دو سال تدارک سیاسی و عملی کارزار زنان، به بار نشست
لیلا پرنیان
پیش برد سه روز راهپیمایی کارزار زنان که اوج شکوهمند آن روز 8 مارس در بروکسل خود را نمایان کرد، در تاریخ مبارزاتی جنبش انقلابی زنان ایران ثبت شد. دو سال تدارک سیاسی و عملی کارزار زنان به حول چهلمین سالگرد خیزش زنان علیه حجاب اجباری در سال 57 به گونه ای گسترده و خلاقانه پیش رفت که دامنهی برگزاری آن از شهرهای مختلف اروپا به ترکیه، کانادا و آمریکا رسید. فعالین جنبش زنان، از زنان حاضر در خیزش اسفند 57 گرفته تا زنان دادخواه، از زنان نسل قبل که کولهباری از تجربهی مبارزاتی دارند تا زنان جوانی که خود را وامدار نسل گذشته برای ساختن آینده میبینند، برای به بار نشاندن اهداف کارزار زنان از برگزاری باشکوه سه روز راهپیمایی در سه کشور اروپایی از هیچ کوششی دریغ نکردند. در نتیجهی این فعالیتهای گسترده به حول راهپیماییِ سهروزهی کارزار زنان بود که برگزاری چهلمین سالگرد به شکل جنبشی پیش رفت و برخی از انجمنها و تشکلات زنان در همبستگی با کارزار زنان، روز جهانی زن را برگزار کردند. این غرورآفرین است که فعالین کارزار در شرایط سخت در ترکیه همان بنر، همان شعارها، همان بیانیهها را در دست دارند و با شعار «سرنگون باد رژیم زنستیز جمهوری اسلامی!» در خیابانها فریاد می کشند. این باعث شعف است که روز 8 مارس، پوستر کارزار زنان در دستان زنان خیزش سال 57 قرار دارد که همگام با کارزار زنان و راهپیمایی سهروزهاش علیه حجاب اجباری، با بنر نه به حجاب اجباری در خیابانهای مونترال فریاد می کشند. وقتی فعالین و تشکلات زنان از استرالیا به کارزار زنان و راهپیماییاش پیام می دهند و به طور عملی این همبستگی را در پلاکاردی در روز جهانی زن به نمایش میگذارند، بیشتر از قبل این حقیقت را روشن می کند که با پیشبرد صحیح و اصولیِ فعالیت نظری و عملی است که میتوانیم متحدین واقعی خود را در میان زنان و مردم دنیا جستجو کنیم. در واقعیت کارزار زنان برای اولین بار قادر شد فعالیت به حول چهلمین سالگرد خیزش زنان و مبارزه علیه حجاب اجباری را از حیطهی سازماندهندهگان اصلی آن خارج کند و آن را مبدل به جنبش نماید. جنبشی رنگارنگ اما متحد و متکی بر دستاوردهایی که زنان خیابان سال 57 آفریده بودند. کارزار زنان توانست در بین بسیاری از فعالین و تشکلات زنان ایران در خارج، جو و روحیهی مبارزاتی را به درجات بالایی تغییر دهد و روحیهی همبستگی را چنان بالا برد که امید آفرینی کند.
کارزار زنان بهدرستی اعلام کرد که میخواهد با اتکا و به کاربردِ دستاوردی که در نتیجهی خیزش زنان علیه حجاب اجباری در 8 مارس 57 و 40 سال مبارزه و مقاومت زنان علیه حجاب اجباری و فشرده این مبارزات در شرایط عینی شکلگرفته پس از خیزش تهیدستان ـ در دیماه 96 ـ توسط زنان خیابان انقلاب علیه حجاب اجباری ـ که شکل تعرضی به خود گرفت ـ زنانی از خیزش 57 و همچنین زنان دادخواه را در صفوف مبارزاتی خود متحد گرداند. تبلور این اتحاد را میتوان در حمایتهای ارسالی توسط زنانی از خیزش 57 به کارزار زنان و همچنین سهم و دخالت فعالانه آنان در تبلیغ اهداف کارزار دید. زنان دادخواه همچون شعله پاکروان که به صف کارزار زنان در هلند پیوستند و صدای رسای زنان دادخواه علیه رژیم شکنجه و اعدام جمهوری اسلامی را بلند کرد، پیوند جنبش زنان و جنبش دادخواهی را به طور گویاتری بیان کرد.
