میز اطلاع رسانی در شهر برمن
طی روزهای سه شنبه 23 جوئن تا یکشنبه 28 جوئن برخی از فعالین سازمان زنان ایرانی ـ افغانستانی هشت مارس همراه با تعدادی از فعالین طیف چپ شهر برمن، میز اطلاع رسانی در مقابل راه آهن شهر بر پا کردند. این میز در همکاری با تعدادی از مغازه های واقع در محل دایر گردید. هدف از این میز رد و بدل کردن نظر و اطلاعات بین برگزارکنندگان میز و مراجعین بود. روزانه چندین نفر در برپائی و اداره میز شرکت داشت.
وسائل مورد استفاده عبارت بودند از یکسری عکس های دستچین شده از مبارزات اخیر مردم ایران بعلاوه اعلامیه ای از سازمان هشت مارس در رابطه با ندا و تعدادی شعار از قبیل: ٌعکس ها خود گویای آنچه که در جریان است می باشندٌ، ٌآزادی محصول مبارزه جمعی ماست نه گدائی از دشمنٌ ، ٌ زندانی سیاسی آزاد باید گرددٌ ـ ٌجمهوری اسلامی نابود باید گرددٌ ـ ٌدست امپریالیست ها از ایران قطع باید گرددٌ ، ٌباش تا صبح دولتت بدمد کاین از نتایج سحر استٌ ، ٌمن اگر برخیزم ـ تو اگر برخیزی...ٌ.و پارچه بزرگ سرخ رنگی که بر روی آن به سه زبان فارسی ،آلمانی و انگلیسی نوشته شده بود "سرنگون باد جمهوری اسلامی" بحث ها در دو سطح اتفاق می افتاد. یکی بین اعضای اداره کننده میز طی طول فعالیت و همچنین در خاتمه روز برای جمعبندی از کار روزانه و آمادگی برای روز بعد و بحث و تبادل نظر با مراجعین. تلاش بر آن بود که طی بحث دو نوع مبارزه جاری در حوادث اخیر ایران (مبارزه بین جناح های مختلف ارتجاع و تلاش آنها برای بدنبال کشیدن توده ها و مبارزه مردم علیه کل نظام) تفکیک شده و خواست مردم برجسته شود. برروی خواست برابری برای زنان وملیتها و آزادی برای همه احاد ملت تاکید شد و اینکه اینها میسر نمی شود مگر با سرنگونی کلیت رژیم جمهوری اسلامی.
در مورد مراجعین مهمترین مورد رویاروئی با دو زن از دار و طایفه رژیم بود. این دو زن با ظاهری مدرن و بدون حجاب و منتقد به ما نزدیک شدند با این انتقاد که محل اصلی مبارزه ایران است و این چیزها سرگرمی است. یکی از مسئولین میز به آنها گفت در درجه اول مهم آنست که موضع سیاسی تو چیست و کدام طرف ایستاده ای، اگر موضع تو درست باشد چه اینجا و چه در ایران به مبارزه ای درست اقدام خواهی کرد. طرف ها بر حرف خود و مسخره کردن این فعالیت ادامه داده و گفتند اگر پول ندارید ما برای شما بلیط میخریم و ترتیب رفتن شما را فراهم میکنیم. به آنها گفته شد مانعی نیست باتفاق هم بایران میرویم. آنها با حالتی تهاجمی گفتند شما این مصیبت ها را بپا کرده اید و یکی از آنها از میان آنهمه عکس دستش را بزیر عکس ندا انداخت تا آنرا پاره کند که با واکنش سریع و خشن یکی از مسئولان مواجهه شد. آنها متوسل به این حربه شدند که دست بمن نزن و... یکی از دوستان که نخست آنها را طرفدار سلطنت خطاب کرده بود سریعأ شعار مرگ بر جمهوری اسلامی داد...آنها رفتند و باتفاق مردی برگشتند. یکی از دوستان میز آماده فیلم گرفتن بود و آن دیگران با شعارهای مزدور برو گمشو و مرگ بر جمهوری اسلامی آنها را بحالت دفاعی انداختند بقسمیکه دمشان را روی کولشان گذاشتند و رفتند. دوستان میز در مورد برخورد به اینگونه مزدوران نظرات مختلفی داشتند. از شیوه برخورد قانونی تا برخورد های آنارشیستی مورد بحث قرار گرفت. در هر حال این بحث نیز مطرح بود که باید همان موقع عکس العمل نشان داد.
