئیه 2005

امروز برای تظاهرات علیه قوانین ضد پناهندگی به محلی به نام دونگاوال که دو ساعت با ادینبورو فاصله دارد می رویم. در حالیکه اتوبوس ما توسط ماشین پاسبان ها «اسکورت» می شود، از جاده های پر پیچ و خم و دشت های سرسبز می گذریم. مسئول اتوبوس در طول راه صحبتی می کند در زمینه پناهندگی و تاثیر منفی بازداشتگاه ها در افکار عمومی و مسئله راسیسم.

در طول مسیر پلیس در حال کنترل ماشین ها و بازرسی آنهاست. اتوبوس ما را در یک کیلومتری بازداشتگاه پناهنده ها پیاده می کند. دور تا دور محوطه پلیس ایستاده است و کیف دستی ها و تمام وسایل مان را کنترل می کنند. در ابتدای جنگلی سرسبز، سیم های خاردار بازداشتگاه را محصور کرده اند و دوربین های متعدد همه جا را در کنترل دارند. نیروهای پلیس مثل یک دیوار گوشتی در مقابل ما ایستاد اند.

حدود دو هزار نفر روبروی بازداشتگاه تجمع کرده اند اما می گویند که بازداشت شدگان را به محل دیگری منتقل کرده اند. برنامه با سخنرانی شروع می شود و موزیک زنده هم پخش می شود. ناگهان از انتهای تجمع جوش و خروشی به گوشمان می رسد. گویا پلیس یک گروه موسیقی لهستانی را کنار جاده نگاه داشته و از ورود آنها به جمع تظاهرکنندگان جلوگیری کرده است. جمعیت در فکر راه چاره است. عده ای جوان با پرچم های سرخی که روی آن کلمه زیبای انقلاب نوشته شده است، پرچم هایشان را بالا می برند و به حالت آماده باش در می آیند. عده ای مشغول مذاکره با پلیس اند. در همین اثنا گروه موسیقی لهستانی با کوبیدن بر طبل هایشان جمع را به خروش بیشتر می آورد. پلیس ها همانند سگ های هار، هر چند دقیقه یک بار در گروه های چهار نفره به میان جمع حمله می کنند، وحشیانه جولان می دهند و بعد دور می شوند. جوانانی که پرچم های سرخ انقلاب را در دست دارند، مصممانه پرچم های خود را در آسمان دونگاوال به حرکت در میاورند. آخرین سخنران پشت میکروفن قرار می گیرد و شعارهای انقلابی می دهد. پلیس و سگ هایشان ما را محاصره کرده اند. دوربین های فیلم برداری مرتبا از ما فیلم می گیرد. جمع آماده رفتن می شود. پرچم داران سرخ جلودار صف می شوند. شعارهای ضد امپریالیستی فضا را پر می کند. پلیس کلافه است. جمع ما مصمم  و پرخروش به حرکت در می آید.

به کمپ های خود باز می گردیم تا برای فردا، روز تظاهرات بزرگ آماده شویم. فردا روز ماست. فرداها از آن ما هستند. زنده باد انقلاب. نابود باد امپریالیسم.

 

گزارش فعالین کارزار لغو قوانین نابرابر از تجمع عظیم علیه ملاقات سالیانه سران 8 کشور / فریدا و صبا

بیرون سالن سمینار میزهای رنگارنگ کتاب و نشریه برقرار است و جوانان به پخش اعلامیه مشغولند. ما هم پرچمی با شعار کارزار به یکی از ستون ها آویخته ایم.

مردم به زبان های مختلف حرف می زنند ولی زبان مشترکی همه را به هم پیوند می دهد، زبان امید به دنیایی دیگر، به دنیایی بدون سرمایه داری. و این زبان مشترک شور وصف ناپذیری را در همه مان ایجاد کرده است.