وحدت و همبستگی زنان از ملیتهای گوناگون با کارزار زنان و به طور مشخص راهپیماییِ سه روزه، از استرالیا تا دنهاگ، از کردستان تا بروکسل نشان داد که زنان در سراسر جهان هم سرنوشتاند و در برابر یک سیستم مردسالار سرمایهداری حاکم بر جهان قرار دارند.
بخشی از فعالین کارزار زنان که به طور متشکل در سازمان زنان هشت مارس فعالیت میکنند نقش مهمی در این دوره بر عهده داشتند. برای تحقق اهداف کارزار، سازمان زنان هشت مارس در دو سال گذشته به طور فشرده و منسجم نظریات خود را ـ که عمدتا در نشریهی هشت مارس منعکس است ـ به خشونتهای گسترده و به طور مشخص حجاب و نقش و جایگاه آن اختصاص داد. علاوه بر آن به مدت دو سال جلسات مطالعاتی برای فعالین و دوستداران این سازمان به حول موضوع حجاب و بررسی خیزش اسفند ۵۷ سازماندهی شد؛ مباحثی چون: تاریخ و مفهوم حجاب، کارکرد آن، رابطهاش با اسلام، نقش و جایگاه آن در جامعهی طبقاتی، رابطهی آزادی پوشش و محتوای حجاب، رابطهی حجاب و تحکیم پایههای کنترل بر بدن زن، چگونگی تولد جنبش نوین زنان در 8 مارس 57 علیه حجاب اجباری، نقش و جایگاه مبارزات زنان علیه حجاب اجباری در 40 سال گذشته، عواملی که به زاده شدن «زنان خیابان انقلاب» انجامید، برخورد نیروها و سازمانهای انقلابی و کمونیست و سایر نیروهای سیاسی به خیزش زنان در 8 مارس 57 علیه حجاب اجباری و هم چنین نظرات شان در مورد نقش و جایگاه جنبش مستقل زنان و به پدیدهی «زنان خیابان انقلاب» و … مجموعه این فعالیتهای نظری به طور عمده باعث شد که درک کلکتیوِ سازمان زنان هشت مارس به درجات بالایی ارتقا یابد و خصوصا فعالین جوان متشکل در آن به تحولات فکری بیشتری دست یابند و این خود دستمایهی مهمی در خدمت به عملی کردن اهداف کارزار زنان شد.
ما با تکیه بر وحدت نظری و عملیِ اکثریت فعالین کارزار قادر شدیم هم در خیابان، هم در مباحث و جلسات نیروها، فعالین و تشکلات زنان و سایر عرصههای مبارزه شرکت فعالتری داشته باشیم و هم بهمراتب نسبت به گذشته نقش بیشتری در دنیای مجازی بر عهده بگیریم. به عنوان مثال در فضای مجازی از ماهها قبل در کانال تلگرامی کارزار جایگاه مشخصی را به درج «روزشمار زمستان ۵۷» اختصاص دادیم. این روزشمار که برگرفته از کتاب «خیزش زنان ایران در اسفند ۵۷» است، یک بار دیگر توجهات را به دوران مبارزات مردم علیه رژیم شاه و به قدرت رسیدن رژیم زنستیز جمهوری اسلامی برمیگرداند؛ بهروزهایی که به برگزاری بزرگترین مبارزه زنان در 8 مارس 57 علیه فرمان حجاب اجباری خمینی و رژیم تازه به قدرت رسیدهی بنیادگرایان اسلامی در تاریخ منتهی شد. پرچمی که علیه حجاب اجباری در خیزش شش روزه بلند شد و با افت و خیز در 40 سال گذشته به اشکال مختلف نسل به نسل در دستان زنان حفظ شد و در شرایط عینی پس از خیزش تهیدستان در سال 96 به دست زنان خیابان انقلاب دوباره به اهتزاز درآمد. دستاورد ارزشمندی که زنان خیابان 57 خلق کردند توسط زنان خیابان انقلاب به عرصهای نوین و تعرضی آشکار تکامل یافت و فشردهی این دستاوردها توسط کارزار زنان در به راه اندازی سه روز راهپیمایی به مناسبت چهلمین سالگرد خیزش زنان سال 57، به مناسبت 40 سال مقاومت و مبارزه زنان علیه حجاب اجباری نه تنها تثبت شد بلکه راه را برای جهشهای بیشتر در امر پیشبرد مبارزه مهیا کرد. خیزش زنان در 8 مارس 57 علیه حجاب اجباری، جنبش نوینی را پایهریزی کرد که تکیه بر دستاوردهایش یکی از مهمترین سکویهای پرش در جنبش انقلابی زنان است. ٰاین خیزش عظیم و دستاوردهای آن از نسل جوان ربوده شده است. به همین دلیل کارزار زنان با ابتکار عمل جسورانهای که سازماندهی کرد، تلاش نمود تا در حد تواناش و در تمام عرصهها نه تنها از این دستاوردهای ارزشمند به جای مانده از خیزش زنان علیه حجاب اجباری پاسداری کند، بلکه بیش از هر زمان دیگری شرایط مساعدی را فراهم کند تا از یک طرف زنان نسل ۵۷ بتوانند در مبارزات انقلابی سهم بیشتری بگیرند و این تجربهی تاریخی را منتقل کنند و از طرف دیگر نسل زنان جوان را نه تنها هرچه بیشتر با 40 سال مبارزه و مقاومت زنان علیه حجاب اجباری و سایر عرصههای خشونت بر زنان آشنا کند بلکه آنان را به این درسهای تاریخی مجهز کرده و برای به دست گرفتن پرچم مبارزات انقلابی زنان علیه رژیم زنستیز جمهوری اسلامی تقویت کند.
کارزار زنان با انتشار بیانیههای گوناگون خصوصا از ماه می 2018 در مورد هدف کارزار از برگزاری چهلمین سالگرد خیزش زنان علیه حجاب اجباری، نقش و جایگاه حجاب اجباری در به بند کشیدن نیمی از جمعیت جامعه، ارتباط حجاب اجباری با سایر اشکال خشونت گسترده بر زنان در ایران، توانست نه تنها جمع وسیعیای از زنان ایران را به خود جلب کند، بلکه فعالین و تشکلات فمینیست از دیگر ملیتها را نیز با خود همراه و همگام کند.
بسیاری از زنان نسل گذشته، خصوصا زنانی که در خیزش 8 مارس 57 علیه حجاب اجباری شرکت فعال داشتند، خود را بخشی از کارزار زنان و اهداف ریخته شده آن میدانستند. برخی از آنان به طور مستمر، هدفمند و آگاهانه در اشاعهی نظرات کارزار که به طور فشرده در بیانیههای کارزار زنان منعکس بود، برای جلب و جذب زنان در پیوستن به کارزار پیگیرانه فعالیت کردند.
در 6 ماه گذشته برای نسل جوانی که در صفوف کارزار زنان فعالیت میکردند ـ پیشبرد وظایف گوناگون که در مرکز آن اشاعهی نظرات و اهداف کارزار در میان هم نسلانشان بود نه تنها زمینهی رشد و ارتقا بیشتری را برایشان مهیا کرد، بلکه سبب شد که زنان جوان بیشتری نیز به کارزار و فعالیتهای آن بپیوندند.
