زنجیرهی خشونت علیه زنان را چنان پاره کنیم که هیچ نیرویی یارای بافتن دوبارهی آن را نیابد!
برقع، حجاب اجباری، تجاوز، تجاوز گروهی، تجاوز در میدانهای جنگ، تجاوز در زندان، تجاوز در زندگی زناشویی، همسر آزاری، دخترکشی، تهدید به قتل، اسیدپاشی، سنگسار، ضرب و شتم، ناقصسازی جنسی، بکارت، قتلِ ناموسی، پارهگیِ واژن، اذیت و آزار خیابانی، دادوستد بدنِ زن، تنفروشی، آزار جنسی در محل کار، پورنوگرافی و... تنها گوشهای از خشونت افسارگسیخته علیه زنان در سراسر جهان است. خشونت علیه زنان پدیدهی جدیدی نیست؛ اما گسترش بیسابقهی آن در جهان مردسالار سرمایهداری حاکم به پدیدهی هولناکی بدل شده است چراکه بدن زن در جهان امپریالیستیِ کنونی بیشازپیش به ابزاری در خدمت سیاستهای اقتصادی حکومتها و کسب مافوق سود بدل گشته است. زنجیرهی جهانی خشونت، میلیونها زن را در کنار یکدیگر قرار داده است؛ اما هرقدر زنجیرهی خشونت جهانیتر شده است، مبارزه و مقاومت زنان ابعاد جهانیتری به خود گرفته است.
یکی از شاخصهای اصلی خشونت، کنترل بر بدن زنان است. با قدرتگیری هر چه وسیعتر نیروهای راست افراطی و فاشیستها در کشورهای سرمایهداری امپریالیستی شرایط برای بازپسگیری و محدود کردن حقوق زنان آمادهتر شده است. در این میان حق سقطجنین که موضوع کنترل بر بدن زن است بیش از گذشته موردحملهی دولتهای فاشیست، دستِ راستی و بنیادگرایان مذهبی قرارگرفته است. حملهی آشکار و ایجاد قید و شرط برای سقطجنین موضوعی است تعیینکننده برای حفظ جایگاه فرودست زن و تقویت و حفاظت از روابط مردسالارانه؛ چراکه تولیدمثل در جامعهی طبقاتی سرمایهداری یکی از اهرمهای اصلی ستم بر زن است.
در کشورهایی نظیر کشورهای خاورمیانه ما با حاکمیت دولتهای زنستیز و نیروهای بنیادگرایی مواجه هستیم که بر پایهی احکام شریعت، بدن زن و کنترل تمام و کمال آن را با اجباری کردن حجاب به اجرا درآورده و با تصویب انواع و اقسام قوانین ضد زن آشکارا زنان را به جایگاه بردگی کشاندهاند.
در ایران، رژیم تئوکراتیک جمهوری اسلامی با سازماندهی اولین حمله علیه زنان، با اجباری کردن حجاب قدرتگیری خود را آغاز کرد. این دولت واپسگرا برای تثبیت ایدئولوژیکِ حاکمیت بنیادگرای اسلامی نیاز به اجباری کردن حجاب و کنترل دولتی بر بدن زنان داشت. چراکه نقش و جایگاه زنان صرفاً ابزاری برای تولیدمثل در جهت تداوم این نظام ستم و استثماراست. در نظام زنستیز جمهوری اسلامی حجاب اجباری و سازماندهی نیروهای سرکوبگرش برای کنترل زنان، در خدمت به کنترل و سلطهی مردان بر زنان و برای تعمیق موقعیت فرودست زنان است. حجاب اجباری که یکی از نمادینترین اشکال خشونت دولتی برای کنترل بدن زنان با زور سرنیزه، بازداشت، توهین و تحقیر اعمالشده است، جایگاه ایدئولوژیک تعیینکنندهای برای رژیم جمهوری اسلامی ایران دارد.
این واقعیات آشکار میکند که در تمام جهان زنان و بدنشان تحت خشونت سازمانیافته و سیستماتیک سیستم سرمایهداری پدر/مردسالارانه هستند. سیستمی که بدون تثبیت و به رسمیت شناختن برتری مرد بر زن در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قادر به ادامهی حیات نیست. درنتیجه ناگزیر است که جنگی همهجانبه و بیرحمانه علیه زنان را سازماندهی کند.
در این جنگ روزانه که گاهی تکبهتک و گاهی جمعی زنان را هدف قرار داده اما ما قربانیان مطیعی نبوده و نیستیم. ما زنان آگاه و انقلابی بهاندازهی کافی تجربه، انگیزه و خشم، جسارت و افق رهاییبخش داریم که همراه با همسرنوشتانمان در سراسر جهان بالاخره به این جنگ و نفرت علیه زنان پایان دهیم. ما تئوریهای علمی و رهاییبخشی داریم که با اتکا به آن میتوانیم در هرکجا که هستیم به اشاعهی آگاهی و متشکل شدن زنان یاری رسانیم. میدانیم که نقطهی پایان گذاشتن به کنترل بر بدن زنان و خشونتِ گسترده علیهشان که ناشی از نابرابری رابطهی قدرت بین زن و مرد است، بدون رهایی کامل زنان امکانپذیر نخواهد بود؛ نه فرودستی «طبیعت زن» است و نه خشونت «طبیعت مرد». این رابطهی ستمگرانه زاییده و زایندهی نظام طبقاتی پدر/مردسالار است که در روابط سرمایهداری عصر کنونی به اوج خود رسیده است که باید آن را به زیر کشیم و به مالکیت مرد بر زن پایان دهیم. باید با افقی بلند و انقلابی، همزمان به هر شکلی از ستم و استثمار پایان دهیم تا جهانی بسازیم که زنان بدون هیچ مانع و واهمهای بتوانند بخشی فعال از چرخهی پویای جامعه در خدمت به رهایی بشریت باشند.
کارزار مبارزه علیه خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی بر زنان در ایران
نوامبر 2017
karzar.zanan.2016@gmail.com
www.kaarzaar.org
www.facebook.com/kaarzaar
https://twitter.com/kaarzaar
@kaarzaar