هوا برخلاف انتظار ما خیلی سرد شد، و فریدا با وجود اینکه شدیدا سرماخورده، مشغول پخش اعلامیه و صحبت با علاقمندانی است که دورش جمع شده اند و می خواهند با اضافه کردن نام خود به فراخوان کارزار، حمایتشان را از مبارزه زنان ایرانی اعلام کنند. باد و باران و سرما، نه اینجا و نه هیچ کجا انقلابیون را از مبارزه باز نمی دارد.

در داخل سالن از جمعیت غلغله است. همه کیپ هم نشسته اند و به سخنرانی ها گوش می دهند. سخنرانان امروز چارلز آبور، ترور نگوانه، کریس نینهام، کارولین ساند موکولیر، جان مکالیون و دنیس بروتوس هستند. تم سخنرانی: چه کسی مسئول فقر است؟ و پاسخ چیست؟

کریس با صدای گرفته ولی محکم می گوید سرمایه داری مسئول فقر است. جواب او لغو تمام بدهی ها و پرداخت غرامت به مردم آفریقاست. او به سودهای کلانی که بانک جهانی از این به اصطلاح قرض ها به جیب زده اشاره می کند. ارقام نجومی است، به ازای هر یک دلار قرض، سه دلار سود نصیبشان شده است.

سوزان جرج ضمن تشویق شرکت کنندگان به تحقیق و مطالعه جدی و عمیق در این زمینه ها، راه حل را در مالیات های بین المللی، لغو بدهی ها و قوی تر کردن جنبش ضد امپریالیستی می بیند. سوزان جرج بسیار مسلط صحبت می کند، ولی یکی از اشکالات بحثش این است که به ستم مضاعفی که زنان آفریقایی از آن رنج می برند نمی پردازد. این کمبود را در برخی دیگر از زنان سخنران هم مشاهده کردیم. به هر حال در یک دقیقه وقتی که برای صحبت به ما داده شد، ما ( زنان هشت مارس ) پشت میکروفن رفتیم و ضمن اشاره به کمبود فوق، گفتیم که سرمایه داری فقر را زنانه کرده است و ما معتقدیم که تا وقتی سرمایه داری نابود نشود، فقر نابود نمی شود. جمعیت داخل سالن با کف زدن های ممتد خود پشتیبانی اش را از این نکته مهم ابراز کرد. جمعیت هم در داخل سالن و هم در بیرون شگفت زده از این که سخنرانان، که اغلبشان هم زن بودند، با بی توجهی از کنار مسئله زنان رد شده اند، دور ما را گرفتند و تمایل خود را به همکاری با کارزار اعلام کردند.

ما کارزار را به سوزان جرج هم معرفی کردیم و او بعد از دیدن فراخوان گفت مگر می شود از چنین کارزاری دفاع نکرد. او با اضافه کردن اسم خود حمایتش را اعلام کرد و از آنجا که این چند روز سرش خیلی شلوغ است از ما خواست که از طریق ای میل با او تماس بگیریم که بتوانیم بیشتر در این مورد با او صحبت کنیم.

بیرون سالن بودیم که زنی به اسم ماگالی منانتو به سراغمان آمد. او شیلیایی است و مدت یکسال است که فعالانه درگیر مبارزه در دفاع از مبارزات زنان فلسطین است. او حسابی تشویقمان می کند، می گوید کارتان عالیست، مشکل زنان به دست زنان حل می شود و بدون همبستگی بین المللی زنان ممکن نیست مبارزاتمان به سر منزل مقصود برسد. او گفت که از پیدا کردن ما بسیار خوشحال است، از کارزار حمایت می کند و برای همکاری با ما آماده است.

با چند دختر و پسر ایرانی هم آشنا می شویم که فارسی را با لهجه انگلیسی صحبت می کنند. برخی از کسانی هم که دیروز فراخوان کارزار را گرفته بودند، امروز پس از مطالعه آن به سراغمان آمدند. خیلی خوشحال بودند، می گفتند ما هم ایرانی هستیم و می خواهیم با این کارزار فعالیت کنیم.

