بیانیه کارزار زنانانتخاب زنان ایران، سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی است!

انتخاب زنان ایران، سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی است!

 

بعد از ۳۸ سال حاکمیت رژیم سرکوبگر و زن‌ستیز جمهوری اسلامی، چه کسی نمی‌داند که فلسفه‌ی انتخابات این رژیم عملاً کشمکشِ باندهای حاکم، بر سر تقسیم قدرت است. تلاش همه‌ی جناح‌ها این است که بتوانند با کشیدن مردم به پای صندوق‌های رأی، به عمر ننگین خود بیافزایند و این‌گونه برای خود در سطح جامعه و جهان مشروعیت بخرند.

در هِرم حاکمیت نظام سرمایەداری و مردسالار جمهوری اسلامی، بعد از رهبر و اراذل و اوباش بیتِ رهبری، رئیس‌جمهور مهم‌ترین عنصر و قافله‌سالارِ نظام آپارتاید جنسیتی است. در سایه‌ی این نظام، امروز و بعد از نزدیک به چهار دهه حاکمیت و پشت سر گذاردن یازده دوره ریاست جمهوری، تعرض لجام گسيخته به حقوق فردی و اجتماعی زنان و اعمال تبعيض‌های جنسيتی بر آنان به يک ضرورت سياسی برای بقای رژيم جمهوری اسلامی تبديل شده است؛ و هر اندازه ابعاد روی‌گردانی از مذهب و ورشکستگی ايدئولوژيک اسلام سیاسی آشکارتر می‌گردد، سران رژيم جمهوری اسلامی برای مقابله با اين روند ابعاد تازه‌ای به سياست‌های زن‌ستيزانه‌ی خود می‌دهند و این‌گونه خشونت بر زنان را در ابعاد وسیع و در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر زنان تحمیل می‌کنند.

در نظام جمهوری اسلامی ایران، رئیس‌جمهور هرکس که باشد، مهرەای است از مهرەهای این رژیم. مهره‌ای که برای اجرای قانون اساسیِ برگرفته از شریعت اسلامی، تعرض هر روزه و سازمان‌یافته بر زنان را به مهمترین رکن سياست خود، برای به بند کشيدن کل جامعه تبديل می‌کند. در این نظام مردسالار طبقاتی، از بی‌کاری، فقر و بی‌خانمانی گرفته تا افزایش خشونت، تن‌فروشی، استثمارخانگی، چندهمسری، خودکشی و خودسوزی، اسیدپاشی، اعتیاد، فرار از خانه، ازدواج اجباری و… شرایطی هستند که زنان را تبدیل به قربانیان اصلی این نظام کرده است.

در نظام آپارتاید جنسیتی جمهوری اسلامی، رئیس‌جمهور از هر جناحی که باشد، اصول‌گرا یا «اصلاح‌طلب»، تفاوتی به حال زنان ایران ندارد. این رژیم تلاش می‌کند با اعمال انواع خشونت‌های قانونی بر زنان، تبعيض جنسيتی را در اجتماع و خانه پاسداری کند؛ و زنان را در همه‌ی عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با دشواری‌های بيشتری روبرو سازد. طبقه‌ی حاکمه وظیفه‌ی خود می‌داند که در حراست از رژیم جمهوری اسلامی و شریعت اسلام، مبلغ، مروج و پاسدار حجاب‌اسلامی باشد؛ و پایەهای مردسالاری را در سایە‌ی اسلام و نظام سرمایەداری و با تدوین قوانین تبعیض‌آمیز جنسیتی (قانون‌اساسی و مجازات‌های اسلامی علیه زنان) تقویت کرده و این‌گونه تلاش دارد زنان را آن‌چنان در بند برده‌گی نگه دارد که از دست‌یابی به ایده‌ها و افکار نوین برای زیر و رو کردن این مناسبات ستمگرانه دور بمانند.

زمانی که عدم رعايت حجاب اسلامی و آشکار شدن تار موی زنان ايدئولوژی حاکم را زير سوال می‌برد و دفاع از حق برابر زنان با مردان، کليت نظام سياسی را به چالش می‌کشد و به مبارزه‌ی زنان خصلتی سياسی و ضدمذهبی می‌دهد، استراتژی جنبش رهايی زنان به‌طور اجتناب‌ناپذيری به مبارزه برای سرنگونی انقلابی رژيم جمهوری اسلامی و برچيدن نظام طبقاتیِ حاکم گره می‌خورد. در چنين شرايطی از دستور کار خارج کردن مبارزه با ريشه‌های ستم‌کشی زنان و مبارزه با ساختار رژيم سياسی حاکم و متعاقبا رهنمود شرکت در انتخابات – که از جانب بخشی از نيروهای اپوزيسيون بورژوايی و فمنيست‌های نئوليبرال در درون جنبش زنان  تجويز می‌شود – عملاً جنبش زنان را در چارچوب تنگِ قوانين ارتجاعی حاکم محصور می‌کند و این‌گونه به بقای رژيم حاکم ياری می‌رساند.

تاریخ سی و هشت ساله‌ی این رژیم گواه بی‌حقوقی زنان است. زنان همواره از حق انتخاب پوشش، حق انتخاب همسر، حق داشتن غذای مکفی، حق کارکردن غیرمشروط، حق سلامتی جسمی و روانی، حق شاد بودن و … محروم‌اند. حق ما زنان جامعه‌ای است که در آن هیچ کسی گرسنه نمی‌ماند، هیچ کسی برای زنده ماندن اعضا بدنش را نمی‌فروشد، هیچ زنی به‌خاطر فقر تنش را نمی‌فروشد، هیچ زنی جنین دخترش را به خاطر جنسیت‌اش سقط نمی‌کند، هیچ زنی از ترس تجاوز بر خود نمی‌لرزد، هیچ خانواده‌ای برای زنده ماندن دخترش را نمی‌فروشد، هیچ زنی به خاطر عشق‌ورزی سنگسار نمی‌شود، هیچ مذهب و دولت و فردی بدن زن را کنترل نمی‌کند، هیچ زنی بدون خواست و اراده‌اش وادار به ازدواج نمی‌شود، هیچ زنی فرزندش را راهی جنگ به نام غرور ملی نمی‌کند، هیچ زنی به نام ناموس تحقیر و کنترل و کشته نمی‌شود، هیچ زنی خشونت را در بندبند زندگی روزانه‌اش تجربه نمی‌کند و همه حق مشارکت واقعی در تعیین سرنوشت‌شان دارند و

در نتیجه اولین گام برای ساختن چنین جامعه‌ای، مبارزه‌ی پی‌گیر و سازش‌ناپذیر برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است. این خواست از درون صندوق رأی بیرون نخواهد آمد. حتی تحریم انتخابات، شرکت نکردن و مبارزه‌ی منفی هم دیگر کفایت نمی‌کند. باید بساط رأی‌گیری و انتخابات این دولت را در هم ریخت!

بله ما زنان سرنوشت جمهوری اسلامی را باید با مبارزه پی‌گیر و خستگی‌ناپذیر برای سرنگونی‌اش پیش ببریم نه پای صندوق‌های رأی!

 

ما به شورش و طغیان رأی می دهیم!

انتخاب زنان ایران، سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی است!

7 می 2017 / اردیبهشت 1396

کارزار مبارزه علیه خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی بر زنان در ایران

 karzar.zanan.2016@gmail.com

www.kaarzaar.com

www.facebook.com/kaarzaar

https://twitter.com/kaarzaar

https://t.me/kaarzaar