حمله به دانشجوی دختر توسط اوباشان دانشکده شرعیات - لاله آزاد
روز پنجشنبه 5 ثوربصیره اختر دانشجوی سال چهارم دانشکده حقوق که می خواست در محفل فرهنگی دانشکده ی ادبیات پوهنتون کابل شرکت نماید، توسط دانشجوی فاکولته شرعیات مورد لت وکوب قرار گرفته وبشدت زخمی شد.
شاهدان رویداد می گویند: «بصیره اختر دانشجوی رشته حقوق است، وی پس از آن که از سوی دانشجویان دانشکده شرعیات مورد لت و کوب قرار گرفت به ریاست دانشگاه کابل عارض گردید، مسؤولان دانشگاه از رسیده گی به قضیه، خود داری کردند و مقام های امنیتی دانشگاه کابل نیز به اعتراض های وی اهمیت ندادند، مسئله ی که باعث بر انگیخته شدن احساسات دانشجویان رشته حقوق گردید. »
در همین حال یکی از هم صنفی های بصیره اختر می گوید: «این عمل غیر انسانی است در جایی که انسان ها برای آینده بهتر شان درس میخوانند، متأسفانه وضعیت به حدی نا هنجار است که هیچ دانشجوی دختر جرأت درس خواندن را ندارد، مقام های دانشگاه نیز از رسیده گی به این پرونده خود داری کردند، حال روشن نیست که در چنین وضعیتی چه باید کرد.»
بصیره اختر به رسانه ها گفته است: "من کاملأ بی خبر، مشت وار (کوبیده) شد به سرم و لگدها بود که به من میخورد، من افتادم زمین، این بچه (پسر) تیلفونم را گرفت از دستم و به زمین زد و گفت که تو لعنتی همراه کی گپ میزنی، تو اینجا هر روز میآیی ترویج عیسویت میکنی، چادرت را پیش بپوش.»
بی توجهی مسئولان به این حادثه خشم شماری از دانشجویان رشته حقوق را بر انگیخت. در نتیجه دانشگاه کابل اعلامیه ای انتشار داده ونوشت که تحقیق در مورد این حادثه را از همان ابتدا شروع نموده وبا عامل این عمل نا هنجاربرخورد قانونی صورت خواهد گرفت.
در عین حال فعالان حقوق زن، این کنشها را نمونهی وجود افکار طالبانی در میان جوانان بیان میکنند.
یکی از فعالان حقوق زن در کابل می گوید که این اتفاق در یک محیط علمی نشان دهندهی افکار طالبانی در میان دانشجویان است که خود را مقدر به سرنوشت زن و نوع افکار و اعمال زنان میدانند. او هم چنین می گوید وجود چنین دیدگاههایی، ضعف نهادهای تحصیلی را نشان میدهد که هنوز هم قادر به تغییر ذهنیت دانشجویان نشده اند. به باور وی مسوولیت نهادهای آموزشی، تنها آموزش متن نیست. این نهادها باید جوانانی را تربیت کنند که احترام به حقوق فردی، حقوق زنان و برخی دیگر ارزشها را بدانند.
یکی دیگر از این فعالان حقوق زن درکابل(حمیده وردک) می گوید این عملکرد از لحاظ حقوق بشری، انسانی و اسلامی قابل قبول نیست و باید این رفتارها آسیب شناسی شود.
به باور خانم وردک نیز این رفتارها نشان دهندهی اوج افراطیت و افکار طالبانی در جامعهی افغانستانی است.
وی معتقد است که باید با تغییر تفکر جوانان، با افراطیت مبارزه شود و وزارت تحصیلات عالی در این قسمت مسوول است.
تحت فشار گذاشتن روزافزون زنان وخانه نشین کردن آن ها درست خلاف آن چیزی است که نیروهای امریکایی قبل از اشغال افغانستان در سال 2001 ، نوید داده بودند، و کاملا مشهود است که زن ستیزی در حال اوج گیری است. اگر چه دختران و زنان بیشتری در مقابل موج زن ستیزان ایستاده گی می کنند.
سه سال پیش زمانی که فرخنده توسط عده ای لت وکوب ، کشته وجسدش سوزانده شد، صدها نفر صحنه های دل خراش را تماشا نموده وازاو فیلم می گرفتند. زمانی که بصیره لت وکوب شد، جوانان « دانشجو »، داد وفغان او را شنیده ونظاره می کردند.