کیتی، یکی از هم کلاسی های سابق صبا هم اینجاست. دو سال بود از هم خبر نداشتند ولی در میان این جمعیت چندین هزار نفری همدیگر را پیدا کرده اند. حسابی از دیدن هم خوشحالند و بعد از در روبوسی گرم، صحبت شروع می شود. کیتی که اهل ایتالیاست، فراخوان را از دست صبا می قاپد و خود و دوستانش حمایتشان را از کارزار اعلام میکنند. کیتی را بعد از سخنرانی دوباره دیدیم و چشمک زنان گفت در همون یک دقیقه که صحبت کردید دنیا رو به هم ریختید. نریمان مسعودی، یکی دیگر از بچه هایی که حمایتش را از کارزار اعلام کرده می گفت شما هم می باید سخنرانی می داشتید، با این کارزاری که دارید حتما حرف های زیادی برای گفتن دارید.

از جو می توان فهمید که مردم تشنه شنیدن حرف های ما هستند. بوش و شرکا سعی کرده اند دنیا را به طرفداران غرب و مسلمانان تقسیم کنند. در رسانه های جمعی جنگ «خوب»و «بد»، جنگ «دموکراسی» با بنیادگرائی اسلامی توصیف می شود. مردم حس می کنند که چنین نیست، می دانند که زیر لوای ارزش های غربی، جنگ و فقر به دنیا صادر می شود. ولی از آن طرف اخباری زیادی به مردم غرب نمی رسد، همه مخالفین، بخصوص در خاورمیانه بنیادگران آدمکش و یا لیبرال های طرفدار آمریکا تصویر می شوند و این مسئله گاهی دفاع از مبارزات مردم خاورمیانه را برای جوانان مترقی اروپائی مشکل می کند. به همین خاطر وقتی می بینند زنانی هستند که هم از یک طرف با قوانین اسلامی مخالفند و خواهان رهایی زنان هستند و هم از طرف دیگر بر علیه بوش و بانک جهانی و جنگهای شبه استعماری موضع دارند انگار دنیا را بهشان داده ای. یک افق جدید برویشان باز می شود، افق همبستگی مردم سراسر جهان برای یک آرزوی واحد، جهانی نوین، جهانی عاری از ستم و استثمار.
با نریمان بیشتر صحبت می کنیم. ایرانی الاصل است ولی فارسی خوب بلد نیست. فیلمی از زندگی مادرش ساخته که می خواهد در اختیار زنان هشت مارس قرار دهد و بدین ترتیب کمکی به پیشبرد اهداف ما کرده باشد. اشک شوق در چشممان جمع شده، بغضی گلویمان را می فشرد، و فریادی به وسعت دنیا جمع مان را به خود می خواند. دست نریمان را می فشاریم و به جمع جوانان دیگری که در حال گفتگوهای پر شور هستند می پیوندیم.

ساعت 4 بعد از ظهر اجرای زنده موسیقی آمریکای لاتین صمیمیت فضا را دو چندان می کند و حاضرین برای شنیدن سخنرانی های پنل بعدی آماده می شوند: ضد سرمایه داری، نکبت و فقر، آفرین. بالای سر سخنرانان پرچم سفیدی از سقف آویخته شده که روی آن نوشته: آلترناتیوهای جی هشت.
هر روز به تعداد شرکت کنندگان اضافه می شود. در شهر ادینبورو در سه سالن مختلف هم زمان سخنرانی و گروه های کاری در جریان است. اکثر شرکت کنندگان جوانند و از کشورهای مختلف جهان. برخی می گویند باب گلدوف و همرنگانش با سرمایه داری همبستر شده اند، از شانه بوش و بلر بالا رفتند و با گذاشتن کنسرت باعث شدند توجه مردم دنیا از این تظاهرات منحرف شود. جوانان رادیکال تر کسانی را که می گویند می شود ازسران این 8 کشور خواست برخورد «بهتر» و «انساندوستانه تر»ی نسبت به کشورهای به اصطلاح جنوب اتخاذ کنند به باد انتقاد می گیرند و تاکید می کنند که بدون مبارزه با سرمایه داری نمی شود با فقر مبارزه کرد.

