فرآکسیون زنان مجلس هفتم: فرآکسیونی علیه زنان ایران!
آذر درخشان
12 زن پیچیده در چادر و مقعنه که فقط دماغ شان قابل رویت است پس از انتخابات ورشکسته اسفند سال گذشته، بالاخره چند هفته پیش رسما بر کرسی های مجلس هفتم جمهوری اسلامی تکیه زدند. این زنان هنوز گرد راه از خود نگرفته خط و نشان کشیدن علیه زنان کشورمان را شروع کردند تا اگر کسی را وهم برداشته که از اینان خیری به زنان ایران می رسد، خواب دیده، خیر باشد!
این 12 زنان هم چنان 13 زن قبلی و 14 زن قبلی تر و قبلی ترها نشان دادند که صرف زن بودن نمی توان مدافع حقوق زنان بود. نشان دادند که مهم نیست زنان در پست های دولتی قرار بگیرند، مادامی که این زنان خود منفعت در سیستم سرکوبگر دارند سیستمی که یکی از ارکان اصلی اش زن ستیزی است. سابقه هر یک از این 12 زن نشان می دهد که هر یک سهم مهمی در سرپا نگهداشتن مناسبات زن ستیز کنونی دارند.
خانم نفیسه فیاض بخش و نیره اخوان بیطرف معرف حضور مردم بویژه زنان هستند. هر دو در مجلس پنجم حضور داشتند و هر دو نقش مهمی در تصویب قوانین ارتجاعی ضد زن و ضد آزادی داشتند. نفیسه خانم «افتخار» دارد که نقش مهمی در تصویب قانون ممنوعیت تصویری زنان و جداسازی پزشکی در مجلس پنجم را داشته است. به نقل از روزنامه همشهری خانم فیاض بخش از مخالفین سرسخت پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان است.
خانم نیره اخوان به همراه همسرش در مجلس پنجم طراح تشکیل بسیج دانشجویی در دانشگاههای کشور بود. نیازی به توضیح نقش این تشکل در سرکوب دانشجویان و بعنوان بازوی سیاسی نظامی حکومت نیست. نیره خانم با همکاری شوهرش طرح اصلاح قانون مطبوعات را مطرح کردند که نتیجه اش بسته شدن بسیاری از روزنامه ها و مجلات بود.
فاطمه آلیا عضو شورای مرکزی جامعه زینب و هم چنین معاونت برنامه ریزی و تحقیقات در صدا و سیما را بعهده دارند بی جهت نیست که ایشان سرسختانه از برنامه های زن ستیزانه صدا و سیما حمایت می کند. علاوه بر اینها وی در کورترین، شرورترین و محافظه کارترین نیروهای سیاسی عضو بوده یا هست از جمله در گذشته در شاخه دانشجویی حزب بدنام جمهوری اسلامی.
لاله افتخاری، الهام امین، فاطمه رهبر و زیبا کدخدا همگی از اعضای جامعه زینب بوده و هریک به نوعی خوش خدمتی و همدستی خود را بشکل عضویت در دانشجویان خط امام یا عضویت در بسیج دانشجویی و سرکوبگرانه ترین سیاست های رژیم جمهوری اسلامی نشان داده اند.
برخی نیز مانند عشرت شائق خودشان سابقه خود را اعلام کردند. وی برای عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرد که تحصیلاتش در این حیطه نیست اما سابقه کار امنیتی دارد!
خانم رفعت بیات نیز پیشاپیش با اعلام اینکه کنوانسیون رفیع تبعیض از زنان مخالف شرع است، معلوم کرد که ایشان هم به محافظه کاران زن ستیز حاکم ارادت دارند.
گرچه حمایت محافظه کاران از خانمها رفعت بیات، عشرت شائق، فاطمه آجرلو و هاجر تحریری کافی است تا جایگاه و دیدگاههای آنها را حدس بزنیم.
