گزارشی از برگزاری اولین کنگره سازمان زنان هشت مارس
شیرین آرش
در روزهای 4 و 5 و 6 فوریه 2000 اولین نشست عمومی زنان هشت مارس در آلمان با حضور چند ده زن از فعالین این تشکل و مهمانان از شهرهای آلمان و کشورهای کانادا، سوئیس، هلند وانگلستان برگزار شد. فعالیت های دو ساله این کمیته ضرورت یک نشست عمومی و تصویب اسنادی متناسب با رشد این تشکل را پیش پا قرار داد. در این کنگره سه سند مورد بحث قرار گرفت: "تحلیل از موقعیت جنبش زنان ووظایف زنان مبارز و آگاه" ، "منشور سیاسی" و"اساسنامه" سازمان زنان هشت مارس.
مدتی قبل از برگزاری کنگره گزارش دو سال فعالیت واسناد پیشنهادی فوق که توسط مسئولین کمیته تهیه شده بود همراه با نظارت پیشنهادی دیگر حول "منشور سیاسی" و"اساسنامه" در اختیار همه فعالین ومهمانان شرکت کننده گذاشته شد.
فعالین کمیته در ترکیه وانگلستان امکان شرکت در این کنگره را نداشتند. به همین جهت قبل از کنگره، نشستهای جمعی در لندن و ترکیه برگزار شدو فعالین این دو منطقه نظرات خود را حول اسناد فوق از طریق نمایندگانشان به اطلاع کنگره رساندند.
کنگره، با پیام وخوشامد گویی مسئولین وانتخاب هیئت رئیسه آغاز شد. مسئولین قبلی ضمن معرفی خود مختصراً در مورد چگونگی پیشبرد فعالیت ها صحبت کردند. سپس تک تک فعالین از نقاط گوناگون، به معرفی خود و حیطه فعالیت شان پرداختند.
روز اول کنگره، پس ازبحثی کوتاه بر سر گزارش فعالیت دو ساله، سند "تحلیلی کوتاه از موقعیت جنبش زنان ووظایف زنان مبارز و آگاه" مورد بحث قرار گرفت. نا روشنی ها و کمبودهای این سند، مورد بررسی قرار گرفت و تصحیح و تکمیل شد. "تحلیل از موقعیت زنان درافغانستان" به عنوان یک بخش جداگانه نیز به آن اضافه شد.
روز دوم کنگره به بحث حول "منشور سیاسی" و بخشی از"اساسنامه" اختصاص یافت. طبیعی بود که تصویب منشور و اساسنامه پروسه ای سرشار از بحث ومجادله باشد. زنان شرکت کننده با وسواس ودقتی چشمگیرهر بند را مورد بحث قرار دادند و بدین طریق مسئولیت وتعهد خود نسبت به اهداف و وظایفی که جنبش زنان باید پیشاوری خود قرار دهد، رانشان دادند. در طی مباحث روشن شد که برخی بندهای "اساسنامه" و"منشور سیاسی" نیاز به کار وبررسی بیشتری دارد و صرفاً با طرح و رای گیری نمی توانستیم به فرمول بندی وراه حل نهایی برسیم. لذا ضمن ارائه و تصویب یک راه حل موقت، قرار شد پس از یک دوره فعالیت وکسب تجارب عملی بیشتر و مطالعه جدی تر، آن بندها مورد باز نگری قرار گیرند. موضوع بحث انگیز دیگر، مسئله زنان افغانستانی بود. از ابتدای تشکیل کمیته زنان ایرانی و افغانستانی در یک چارچوب مشترک وحول اهدافی مشترک به فعالیت پرداختند. با تکامل کمیته وظایف بیشتر و خاص تری مقابل پای مان قرار گرفت. علیرغم یکسان بودن و مشابه بودن مسایل زنان افغانستانی وایرانی به ویژه در داخل ایران، تفاوتهایی در وظایف جنبش زنان این دو کشور موجود است. موضوع پیش پای ما این است که چه شکل مناسبی از اتحاد تشکیلاتی را بوجود آوریم که هم به مسائل و وظایف مشترک و هم به وظایف ویژه زنان این دو کشور پاسخگو باشد. وجود بیش از نیم میلیون زن افغانستانی در ایران تاکیدی است براینکه زنان ایرانی و افغانستانی باید تشکلات مشترکی داشته باشند. وجود حاکمیت اسلامی زن ستیز در افغانستان نیز تاکید مجددی است که زنان ایرانی و افغانستانی درد و رنجی مشابه و خواسته های مشابه دارند و از همین رو باید عمیقترین پیوند میان تشکلات زنان در این دو کشور برقرار باشد. این پیوند و نزدیکی نیاز به شکل تشکیلاتی و سازمان یابی ویژه ای دارد که در کنگره تا حدودی طرح و مورد بحث قرار گرفت، اما کماکان باید بر سر این مسئله کار بیشتری کرد واشکال عملی ومناسبی را برای بیان بهتر این اتحاد انترناسیونالیستی اتخاذ کرد. به ویژه آنکه به خاطر نقش مخرب شوونیسم ضد افغانستانی که مرتجعین اسلامی در ایران بدان دامن زده اند، این مسئله توجه ویژه ای را به خود می طلبد.