در این چند روز حمایت مردم از کارزار بی نظیر بوده است. در کمپی که شب ها در آن بسر می بریم به سراغمان می آیند، می خواهند بیشتر بدانند و همکاری خود را اعلام می کنند. بسیاری از علاقمندان زنان و دختران جوانند. همگی از لزوم همبستگی بین المللی زنان صحبت می کنند. ولی مردان بسیاری نیز حمایت خود را از این کارزار اعلام کرده اند. مردی که شاهد تلاش ما بود، بعد از خواندن فراخوان و صحبت با ما خیلی علاقمند شد و حتی تا صبح بیدار ماند که اعلامیه ها را برای ما کپی کند. مرد جوانی نیز از اهالی بوسنی برای حل مشکلات تکنیکی کمک زیادی به ما کرد.
نسلی نوین و رنگارنگ که برای مبارزه با جنگ و فقر به میدان آمده، قدرت های بزرگ را به چالش گرفته، اهمیت همبستگی بین المللی را می داند و آماده است به سوی جهانی دیگر گام بردارد.

g8 دومين گزارش فعالین کارزار لغو قوانین نابرابر از تجمع عظيم عليه ملاقات ساليانه سران 8 کشور-

از ساعت 8 صبح امروز گروه های مختلف مردم به طرف مرکز تجمع در شهر ادینبورو در حال حرکت بودند. بغیر از مردم عادی که مشتاقانه در این تظاهرات شرکت کرده بودند، گروه های مختلف سیاسی از جمله احزاب سوسیالیست از هلند، بلژیک، فنلاند، دانمارک، انگلستان، و ایتالیا، ائتلاف ضد جنگ Stop the War Coalition، حزب سوسیالیست اسکاتلند، حزب سبزها و فعالان صلح... هم بودند.

شهر از معترضین به g8 غلغله است. هیچ کس انتظار نداشت که چنین جمعیتی عظیمی برای اعتراض به اینجا سرازیر شود. و اکثرا بین 18 تا 23 ساله اند. ما در عرض دو ساعت 1500 اعلامیه (فراخوان کارزار) پخش کردیم. ولی اعلامیه ها را همینطور بدون توضیح به دست مردم نمی دادیم. دو طرف خیابان ایستاده بودیم و شعار می دادیم. از جمهوری اسلامی و شرایط زنان در ایران افشا گری می کردیم. می گفتیم زنان ایران بدون همبستگی شما زنان نمی توانند به حقوق خود دست پیدا کنند. صف می کشیدند که از ما اعلامیه بگیرند. همان اول کار 140 امضا برای کارزار جمع کردیم. یکی از زنان دستش به هنگام امضا کردن می لزید و می گفت «من خودم را به جای زنان ایران می گذارم. می دانم که تا وقتی زن ایرانی به حقوق خود دست پیدا نکند من نمی توانم به انسانیت واقعی برسم». همه با اشتیاق آدرس وب سایت را از ما می گرفتند. یک گروه نروژی که در رابطه با سوسیال فروم کار می کند نیز امضا کرد و تماس هایشان را دادند و گفتند هر کاری از دستشان بربیاید در کمک به کارزارتان خواهیم کرد. اسم ها را بعدا بطور کامل منتشر می کنیم.
همبستگی این زنان برای ما واقعا دلگرمی بزرگی بود. وقتی سران بزرگترین قدرتهای سیاسی اقتصادی نظامی جهان جمع شده اند که تصمیم بگیرند چطور بیشتر و بهتر خون مردم دنیا را بمکند، ما شاهد همبستگی شورانگیز مردم در ضدیت با سیاست هایشان هستیم. و بیش از پیش ایمان می آوریم که جهان دیگری ممکن است. جایتان واقعا خالی است. منتظر گزارشات بعدی ما باشید.

