سه سال از به قدرت رساندن مجدد طالبان گذشت

 

سه سال از به قدرت رساندن مجدد طالبان، یکی از مرتجع ترین و زنستیزترین حکومت های تاریخ معاصر، به دست امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا می گذرد.

غرب که در سال 2001 به بهانۀ حمایت از «حقوق زنان» و گسترش «دمکراسی» در افغانستان، با تجاوز نظامی به این کشور، طالبان را از مسند قدرت به زیر کشیده بود و به این بهانه حضور نظامی خود را برای دو دهه در افغانستان توجیح می کرد، بعد از گذشت بیست سال که طی آن گشایش های سطحی در شهرهای بزرگ و همزمان، تشدید محرومیت در روستاها و مناطق حاشیه ای را به دنبال داشت؛ بار دیگر طی مذاکرات و معاملات طولانی در دوحه، سرنوشت زنان و جامعه را به دست همان نیروی فاشیست و مرتجع طالبان سپرد، اینبار با این ادعا که «طالبان تغییر کرده است».

از زمان قدرت گیری طالبان، اما فقر و گرسنگی در جامعه چنان شدتی یافت که فروش کودکان و بیش از همه دختر بچه ها، برای تأمین نان شبِ سایر افراد خانواده، به امری معمول در بین اقشار تحتانی جامعه بدل شد؛ و همزمان دور تازه ای از تاریخ سیاه و فاجعه بار در سرکوب و محرومیت زنان و حذف کامل آنان از حضور در جامعه، آغاز گردید. درب دانشگاه ها و مدارس بعد از دورۀ ابتدایی، به روی تمامی زنان و دختر بچه ها، بسته شد. زنان از اغلب مشاغل اخراج و خانه نشین شدند. تردد زنان بدون همراه مرد و حضورشان در پارک ها و اماکن عمومی، با قوانین محدود کننده کنترل شد. حجاب اجباری به شکلی اغراق آمیز تر از گذشته بر زنان تحمیل شد. آمار کودک همسری و ازدواج های اجباری به شدت بالا رفت. تجاوز، سنگسار، زنکشی و قتل زنان از سوی حکومت، گسترش یافت. اختناق و سرکوب هر ندای اعتراضی، بیش از پیش بر جامعه سایه گسترد و ... .

 

قدرت این جریان زنستیز و فاشیستِ دستپخت امریکا و سایر شرکای امپریالیست‌ش، با حمایت های مالی اشان از طالبان و ارسال بسته های مالی هفتگی، روز به روز بیشتر تثبیت شد. برخی زنان و جریانات وابسته به حکومت دست نشاندۀ قبلی هم، نه برای بهبود شرایط زنان و جامعه، بلکه برای سهیم شدن در همین حکومت فاسد، همزمان با سفید نمایی سیاست های طالبان و امپریالیست ها، هر روز با استفادۀ ابزاری از وضعیت زنان، با التماس از درگاه عامل اصلی این فلاکت یعنی بنگاه های مختلف امپریالیستی، سعی در به انحراف کشاندن مبارزات زنان و معطوف ساختن امید آنان به همین بنگاه ها دارند.

 

اما وقاحت سازمان ملل در «تعامل با طالبان» تا آنجا پیش رفته که جهت راضی کردن طالبان برای شرکت در نشست سوم دوحه (30 ژوئن و 1 ژوئیه 2024) اجازه داد که ترکیب شرکت کنندگان با نظر طالبان تعیین شود و در شرایطی که نمایندگان 25 کشور در این نشست حضور داشتند، از حضور زنان افغان، حتی همان زنان لابی گر؛ ممانعت به عمل آمد و این در شرایطی است که برای آرام ساختن افکار عمومی، اینجا و آنجا همچنان تظاهر به محکوم ساختن سیاست های زنستیزانۀ طالبان می کنند.

 

زنان آگاه افغانستان اما همانطوری که از اولین روز به قدرت رسانده شدن طالبان، علیه این گروه مسلح با دستان خالی در کوچه و بازار، تظاهرات کردند و به مبارزه پرداختند، همچنان تنها قشری هستند که با وجود اختناق شدید و تهدیدهای فراوان، به شکل مستمر و پی گیر مبارزه را ادامه داده و با تشکلات و مبارزات مخفی و علنی، مقابل طالبان و قوانین قرون وسطی ای اش قد علم کرده و به روشنگری علیه این جریان فاشیست و حامیان امپریالیست‌ش می پردازند.

 

اولین گام برای رهایی زنان و جامعه در افغانستان، سرنگون ساختن طالبان و کوتاه کردن دست امپریالیست ها به دست زحمتکشان و ستمدیدگان افغانستان است و این ممکن نمی شود، مگر با همبستگی سراسری آنان، ایجاد تشکلات آگاهانه و مبارزات پی گیر و مستمر!