کشتار یک نسل از آزادی‌خواهان، مبارزین، انقلابیون و کمونیست‌ها

در دهه‌۶۰ و تابستان خونین‌۶۷

را هرگز فراموش نمی کنیم و هرگز نمی بخشیم!

ما فرامش نمی‌کنیم و نمی‌بخشیم اعدام مصطفی صالحی را که همین هفته اجرا شد. «جرم» مصطفی، این کارگر زحمت‌کش نجف آبادی، بلند کردن صدای اعتراض‌اش به گرسنگی، فقر و بی‌آینده‌گی بود که در خیزش دی ماه ۹۶ با صدای هزاران نفر دیگر از تحتانی‌ترین اقشار و طبقات جامعه در هم پیچید.

ما فراموش نمی‌کنیم و نمی‌بخشیم اعدام مصطفی سلیمی، زندانی سیاسی کردی را که پس از 17 سال حبس اجرا شد! ما فراموش نمی‌کنیم و نمی‌بخشیم ۱۵۰۰ نفری که در خیزش آبان ۹۸ از مردم خصوصا جوانان در خیابان‌ها، شکنجه گاه‌ها، نیزارها، سدها و دریاچه‌ها به قتل رسیدند!


رژیم جنایت‌کار جمهوری اسلامی که در شرایط بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار دارد و در سطح بین‌المللی با بحران عمیق‌تری روبرو گشته، در شرایطی که همه‌گیری ویروس کرونا با سیاست‌های به غایت ارتجاعی‌اش جان میلیون‌ها نفر را به خاطر انداخته و ده‌ها هزار نفر را تا کنون به کشتن داده است، در شرایطی که فقر و گرسنگی دامن میلیون‌ها کارگر و زحمتکش را گرفته و تبعات ناشی از آن به مرحله‌ هولناکی رسیده است، در شرایطی که میلیون‌ها نفر در بیکاری و بی‌آینده‌گی به سر می‌برند، در شرایطی که تبعیض و ستم جنسیتی در زندگی میلیون‌ها زن بی‌داد می‌کند، در شرایطی که ده‌ها زن در پناه قوانین ضد زن، فرهنگ و ایدئولوژی پدرسالارانه حاکم، قربانی قتل‌های «ناموسی» می‌شوند و... می‌خواهد ماشین آدم‌کشی و کشتارش را که همواره با تکیه بر آن توانسته به زندگی ننگین‌اش ادامه دهد، وحشیانه تر از گذشته به‌کار گیرد!

جمهوری اسلامی با سرکوب شدید و خونین دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ بنابرموقعیت جامعه، توانست خود را برای یک دوران طولانی تثبیت کند، اما روشن است که در شرایط کنونی، دیگر اوضاع ذهنی و عینی با آن سالها تفاوت کرده است. امروزه و در شرایط کنونی رژیم جمهوری اسلامی مشروعیت‌اش را در میان اکثریتی از مردم از دست داده، تضاد تودههای مردم با رژیم بهحدت فوقالعادهای رسیده و خیزشها و مبارزات مردم ستمدیده علیه رژیم نیز به سطح بالاتری ارتقا یافته است. در چنین شرایطی سرکوب‌های فاشیستی رژیم نمی‌تواند تضادهای ریشه‌ای مردم با رژیم را که در اعتراضات و خیزش‌های عمومی مردم تبلور یافت، تعدیل و یا محو سازد. شرایط عینی جامعه آن‌چنان به نقطه انفجاری رسیده است که این دستگیری‌ها و اعدام‌های وحشیانه مشکل بتواند از سرگیری شورش و خیزش به مراتب گسترده تر و آشتی ناپذیرتر مردم جلوگیری کند.

اگر در دهه ۶۰ و تابستان ۶۷، به خاطر جو حاکم بر جامعه، از خودگذشتگی‌ها، رشادت ها و سَر دادن و سِر ندادن بسیاری از زندانیان سیاسی که به خاطر آرمان رهایی بشریت در چنگال ارتجاع تازه به قدرت رسیده اسلامی قرارداشتند، عکس العمل و خشم مردم را برنیانگیخت، امروزه و در شرایط کنونی صدای مبارزه و مقاومت زندانیان سیاسی نه تنها در کل جامعه انعکاس می‌یابد بلکه بسیاری از مردم با روش و متدهای گوناگون برای نجات جان زندانیان سیاسی، تلاش می‌کنند.

هرگاه سخن از ارج گذاشتن برمبارزه ، مقاومت و ایستادگی بر آرمان رهائی بخش و از جان گذشتن ده‌ها هزار زندانی سیاسی در دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ به میان آید، نام پر افتخارهزاران زن زندانی سیاسی در سر لوحه آن جا دارد. برای اولین بار درتاریخ در دهه ۶۰ هزاران زن سیاسی در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس شدند. این زنان از کجا آمده بودند؟

حضور و نقش پر قدرت زنان در مبارزه و سرنگونی سلطنت پهلوی، انرژی مبارزاتی بخش وسیعی از آنان را آزاد کرد؛ اما رژیم تئوکراتیکی که تازه به قدرت رسیده بود، شور و هیجان ناشی از مبارزات میلیون‌ها نفر که در زنان می جوشید را بر نمی‌تابید. این رژیم زن ستیز، حضور پر قدرت و شورانگیز زنان در امر ادامه مبارزه را نمی‌توانست لحظه‌ای تحمل کند. زنان در مبارزات خود چنان پتانسیل تغییر کهنه و جایگزینی نو را بروز داده بودند که خمینی مرتجع خیلی زود زنگ خطر بزرگ را تشخیص داد و اولین حرکت این رژیم زن ستیز را علیه زنان با اجباری کردن حجاب، سازماندهی کرد. موضوع اجباری کردن حجاب در آن روزها توسط خمینی و همه سران متحجر به معنای پرده سیاه کشیدن به روی همه آرمان‌های مبارزاتی و انقلابی‌ای بود که نسل ۵۷ در سر می‌پروراندند.