در ضمن پلیس اکثر تظاهرات کنندگان را به عوض راهنمائی به محوطه سخنرانی «اشتباهی» به محل دیگری هدایت کرده بود تا بدین وسیله بتوانند جمعیت را بهتر کنترل کنند و خیلی ها از این مسئله بسیار خشمگین بودند.
پلیس ابتدا از دادن ارقام شرکت کنندگان خود داری کرد، ولی بالاخره ابتدا رقم 125000 و سپس 250000 را اعلام کرد، در صورتی که طبق تخمین سازماندهان، حدود 500000 نفر شرکت کرده بودند. حدود 70% شرکت کنندگان دختران و پسران جوان بودند. در میان شرکت کنندگان خانواده هائی با بچه های کوچک، و تعدادی از معلول نیز شرکت فعال داشتند.
شعارها عبارت بودند از: «عدالت در تجارت»؛ «اول مردم، بعد سود»؛ «فقر را به تاریخ بسپارید»؛ «بوش، بلر، دستتان از ایران و لیبی کوتاه»؛ «صلح، عدالت و برابری».
سخنرانان جرج بالووی،اسکات ریتر، رز جنتل، جرج موربیو، لیندسی ژرمن، تراور نگواره بودند. عنوان مجموعه سخنرانی های این پنل «مبارزه با فقر، نه: به جنگ، و کارزار برای خلع سلاح اتمی» بود.
پیام سخنرانان این بود که تنها در صورت ریشه یابی است که واقعیت ها را به مردم نشان داده ایم. ما باید به اعتراضات خود ادامه بدهیم تا زمانی که جنگ ها برای ریشه کردن فقر باشد و نه جنگ هائی مثل جنگ عراق.
جن ریتز گفت: « ما برای بوش و رهبران جی 8 پیام داریم، ما اینجا گرد نیامده ایم که از شما گدائی و یا در خواست کنیم یا شما را متقاعد کنیم، شما یک عده ثروتمند هستید که اکثریت مردم را نمایندگی نمی کنید، شما نمی توانید فقر را به تاریخ بسپارید ما مردم هستیم که اینکار را می کنیم. ما به عنوان ارتش شما اینجا نیامده ایم. ما به عنوان ارتش مخالف شما یک هفته اینجا هستیم تا شما را به عقب بزنیم. »
جرج گالووی گفت « از این همه پلیسی که دور ما حلقه زده اند سوال کنید آیا برای حفاظت از ما اینجا هستند یا برای حفاظت جی 8 در برابر ما! » او در ادامه صحبت هایش گفت « اکثریت مردم دنیا با روزی 2.5 دلار زندگی می کنند در حالیکه ثروتمندان با فقیر نگاه داشتن فقیرها ثروت خود را چند برابر می کنند. ثروت اینان بر استثمار فقرا انباشته می شود، پس چطور می شود انتظار داشت که به فکر ریشه کن شدن فقر باشند!... مردم آفریقا: شما هیچ بدهی به دنیا ندارید، قرض های گرفته شده هیچ کدام صرف شما نشده که حال بخواهید آن را پس دهید، آن پول ها صرف خرید سلاح های جنگی شده، مردم باید از پس دادن این قرض ها جلوگیری کنند.» یکی از نکاتی که همه سخنرانان به آن تکیه داشتند این بود که این قرض ها قانونیت ندارند.
در فضائی مملو از صمیمیت، همبستگی و روحیه مبارزاتی سخنرانی ها به پایان رسید و تظاهرکنندگان رفتند که خود را برای فردای دیگر و رسوا کردن قلدرانی که خود را رهبر مردم فقیر می دانند آماده کنند.
تا روز دیگر و فرائی روشنتر،
2 ژوئیه
 شنبه

