شعری از زنده یاد مینا حق شناس

شعری از زنده یاد مینا حق شناس

به یاد نادیا شاعر افغانستانی

 

در حصارم که می کنی،

خالی می شود زیر پایم

احساسی مرا به بند می کشد

می کشاند مرا،

به اعماق می برد،

زندانی می کند واژه‌هایم

واژه‌هایی که کلید قفل زبانند،

شکننده‌ی این سکوت نامیمون

در جنگ درونی،

-این تضاد همیشه پایدار-

کلمه ای می جویم

ساده و مختصر

تا عریان کند این پوشیده،

پیچیدگی را

-مبارزه ای بی پایان-

می دانم!

بین سادگی واژه‌هایم،

و بی صداقتی الفاظت

زمان را می بازم،

واژه‌هایم را می بازم،

عشق را می بازم

و فریاد کوتاهم

لحظه ای می غرد

و هم چون حباب

در فضای دوگانگی احساس

خاموش می شود

برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ۳۶