یکی از اهداف کارزار زنان در برگزاری سه روز راهپیمایی این بود که در شرایط عینی شکلگرفته در ایران و مبارزاتی که از دیماه 96 آغاز گشته و کماکان به اشکال گوناگون علیه رژیم جمهوری اسلامی بهپیش میرود و همچنین در شرایطی که رژیم فاشیستی ترامپ و به طور کلی امپریالیسم آمریکا در رابطه با ایران در صدد پیاده کردن نقشههای شوم در خدمت به اهداف خود هستند، بتوانیم ازیکطرف منعکسکنندهی صدای زنان ایران باشیم که پس از 40 سال به نظام زنستیز جمهوری اسلامی تن ندادهاند و از طرف دیگر بتوانیم با انعکاس این صدا، حمایت و همبستگی گستردهی فعالین و تشکلات رادیکال زنان، فعالین و تشکلات ضدنژادپرستی و… را جلب کنیم. بهجرئت میتوان گفت که این هدف به درجات زیادی حاصل شد و دستاورد ماندگار خود را بر جای گذاشت.
باید این حقیقت را بیان کرد که بدون کار نظری مستمر و متحد کردن اصولی فعالین و تشکلات گوناگون زنان به حول اهداف کارزار در چهلمین سالگرد خیزش زنان علیه حجاب اجباری نمیتوانستیم در سه کشور اروپایی خصوصا در هلند و اوج آن در بلژیک این چنین حمایت و همبستگی گسترده با کارزار و به طور کلی زنان ایران را جلب کنیم. هیچ مبارزهای بدون تدارک سیاسی، بدون داشتن هدف معینی که در راستای خدمت به انقلاب و زیرورو کردن جامعهی کهن باشد نمیتواند در صحنه عملی موفق و پیروز گردد.
کارزار زنان در طول حیات دو ساله خود همواره نسبت به تحولات سیاسی و مبارزات اقشار و طبقات مختلف مردم علیه رژیم جمهوری اسلامی که در اوضاع پر تلاطم این دو سال کم نبود، نظرات خود را نه تنها در جلسات داخلی بلکه در بیانیه ها، جلسات پالتاکی، پیشبرد بحث و گفتگو با سایر نیروها، سازماندهی آکسیون های خیابانی در همبستگی با مبارزات مردم و…. بیان کرد. به بیانی کارزارزنان یک نیروی فعال در عرصه سیاسی و عملی در رابطه با اوضاع ایران و جهان، مبارزات مردم ستمدیده و… بود. در عین این که جایگاه و هدف خود را در جنبش زنان از یاد نبرد، اما به درستی مبارزات زنان را جدا از مبارزات سایر اقشار و طبقات علیه ستم و استثمار حاکم بر جامعه ندید.
در بیانیههای سیاسی کارزار هم موضع قاطع خود را بر علیه رژیم زنستیز جمهوری اسلامی به عنوان عامل اصلی فرودستی زنان اعلام کرده بود و هم مرزبندی دقیق و روشنی را علیه کلیهی امپریالیستهای مردسالار ـ که فرودستی زنان بخشی از نظام ستمگرانه و استثمارگرانهشان در سطح جهان را تشکیل میدهد ـ پیش گذاشته بود. خصوصا در شرایط کنونی و اوضاعی که در نتیجهی مبارزات مردم ایجادشده است، بسیاری از فعالین خودخواندهی جنبش زنان را برای پیشبرد اهداف طبقاتی خود که در خدمت به اهداف طبقات ارتجاعی در ایران و جهان است، فعال کرده است. در دورهای که بخشی از اینان کماکان در نفی مبارزه زنان علیه حجاب اجباری