 

g8  اولین گزارش فعالین کارزار لغو قوانین نابرابر از تجمع عظيم عليه ملاقات ساليانه سران 8 کشور-

شور همبستگی جمعیتی که از همه جای اروپا راهی ادینبورو (اسکاتلند) بودند و هیجان مبارزه ای که در پیش بود، در فضای ترن لندن ادینبورو موج می زد. بحث و تبادل نظر از همان اول و در ترن آغاز شد. آقای رمضانی خبرنگار عراقی الاصل گاردین صحبتی ارائه داد درباره وضعیت مردم عراق بعد از تجاوز آمریکا. از آنجا که در گزارش او هیچ صحبتی از وضع زنان عراقی نشد، صبا راهی، توجه حاضرین را به این مسئله جلب کرد و گفت که به بهانه آزاد کردن مردم عراق به عراق حمله می کنند ولی جمهوری اسلامی را برای آنها به ارمغان می برند و می خواهند وضع زنان عراقی را هم مثل زنان کشور همسایه یعنی ایران بکنند و تحت قوانین اسلامی محبوس شان کنند. او توضیح داد که آمریکا و دول غربی 26 سال چشمان خود را بر شکنجه و سنگسار و اعدام زنان در ایران بسته بودند و ناگهان تصمیم گرفته اند آنها را «آزاد» کنند. این هم بهانه دیگری برای حمله به ایران است. صبا آقای رمضانی را خطاب قرار داد و گفت ما از شما توقع داریم بخصوص در مقطع کنونی که آمریکا یک جمهوری اسلامی را در عراق برقرار می کند در این مورد وضعیت زنان هم صحبت کنید.
آقای رمضانی در پاسخ به این سوال به نقش زنان در امورات اقتصادی و اجتماعی اشاره کرد و گفت که «در حال حاضر بخشی از زنان عراقی مبارزه می کنند.» او به ناامنی زنان در عراق پس از حمله آمریکا اشاره کرد و گفت که «زنان زیادی در زندان ها و در خیابانها و در خانه هاشان مورد تجاوز قرار می گیرند. باندهایی هستند که به صورت سازمان یافته به زنان تجاوز می کنند. ترس از بیرون رفتن از خانه به سایر مشکلات زنان اضافه شده. مثلا خواهر من که زن شجاعی است در آخرین مکالمه تلفنی که با او داشتم گفت که از ترس جرات بیرون رفتن از خانه را ندارد و…»

در مسیر رفتن به ادینبورو با زنان زیادی صحبت کردیم، مشکلات زنان ایران را برایشان گفتیم و کارزار را معرفی کردیم، نیاز به همبستگی بین المللی زنان را توضیح دادیم و خواهان حمایت آنها از کارزار شدیم.… همه با علاقه به حرفهای ما گوش می دادند و عکاس ایتالیایی STOP WAR (جنگ بس است) به نام GIOVANNA DEL SARTO حمایت خود را از این کارزار اعلام کرد. جووانا گفت که علاقمند است همکاری بیشتری با این کارزار بکند.
علاقه این فعالین به حدی جلب شده بود که بعدا 2500 کپی از اعلامیه هامان را مجانی برایمان چاپ زدند.

نکته قابل توجه و چشمگیر در تظاهرات علیه g8 حضور بی شمار جوانان فعال در آن و به عهده گرفتن مسئولیت های سیاسی بود.

فریدا و صبا  جمعه  اول ژوئیه2005

 

hashtemarch@hotmail.com

www.8mars.com

G8: The best Parties is still those,
to which one is not invited
http://de.indymedia.org/2005/06/121480.shtml

http://dissent.org.uk

Make Borders History
http://makebordershistory.org

They'll be trying to meet at the Gleneagles hotel,
and we'll be trying to stop them.