اعتراض: پس کجاست حقوق بشر؟

 

اعتراض: پس کجاست حقوق بشر؟

خبرگزاری کابل

اينجانب مهاجر افغاني در كشوري به نام جمهوري اسلامي ايران زندگي مي كنم كه بنا به خواست جمهوري اسلامي ايران كه عنوان مي كند مهاجران داوطلبانه به كشورشان برگردند. روز شنبه 30 اذرماه 1383 از سفارت افغانستان نامه ي خروج از مرز دريافت كردم كه مبلغ 500 تومان ارزش ان بوده است. اگر اين نامه اعتبار ندارد چرا اين نامه راميدهند و اگر اعتبار دارد چرا دولت جمهوري اسلامي ايران به اين نامه توهين مي كنند واز روي بي اعتباري به ان نگاه ميكنند.

روزچهرشنبه 4/9/1383 با نامه‌ي سفارت افغانستان خواستم از مرز دوغارون خارج شوم.

دراين ميان پاسگاه 17 شهريور هنگ مرزي تايباد مارا كه تعدادمان به 100 نفر ميرسيد متوقف و بعد از ساعت ها بلاتكليفي به اطلاعات هنگ مرزي معرفي و با وضعي اسفناك ما را مورد تمسخر فرار ميدادند.

ساعت ها مي گدشت و ما در هواي سرد مورد بازجويي قرارداشتيم تا اينكه با نزديك شدن غروب همه مارا به داخل منزلي كه 2 اتاق و يك راهرو3×4 داشت، جاي دادند.

در همين حال از هر تفر بابت جا و دوليوان چاي 2500 تومان در يافت كردند.

در حين بازجويي ها ما را دادگاهي خطاب ميكردند و مي گفتند براي جلوگيري از دادگاهي شدنتان بايد نفري 11000تومان پرداخت كنيد تا بتوانيد فردا صبح رد مرز شويد.

شب با همان وضع فجيع سپري شد روز بعد پنج شنبه 5/8/1383 همه را ساعت 6  صبح در محل اطلاعات هنگ مرزي جاي دادند و 2 ساعت بعد يعني ساعت 8 صبح با تشكبل صف از چند نفر خواستند تا به عنوان شاهد به دادگستري تايباد همراه آنها بروند.

چند ساعت مارا در مقابل داگستري شهر تايباد همچون متهمان رديف اول نگه داشتند. در تهايت بعد از ساعت ها مارا دوباره به اطلاعات هنگ مرزي برگداندند. با وجود هواي خيلي سرد باز ما را به صف كشيدند و پس دريافت مبلغ گفته شده (11000 تومان) به ما قول دادند تا ما را از مرز خارج كنند.

در همين حال فردي كه خود را نماينده سازمان ملل مي خواند به ما نزديك شد و ما را به اردوگاه سفيد سنگ فريمان همراهي كرد.

در اين همراهي اين نماينده قلابي سازمان ملل از هر مهاجر افغاني مبلغ 2000 تومان را دريافت كرد.

اما ايا به چه جرمي بايد با ما اين طور رفتار گردد!!

ايا دليل اينكه ما افغاني هستيم و ايا اينكه مي خواهيم داوطلبانه به كشورمان بازگرديم.

ما براي بازگشت قانوني به كشورمان اين همه رنج كشيديم.

اين درحالي است كه با اتخاذ تصميم هاي وزارت آموزش و پرورش ايران و دولت اين كشور، امسال حدود 90 في صد از دانش آموزان مهاچر افغان از تحصيل باز ماندند و مقامات دولتي ايران و بدترازهمه مقامات دولت افغانستان هم در اين خصوص كاري كه مثمر ثمر باشد انجام نداند.

بگذريم از اين كه دولت ايران با چند دسته كردن مردم و جدا كردن روحانيون از قشر عادي مردم به برخي از اختلافات ميان مردم و علما دامن زدند .

و اكنون نيز هر روزه تعداد ريادي از دانش آموزان مهاجر كه توان پرداخت شهريه را ندارند از مدارس ايران اخراج مي شوند.

به هر حال اين موضوعات نياز جدي به بررسي و توجه بيشتر مسئولين دولت افغانستان دارد .