قلمفرسایی میکنند و در پی مقبول کردن جمهوری اسلامی در شرایط عینی شکلگرفته هستند و دیگرانی که به درگاه امپریالیستهای آمریکایی برای گرفتن خردهریزی برای خود و طبقهی ارتجاعی خود، دریوزهگی میکنند. کارزار زنان در صحنهی پرآشوب کنونی، در صحنهای که همهی نیروهای طبقاتی ارتجاعی در پی تحکیم مناسبات ستم و استثمار در جامعهی ایران هستند و به طور عمده به رژیم فاشیستی ترامپ دخیل بستهاند، صدای دیگری را بلند کرد. صدایی که نه در پی تعدیل خشونت افسارگسیخته رژیم زنستیز جمهوری اسلامی بود و نه به «مراحم» امپریالیستهای آمریکایی و اروپایی و… چشم امید دوخته بود. صدایی که منعکسکننده منافع آشتیناپذیر زنان با هر دو نیروی ارتجاعی و ضد زن بود. صدایی که بازتاب و فشردهی 40 سال مبارزه و مقاومت زنان بود و با کسانی که از شرایط شکلگرفته و تعرض زنان به حجاب اجباری برای خود دکانی راه انداختهاند که سرمایهای در خدمت مورد قبول واقعشدن در بین حاکمین فاشیست آمریکایی همچون پمپئو شوند، خطکشیِ قاطع کرد. فعالین کارزار زنان این مرزبندی دقیق را که ربط مستقیم به چگونگی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و حامیان امپریالیستش به عنوان اولین قدم در راه رهایی زنان دارد را در همه جا از خیابان گرفته تا جلسات گوناگون با نیروها و… پیش گذاشتند و با بیان دلایل اینکه زنان بدون مرزبندی دقیق با این دو دشمن اصلی نمیتوانند آزادی و برابری خود را کسب کنند، توانستند بسیاری از نیروها را با خود متحد کنند. به همین دلیل قرار بود صف 15000 نفری زنان از مقابل سفارت آمریکا در بلژیک عبور کند و کارزار زنان پیام خود را که مخالفت با هرگونه دخالت امپریالیستی در ایران است را پیش بگذارد؛ اما با کارشکنی پلیس بلژیک مبنی بر این که نمیتواند از صفی به این گستردهگی در آن منطقه و آن ساعت حفاظت کند، کارزار زنان به همراه کسانی که در همراهی و همبستگی با کارزار مقابل سفارت جمهوری اسلامی در بلژیک جمع شده بودند، در مقابل سفارت آمریکا، راهپیمایی خود را با دو پیام از ایران و افغانستان ادامه داد و مرزبندی دقیق و روشنی را با فاشیستهای حاکم بر آمریکا و کلیهی کشورهای امپریالیستی پیش گذاشت.
وقتی دو سال پیش یعنی از همان روزهای آغازین شکل گرفتن کارزار مبارزه با خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی طرح جسورانهی راهپیمایی به مناسبت چهلمین سالگرد خیزش زنان علیه حجاب اجباری پیش گذاشته شد و با بحثوجدل فکری بسیاری تصویب شد، بودند کسانی که در خارج از کارزار زنان باور نداشتند که میتوانیم این چنین اهداف ریخته شده را عملی کنیم. باور نداشتند که میتوانیم حمایت و همبستگی گستردهای را چه به شکل ارسال پیامهای امیددهنده و چه به شکل شرکت در عملی کردن اهداف کارزار پیش بریم.