روز سوم کنگره به تدقیق و تکمیل اساسنامه های پیشنهادی وتصویب آنان پرداخته شد. سپس پنج نفر به عنوان هیئت مسئولین جدید سازمان انتخاب شدند. و پس از رأی گیری نام "کمیته زنان هشت مارس" به "سازمان زنان هشت مارس (ایرانی، افغانستانی)" تغییر یافت و نام نشریه نیز "هشت مارس" انتخاب شد.
یکی از نکا ت قابل توجه در این کنفرانس حضور میهمانانی از"جمعیت مبارزه برای زنان ایران" بود که با حضور خود به ارتقاء مباحث و غنای آنها کمک نمودند. چند تن از زنان فعال ترکیه نیز حضور داشتند و مباحث کنگره برای آنان ترجمه می شد. آنان با شرکت خود در مباحث، جدی بودن مسئله زنان در ترکیه و ضرورت مبارزه ای جدی و سازمان یافته را طرح کردند.
علیرغم زمان نا کافی موفق شدیم اسناد پایه ای مهمی را به بحث و رأی همگانی بگذاریم. هر چند برخی از مطالب کماکان نیاز به بحث بیشتری داشته و برای تدقیق برخی بندها نیاز به کسب تجارب عملی بیشتری در آینده است. مسلماً اولین کنگره ای که قرار است اساسنامه و منشور سیاسی یک تشکل را تصویب کند با کنگره ها و مجامع عمومی سالانه متفاوت است ونیاز به زمان بیشتری دارد.
فواصل بین جلسات رسمی در واقع فرصتی برای آشنایی بیشتر و ادامه مباحث جلسه بود. زنان در محیطی سرشار از صمیمیت وهمبستگی به تبادل نظر و تجارب خود پرداختند. حضور دختران جوان، سر زندگی و شور و هیجان فضای کنگره را دو چندان کرده بود.
در شب اول فیلمی ساخته عباس سماکار در مورد زندگی زن پناهنده ای از اروپای شرقی و مشکلاتش نمایش داده شد و بر سر آن بحث و گفتگو صورت گرفت. شب دوم به جشن و شادی اختصاص داده شد. این جشن و شادی بیش از هر چیز بیان احساسات زنانی بود که رزمی جدی و مشترکی را آغاز کرده اند. رقص ترکی، کردی، موسیقی لری، افغانستانی انعکاس صدای زنانی بود که عزم دارند، برای جهانی عاری از ستم و استثمار مرزها و ملیت ها را زیر پا بگذارند. کنگره با بحث حول برنامه ریزی هشت مارس 2000 به پایان رسید. اکثر زنان شرکت کننده با عجله و در حال بستن ساکهایشان همچنان به بحث ادامه می دادند و هنگام خداحافظی صدای آخرین مباحث وجدلها را هنوز می شد شنید.
برگزاری موفقیت آمیز این کنگره، گامی تعیین کننده برای ادامه فعالیتهای سازمان زنان هشت مارس محسوب می شود. گامی که حرکتی جدی و سازمان یافته در جهت وحدت انقلابی صفوف زنان و قدرتمندتر کردن هر چه بیشتر جنبش زنان به مثابه یکی از مولفه های مهم تغییرو تحولات آتی جامعه را نوید می دهد. بی شک پیشبرد موفقیت آمیز گام های آتی در گرو تعهد وتلاش، پیگیری و فداکاری و همکاری وهمدلی بیشتر زنانی است که عزم خود را برای مبارزه علیه کلیه اشکال مردسالاری جزم کرده اند.
اردیبهشت 1379