گوشه ای از افکار عمومی غرب در مورد ایران درآکسیون های هفتگی پاریس
شنبه فرا رسید، وعده هر هفته ما از ساعت 3 تا 5 بعدازظهر در یکی از میادین شهر پاریس، برای گفتگو با مردم، در جریان قرار دادن افکار عمومی در مورد روند اوضاع و سرانجام تاکید بر ضرورت تداوم حمایت افکار عمومی غرب از مبارزات آزادیخواهانه مردم در ایران. گردهمایی هفتگی ما نقش رسانه ای زنده و رو در رو با مردم را ایفا می کند. برخی مواقع هم ناچاریم سموم خبری رسانه های بزرگ در قدرت را در مورد روند رخدادهای ایران خنثی کنیم.
گردهمایی روز شنبه 8 اوت 2009 مانند هر هفته با نمایشگاه عکس و پخش تراکت های گوناگون سازمان زنان هشت مارس در مورد خیزش ماههای اخیر مردم در ایران آغاز شد. بیانیه های مختلف هشت مارس قرائت شد که مورد توجه عابران قرار گرفت و به بحث ها و تبادل نظرهای بسیار دامن زد. اکثر عابران که معلوم بود وقایع ایران را در طی هفته دنبال کرده بودند، از ما جویای آخرین اخبار مبارزاتی بودند. در گردهمایی این هفته، شاهد حضور گروهی از آنارشیست های فرانسوی با باندرول «اتحاد- مبارزه - پیروزی» در کنار خود بودیم، آنان نیز خواهان پایان تئوکراسی در ایران هستند. این بار «انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران» ضمن حمایت از آکسیون این هفته «تشکل هشت مارس» از اعضا و دوستان و هواداران خود خواسته بود که با شرکت خود از آکسیون های هفتگی این تشکل حمایت کنند.
در هنگام پخش اعلامیه، سه دختر جوان فرانسوی که اصلیت مراکشی داشتند به ما نزدیک شده و پرسیدند که آیا شما از لفظ «جمهوری اسلامی» برای تبلیغ اسلام استفاده می کنید . به آنان توضیح داده شد که جمهوری اسلامی نام حکومت سیاسی حاکم در ایران است و ما نمی توانیم نام دیگری را استفاده کنیم. این دختران جوان اصرار داشتند که اسلام یک مسئله شخصی است و نبایستی وارد سیاست شود. به آنان گفته شد که این خواسته ای است که ما برای آن سالهاست مبارزه می کنیم ولی متاسفانه در ایران «اسلام سیاسی» یعنی اسلام بمثابه قدرت سیاسی حاکم است.
دختر جوانی اهل ونزوئلا می گفت که وی خود را با جبنش مردمی ایران نزدیک می داند و مبارزات مردم ایران را حمایت می کند. وی می گفت که اصلا موضع چاووز ردیس جمهور ونزوئلا برایش قابل هضم نیست. وی عتقاد داشت که چاووز دیوانه ای بیش نیست که علیرغم اطلاع داشتن از فجایعی که درایران می گذرد به این شکل تهوع آور از احمدی نژاد حمایت می کند.
یک پسر جوان فرانسوی به ما نزدیک شد و پرسید می تونم ازتون سئوالی کنم . می گفت که من برای یک شرکت نفتی در پاریس کار می کنم و این شرکت می خواهد مرا در ازای 70000 یورو در سال به تهران بفرستد تا در آنجا در شرکت نفت کار کنم . به او گفتیم که اگر وجدان سیاسی داری، این پیشنهاد را قبول نکن. در ضمن خارج از وجدان سیاسی اگر فقط کمی حس کنجکاوی در تو باشه، این مسئله می تونه تو را به همانجایی بکشاند که "کلوتیلد ریس" امروز قرار دارد (دختر جوان فرانسوی که به جرم همراهی با دوستان ایرانی اش در مبارزات اخیر دستگیر شده است و چند روز پیش او را با روسری به دادگاههای نمایشی اعتراف گیری آوردند) . ضمن تشکر از بحث های ما، تاکید کرد که از جنبش مردمی ایران حمایت می کند.
دو جوان افغانی با شعار «مرگ بر احمدی نژاد – مرگ بر جمهوری اسلامی» به میان ما آمدند و از حرکت ما اظهار خشنودی کردند. حضورشان و نفرت شان از نظام جمهوری اسلامی حکایت از رنج و ستمی می کرد که جمهوری اسلامی بطور سیستماتیک طی دو دهه گذشته بر بیش از یک میلیون آواره افغانی در ایران روا کرده است.
خانم نویسنده ای ضمن اینکه تراکت را می گرفت، گفت که مایل است به نحوی از حرکت افشاگرانه ما دفاع کند او که بشدت از تصاویری که نمایش گوشه ای از سبعیت جمهوری اسلامی در سرکوب مردم بود، متاثر شده بود، می گفت دیگر چنین اتفاقاتی نبایستی در قرن بیست ویکم بیفتد ، دنیا قرون وسطا را پشت سر گذاشته است .
مرد فرانسوی می گفت حال که مردم خواهان رفتن جمهوری اسلامی هستند و با توجه به اینکه حسین موسوی روی حفظ نظام جمهوری اسلامی تاکید می کند، چه کسی آلترناتیو است؟ به او گفته شد این سئوال هم اکنون ذهن بسیاری از فعالین این جنبش را بخود مشغول کرده است. البته بدون شک گسترش مبارزات مردم، ، طرح مطالبات و خواسته های مشخص و پایه ای که زمینه ساز جامعه ای آزاد و عادلانه شود، کمک مهمی به شکل گیری آلترناتیو در دل این مبارزات است.
دو دختر جوان ایرانی ضمن ابراز خوشحالی از آکسیون هفتگی زنان هشت مارس، تاکید داشتند که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند و به هیچوجه حاضر نیستند به کسانی کمک کنند که در پی تحکیم این سیستم ارتجاعی هستند.
و سرانجام اینکه نکته مهم و پایانی بیانیه اخیر زنان هشت مارس مورد استقبال عابران قرار گرفت:«آنچه امروز برای جنبش خودبخودی مردم ایران حیاتی است، از یکسو افشای ترفندهای نیروهای ارتجاعی در سطح ملی و بین المللی است که تلاش دارند انرژی این جنبش را برای ترمیم و مرمت ساختار نظام سرکوبگرانه حاکم در ایران به هرز برند و از سوی دیگر حمایت و برجسته کردن جنبه های رادیکال و مترقی این جنبش، تلاش برای ترسیم و تقویت افقی روشن و رهایی بخش که بر تارک آن رهایی زنان از هرگونه ستم جنسیتی و طبقاتی نقش بسته باشد.»
مهشید از فعالین تشکل هشت مارس
پاریس 8 اوت 2009