اما پیشبرد همهی این فعالیتها برگزیدن شیوههای صحیح سازماندهی هم بود. هر نظری شیوه وسبک کار خود را داراست. به عبارتی سبککار منعکسکنندهی نگرش هر فعال، نیرو و تشکیلاتی است. یک سبککار این است که میخواهد از اوضاع شکلگرفته که در نتیجهی مبارزات مردم و به طور مشخص زنان در ایران حاصلشده است، خلقالساعه استفاده کند و اساسا در خدمت به طرح نام و رسم خود به سازماندهی بپردازد، یک سبککار دیگر هم که کارزار زنان در پیش گرفت این بود که برای عملی کردن طرح جسورانهاش، تدارک سیاسی و عملی ببیند. این تدارک که در طول دو سال گذشته به اشکال مختلف پیش رفته بود در 6 ماه گذشته به نقطه اوج خود رسید. سبککاری را که کارزار زنان در همه حیطه های فعالیت خود اعمال کرد، این بود که همهی آنانی را که میتواند در خدمت به ایجاد جنبش انقلابی زنان متحد کند با خود همراه کرد. به همین دلیل وظایف بیشماری را که برای عملی کردن سه روز راهپیمایی بر عهده داشت را بین همهی زنانی که به نحوی از کارزار حمایت کرده بودند، زنانی از ایران، افغانستان، بلژیک، هلند، آلمان، فعالین ترک و کرد و… تقسیم کرد و هر یک بخشی از وقت و انرژی و خلاقیتهای خود را مصروف وظایف کارزار کردند. به طور مثال لوگوی کارزار زنان توسط یک زن جوان ایتالیایی طراحی شد؛ نقاشی بنر بزرگ کارزار زنان که نشان از 40 سال مبارزه زنان علیه حجاب اجباری داشت، توسط زن جوان هنرمندی کشیده شد؛ قالب تیشرتهای کارزار زنان ـ که لوگوی 40 سال مبارزه زنان ایران همراه با این جمله: «اگر زنان رها نباشند، هیچ کس نیست!» روی آن حک شد ـ توسط زن جوان بلژیکی تهیه و چاپ دستی شد؛ نقاشی از چهرهی زنان مبارز در طول تاریخ ایران و جهان توسط هنرمندان زن جوان در هامبورگ کشیده شد؛ طرح روزشمار زمستان 57 به کمک زن جوانی در دور دستها تکمیل می شد؛ خوانندهگان افغان، مکزیکی، لهستانی و ترک و … در همبستگی با مبارزات زنان ایران خواندند و خوانندهی ترک در همبستگی با زنان در ایران، آهنگی مبارزاتی به زبان فارسی را برای ارائه در شب «جشن همبستگی جنبش زنان» آماده و اجرا کرد و… این شیوههای صحیح و اصولی بود که توانست بسیاری از زنان از ملیتهای مختلف را به گونهای درگیر عملی کردن وظایف کارزار کند که خود را بخشی از این مبارزه ببینند.
برخلاف کسانی که با اتکا به امکانات و منابع مالی دولتهای سرمایه داری مردسالار ارتجاعی به جای مبارزه با روابط مردسالارانه در پی کسب اعتبار و درآمد از جنبش زنان هستند کارزار زنان با اتکا به فعالین و حامیاناش، به زنان، به مردم، به سازمانها مترقی و … توانست مخارج سنگین این دوره از مبارزات خود را تامین کند. همه و همه اینها و همچنین داشتن فعالینی که شبانه روز و به طور خستگیناپذیری فعالیت کردند ما را قادر ساخت موضوع چهلمین سالگرد خیزش زنان علیه حجاب اجباری را در صفوف مبارزاتی زنان در اروپا و آمریکا و ترکیه گسترش دهیم. توانستیم شعار« حجاب مرکز خشونت دولتی علیه زنان در ایران است » را به درجات بالایی فراگیر کنیم.
دستاورد های به جا ماندنی کارزار زنان و راهپیمایی سهروزهاش را باید هر چه بیشتر با جلب و حمایت گستردهتر زنان، نیروها و فعالین و تشکلات مختلف ایرانی و غیرایرانی در مبارزات گوناگون گسترش داد و عمق بخشید تا بتواند زمینههای شکل گیری و پیشروی جنبش مستقل و انقلابی زنان را بیش از پیش مهیا نماید. این گونه میتوان همراه و همگام با جنبش کارگران، دانشجویان، معلمان، ملیتهای تحت ستم وسایر جنبشهای مبارزاتی در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و همهی امپریالیستهایی که این رژیم را از بدو قدرتگیری تاکنون در خدمت به منافع خود حمایت کردهاند، خدمت نمود تا جامعه و آیندهای ساخته شود که روابط مردسالارانه و سلطهی مردان بر زنان در آن برای همیشه رخت بربسته است. جامعهای که از ستم و استثمار انسانها خبری نیست. جامعهای که همه زنان و مردان در آن برای رهایی کلیه انسانها تلاش میکنند.
راه پرپیچوخم است و آینده درخشان
19 مارس 2019
Leilaparnian1@gmail.com