در سالگرد خیزش ژینا،

با کوله باری از تجارب مبارزاتی، به سمت انقلاب گام بر می داریم!

 

مبارزه سترگی در راه است. سراسر جامعه از تب مبارزه و عطشِ به زیر کشیدن جمهوری اسلامی می‌سوزد. خواست تغییر شرایط نکبت بار نظام فاشسیتی سرمایه داری جمهوری اسلامی از هر پُرز جامعه بیرون جهیده است. زنان آماده‌تر از هر زمان دیگری برای به گور سپردن حجاب اجباری و کل نظام زن ستیز حاکم عزم خود را جزم کرده اند. جوانان مبارز و انقلابی خود را برای نبردهای تعیین کننده در عرصه‌های مختلف مبارزاتی آماده می‌کنند. برگزاری سالگرد خیزش ژینا در چنین شرایطی فرا می‌رسد.

یک بار دیگر در آستانه سالگرد قتل دولتی ژینا امینی و آغاز خیزش سراسری «زن زندگی آزادی»، باید بر این حقیقیت که همان هفته‌های اول این خیزش مطرح کردیم، تاکید بگذاریم که: «ژینا، هم زن بود و هم کُرد. این نقطه تلاقی دو تا از مهم‌ترین تضادهایی بود که جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه با آن روبرو بوده است. ژینا به اغما رفت و دیگر برنخواست، اما مرگ او جرقه‌ای شد تا انباری که از باروت خشم فروخورده بیش از چهار دهه سرکوب وحشیانه زنان، تحمیل حجاب اجباری، جنایت، ظلم و ستم و استثمار علیه کارگران و زحمتکشان شهر و روستا، علیه ملیت‌های تحت ستم، علیه اقلیت‌های مذهبی، علیه اقلیت‌های جنسی و جنسیتی و…، انباشت شده بود را منفجر و آتشی را در سراسر جامعه برپا کند.»

در آستانه یک سالگی یکی از عظیم‌ترین خیزش‌های انقلابی مردم قرار داریم، خیزشی که زنان پیشقراول آن بودند و در آن صحنه‌های غرور آفرینی از مبارزه را خلق کردند، به سلطه پدرسالاری ضربه زدند و سنگ بنای پایان نهادن به سلطه و اقتدار بر بدن زن را پایه ریزی کردند. خیزشی که به همبستگی گسترده مردم به ویژه با ملیت‌های تحت ستم یاری رساند. خیزشی که چشم‌انداز یک انقلاب توده‌ای را باز گشود و امید به تغییر جهان کهنه را در بین ستمدیدگان جهان آفرید.

بدون شک تضاد عمیق زنان، جوانان، نوجوانان و به طور کل مردم ستمدیده با جمهوری اسلامی به حجاب اجباری محدود نمی‌شد و نمی‌شود. بیش از چهار دهه، استثمار طبقاتی، ستم جنسی و جنسیتی، ستم ملی و مذهبی، خفقان و دیکتاتوری، چپاول، دزدی و اختلاس، سرکوب و کشتار، اعدام و شکنجه، به بند کشیدن هر صدای آزادیخواهی و نبود هیچ گونه آزادی؛ منبع تضاد اکثریت توده‌های ستمدیده با رژیم است که در خیزش ژینا بازتاب یافت. اما مبارزه سراسری زنان علیه حجاب اجباری در خیزش ژینا توانست تمامی این تضادها را رو آورد و بیرون بریزد.

حرکت پیشتاز و شجاعانه زنان در خیزش ژینا نه تنها تحسین و حمایت مردم آزادیخواه و مترقی در بسیاری از نقاط دنیا را برانگیخت، بلکه بسیاری را به وجد آورد و الهام بخشید. نقش پیشتاز زنان در مبارزه علیه حجاب اجباری انگیزه مبارزه در میان زنان در سراسر جهان علیه ستم جنسیتی را قوت بخشید. یکی از مهم‌ترین تاثیرات رهبری زنان و مبارزه متهورانه شان، آشکار شدنِ قدرت و نقش زنان در تغییر جامعه کهنه و پوسیده مردسالار سرمایه داری شد.

در عین حال، مبارزه خونین زنان علیه حجاب اجباری در جنگ با جمهوری اسلامی و نماد و پرچم ایدئولوژیک اش، اعلام پر قدرت این پیام به همه جریانات راست و پرو امپریالیست و رسانه‌های وابسته و ارتجاعی بود که: این مبارزه «نا فرمانی مدنی» نیست. کشته شدن ده‌ها زن در میدان نبرد علیه حجاب اجباری و سوزاندن آن «نافرمانی مدنی» نیست. جنگ تمام عیار بین زنان و جمهوری اسلامی «نافرمانی مدنی» نیست. این دارودسته بطور آگاهانه و هدهمند با تقلیلِ مبارزه زنان علیه حجاب اجباری و کل نظام زن ستیز حاکم، به «نافرمانی مدنی» قصد دارند این مبارزه را محدود و آن را در چارچوب حفظ سیستم سرمایه داری مردسالار محصور کنند. در حالی که مبارزه زنان علیه حجاب اجباری ربط مستقیم به سرنگونی کلیت نظام ستم و استثمار جمهوری اسلامی دارد.