تقریبا همگی زنان مجلس هفتم کاندیداهای مورد حمایت جریان محافظه کار و متحجر حاکم هستند. حمایت این جریانات از این 12 زن نشان می دهد که آنها در سنگ بنای این نظام سنگ تمام گذاشته اند که مورد حمایت این نیروها قرار دارند.
نگاهی به اظهارات برخی از زنان مجلس هفتم نشان می دهد که چه خوابی مزید بر کابوس های تا کنونی برای زنان ایران دیده اند.
فاطمه آلیا از راه نرسیده اعلام کرد که زنان اصولگرای مجلس هفتم (یعنی تقریبا همگی زنان بالا) مخالف الحاق ایران به کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان هستند. ایشان قبلی از اینکه به کرسی مجلس تکیه زند برای دست گرمی اعلام کردند که تعدد زوجات در نهایت به نفع زنان است و لابد زنان باید آستینها را بالا زده و برای شوهرانشان همسر دوم و سوم جور کنند. و محض اطمینان به همپالگی های مرد در مجلس اعلام کرد که «موضوع ارث و دیه همانطوری که در قرآن آمده به صلاح زن و مرد است. چون قطعا خالق خیر بنده خود را بهتر می داند» و بدین ترتیب آب پاکی روی دست متوهمان ریخت که ایشان نیز چون خالق معتقدند که زنان ناقص العقل بوده و ارث و دیه شان باید نصف یک مرد باشد!
بدون شک فرآکسیون زنان مجلس هفتم پابپای مردان همین دوره مجلس باز هم نشان خواهند داد که مجلس جمهوری اسلامی با اصلاح طلبان، بی اصلاح طلبان خانه مرتجعین زن ستیز اسلامی است. مجلس جمهوری اسلامی ارگانی است در خدمت نظام اسلامی پس باید بتواند نیازهای این حکومت را برآورده کند. اگر قرار بود مجلس ششم با عوامفریبی اصلاح طلبان در حفظ و تداوم رژیم بکوشد، مجلس هفتم قرار است از طریق آن روی دیگر سکه یعنی چماق سرکوب این قدرت سیاسی واپسگرای قرون وسطایی را حفظ و تداوم بخشد.
جالب اینکه این روزها زنان اصلاح طلب دوم خردادی فرصت را غنیمت شمرده و می کوشند با استفاده از کراهت مجلس هفتم، عوامفریبی زنان مجلس ششم را تحت عنوان «ترقی خواهی» به رخ زنان بکشند!
خیر! مهم نیست در این ظرفی که نامش مجلس جمهوری اسلامی است اصلاح طلب دوم خردادی برود یا محافظه کاران آبادگران، این مجلس خانه حکام مرتجع اسلامی است و باید به آنان خدمت کند، گاهی با عوامفریبی گروه دوم خردادی ها و گاهی با نیزه و تهدید و ارعاب گروه آبادگران! این مجلس باید مدافع نظام دینی باشد، باید مدافع فرودستی زنان باشد، گاه از طریق چند زن عوامفریب و چند لایحه بی بو و خاصیت یا از طریق چند زنان جناح خواهران زینب. آنچه که مسلم است کسانی از درگاه مجلس گذر می کنند که سابقه شان در عمل و نظر بقدر کافی خوش خدمتی آنان را به این نظام اثبات کرده است، فرقی نمی کند عضو کدام بال پرنده باشند، دارودسته دوم خرداد یا دارودسته محافظه کار رهبر.
اکثریت زنان در انتخابات اسفند ماه سال گذشته نشان دادند که دیگر نه توهمی به این نمایندگان حکومتی دارند و نه باور به اصلاحات در چارچوب نظام اسلامی. جنبش بالنده زنان ایرانی حساب خود را با این حکومت و جریاناتی که نسبت به این نظام توهم پراکنی می کنند روشن کرده و می کوشد با طرح مطالبات خود بر تارک مبارزات اقشار و طبقات گوناگون جامعه هر چه بیشتر دمکراتیسم انقلابی این مبارزات را تعمیق بخشد.
23 خرداد 1382