چرا به مبارزه افراد ترنس* و کوئیر با حجاب اجباری اشارهای نمیشود!
عاتکه رجبی
این نوشته از صفحه اینستاگرام عاتکه رجبی گرفته شده است و بر مبنای نوشته تیتر نیز از آن استخراج شده است- هشت مارس
هر انسان مالک بدن خویش است و هیچ انسان دیگری حق ندارد حق مالکیت انسان بر بدنش را از او بگیرد و یا آن را محدود کند. حکومت با «حجاب اجباری» یا به بیان حکومتی «حجاب شرعی» حق انسان بر بدنش را میگیرد و با قانونی خواندن کنترلگری خویش بر بدن ها، خود را مالک بدن افراد میداند. حکومت در ادامهی تصرفی که مشروع میداند، به خود حق سرکوب، حذف و حتی گرفتن جان از بدن را نیز میدهد. مادامی که میگوئیم «نه به حجاب اجباری» مقصود و مضمون آن فقط برداشتن و پس زدن پوششی که حکومت با نام حجاب برایمان اجبار کرده است، نیست. مبارزان با حجاب اجباری به ستیز با حکومتی برخاستهاند که با ساختار مرد/پدرسالارانهاش و با اجبار نوع پوشش، اقدام به کنترل و تصاحب بدنها میکند. رژیم نه فقط حجاب که حتی اندیشه و تفکری که پشت این حجاب در سر دارد را به ما القا و اجبار میکند. مبارزان با حجاب اجباری به حکومت تفهیم میکنند که نه فقط با حجاب حکومتی، که با تفکر تو در ستیز هستیم. نه فقط برای بازپس گیری حق پوشش بلکه برای بازپس گیری تن و بدنمان در مقابل تو ایستاده ایم. با حجاب اجباری تو برای بازپس گیری عاملیتی که از ما گرفتهای و به نام حجاب به کنترل، سرکوب و حذف ما پرداخته ای، در پیکار هستیم.
بخش مهمی از مبارزه و ایستادگی افراد کوئیر و ترنس* بازپس گیری حق بر بدنشان است. بدنی که حکومت با اجبار نوع پوشش به کنترل و سرکوب آن میپردازد. در خصوص این افراد، نه فقط حق مالکیت و عاملیت بر بدنشان که در امتداد آن حتی حق بیان هویت جنسیتی آنها نیز سلب شده است.
حکومت با حجاب اجباری دو جنسیتِ مشخص و منفصل و برای هر یک از این دو جنسیت پوششی تعریف کرده است. این پوشش بر اساس تفکرات جنسیت زده و دودویی تعریف شده است که به تبع موجودیت افراد ترنس* و کوئیر را هم زیر سوال میبرد. در این تعاریف افراد ترنس*، نان باینری و اینتر سکس نمیتوانند هویت و جنسیت خود را به نمایش بگذارند. چرا که حکومت این جامعه را به رسمیت نمیشناسد و با حجاب اجباری نه تنها بدن هایشان را کنترل میکند که حتی در خصوص جنسیتشان آنان را تحت فشار و اجبار قرار میدهد.
براساس قانون حجاب اجباری، صرف حضور اجتماعی افراد نان باینری، زنان و مردان ترنس* با اتهامهای انگ انگارانهای چون «دگرپوشی» که تشخیص آن در حیطهی تشخیص قاضی است، جرم انگاری میشود.
لازم به ذکر است که با توجه به انگهای اجتماعی ترنس میساژن، چنین اتهامی عمدتا زنان ترنس* و افراد ترنس* فم را نشانه میگیرد. هم چنین بسیاری از مردان ترنس* مسک و مردان ترنس* که از طرف حاکمیت و جامعه میسجندر میشوند و بسیاری از زنان ترنس* مانند زنان سیس جندر، تحت حجاب اجباری حاکمیت قرار میگیرند.
شایان ذکر است که روایتهایی از زنان ترنس* وجود دارد که بر اساس آن، برای دریافت گواهی خدمات پزشکی باز تائید جنسیت، در طی جلسات روانکاوی مدنظر پزشکی قانونی، علاوه بر اجبار به پوشش دودویی منتسب به زنان، ناچار به حجاب اجباری نیز هستند، در صورتی که حضور با چنین پوششی در اجتماع ممکن است موجب تشدید خشونت مردم و نیروهای سرکوب گشت ارشاد علیه این افراد شود.
لازم است به این نکته نیز اشاره شود که نوع پوشش و نحوهی حضور افراد نان باینریای که جامعه آنان را مرد قلمداد میکند در خیابان نیز، مبارزهای برای بازپس گیری مالکیت بدن هایشان است. این مبارزه نیز، مبارزه با حجاب اجباری ست. با وجود آزارهایی که آنان از سمت حکومت و جامعه شاهدش هستند، مبارزهی آنان هیچ گاه مطرح نمیشود. غیر منصفانه است که مبارزه ایشان با حجاب اجباری نادیده گرفته شود.
آری در کنار زنان سیس-هت، افراد کوئیر و ترنس* نیز به مبارزه با حجاب اجباری پرداختهاند و آنها نیز همچون زنان سیس –هت، تن به پوشش و حجاب اجباری حکومت نمیدهند. افرادی که در کنار فشارها و تهدیدهای حکومتی با ترنس فوبیا و ترنس میساژنی حاکم در جامعه نیز به مبارزه برخاسته اند. نباید فراموش کرد که چگونه تلاش و مبارزه افراد ترنس* برای حق مالکیت بر بدن و زندگیشان به قتلهای ناموسی نیز گره میخورد. موضوعی که غمانگیز است، حذف و انکار مبارزات افراد ترنس و کوئیر از ادبیات مبارزه توسط فعالین و رسانههای جریان اصلی است. آنچه به کرات شنیده میشود، تقلیل این مبارزه به مبارزهای صرفا حول زنان سیس-هت است که نشان ازعدم درک کلیت این موضوع دارد.
باید پرسید پس افراد ترنس و کوئیر در کجای این مبارزه ایستاده اند؟ آیا فعالین، کنشگران و رسانه نیز در کنار حکومت سرکوبگر، افراد ترنس و کوئیر را حذف کرده اند؟ و اگر خیر، چرا هیچ اشارهای به مبارزات افراد ترنس و کوئیر با حجاب اجباری ندارند؟ مگر نه این که ما همگان در کنار هم و دوشادوش هم به مبارزه با نظامی مرد/ پدرسالار برخاسته ایم.
باید توجه داشته باشیم که نادیده گرفتن بخشی از جامعه، به حکومت سرکوبگر این فرصت را میدهد تا آن بخش را راحتتر سرکوب و حذف کند.
ضرورت دارد تا از نقش افراد ترنس*و کوئیر در مبارزه علیه حجاب اجباری نیز صحبت کنیم. نباید جامعهی کوئیر و ترنس حذف یا انکار شود. این حذف شدنها و انکارها به نظام مرد/پدرسالار اجازه میدهد آنها را بیهزینه و در سکوت بکشد. چیزی که در نهایت باعث آسیب به کلیت مبارزه با مرد/پدرسالاری میشود.
برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ۶١
آوریل ۲٠۲۴ – فروردین ١۴٠٣