گزارش تظاهرات «عدالت مهاجرت!»
شنبه ۱۲ ژانویه ۲۰۱۹ – بروکسل
امروز شنبه ۱۲ ژانویه ۲۰۱۹ به فراخوان بیش از ۷۰ سازمان و انجمن حامی حقوق مهاجرین و پناهجویان تظاهراتی در اعتراض به سیاستهای ضدمهاجرتی دولت بلژیک در بروکسل برگزار شد. در این تظاهرات بیش از ۲۵۰۰ نفر شرکت داشتند.
فراخوان دهندهگان اعلام کرده بودند سیاستهای دولت «میشل – ژانبون – فرانکن» (نخستوزیر، وزیر داخلی و وزیر مهاجرت و پناهندگیِ مستعفی) در مورد مهاجرت کشنده هستند و اگر در برابر آن کاری نکنیم این سیاستها ادامه مییابند. آنها یادآوری کردند که قتل «سمیرا آدامو» {۲۰ سال پیش توسط پلیس در پروسهی اخراج} و «مودا» دختر دوساله {سال گذشته در اثر شلیک پلیس} فراموش نمیشوند و باید کماکان پیگیری شوند. حمله به پناهجویان در مکانهای عمومی و پارک ماکسیمیلیان و دستگیری پناهجویانِ بدون برگه بدون هیچ جرمی و ... همه نتیجهی سیاستهای ضدمهاجرت و نژادپرستانهی دولت هستند. فراخوان دهندهگان روی خواستههای مشخصی نیز تأکید داشتند مثلاً دادخواهی برای «مودا»؛ عفو عمومی و فوری برای تمام پناهجویان بدون برگه (به شکل خانوادگی)؛ توقف سیاستهای سیستماتیک نژادپرستانه، مردسالارانه و خشونت پلیسیِ دولت علیه مهاجرین؛ توقف حملات پلیسی به مهاجرین در فضاهای عمومی و خصوصی، توقف کمپهای بسته (جهت اخراج) و فشار روی خانواده و فرزندان در این مراکز؛ توقف سیاست مجرمانگاری، مجازات، ارعاب و سرکوب افراد در اعلام همبستگی و کمک به مهاجرین؛ گشایش مراکز عمومی استقبال از پناهجویان و باز کردن کانالهایی برای مهاجرت همهی انسانها.
محل شروع تظاهرات ایستگاه شمالی (نورد) بروکسل بود که به علت نزدیکی به ادارهی مهاجرت برای تمام پناهجویان محلی آشناست و همگی عمدتاً روزها، شبها و ساعات سختی را در آن سپری کردهاند. ساعت ۱۵ جمعیت کمکم گرد آمدند و بیانیهها را ردوبدل کرده و پلاکارها و بنرها را باز کردند و با وجود بارش باران شدید با شور و انرژی حرکت را آغاز کردیم. پس از سخنرانی کوتاهی جمعیت از مقابل «پارک ماکسیمیلیان» که محل اسکان پناهجویان در دورهی موج مهاجرت بود، عبور کردیم.
بهرغم هوای نامساعد و باراش باران زنان و مردان جوان و مسن و حتا کودکان زیادی در این تظاهرات حضور داشتند؛ مثلاً زنی با صندلی چرخدار تماممسیر تظاهرات ـ که بخشا سنگفرشی نیز بود ـ را زیر باران طی کرد. مردی نوزاد کوچکش را زیر چتر دیگر شرکتکنندگان از باران محافظت میکرد، گروهی از خوانندهگان و نوازندهگان ترانه-سرودهای زیبایی را به شکل جمعی در طی مسیر کنار صف تظاهرات میخواندند و با وجودی که کاملاً خیس شده بودند و دستهایشان از سرما کرخ شده بود ادامه میدادند و با این حرکت به جمعیت شور و نشاط میدادند. نوجوانان و جوانان سهم زیادی در انرژی بخشیدن به جمع داشتند، شعارهای خلاقانهای به همراه داشتند و با حرارت شعار میدادند؛ و از ظاهر امر پیدا بود که برخلاف بسیاری از تظاهراتهای مربوط به مهاجرت این بار تعداد مهاجرین ـ غیراروپایی ـ بیشتر است که نشان میداد، پناهجویان و مهاجرینِ بیشتری بهضرورت مبارزه برای دفاع از حقوق پناهندهگی و مهاجرت پی برده و در آن سهم میگیرند.