موارد مثبت اما بسیار بود و از همه تیپی جوان تا مسن و زن و مرد مراجعه میکردند گرچه زنان بیشتری مراجعه کرده و علاقمندی بیشتری نسبت به مردان نشان میدادند. یک مورد چند زن که از کارکنان فرهنگی بودند و راهی ایران، ضمن حمایت از کار ما و همسوئی با مواضع ما به رد و بدل کردن آدرس و غیره پرداختند. برخی از آلمانی ها مواضع بسیار خوبی نسبت به کار ما داشتند. آنها میگفتند در جامعه ایکه اطلاع رسانی و آگاهی باشد مرتجعینی چون صدام و خمینی نمی توانند حکومت بکنند. میگفتند بهمین دلیل است که یکی از اولیه ترین کارهای رژیم اسلامی در حوادث اخیر بستن تلفن ها اخلال در اینترنت و ماهواره بود. عده دیگری از آلمانی ها فقط با مداخله غرب در امور ایران مخالفت میکردند و حرفی در رابطه با امپریالیستهای روس نداشتند. آنها بشکلی خجالتی با هن وهن و کنایه از مواضع مثلأ ضدامپریالیستی حکومت ایران( لابد احمدی نژاد رسوا) حرف میزدند. بحث ما این بود که هر دو جناح رژیم عمیقأ بعنوان کارگزار قدرت های بزرگ درایران عمل میکنند.
بسیاری از جوانان ملیت های دیگر با غرور و احترام به عکس های مبارزات مردم ما نگاه کرده شجاعت آنها را می ستودند.و نفرت خود را از وحشیگری و رذالت رژیم جمهوری اسلامی بیان میکردند. چند نفر از کردهای ترکیه مشتاقانه همبستگی خود را اعلام کردند.
روز شنبه 27 ژوئن همزمان با پنجمین روز برپایی میز ما، راهپیمایی به دعوت جمع رنگارنگی از معترضین به وقایع اخیر در ایران ، در شهر برمن برگزار شد. از آنجا که در جلسه برنامه ریزی راه پیمایی، مقرر شده بود از دادن شعارسرنگونی مطلقا حذر شود وشعارها عملا به شعارهای نرم حمایت از موسوی محدود می شد و ماهم بین برپایی میز و شرکت در راهپیمایی باید یکی را انتخاب می کردیم، تصمیم گرفتیم در کنار میز بمانیم و به مراجعین توضیح دهیم که جنگ واقعی با کل نظام است و بدون سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی هیچ یک از خواسته های به حق مردم ایران قابل احقاق نیست وبخصوص زنان هرگز نخواهند توانست در رژیمی که قوانین آن در چهارچوب اسلام تبیین میشود به برابری حقوقی وجنسیتی برسند.
چند تن از مراجعه کنندگان بدلیل تبادل نظر با ما با وجودیکه محل و مسیر تظاهرات را برایشان توضیح دادیم،از شرکت در تظاهرات دنباله روان موسوی منصرف شده کنار ما ایستادند. عمده ترین دلیل ماندن آنها در کنار ما این بود که ما صدای دیگری هستیم ما بر خلاف آن جماعت سبز پوش زیر پرچم بخشی از رژیم نرفته بلکه خواهان سرنگونی انقلابی کل رژیم وقطع دست امپریالیست ها از ایران هستیم.
سازمان زنان 8 مارس ( ایران – افغانستان ) واحد برمن
جمعی از فعالین چپ شهر برمن – آلمان
جوئن2009