یکی از دستاوردهای ماندنی و قابل اتکا در قیام ژینا، طرح شعارهایی بود که عمدتا توسط جوانان انقلابی در دانشگاه‌ها و در مبارزات خیابانی بویژه در کردستان و بلوچستان پیش گذاشته شد و فراگیر شد. شعارهایی هم چون: «کرد، بلوچ، آذری، آزادی و برابری»، «نه سلطنت، نه رهبری، دمکراسی، برابری»، «سقف و کتاب و گندم، قدرت به دست مردم» و…، نمایانگر بلوغ سیاسی و دورنمای این خیزش بود. طرح این شعارها و توده‌ای شدن آن توانست طرح و برنامه‌های مخرب و تفرقه افکنانه تمامی نیروهای راست و پرو امپریالیست و کارزار «همه با همی» و اتحاد و ائتلاف‌شان را شکست دهد.

از دیگر دستاوردهای خیزش ژینا، رشد هنر مردمی و انقلابی در عرصه‌های گوناگون از جمله نقاشی، نمایش، کارتون و… بود. در این خیزش سرودهایی سروده شد که تبلور و تاثیر مبارزات مردم به طور کل و زنان بطور خاص را در خود منعکس می‌کرد و به زیبا‌ترین شکل بیان می‌نمود. در عین این که سرودهای انقلابی و سایر عرصه‌های هنر اعتراضی به نوبه خود به رشد و تعمیق مبارزه کمک نمود.

با نزدیک‌تر شدن به سالگرد قتل وحشیانه ژینا امینی و آغاز خیزش سراسری، رژیم جمهوری اسلامی از هراس موج نوین مبارزه و گسترش آن به تکاپو افتاده و نیروهای سرکوبگر هار و قاتل خود را در همه جا به جان مردم انداخته است. ترس و وحشت جمهوری اسلامی از قیام توده‌ها در سالگرد خیزش ژینا به قدری عیان است که بازتاب آن را در حمله به خانواده‌های جانباختگان و ضرب و شتم و بازداشت آنان، در بازداشت و زندانی کردن صدها نفر از فعالین زن و دیگر حوزه‌های مبارزاتی، اخراج ده‌ها استاد دانشگاه، فراخواندن صدها دانشجو به نهادهای امنیتی و انضباطی، فشار بیش از حد به زندانیان سیاسی بویژه زنان زندانی سیاسی و…، می‌توان دید.

از سوی دیگر، جمهوری اسلامی با وجود تخصیصِ بودجه کلان و گسیل انواع و اقسام نیروهای سرکوبگر برای تقابل با زنان شورشگری که چهره خیابان‌ها را با سر نکردن حجاب اسارت بار اسلامی عوض کرده اند، به استیصال افتاده است. جمهوری اسلامی از گسترش مبارزه زنان علیه حجاب اجباری و حمایت وسیع مردم و پیوستن آنان به این مبارزه، به وحشت افتاده است.

رژیم جمهوری اسلامی «حق» دارد از مبارزات زنان و گسترش آن بترسد. چرا که مبارزه زنان علیه حجاب اجباری در طول چهل و چهار سال گذشته و جهش آن در خیزش ژینا، توانست به شکست ایدئولوژیک‌شان قطعیت ببخشد. توانست در صحنه نبرد به اسلام سیاسی و دولت دینمدارشان ضربه کاری وارد نماید. توانست گام‌های اولیه ولی مهمی را در راستای خلاصی بدن زنان از مالکیت نرینه‌های در قدرت و خارج از قدرت، طی کند.

جمهوری اسلامی «حق» دارد از سالگرد خیزش ژینا، این چنین واضح و آشکار به هراس بیفتد؛ چرا که کلیه شرایط حکایت از این دارد که جامعه آبستن تحولات عظیمی است. جامعه به قدری از کلیه مظالم و پلشتی‌های این رژیم فاشیست اسلامی انباشته شده که بیش از پیش آماده انفجار است، انفجاری مهیب و سهمگین. در این میان، زنان شورشگر، مبارز و انقلابی نقش بسزایی در انفجار خشم و نفرت فشرده شده انبار باروت بر عهده دارند. انفجاری که می‌تواند سرنگون کردن جمهوری اسلامی را از طریق انقلاب و ساختن آینده تسریع کند.

اگر چه سالگرد خیزش ژینا برای ادامه مبارزه از اهمیت زیادی برخوردار است، اما باید در نظر داشت که پیشبرد مبارزه علیه رژیم در این سالگرد خود بخشی از طی کردن پروسه انقلاب است.

در شرایط کنونی و با کول باری از تجارب مبارزاتی، تسریع امر انقلاب بیش از پیش ضرورت اتحاد و همبستگی را با هدف و افق ساختن جامعه انقلابی طلب می‌کند. اتحاد و همبستگی ستمدیدگان بر حول انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی نقطه قوتی است که با اتکا بر آن بتوان به تمایز هر چه بیشتر صف انقلاب از ضد انقلاب نائل آمد.

در شرایط کنونی و با کول باری از تجارب مبارزاتی، تسریع امر انقلاب، این ضرروت را در مقابل آحاد جامعه بویژه مردان پیش می‌گذارد که به مبارزه زنان علیه حجاب اجباری به طور گسترده‌تر بپیوندند و این مبارزه مهم و تعیین کننده را بخش مهمی از مسیر پیمودن راه صحیح انقلاب بدانند.

١٠ شهریور ١٤٠٢/ اول سپتامبر ٢٠٢٣