ما برخی از فعالین سازمان زنان هشت مارس و کارزار زنان همراه با دیگر فعالین سیاسی ایرانی در بلژیک و دوستان بلژیکیمان و زنی فلسطینی، در کنار زنان سوسیالیست کُرد و تُرک جمعی کوچک، رزمنده، انقلابی و انترناسیونالیستی را تشکیل داده بودیم. ما هم با پلاکاردهایمان در این تظاهرات شناخته میشدیم و جز معدود گروههایی بودیم که در تمام مسیر تظاهرات شعار میدادیم. پلاکاردهایی با این مضامین به زبانهای مختلف: «نه مرز! نه ملیت! نه جنسیت!»، «زنده باد همبستگی جهانی!»، «مردم متحد شکست نخواهند خورد!»، «منطقهی بدون فاشیسم! بدونِ راسیسم، سکسیسم، بیگانههراسی، همجنسگراهراسی، اسلامهراسی، grabbing pussy، نفرت از مسلمانان، انکار علم، یهودیستیزی، فاشیسم!»، «از افغانستان تا ایران، از سوریه تا فلسطین، از یمن تا کردستان ... تنها راهحل انقلاب است!»، «هشدار! هشدار! آنتیفاشیستها {اینجا هستند!}»، «هیچ جایی برای فاشیسم، نژادپرستی، سکسیسم و همجنسگراهراسی وجود ندارد!» ... برخی از شرکت کنندهگان جوان شعارهای ما را با حرارت تکرار میکردند و حتا در ساختن شعارهای جدید با ما همکاری میکردند: «ما همگی فرزندان مهاجرین هستیم، اولین، دومین یا سومین نسل آنها!»، «ما از فاشیستها پرحرارتتریم!»، «نه مرز! نه ملیت! اخراج را متوقف کنید!»، «ما چه میخواهیم؟! مهاجرین خوشآمدید! چه موقع آن را طلب میکنیم؟! حالا!»، «سرمایهداری، نژادپرستی، مردسالاری، سکسیسم، ناسیونالیسم، نئولیبرالیسم، جنگ و ... را متوقف کنید!»، «ما آماده هستیم! آمادهی مبارزه، تغییر و انقلاب!» و ... مادری همراه با دختر نوجوان و پسر کوچکش به ما نزدیک شد و گفت پسرم (احتمالاً ۷-۸ ساله) میخواهد شعار بدهد و ما میکروفون را به دستش سپردیم و او با جدیت شعار «ما همه فرزندان مهاجرین هستیم ...!» را میداد و جمعیت با شادمانی تکرار میکردند. چون راه طولانی بود و باران و سرما همه را خسته کرده بود شنیدن موزیکهای مبارزاتی به جمعیت انرژی میداد اما یادآور بخش کوچکی از مسیرهای سخت و شرایط دشواری بود که پناهجویان برای رسیدن به «امنیت» طی کرده و میکنند.
در انتهای تظاهرات برخی از فعالین سخنرانیهای کوتاهی در افشای سیاستهای پناهندهگی دولت و برخوردهای خشن و پلیسی به پناهجویان و مهاجرین ایراد کردند. ما هم بیانیههای کارزار زنان برای راهپیمایی سهروزه در هشت مارس ۲۰۱۹ را پخش میکردیم و با آنها وارد بحث میشدیم باوجودی که باران میبارید اما صدها بیانیه را بین شرکتکنندگان پخش کردیم و در مورد وضعیت زنان در ایران، مبارزات جاری، بحران مشروعیت جمهوری اسلامی و تحریمها و تأثیر آن بر شرایط زندگی مردم صحبت کردیم و اینکه زنان در صف اول مبارزات ایستادهاند و مردم در ایران و خصوصاً زنان نیاز به همبستگی نیروهای مترقی و مردم این کشورها دارند نه دولتهایشان و همچنین در این شرایط باید با مبارزات مردم و خصوصاً مبارزات زنان (علیه حجاب اجباری و دیگر اشکال ستم بر زن) همبستگی کنند نه با دولت ارتجاعی جمهوری اسلامی و نه سکوت در مقابل دخالتگری امپریالیستی آمریکا و دیگر قدرتها. همگی مشتاقانه اعلام همبستگی میکردند و میگفتند تلاش میکنند که با ما همراه شوند یا اطلاعرسانی کنند. خیلیها میگفتند این بهترین کاری است که شما میکنید و از تلاش ما قدردانی میکردند. باوجود بارش باران بیانیههای خیسخورده را میگرفتند و با سرعت در کیفشان میگذاشتند. برخی نیز که به علت حمایت از محیطزیست با بیانیهی کاغذی توافق نداشتند از بیانیهها عکس میگرفتند که بعداً در اینترنت بیانیه را بخوانند. برخی میگفتند شما در طی تظاهرات هم نشان دادید که میتوانید صدای زنان خاورمیانه باشید و...
در پایان باانرژی و امیدی که از جمع گرفته بودیم از تظاهرات خارج شدیم تا در کافهی کوچکی کمی گرم و خشک شویم اما بحثهای چالشی کماکان ادامه داشت. مرد جوان افغانستانی که اتفاقی با ما همنشین شد، نقطهنظر دیگری مقابل ما گذاشت: «چرا برای حقوق مهاجرین تظاهرات میکنید؟! مگر برای ما دعوتنامه فرستادهاند؟! ما چه حقی داریم که پامال شده است؟!» شنیدن استدلالهای ارتجاعی احزاب راست از دهان مهاجری که شخصاً هفت سال پروسهی پناهندهگی نافرجام را در کمپهای پناهندهگی پشت سر گذاشته بود، راحت نبود. با او وارد بحث در مورد جنگهای ارتجاعی امپریالیستی، منافع سرمایه و ... شدیم. گفتیم: «مگر شما در افغانستان برای ارتش آمریکا و دیگر کشورهای ناتو دعوتنامه داده بودید؟! مگر کارگران کشورهای جهان سوم برای استثمار شدن و تخریب و غارت منابع کشورشان به سرمایهداران دعوتنامه دادهاند؟!» ... در همین بحث چالشی جانبی هم میشد میزان نفوذ تفکرات فاشیستی و ضد مهاجرتی را در بین مردم و حتا خود مهاجرین فهمید. امروز ما عمیقتر از قبل فهمیدیم که راه سختی در پیش داریم اما ما بهحق هستیم و تنها نیستیم.
فعالین سازمان زنان هشت مارس (ایران – افغانستان) - بلژیک
فعالین کارزار مبارزه علیه خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی علیه زنان در ایران - بلژیک
۱۳ ژانویه ۲۰۱۹