نیروهای اشغالگر، دولت جمهوری اسلامی و نفوذ روزافزون بنیادگرایی اسلامی، زن ستیزی را در افغانستان به حدی رسانده که هم زمان تلاش می کنند هم روسری و هم توسری را بر زنان افغانستان، تحمیل کنند. آمدن گلبدین به کابل حرکت ننگینی دیگری بود که نشان دهنده ماهیت واقعیت حکومت ضد زن حاکم و اشغالگران آمریکایی بود که سرآغازی برای آوردن طالبان و سهیم کردن آن ها در قدرت وتشدید روز افزون مردسالاری و زن ستیزی است.
اما بصیره اختر کیست ؟ وچرا این گونه مورد هدف زن ستیزان قرار گرفت ، سئوالی است که ذهن افراد کنجکاو را به خود متوجه می سازد. مسئله ی که فعالان «حقوق زن» و «جامعه ی مدنی» افغانستان به آن اصلا اشاره ای نمی کنند یا آن را نمی بینند ویا می خواهند عمدا از کنار آن بگذرند.
بصیره اختر بسیاری از سال های کودکی و نوجوانی را در ایران گذرانده است در نتیجه تحصیلات اش با سختی های بسیار روبرو بوده است. این زن جسور رشته حقوق را بخاطراین انتخاب کرده تا به کمک آن به دفاع از حقوق انسانی همنوعان اش بپردازد.
ماه ثورسال گذشته نمایشگاه مشترک کتاب ایران -افغانستان برای یک هفته در دانشگاه کابل برگزار شد ۷۰ ناشر ایرانی و ۴۰ ناشر افغانستانی بیش از ۲۰ هزار عنوان کتاب را دراین نمایشگاه، عرضه کردند. در مراسم افتتاح این نمایشگاه مقامهای بالای دو کشور ایران و افغانستان نیز حضور داشتند .
درین روز بود که بصیره اختر صدای اعتراض حقوقی اش را در برابرجمهوری اسلامی ایران، بلند کرد. بصیره در مقابل درب ورودی نمایشگاه پلاکارد بهدست در میان جمع ایستاده و دورادورش را محصلان کنجکاو گرفتند. همه چشمها به نوشتهی روی پلاکارد او خیره شده بود؛ جملهی کوتاهی که مسوولان دو کشور افغانستان و ایران را نگران کرد: «من در ایران حق کسب تعلیم نداشتم! »
تلاش های مامورین پولیس ومسئولین نتوانست او را منصرف کند. بصیره برعکس محکمتر ایستاد و با اطمینان بیشتری پلاکاردش را بالا گرفت وقتی پلاکارش را پاره کردند او پلاکارد دیگری رابلند کرد.
درآنروز یکی ازمقامات ایرانی به بصیره نزدیک شده برایش گفت به هردانشکده ای که می خواهی ما زمینه ی رفتن ات رامهیا می کنیم. او جواب داد من یک خواسته دارم وآن این که فرزند هیچ مهاجر افغانستانی در ایران نباید از حق آموزش محروم بماند.
خانوادهی بصیره 21 سال پیش دراوج نابهسامانی اقتصادی، به ایران مهاجرت کردند واو در آنجا بدنیا آمد. وقتی بصیره به سن مدرسه رفتن رسید، دولت جمهوری اسلامی بدلیل نداشتن اقامت به اواجازهی تحصیل نداد.
در سال ۱۳۸۱ خورشیدی پدر و مادر بصیره بهدلیل نگرانی از بیسواد ماندن فرازندانشان به افغانستان برگشتند و شش سال در هرات ماندند. بصیره میگوید پدر و مادرش از اینکه فرزندانشان به مکتب میرفتند، خوشحال بودند اما شرایط بد اقتصادی پناهگزینی دوباره را بر آنها تحمیل کرد
اینبار هم مادربصیره دروازههای تمام مکتبهای دوروبرش را میزند؛ بار دیگر همان التماس مادر و همان انکار مدیر مکتب. بصیره همراه با دیگر خواهران و برادرانش سه سال دیگر خانهنشین شدند و محروم از آموختن. تا اینکه دوباره مجبوربه بازگشت به افغانستان گشتند. همین است که خاطرهی تلخ مهاجرت و تحقیر در ایران هیچوقت از ذهن بصیره،پاک نشده است.
ایستادگی وجسارت بصیره اختر دربرابر نیروهای پولیس ومسئولین حکومتی او را به پتانسیل درونی اش واقف می سازد وشجاعت وجرئت اش را افزایش داد. ازآن پس بصیره به یک فعال سیاسی معترض، بدل شد. اشتراک بصیره در محفل فرهنگی دانشکده ی ادبیات هرچند تحقق نیافت ؛ اما بازتاب حمله به او شهامت بیشتری را به او ودیگر زنان افغانستان، به ارمغان خواهد آورد.