زنان با این‌که در صحنه نبرد، تنها بودند، اما با تیز‌بینی سیاسی اولین نیرویی بودند که تشخیص دادند رژیم تازه به قدرت رسیده هیچ ربطی به انقلاب ندارد و آن چه را که اینان نماینده گی می کنند، عقب افتاده‌گی و تحجر است. به همین دلیل هم به‌درستی در مقابله با فرمان حجاب اجباری در ۸ مارس ۱۳۵۸ شعار «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم» را پیش گذاشتند و این چنین مقاومت و مبارزه علیه فرودستی زنان را آغاز کردند. حضور گسترده زنان در مبارزه زمینه سرکوب گسترده و زندانی کردن خیل عظیمی از آنان را در دهه ۶۰ در برداشت.

پیکار خونینی که از آن زمان بین زنان و رژیم تئوکراتیک آغاز شد تا کنون ادامه دارد. شاید بتوان با جرئت اعلام کرد که یکی از پیگیرترین و طولانی‌ترین مبارزاتی که در جامعه همواره جاری بوده است، مبارزه و مقاومت زنان با تن ندادن به حجاب اجباری و سایر عرصه‌های ستم در طول ۴۱ سال گذشته بوده است.

در سال‌های اخیر بر متن تغییر شرایط عینی که ماحصل آن خیزش ۹۶ و ۹۸ بود، مبارزه زنان علیه حجاب اجباری نیزتغییر کرد. زنان جسور و پیشرو با برداشتن حجاب از سر، پر قدرت اعلام کردند که لغو حجاب اجباری را دیگر مطالبه نمی‌کنند بلکه حکم لغو را خود در کوچه و خیابان ابلاغ و اجرا می‌کنند. علاوه بر این مبارزه مستقل در ضدیت با حجاب اجباری، شرکت زنان به خصوص نقش فعال و پیشرو بسیاری از آنان در خیزش دی ۹۶، آبان ۹۸ و مبارزات گوناگون کارگران، معلمان، دانشجویان و... به درجه‌ای بود که همه نیروها حتی مرتجعیین حاکم را به عکس‌العمل وا‌داشت. بی دلیل نیست که در شرایط کنونی بخش بسیار بزرگی از زندانیان سیاسی را زنان تشکیل می‌دهند. زنانی جسور که نه تنها در برابر وحشی‌گری‌های شکنجه‌گران کوتاه نیامده‌اند، بلکه از زندان با پیام ‌های امید بخش اشان، به مردم، به زنان و همه نیروهای مبارز و انقلابی جان تازه‌ای را برای ادامه مبارزه، دمیده‌اند.

تغییر اوضاع عینی و در مرکز آن تعمیق تضاد زنان و کل توده‌های مردم علیه رژیم، شکل بارزتری به‌خود گرفته است که تبلور آن را می‌توان در روحیه و ایستادگی بالای زندانیان سیاسی نیز مشاهده کرد. این تغییرات، همه نیروهای طبقاتی خصوصا نیروهای طبقاتی وابسته به امپریالیست‌ها هم‌چون سلطنت طلب‌ها را به‌تکاپو وا‌داشته است. این دارو دسته که امروزه اشک تمساح برای زندانیان سیاسی می‌ریزند و به‌طور وسیع در طوفان توییتری هشتک اعدام نکنید، شرکت می‌کنند، همان نیرویی هستند که همراه با اربابان امپریالیست‌اشان در قبال کشتار یک نسل از مبارزین و انقلابیون در دهه ۶۰ و تابستان ۶۷، با سکوت‌اشان از جنایت رژیم جمهوری اسلامی بنابر ماهیت ارتجاعی‌اشان دفاع کردند. تلاش این دارودسته‌های ارتجاعی در «دفاع» از زندانیان سیاسی برای گمراه کردن مردم و تغییر مسیر مبارزاتی آنان می‌باشد. نباید بگذاریم صف دوست و دشمن در رابطه با خواست آزادی زندانیان سیاسی و سایر عرصه‌های مبارزاتی مخدوش شود.

افشای سیاست‌های جنایتکارانه رژیم در زندان‌ها و مبارزه برای آزادی همه زندانیان سیاسی جزئی مهم از مبارزه در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی است. بنابراین باید در هر مبارزه، در هر کوی و برزنی و با استفاده از هر موقعیتی از اهداف این دوره رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی، از قرار دادن عامدانه بسیاری از زندانیان سیاسی در معرض ابتلا به ویروس کرونا، از احکام سنگین برای زندانیان سیاسی زن به «جرم» حجاب سر نکردن، از احکام اعدام برای معترضین خیزش آبان و دی، از اعدام تعداد زیادی از زندانیان سیاسی که برای جلوگیری از مبارزه و خیزش و به‌طور کلی برای ایجاد رعب و وحشت به راه انداخته است، پرده برداشت.

ما به همراه همه نیروهای مبارز و انقلابی و خانواده‌های جان باختگان و همه مردم اعلام می کنیم که کشتار یک نسل از آزادی خواهان، مبارزین، انقلابیون و کمونیست‌ها در دهه ۶۰ و تابستان خونین ۶۷ را هرگز فراموش نمی‌کنیم و هرگز نمی بخشیم و مبارزه‌امان را در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و شکستن درهای زندان و آزادی همه یاران‌امان، ادامه می دهیم.

سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)

۸ اوت ۲۰۲۰